شورای ترجمه و توسعه برونمرزی آثار شاخص دفاع مقدس برای ترجمه را انتخاب کرد
خبرگزاری تسنیم: شورای ترجمه و توسعه برونمرزی سازمان هنری و ادبی دفاع مقدس پس از بررسی کلیه آثار منتشره ادبیات دفاع مقدس ۶ عنوان را برای ترجمه به زبانهای انگلیسی و عربی انتخاب و مقدمات انتشار و توزیع بینالمللی این آثار را فراهم کرد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، مرداد ماه سال گذشته، پس از افتتاح سازمان هنری و ادبی دفاع مقدس، گلعلی بابایی رئیس این سازمان از تشکیل شورای ترجمه و توزیع برونمرزی با هدف ترجمه برترین آثار منتشر شده در حوزه ادبیات دفاع مقدس و توزیع این آثار در کشورهای جهان خبر داد. این شورای 7 نفره متشکل از نویسندگان دفاع مقدس، پژوهشگران و کارشناسان نشر بینالمل بررسی آثار منتشره در حوزه دفاع مقدس را آبان ماه سال گذشته اغاز کردند، در نهایت در گام نخست، از میان 20 اثر مورد توافق قرار شد مقدمات ترجمه تعدادی از شاخصترین آنها فراهم شود. این آثار هماکنون انتخاب شده و در دست ترجمه هستند.
امیر شهریار امینیان مسئول این شورا با اعلام خبر انتخاب آثار برای ترجمه به تسنیم گفت: «کالکهای خاکی» خاطرات سردار عزیز جعفری فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برای ترجمه به زبان انگلیسی، «سفر به حلبچه» به زبان انگلیسی، «نیاز» از قاسمعلی فراست به زبان انگلیسی و عربی، «راز نگین سرخ» خاطرات سردار شهبازی به کوشش حمید حسام به زبان انگلیسی و عربی، «یکشنبه آخر» خاطرات معصومه رامهرمزی به زبان انگلیسی و عربی از جمله آثار انتخاب شده هستند.
وی ادامه داد: همچنین «دو پنجره دو کبوتر» اثر سیدمهدی شجاعی به زبان انگلیسی ترجمه شده و هماکنون در دست ویرایش است، ما مذاکرات با ناشران خارجی را جهت انجام اقدامات اولیه برای نشر این آثار انجام دادهایم، البته این امکان وجو.د دارد که برخی از این آثار در داخل ایران منتشر شده و توسط موزعین بینالملل توزیع شود، بسته به اهمیت کتاب، زبان مقصد و مخاطبان آثار این انتخابها صورت میگیرد، مترجمان نیز از ترکیب مترجمان بومی و فارسی انتخاب شدهاند، اما ویرایشگرها از ادیتورهای بومی انتخاب شدهاند.
کتاب «کالکهای خاکی» خاطرات سردار محمدعلی(عزیز) جعفری فرمانده کل سپاه پاسداران است، این کتاب مشتمل بر خاطرات شفاهی وی از سال 1335 تا سال 1361 است که در یازده فصل به کوشش گلعلی بابایی و حسینبهزاد تدوین و از سوی انتشارات سوره مهر منتشر شده است.در این اثر در خلال سالهای پیش از انقلاب تا فتح خرمشهر حوادث و وقایع متعددی همچون ورود امام(ره) به ایران، تسخیر لانه جاسوسی، چگونگی تشکیل گروه دانشجویان مسلمان خط امام(ره)، آغاز جنگ، چگونگی راهیابی فرمانده سپاه به این ارگان و ... روایت میشود. یکی از اصلیترین ویژگیهای این اثر بیان این روزها از زبان فرمانده سپاه است که از این جهت اهمیت ویژهای نسبت به دیگر آثار دارد. به زعم بسیاری از کارشناسان «کالکهای خاکی» میتواند آغازگر ورود فرماندهان جنگ برای بیان خاطراتشان باشد.
این اثر که برای اولینبار در بیست و ششمین دوره نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران عرضه شد، در همان آغاز مورد توجه مخاطبان قرار گرفت؛ به طوری که طی ماههای پس از آن نیز از آثار پرمخاطب در حوزه دفاع مقدس شناخته شد، کالکهای خاکی تنها محدود به خاطرات نمیشود، بلکه نشان میدهد که چگونه یک انسان در مسیر باورها و اعتقاداتش ساخته میشود.
رهبر انقلاب در بیانات خود در دیدار با جمعی از فرماندهان دفاع مقدس که 24 آذرماه سال جاری برگزار شده است، فرمودهاند: «به این نکته خوب است، توجه شود و در اظهارات گفته شود. این نکته را در ارتباط با مطالعه کتابهای مربوط به هشت سال دفاع مقدس میگویم، نکتهای که از بس واضح است، مغفول عنه واقع میشود و آن، این است که در دوره جنگ، افرادی و عناصری بودهاند و جوانانی که اطلاع از جنگ نداشتند و شاید سربازی هم نرفته بودند. بعد میبینیم که در ظرف یک سال، یا یک سال و نیم تبدیل میشوند به یک استراتژیست نظامی. این نکته درباره همه صدق میکند؛ درباره آقای رشید، درباره آقای جعفری و دیگران. من شرح حال آقای جعفری را میخواندم. این کتابی که چاپ کردهاند؛ «کالکهای خاکی» با او مصاحبهکردهاند. اولی که دارد میرود طرف سوسنگرد، میگوید: من اصلاً هیچ نمیدانستم، هیچ شلیکی نکرده بودم. بلد هم نبودم. دیگران هم همین طور. لکن در عملیات فتحالمبین، او یکی از طراح هاست و در اجرا هم، یکی از از مدیران خوب است، که فرماندهی یکی از قرارگاهها را بر عهده میگیرد. من شرح حال این آقایان و کتابهای جنگ را زیاد میخوانم.... جنگ کاری کرد که سرباز صفر ما، تبدیل شد به یک استراتژیست نظامی! این چیست؟ این؛ معجزه انقلاب و دفاع مقدس است و این حرفها از بس واضح است، گم میشود. شما اینها را بگویید.»
کتاب «سفر به حلبچه» گزارش هدایتالله بهبودی از بمباران شیمیایی شهر حلبچه در سال 1366 است، این کتاب در واقع یکی از گزارشهای کتاب «سفر به قلهها» است که با توجه به اهمیت حادثه حلبچه، پس از 19 سال در قالب کتاب «سفر به حلبچه» منتشر شد و تاکنون به چاپ چهرام رسیده است، هدایتالله بهبودی، مرتضی سرهنگی و هشترودی از اولین شاهدان حادثه بمباران شلمچه بودهاند.
رمان «نیاز» اثر قاسمعلی فراست، بر پایه روابط اجتماعی، فردی، احساسی، عاطفی و اعتقادی و در حاشیه جنگ نگارش شده است. این داستان درباره دختری به نام نیاز است که پدرش زندانی است ولی خانواده برای اینکه او ناراحت نشود به دروغ به او میگویند که پدرش بدون خداحافظی با کامیون حمل هدایای مردمی به جبهه رفته است.
«راز نگین سرخ» زندگینامه داستانی سردار شهید مهندس محمود شهبازی فرمانده سپاه همدان و جانشین لشکر 27محمد رسول الله(ص) است که توسط حمید حسام نوشته شده است. این کتاب حاوی خاطرات شهید از زبان خانواده و همرزمانش است.
«یکشنبه آخر»خاطرات خودنوشت معصومه رامهرمزی است که در 230 صفحه از سوی انتشارات سوره مهر منتشر شده است، این کتاب روایت خاطرات یک زن رزمنده است که با شروع جنگ پا به جبهه میگذارد و تا پایان جنگ، عمر و بهترین لحظات زندگیاش را صرف کمک به رزمندگان میکند. رامهرمزی در این داستان، روایتی از جنگ و شهادت برادرش را به تصویر میکشد که به گفته وی سختترین بخش نگارش کتاب، توصیف لحظه شهادت برادرانش بود.
وی انگیزه خود از نگارش خاطراتش را چنین بیان کرده است: مهمترین انگیزه، نگاه موضوعی به دفاع مقدس و حفظ خاطرات و مستنداتی بود که میتواند گوشهای از اتفاقات جنگ را به شکل واقعی نشان دهد و هدف من نقل روایت و خاطره بود. من زمان جنگ، 14 سال داشتم و دراین کتاب جنگ را از نگاه یک دختر 14 ساله مورد بررسی قرار دادم که نتیجه آن حفظ واقعیات دفاع مقدس شد.این کتاب کاری مستند است که میتوان همچون سندی تاریخی از آن استفاده کرد.
«دوپنجره، دو کبوتر، یک پرواز» اثر سید مهدی شجاعی داستانهای «دو کبوتر، دو پنجره، یک پرواز» در میان داستانهای پر شمار سید مهدی شجاعی در دهه شصت را - که میتوان از آن به عنوان دوران شکوفایی و اوج نگاه شاعرانه و در عین حال منتقدانه او نام برد، - حسبرانگیزترین داستانهای او به شمار میروند، داستانهایی که به نظر میرسد نویسنده هدف از نوشتن آنها را نه به رخ کشیدن زاویه دید و مهارتش در استفاده از تکنیکهای روایی، بلکه انتقال مفاهیمی قرار داده که حس کرده است در برههای از زمان باید در زبان ادبیات جاری شود.
داستان نخست این مجموعه که عنوان مجموعه نیز از آن انتخاب شده است، با یک عبارت استعاری شروع میشود. دو کبوتر که استعاره از دو برادر است که با هم در صحنه نبرد حاضر شدهاند و از دو پنجره که استعاره از دو اتفاق برای شهادت است به یک مفهوم که شهادت است میاندیشند و در نهایت نیز به آن میرسند. اما راوی این ماجرا یکی از همرزمان این دو برادر است که میتوان او را نیز استعاره از تمامی جداماندگان از پنجره شهادت دانست و از همین دریچه است که نویسنده سعی کرده است نشان دهد که زندگی به عنوان با ارزشترین و زیباترین مفهوم زندگی انسانی میتواند صاحبش را در موقعیتی قرار دهد که فدا کردن و از دست دادنش برای او شیرینتر و با اهمیتتر از داشتنش باشد.
داستان «آبی اما به رنگ غروب» از این مجموعه نیز داستانی است بیاغراق در ستایش زندگی و چگونه زیستن. داستانی از زبان یک کودک - که چشم انتظار پدر رزمندهاش است – که با شیرینی نگاه کودکانه زیباییهای هر چند کوچک زندگی و تلخی آن را - وقتی که ترور، جان پدرش را می ستاند و او را به سمت تجربه زیستی تازهای هدایت میکند - ، روایت میکند.داستان «راز دو آینه» نیز با همین نگاه، تفسیری دیگری است از زندگی که در آن زنی پس از سالها چشم انتظاری و رسیدن به همسرش که اسیر بوده است، شرحی از زندگی سالهای گذشته بر خود را به صورت مونولوگ روایت میکند. شرحی که در آن میتوان روایت سوم نویسنده از زندگی را که در سایه دوری و استقامت و اشتیاق تعریف شده، دید.
داستان «آرامش قهوهای» را اما - که در آن راوی به شیوه سوم شخص شروع به توصیف کرده - میتوان با نگاهی متفاوت، بازنمایی وجهی از زندگی بدانیم که از آن به شجاعت تعبیر میشود. شجاعتی که نویسنده با هوشمندی، بستر بیان آن را یک کودک که خردترین واحد اجتماعی ملموس در جامعه به شمار میرود انتخاب کند تا در ذهن مخاطبش آن را در وجود تمامی مردان بزرگتر از او نیز تداعی کند؛ کودک این داستان مردی است که هوشمندانه و شجاعانه مرگ را حس کرده و به جان میخرد تا به شکلی نمادین و استعاری آن را به یک کل تسری دهد.
انتهای پیام/