دوئل فرزندان الظواهریدرسوریه
خبرگزاری تسنیم: وابستگیهای این دو گروهک تکفیری به منابع مالی عربستان و همچنین سرویسهای اطلاعاتی غربی، بارها و بارها اثبات شده است.
به گزارش گروه "رسانههای دیگر" خبرگزاری تسنیم،از زمان آغاز "بحران سوریه"، تحلیلگران و رسانههای منطقهای، نام دو گروهک تکفیری و تروریستی را بارها مطرح کردهاند(جبههالنصره لاهل الشام و همچنین دولتالاسلامیه للعراق و الشام).
وابستگیهای این دو گروهک تکفیری به منابع مالی عربستان و همچنین سرویسهای اطلاعاتی غربی، بارها و بارها اثبات شده اما آنچه بیش از همه مایه شگفتی ناظران حوادث سوریه میشود، درگیریهای این گورهکها با یکدیگر است.
یکی از اصلیترین ویژگیهای مشترک این گروهکهای تکفیری، اطلاعاتی و امنیتی بودن بیش از اندازه آنهاست؛ به طوری که با وجود فعالیتهای گسترده این گروهها، تا کنون اطلاعات درونسازمانی زیادی از آنها منتشر نشده و به طور کلی فضای این جماعتها به روی رسانهها و افکار عمومی باز نیست.
اما صرفا با نگاهی به اخبار رسمی منتشر شده در رسانهها، میتوان به اختلافات درونگروهی این تروریستها پی برد.
ورود تکفیریها به سوریه
بحران ترویستهای تکفیری در خاک سوریه، از آنجا آغاز شد که تنها سه ماه پس از شروع ناآرامیهای داخلی این کشور، "ایمنالظواهری"، رئیس سازمان تروریستی "القاعده"، با انتشار پیامی در ژوئن 2011 از مسلمانان جهان ( در حقیقت مخاطبان وی تکفیریها بودند) خواست تا برای شرکت در جهاد به سوریه بروند.
او گفته بود "سلام بر اهل شام، بر کسانی که در برابر ظلم و تجاوز قیام کردهاند".
او در این پیام که مملو از اشعار و سخنان حماسی بود، ملت سوریه را از حرکت به سمت آمریکا و "بشار اسد" برحذر داشته و گفته بود "مقاومت خود را آنقدر ادامه دهید که پرچمتان بر فراز کوه مکبر در قدس شریف به اهتزاز درآید".
وی همچنین در پایان تاکید کرده بود "اگر مرزهای بیاعتبار غربی، که حاکمان ما به آنها تقدس بخشیدهاند، وجود نداشت؛ امروز ما نیز در کنار شما میجنگیدیم".
البته این آخرین پیام ظواهری در رابطه با تحولات سوریه نبود، چراکه باری دیگر، در فوریه 2012 و پس از گذشت 9 ماه از سخنرانی اول خود، با انتشار پیامی جدید به اوضاع سوریه پرداخت.
گفتنی است؛ پیام دوم ظواهری تقریبا با پیام اول وی یکسان بود، اما چند تفاوت بنیادین در آنها دیده میشد.
1- در پیام دوم ظواهری، دیگر هشداری جدی نسبت به حضور غرب در خاک سوریه دیده نمیشد؛ بلکه از "ترکیه" نیز به عنوان نیرویی مفید در منطقه نام برده شده بود.
2- برخلاف پیام اول که بارها نام سوریه در آن برده شد، در پیام دوم، عبارت "بلاد شام" که یادآور مرزبندیهای صدر اسلام است، دیده میشد.
به طور کلی با مقایسه این دو پیام میتوان دریافت، پیام اول حاوی مطالبی کلی در خصوص تحولات سوریه است، در حالی که پیام دوم کاملا هدفمند و با امید به سرنگونی کامل نظام اسد صادر شده بود.
پیام دوم ظواهری تنها چند روز پس از انفجاری بزرگ در دمشق صادر شد؛ انفجاری که گروهکتروریستی "جبههالنصره" مسئولیت آن را بر عهده گرفت.
این درحالی بود که این اقدام تروریستی، آنقدر شنیع و غیر انسانی بود که حتی برخی از مخالفان دولت سوریه نیز مسئولیت آن را به گردن بشاراسد میانداختند.
به سختی میتوان همزمانی پیام دوم ظواهری و انفجار دمشق را تصادفی خواند، چراکه این اتفاقات آغازی بود بر پر رنگ شدن گسترده نقش جبههالنصره در معادلات سوریه.
در پی این اعلام حضور، جبههالنصره به طرز بسیار گستردهای نیروهای خود را از خارج خاک سوریه و از طریق مرزهای تحت کنترل "ارتش آزاد"، وارد این کشور کرده و تنها ظرف چند هفته نیز توانست توان بالای جنگجویان خود را به همگان نشان دهد.
رسانهای شدن فعالیت این گروهک تکفیری، واکنش سریع ناظران و تحلیلگران منطقه را در پی داشت؛ به طوری که اکثریت آنان بر وابستگی این گروهک به القاعده تاکید داشتند.
میزان غیر انسانی بودن اقدامات جبههالنصره در خاک سوریه به حدی بود که بسیاری از مخالفان سوریه (آگاهانه یا ناآگاهانه) این گروهک را وابسته به نظام سوریه میپنداشتند.
لازم به ذکر است؛ افراد مطرح این گروهک در بیشتر مواقع هر گونه انتصاب آن به القاعده یا نظام سوریه را انکار میکردند.
این اظهارنظرها تا زمانی ادامه داشت که فرمانده جبههالنصره در سوریه، "ابومحمد الفتاح الجولانی"، برای اولینبار و طی مصاحبهاش با شبکه "الجزیره"، با ایمنالظواهری، رئیس القاعده بیعت مجدد کرد.
تقویت پایگاههای النصره، همزمان بود با پیشرویهای سیاسی اپوزوسیون وابسته به غرب سوریه در خارج از مرزهای این کشور و تشکیل "کمیته ائتلاف ملی انقلابیون سوریه" و همچنین برگزاری کنفرانسهای "دوستان سوریه" در کشورهای غربی.
رئیس این ائتلاف در واکنش به قرار گرفتن نام جبههالنصره در لیست سازمانهای تروریستی، خطاب به سران کشورهای میزبان خود گفته بود "کشورهای غربی باید در تصمیم خود مبنی بر قرار دادن نام یکی از طرفهای درگیر با نظام سوریه در لیست سازمانهای تروریستی، تجدیدنظر کنند".
وی به طرز معناداری تاکید کرده بود "تفنگ همه انقلابیها به سمت نظام اسد نشانه رفته و ایرادی ندارد که محرک یک فرد انقلابی، تفکرات دینی او باشد"!
ورود داعش به بحران سوریه
اما فصل جدید بحران سوریه، زمانی آغاز شد که "ابیبکر البغدادی"، سرکرده دولت اسلامی عراق(شعبه القاعده در عراق) در پیامی صوتی در 9 آوریل 2012 برای اولینبار از دولت اسلامی عراق و شام نام برده و در رابطه با جولانی نیز گفته بود "او یکی از سربازان ما در عراق بود که به همراه تعدادی از مهاجرین و انصار در سوریه در حال جهاد هستند".
منظور بغدادی از "مهاجرین"، تروریستهای غیر سوری هستند که در خاک سوریه فعال بوده و "انصار" نیز به کسانی گفته میشود که اصالتا سوری بوده و با این گروهکها همکاری میکنند!
وی با بیان اینکه جبههالنصره چیزی جز امتداد دولت اسلامی عراق نیست، در اقدامی حیرتآور، با الغای این گروهک و ادغام آنان دولت اسلامی عراق و شام (داعش) را به وجود آورد.
بغدادی در پایان پیام خود نیز باری دیگر هشدار داد "ای فرزندان شام! مراقب باشید برای رهایی از دیکتاتوری به دموکراسی پناه نبرید"!
پیام بغدادی و اعلام دولت اسلامی عراق و شام، مایه حیرت تمام بازیگران فعال در سوریه شده بود.
خبرنگار شبکه الجزیره، که به راحتی قادر به حضور در اجتماعات تروریستها و مصاحبه با آنان بود، در خصوص پیام بغدادی، تنها با یک پاسخ روبرو میشد "تا فردا صبح منتظر باشید! جولانی پاسخ پیام وی را خواهد داد".
به این ترتیب؛ در صبح روز 10 آوریل، ابومحمد جولانی، پیامی را خطاب به مسلمین جهان منتشر کرده و باری دیگر به سلسله اقدامات شگفتآور این گروهکها افزود.
برخلاف انتظار افکار عمومی، جولانی در این پیام گفت "من خبری از یکی شدن جبههالنصره و دولت اسلامی عراق ندارم و مانند همگان آن را از رسانهها شنیدم".
او در پایان پیام خود، ضمن بیعت مجدد با ایمنالظواهری، از همه مسلمانان خواسته بود برای شرکت در جهاد به سوریه بیایند.
پاسخ جولانی مشخص بود؛ او دعوت بغدادی را به رسمیت نشناخته بود و باز هم به طوری هوشمندانه فضا را برای جذب نیروهای تروریستی حاضر در عراق باز گذاشته بود.
از سوی دیگر، آنچه در سوریه رخ داد، نوعی انشقاق داخلی در جبههالنصره نیز بود؛ چراکه برخی از تروریستهای تحت حمایت جبههالنصره (که عمدتا از تروریستهای غیر سوری بودند) دعوت بغدادی را پذیرفته و به داعش پیوستند.
این اقدامات، مقدمات بروز درگیریهایی را در برخی از مناطق، میان تروریستهای وابسته به این دو گروهک تکفیری فراهم کرده و شرایط را به سمت وخیمتر شدن پیش برد.
به همین دلیل و پس از گذشت کمتر از دو ماه، ایمنالظواهری با انتشار پیامی، به صراحت دولت اسلامی عراق و شام را منحل کرده و اعلام کرد "جبههالنصره و دولت اسلامی عراق به طور جداگانه به فعالیتهای خود ادامه میدهند".
وی ضمن درخواست از سرکردگان این دو گروهک برای پایان دادن به اختلافات خود، شخصی به نام "ابیخالد سوری" را مامور حل اختلافات آنها کرد.
ظواهری در پایان تاکید کرد "دولت اسلامی عراق در بیان وحدت این دو گروهک بدون مشورت من و جبههالنصره در رد این پیشنهاد باز هم بدون مشورت، من مرتکب خطا شدهاند".
اما به نظر میرسد تصور ظواهری و طرفدارانش مبنی بر فصلالخطاب بودن پیام وی، بیشتر به طنز شبیه است؛ چراکه کمتر از یک هفته بعد از پیام ظواهری، ابیبکر بغدادی در 15 ژوئن 2012 طی پیامی اعلام کرد "دولت اسلامی عراق و شام به قوت خود باقی است و تا خون در رگهای ما حرکت میکند به فعالیت خود ادامه خواهد داد".
پاسخ وی آنگاه جالبتر شد که در پایان به طرزی کنایهآمیز گفته بود "دیری نمانده که آنچه که عقب ماندهها و درماندهها از فهم و درک آن عاجزند نمایان شده و ما به پیروزی و نصرت کامل دست یابیم"!
انتشار پیام بغدادی، آغازی بود بر جنگ رسمی میان گروهکهای وابسته به القاعده در خاک سوریه.
تروریستهای داعش، پس از پیام بغدادی، به طور گسترده دست به اقداماتی از جمله بازداشتها و اعدامهای خودسرانه، درگیریهای جدی با جبههالنصره و ارتش آزاد و آسیب رساندن به فعالان رسانهای حاضر در خاک سوریه زدند.
در پی این اقدامات جولانی، فرمانده جبههالنصره در پیامی که بیشتر به اعلان آغاز رسمی یک حکومت شبیه بود گفت "تمام کشورهای جهان، از بازگشت دوباره اسلام در هراسند و به این دلیل نام جبههالنصره را در لیست گروهکهای تروریستی قرار میدهند".
وی با تاکید براینکه در اسلام چیزی به نام انتخابات، حزب، دموکراسی و به رسمیت شناختن حقوق اقلیتها وجود ندارد به طرز مضحکی افزود "حزبالله و شیعیان دشمنان حقیقی ما هستند که در برنامهای با مدیریت ایران قصد نابودی ما را دارند".
جولانی تهدید کرد "کسانی که طرفدار حزبالله لبنان هستند باید هرچه سریعتر از راه اشتباه خود بازگردند و الا عواقب خطرناکی در انتظار آنهاست".
او در ادامه پیام خود، سخنانی را مطرح کرد که تنها نشانه ضعف و نگرانی از آینده تروریستها در سوریه بود، چراکه گفت "ما در سوریه در آستانه پیروزی هستیم و نباید شکست ما در القصیر شما را فریب دهد، چراکه روحیه سربازان ما از سربازان ارتش سوریه بسیار قویتر است".
جولانی در پایان پیام خود نیز خبر جالبی به همگان داد "در حال حاضر برخی از مناطق نفتی سوریه در سیطره ماست و بعید نیست که در آیندهای نزدیک دست به فروش نفت بزنیم"!!
با نگاهی بیطرفانه به واقعیت حال حاضر صحنه نبردهای داخلی سوریه، پیام اخیر جولانی را میتوان تقلاهای آخر تروریستی یافت که تمام امکانات خود را پایان یافته میبیند و همچنان دیوانهوار بر پیروزیهای خیالی خود تاکید میکند.
به نظر میرسد درگیریهای داخلی عناصر وهابی وابسته به القاعده در منطقه، پایانی نداشته و با توجه به پسرویهای عمده این گروهکها در مقابل ارتش سوریه، بعید نیست تا چند وقت دیگر، علیه یکدیگر و حامیانشان نیز اعلام جنگ کنند.
منبع:باشگاه خبرنگاران
انتهای پیام/
خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای بازنشر میشود.