غرب با براندازی دولت یانوکویچ تیر خلاص به اقتصاد اوکراین زد

غرب با براندازی دولت یانوکویچ تیر خلاص به اقتصاد اوکراین زد

خبرگزاری تسنیم: یک نویسنده و روزنامه‌نگار آمریکایی می‌گوید ناآرامی‌های اوکراین که به عزل حکومت این کشور ختم شد، تیر خلاصی بود که غرب به‌ اقتصاد اوکراین زد.

وبستر تارپلی، نویسنده و روزنامه‌نگار آمریکایی در مصاحبه اختصاصی با خبرگزاری تسنیم می‌گوید ناآرامی‌های اوکراین که به عزل حکومت ویکتور یانوکویچ ختم شد، شاید تیر خلاصی بود که غرب به‌ اقتصاد اوکراین زد چراکه در این دوران بحران سرمایه زمان بسیاری لازم است برای این که بتوانند کشوری را که به اقتصاد بیمار اتحادیه اروپا متصل می‌کنند دوباره سرپا کنند.

مشروح این مصاحبه را در ادامه می‌خوانیم:

تسنیم: همان‌طور که می‌دانید دولت ویکتور یانوکویچ در اوکراین به‌خاطر درخواست وام هنگفت از دولت روسیه توسط مخالفان خود عزل شد و مؤسسان دولت جدید ادعا کردند روسیه با این کار می‌خواسته‌ اوکراین را به خود وابسته کند و آن‌ها ترجیح می‌دهند این مبلغ را از اتحادیه اروپا وام بگیرند و وابستگی خود را به ‌این ترتیب ایجاد کنند. همین سبک بیان نشان می‌دهد که این رأی نمی‌تواند رأی مردم باشد. اتحادیه اروپا و کشورهای مجاور مدتی است صحبت از راه‌حل نظامی‌ و نیاز به وجود ارتش برای حفظ ثبات و امنیت میان قومیت‌هایی می‌کنند که در این منطقه پراکنده هستند و البته هیچ‌کدام مقابل ارتش روسیه قدرتی به حساب نمی‌آیند. طرح مسئله نظامی‌ را چگونه می‌بینید و به‌نظر شما چه‌کسی مبدع آن بوده ‌است، چه تأثیری بر زندگی مردم اوکراین دارد و راه‌حل در این وضعیت چیست؟

تارپلی: ببینید عده‌ای با این ادعا به خیابان می‌آیند که از عملکرد دولتشان راضی نیستند در حالی که هر دولتی سیاستی دارد. هر دولتی ممکن است با جبهه‌ای در منطقه ‌ایجاد دوستی کند، هر دولتی برنامه‌ای برای تنظیم برنامه‌های مالی خود دارد. هر دولتی برای مدتی که رأس کار است تصمیماتی می‌گیرد و حتی کسانی که دولت را انتخاب کرده‌اند یعنی نهادهای خردتر در تصمیم‌گیری‌های کلی داخلی باید از سوی مخالفان به‌قدری محترم باشند که مطلقاً مخالفتی در مقام عمل با دولت نشود.

چون مخالفت با کارشکنی متفاوت است، نقد با دشمنی یکی نیست. حتی اگر بخش چشمگیری از مردم اوکراین با این تصمیم یانوکویچ مخالف باشند، حتی اگر دلایلی برای مخالفت خود دارند بولتن و لایحه و روزنامه و تظاهرات و تحصن و اعتصاب و برنامه‌های تلویزیونی و کمپین امضا و شبکه اجتماعی و لابی و اتحادیه ... را در دست دارند و می‌توانند از این طریق با آرامش و از مسیرهای قانونی برای حل مشکل و نه تغییر آن اقدام کنند.

آن‌ها می‌توانند تلاش کنند مسئله را به‌ترتیبی حل کنند، نه‌این‌که وقتی حس می‌کنند با مسئله‌ای مخالف هستند مشکل دیگری به وجود بیاورند و در راستای درگیری با آن اوضاعی را ایجاد کنند که خون مردم بریزد و منصب‌های دولتی از بین برود و جدایی‌طلبی ایجاد شود و پای رفراندوم و دخالت نظامی ‌و تهدید ابرقدرت‌ها به ‌این کشور باز شود.

امروز کدام مردی یا زنی در اوکراین می‌تواند ادعا کند آن‌چه باعث شده ‌است به خیابان بیاید مطلب درستی بوده است و اوضاعی که ‌امروز دارد به مردم فشار وارد می‌کند و از آن‌ها قربانی می‌گیرد مطلوب او بوده است؟ کدام انسانی حاضر است از نتایج ترک منصب یانوکویچ و عزل دولت دفاع کند و بگوید اوضاع به‌وفق مراد او پیش رفته است؟

این‌همه ترس و تهدید و ناامنی و تنش و هزینه، طرح‌های عمرانی و علمی ‌را مسکوت می‌گذارد، برنامه‌های مهاجرت و تحصیلات عالیه و ازدواج و اشتغال را متوقف می‌کند، جلوی سرمایه گذاری و تولید و توزیع را می‌گیرد. چطور می‌توان امید داشت کسی در این موقعیت بتواند کسب و کاری به راه بیندازد و شغلی را با موفقیت به پیش ببرد؟

ناآرامی‌های مختوم به عزل حکومت یانوکویچ شاید تیر خلاصی بود که غرب به اقتصاد اوکراین زد. در این دوران بحران سرمایه چقدر زمان لازم است برای این‌که بتوانند کشوری را که به اقتصاد بیمار اتحادیه اروپا متصل می‌کنند دوباره سرپا کنند و  بتواند رشد بکند؟ این هرگز مردم نیستند که در باب هم‌پیمانی یک دولت با کشورهای دیگر تصمیم می‌گیرند بلکه کشورهای دیگر هستند.

اگر رییس جمهور این کشور یک میلیارد دلار وام را از کشور الف می‌گرفت یا از ب چه فرقی برای مردمی ‌می‌کرد که ‌این پول باید برای آنها مشکلاتی را حل می‌کرد و گره‌های بسته‌ای را می‌گشود؟ برای کشوری مثل روسیه که در مجاورت این منطقه قرار گرفته است و ناآرامی‌های آن را شاهد است، طبیعی است که به‌هرترتیبی شده است جلوی کشتار و ناامنی را بگیرد. این‌که حفظ امنیت به‌نفع چه‌کسی است، سؤال مسخره‌ای است.

حفظ امنیت به‌نفع تمام انسان‌های روی زمین است و فقط به‌ضرر دشمنان خون‌خوار و خیانت‌کاری است که آن‌سوی مرزها ایستاده‌اند و برهم زدن نظم و ایجاد کشتار در خاک اوکراین را به‌قیمت پنج میلیارد دلار کنترات می‌کنند. قاعدتاً هیچ مرد و زن اوکراینی مایل نخواهد بود با چنین دشمنی هم‌پیمان باشد و هیچ‌کس نمی‌تواند ادعا کند عزل دولت یانوکویچ خواسته مردم بود. عامه مردم به‌قدری از سیاست دور هستند و ابزارهای نظامی ‌اجتماعی تبلیغاتی اندکی در اختیار دارند که ترجیح می‌دهند به مسایل روزمره خود بپردازند.

چطور می‌توان مدعی شد مردم به این نتیجه رسیدند و چنین تصمیم گرفتند که یانوکویچ را از سر کار بردارند؟ این ادعای باطلی است و هیچ‌کس نباید آن را باور کند. دولت روسیه بارها این مسئله را انکار کرده است که به اوکراین یا کریمه فشار نظامی ‌وارد می‌کند و این مسئله صحت ندارد. در همین خاک کریمه چهارصد هزار رومانیایی زندگی می‌کنند و رومانی عضو ناتو است و در تمام این سال‌ها ادعایی از سوی هیچ‌کدام از طرفین بابت این منطقه طرح نشده‌ است چون اوضاع این‌قدر بد نشده است.

چنان‌که خانم اشتون هم در مکالمه تلفنی با رییس جمهور استونی اعتراف کرده است این طرح بلندمدت پس از صرف هزینه‌های بسیار و تلاشی نفس‌گیر از سوی غرب به موفقیت رسیده است و برندگان میدان همان کسانی هستند که برایش زحمت کشیده‌اند و بازندگان مطلق مردم این کشور هستند که به‌تحریک دشمن به خیابان آمدند و دوست را از کار برکنار کردند. البته‌ اوکراین هیچ‌وقت کشور خوشبختی نبود و در اقتصاد منطقه وزنه‌ای آن‌چنانی به حساب نمی‌آمد. تمام تاریخ این کشور پس از استقلال تاریخ مخالفت و تندی و ناسازگاری بوده است.

مردم این کشور باید از سرنوشت مردم ترکیه عبرت بگیرند که هرنوع باجی را که ممکن بود به ‌اتحادیه اروپا پرداخت کردند، هنوز در ظاهر مسلمانند ولی به‌طور کلی از دین و تمدنشان فاصله گرفتند، الفبا و زبانشان را که ‌اساسی‌ترین عامل وحدت آفرین‌شان بود کنار گذاشتند و دل به ‌ابرقدرتی بستند که از آن‌سوی دنیا وعده‌های رنگینی به آن‌ها می‌داد و هیچ‌کدام نه‌تنها عملی نشد بلکه امروز درگیر تزی هستیم که قرار است این کشور را تجزیه کند، مثل این‌که کسی دست دوستی به‌سوی کسی دراز کند و هزینه‌های بسیاری هم بابت آن تقبل کند و آخر دست او را ببرند و روی سرش بکوبند، اوضاع ترکیه ‌امروز چنین است. خوب است مردم اوکراین به ‌این فکر کنند پیوندهای تاریخی و فرهنگی و زبانی آن‌ها را به کدام سو می‌برد.

آمریکا هم ساکت ننشسته است و در پاسخ به موضع‌گیری سربازان روس یگان جنگنده‌های اف‌‌پانزده را برای گشت هوایی به‌سوی کشورهای بالتیک و اف‌شانزده را به‌سوی لهستان فرستاده است. الآن چه‌کسی مسئول افزایش خشونت و رقابت تسلیحاتی‌ای است که ‌این منطقه میزبانی آن را می‌کند و قیمت همه‌چیز در آن دچار نوسان می‌شود؟ کسانی که علیه دولت مشروع یانوکوویچ مستقر در خاک کی‌یف به خیابان‌ها آمدند، به چه‌چیزی فکر کردند که چنین اوضاعی را شکل دادند و امروز عقب نشسته‌اند؟

صدور آرای سیاسی بر زندگی مردم اثرگذار است و نمی‌توان این‌قدر غیرمسئولانه موضع‌گیری کرد و از عواقب آن پرهیز نمود. آمریکا مکرراً به روسیه‌ اخطار کرده است از ورود به بخش شرقی اوکراین خودداری کند، چون در این منطقه حساسیت‌های قومی بیشتر است و در عین حال اقلیت روس‌زبان چشمگیرتری دارد ولی به‌زعم من این رخدادها دیگر تقصیر همسایه شرقی نیست. بخشی از آن‌چه در هر کشوری پس از بروز رخ‌دادهای سیاسی شاهد هستیم که بر همسایگان تأثیر دارد و واکنش آن‌ها را ایجاد کرده است قابل اجتناب نیست و بلکه تصمیم‌گیری در مورد برخی از آن‌ها نظیر استقرار یا عدم استقرار واحدهای نظامی در کشورهای همسایه در منطقه در مواقع صلح هم نیاز به پیشنهاد و فتح باب گفت‌وگو دارد.

دولت مشروع را برکنار کردند، رهبران جدید به‌جای آن نشاندند، از همسایه شرقی فاصله گرفتند تا به اتحادیه اروپا بپیوندند. ارتباط نزدیک این کشور با اتحادیه به‌معنای هم‌مرز شدن روسیه با اروپا و امکان استقرار پایگاه‌های نظامی‌در سرحدات این کشور است که ناامنی را افزایش داده منطقه را به‌شدت دچار تنش می‌کند، خصوصاً به‌این‌خاطر که دسترسی روسیه برای همیشه از دریای سیاه قطع می‌شود و علاوه بر آن هجمه نظامی که با ضمیمه کردن خاک اوکراین متوجه روسیه می‌کنند این کشور را همچنین تحریم آبی می‌کنند. اوکراین به‌تنهایی برای اروپا هیچ ارزشی ندارد.

انتهای پیام/*

پربیننده‌ترین اخبار بین الملل
اخبار روز بین الملل
آخرین خبرهای روز
مدیران
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
میهن
گوشتیران
triboon