رزمندهای که در چهارشنبه سوری مجروح شد
خبرگزاری تسنیم: نزدیک منزل بودم که موتورسیکلتی که دو جوان سوار بر آن بودند از کنارم گذشتند و ناگهان صدای انفجار و دود بلند شد و در آن غرق شدم.
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، شادیهای کاذب چهارشنبه پایان سال، همیشه قربانیان متعددی را به خود دیده است و علاوه بر اینکه عمده این قربانیان، افرادی بودهاند که خود باعث بروز این حوادث تلخ شدهاند، اما در این میان هستند افرادی که شادی خود را در آسیب رساندن به دیگران میبینند و در این راه از آسیب جسمی و روحی دریغ نمیکنند.
افراد سالخورده، کودکان، بیماران و زنان باردار عمده قربانیان خشونتهای دیوانهکننده چهارشنبهسوری در سالهای اخیر را به خود اختصاص دادهاند و زمانی که با این قربانیان گفتوگو میکنیم، به این نتیجه میرسیم که بیشتر آنها ارتباط مستقیمی با این مراسم نداشتهاند و عمدتا در حال عبور از خیابان دچار آسیب و جراحت شدهاند.
با توجه به در پیش بودن چهارشنبه آخر سال، خبرگزاری تسنیم، در پروندهای با عنوان چهارشنبه آخر، به آسیبهای چهارشنبه سوری، لزوم جایگزینی فرهنگ مناسب و راهکارهای مرتبط پرداخته است که در بخشی از این پرونده، گفتوگویی با برخی قربانیان و آسیبدیدگان چهارشنبهسوری خواهد داشت.
آقای علی سلطانی، که سالها قبل بخشی از شنوایی خود را در یکی از حوادث چهارشنبهسوری از دست داده است، درباره وقوع این حادثه به خبرنگار تسنیم میگوید: چهارشنبه سوری سال 82 و فقط چند ماه پس از بازنشته شدنم بود که برای خرید از خانه خارج شده بودم و پس از خرید به سمت خانه میرفتم. آتشبازیهای مرسوم آن زمان هنوز شروع نشده بود ولی تعداد کمی از نوجوانان با ترقههای معمولی و سبک مشغول بازی بودند.
وی ادامه داد: نزدیک منزل بودم که موتورسیکلتی که دو جوان سوار بر آن بودند از کنارم گذشتند و ناگهان صدای انفجار و دود بلند شد و در آن غرق شدم. تا چند دقیقه اصلا متوجه اتفاقی که برایم افتاده بود نشده بودم و بیشتر دچار استرس و حمله هیجانی شده بودم. به شدت از این کار عصبی شده بودم و با سرعت به سمت خانه حرکت کردم و در این میان اصلا متوجه چند نفر از اهالی محل که از کنارشان گذشته بودم، نشدم.
سلطانی گفت: وقتی به خانه رسیدم، چهره متعجب همراه با نگرانی خانوادهام مرا مجبور کرد نگاهی به خود در آینه بیندازم. موهای به هم ریخته، شلواری پاره و دست و صورتی که از زخمهای ریز ناشی از ترکشهای نارنجک، خونی شده بود، خودم را هم به وحشت انداخت. فکر نمیکردم این وضعیت حاصل آن انفجار بوده باشد. به هرحال بعد از حمام رفتن و نوشیدن چند لیوان آب خنک، توانستم به آرامشی نسبی برسم هرچند هنوز با تکرار آن اتفاق در ذهنم دوباره عصبانی میشدم.
وی افزود: آن شب به دلیل موج انفجار، تاحدودی میزان شنوایی من کم شده بود و گوشم مدام سوت میکشید اما به این علت که اتفاق تازه رخ داده بود، خیلی به آن توجه نکردم و امیدوار بودم نهایتا دو سه روز دیگه به حالت عادی برمیگرده اما حالت عادی دیگر هیچ وقت برنگشت. با طولانی شدن سنگینی گوش و کاهش شدید شنوایی، به پزشک متخصص مراجعه کردم و پس از انجام چند آزمایش و تشریح حادثه، به من گفت به دلیل موج انفجار، پرده گوش دچار آسیب شده و به همین دلیل قدرت شنوایی شما با مشکل روبهرو شده است.
سلطانی که به گفته خود حدود 3 سال در عملیاتهای مختلف دوران دفاع مقدس حضور داشته است، ادامه داد: نکته خندهدار این است که آن زمان که در جبهه بودم، دچار جراحتهای کوچکی مانند شکستگی شده بودم، اما با وجود شرکت در چند عملیات، اینگونه مجروح نشده بودم تا اینکه سالها پس از پایان جنگ تحمیلی، زمانی که کشور در امنیت و آرامش کامل بود، چند صد متر دورتر از خانه دچار مجروحیت شدم.
وی در پاسخ به این سوال که با وجود این حادثه، چگون فرزندان و نوههای خود را از انجام رفتارهای خطرناک در چهارشنبهسوری بر حذر میدارید، ادامه میدهد: فرزندانم خوشبختانه اصلا اهل انجام چنین رفتارهای نبودند و خیالم از این بابت راحت بود. نوهها نیز با وجود اینکه در مسائلی دارای اختلاف سلیقه هستیم، اما هم به خاطر تربیت صحیح و هم به خاطر اطلاعرسانی مناسب رسانهها در سالهای اخیر گرایشی به این کارها ندارند. البته این موضوع شامل بسیاری از جوانان و نوجوانان میشود زیرا آسیبهای چهارشنبه سوری در سالهای اخیر واقعا کمتر شده است.
سلطانی با آهی مملو از اندوه میگوید: اما با همه این تفاصیل، استرس و آسیبی که به گوشم وارد شد، یادگاریهای ناخوشایند من از چهارشنبه سوری است که تا آخر عمر همراه من خواهند بود. با وجود اینکه چند سال از آن حادثه گذشته است، اما همچنان در روزهای نزدیک به چهارشنبه سوری بازهم استرس و هیجانی نامطلوب سراغ من میآید و ناخواسته با تذکر پیاپی از فرزندانم میخواهم این روزها بیشتر مراقب فرزندان خود باشند تا تجربه تلخ من سراغ آنها نیاید.
انتهای پیام/