حساب شکارچیان مجاز از غیرمجاز جداست
خبرگزاری تسنیم: حساب شکارچیان غیرمجاز از شکارچیان مجاز که همیار محیط زیست کاملا مجزاست و شکارچیان مجاز همواره از شکارچیان غیر مجاز قابل تمیزند. شکارچیان مجاز افرادی عموماً خوشنام و شناخته شده هستند.
عصر روز جمعه شاهد برگزاری مناظره تلوزیونی در خصوص موضوع شکار از شبکه اول سیما بودیم، که با توجه به مباحث مطروحه ذکر چند مطلب لازم است از جمله اینکه خوشبختانه شاهد توجه و پخش برنامههای بیشتری از سوی صداوسیما در خصوص مسائل محیط زیست کشور هستیم؛ البته تا تحقق حق مطلب کماکان فاصله داریم. چراکه امروز بیش از هر زمان دیگری توجه به حفظ بنیانهای محیط زیستی کشور احساس میشود. بهطوری که باور محیط زیست به عنوان محور توسعه نه تنها گزاف نیست، بلکه باید به عنوان یک ضرورت به آن نگریست و برای کارشناسان امر مسجل است که با توجه به محدودیت منابع زیستی کشور اتخاذ این رویکرد، سبب تحقق پایههای یک توسعه اجتماعی اقتصادی در خور خواهد شد.
حتی اگر برنامهریزان اجرایی کشور بنا به هر علتی تمایلی به اینکه محیط زیست محور توسعه قرار گیرد را نداشته باشند، متأسفانه وضعیت قسمت قابل توجهای از زیست بومهای طبیعی کشور آنقدر به وخامت کشیده شده است که در بسیاری موارد چارهای جز توجه به رویکردهای محیط زیستی پیدا نشود. اما این نوع توجه میتواند شبیه تیغ دو لب عمل کند. چراکه آنوقت بیشتر از سرناچاری خواهد بود، نه باور برنامهای به محوریت محیط زیست؛ در این صورت تصمیمسازیها میتواند با کدهای غلط همراه باشد و یا تصمیمات درست در عمل جنبه نمایشی به خود بگیرد، به طوری که توجه به رفع آسیبهای زیست محیطی زهی خیال باطل میشود و چه بسا آسیب و طبعات بیشتری بر پیکر طبیعت وارد کند. توجه نمایشی و شعاری به گزارش ارزیابیهای محیط زیست در پروژههای عمرانی از این دست توجههاست و به نظر میرسد تصمیم به ممنوعیت مطلق شکار نیز از این دست رویکردها باشد.
جنس مسائل محیط زیستی به گونهای است که معمولاً بسیاری از افراد با مشاهده برخی پدیدههای ناسازگار پیش آمده، برای کل به قضاوت مینشینند. تحت این شرایط تصمیمسازان این حوزه باید حواسشان باشد که تحت تاثیر جو و فضای پیش آمده قرار نگیرند و مشاورههای غیرمعقول به تصمیمگیران ندهند و البته روی دیگر آن نیز مصداق دارد. یعنی اخلاق حرفهای ایجاب میکند که اگر حتی گروهکثیری از روی احساس و فضای حاکم بر مسئلهای خاص مانند شکار، اصرار به اتخاذ رویکرد خاصی دارند که میدانیم مبنای عقلی و فنی ندارد، بیتردید صحیح نیست که برای همراه داشتن آن طیف تصمیمی غلط در حوزههای کاری محیط زیست رقم بزنیم.
بیتردید ممنوعیت مطلق شکار در شرایط کشور ما نه تنها تصمیم غلطی است، بلکه دور کردن و از دست دادن همراهی یک طیف کاملا دلسوز، آگاه و آشنا به کارکردهای اکولوژیک طبیعت از حفاظت عرصههای طبیعی است. همه میدانیم که حساب شکارچیان غیرمجاز از شکارچیان مجاز که همیار محیط زیست با حضور و همکاری این افراد هویت و قوام یافت کاملا مجزاست و شکارچیان مجاز همواره از شکارچیان غیرمجاز قابل تمیزند. شکارچیان مجاز افرادی عموماً خوشنام و شناخته شده هستند. خاطرات زیادی از توجه شکارچیان مجاز به محیط و محیطبان وجود دارد. این قشر همواره نقش بارز و مبرهنی در دور کردن دست افراد خاطی به عرصه و مواهب طبیعی داشتهاند.
مجوز شکار عموماً برای پستانداران چهارپای علف خوار در حد گونههای کل، بز، قوچ و میش است که هر کتاب اکولوژی جانوری مطالعه شود، مشخص است که جمعیت این حیوانات نیاز به کنترل دارد. پرورش و تکثیر این گروه کار سختی نبوده و جزء گونههای نایاب یا در معرض خطر تهدید نیز نیستند و اتفاقا شرایط زیستگاههای طبیعی کشور به لحاظ خشکی و شکنندگی در وضعیتی است که کنترل جمعیت این گروه امری ضروریست؛ هم اکنون نیز در برخی مناطق حفاظت شده جمعیت برخی از این گونهها بیش از ظرفیت برد اکولوژیک آن زیستگاه است. اما آنچه که ما مشکل داریم فقط شکار غیر مجاز نیست، بلکه پایههای مدیریت حیات وحش کشور ضعیف است. چرا که شاهد نابودی گونههایی مانند پلنگ و یوز و خرس هستیم که اصلاً ارتباطی به مجوزهای قانونی شکار ندارد.
حفاظت حیاتوحش در مناطق آزاد و مناطق حفاظت شده ( به غیراز پارکهای ملی و پناهگاههای حیات وحش)، از نوع حفاظت conservation است که یعنی مدیریت با دخالتهای علمی و فنی، نه از نوع حراست protection. به عبارتی ساختار و کارکرد بوم شناختی این مناطق به گونهایست که نیاز به دخالت کنترل شده و حمایتهای فنی دارند. البته امروزه این دخالت کنترل شده حتی در پارکهای ملی و پناهگاههای حیات وحش نیز مصطلح و بعضاً ضرورت دارد.
اینکه ما میتوانیم از طریق جلب توریست، چه داخلی و چه خارجی، با تدارک برنامههای بازدید از زیستگاهها و چشم اندازهای طبیعی و مشاهده حیات وحش، هم ارزش و اهمیت زیستگاههای طبیعی را معرفی و تبیین کنیم و هم درآمد به مراتب بیشتر از اعطای مجوز شکار کسب کرده و هم باعث تعالی فرهنگ عمومی حفظ طبیعت و ارتقاء معیشت صحیح جوامع بومی شویم، البته حرف درستی است و حتما باید سعی کنیم این رویکرد را تقویت بخشیم، اما این مسئله چیزی از ارزشهای زیستی شکار مجاز کم نمیکند. مجوز شکار مجاز برای ارضاء ضائقه افراد صادر نمیشود، بلکه یک ضرورت اکولوژیک است و انتظار این است که علاقه مندان و صاحبنظران بیشتر روی تعداد و زمان و نحوه انجام شکار مجاز گفتوگو کنند نه اینکه با نگاه صرفاً احساسی سعی در پاک کردن صورت یک مسئله مهم محیط زیستی داشته باشند.
و اما یک نکته در خصوص دامگاه داران فریدونکنار باید بگویم که زمانیکه افتخار خدمت در اداره کل حفاظت محیط زیست مازندران را داشتم به اتفاق همکاران کارشناس آن اداره کل و همراهی خوب استانداری مازندران و سازمان گردشگری و منابع طبیعی استان و مدیران وقت شهرستان فریدونکنار، با دامگاه داران منطقه جلسات متعددی داشته و به این نتیجه رسیدیم که اولاً اصالت هنجارهای شکار و صید پرندگان آبزی در مازندران به عنوان یک سنت و هنجار محلی به صورت کاملا کنترل شده، باید حفظ شود.
اما برای کنترل آن به صرف بیان کنترل بیمعنی است، لذا اصرار ما این بود که باید در کوتاه مدتکاری صورت گیرد.از این رو موضوع را با صاحبنظران داخلی و حتی پرندهشناسان خارجی در میان گذاشته و در تمام این موارد نمایندگان دامگاه داران نیز ما را همراهی کردند و سرانجام با رویکرد توجه به پرندهنگری و حفظ نمایشی کارکرد شیوههای صید مانند گذر (gezer) و کرس(keres) و برای طبیعتگران طرح احداث نمایشگاه تنوع زیستی و مرکز پرنده شناسی شمال کشور را تهیه که در دور اول سفر دولت نهم به استان مازندران مورد تایید و تصویب دولت وقت قرار گرفت و بر اساس آن حدود چهارده هکتار اراضی جلگه ای منابع طبیعی از سوی اداره کل منابع طبیعی استان به محیط زیست تحویل داده شد و طراحی و اجرای سازه با هدایت مسئولان وقت سازمان حفاظت محیط زیست انجام و بهتر است اتمام و اقدام برنامه این پروژه مورد عنایت قرار گیرد. چرا که دامگاهداران منطقه معتقدند اگر برپایی این نمایشگاه دائمی که قرار است محل آمد و شد افراد از متخصصان محیط زیست و پرندهشناس گرفته تا علاقه مندان و اکوتوریست تحقق یابد و شاهد گسترش طبیعتگردی در اطراف شالیزارهای زیبای منطقه باشیم، به طوری که موجب کسب درآمدی پایدار برای این قشر شود که دیگر دغدغه امرار معاش نداشته باشند، آمادگی کامل به کنار گذاشتن این نوع از صید پرندگان مهاجر را داشته و خود به کانونهای جلب توریست تبدیل خواهند شد.
رسول علی اشرفی پور، کارشناس مسائل محیط زیست
انتهای پیام/