دلایل اصلی شورشها در دوره رضاخان به روایت کفیل سرکنسولگری بریتانیا
خبرگزاری تسنیم: هارت در گزارش خود مینویسد:«سفارت آمریکا بیشتر اطلاعات خود در مورد ناآرامی عشایر در جنوب ایران را از کلنل داد، وابسته نظامی بریتانیا، به دست آورده است که طبق گفتههای او اوضاع فعلی از این قرار است.»
خبرگزاری تسنیم - گروه سیاسی:
هارت در گزارش مورخ 18 آوریل 1930 خود از ادامه ناآرامی عشایر در جنوب ایران خبر میدهد: «وزیرمختار آلمان پس از بازگشت از سفری طولانی به جنوب ایران به من خبر داد که طبق معمول عشایر این منطقه آرام نیستند. به او گفته بودند که 100000 قشقایی مسلح به تفنگهای بلژیکی در این منطقه به سر میبرند. میگویند که صولتالدوله (سردار عشایر)، رئیس ایل قشقایی همواره توسط 1000 تن از بهترین سوارکارانش همراهی میشود.
پسر صولتالدوله، که در تهران به سر میبرد و مکرراً نقش مشاور شاه را ایفا میکند، احتمالاً برای تضمین حسن رفتار پدرش در اینجا گروگان است. وابسته نظامی بریتانیا به این سفارتخانه خبر داد که بر اساس گفتههای یکی از مقامات شرکت تلگراف، دو هفته پیش یکی از رؤسای طوایف محلی یک گروه سی نفره از سربازان مسلح را که ظاهراً افسری همراه آنها نبوده و از جاده شیراز- اصفهان عبور میکردند به صرف چای دعوت کرد. وقتی سربازان دعوت او پذیرفتند و برای صرف چای رفتند200 ایلیاتی آنها را محاصره و خلع سلاح کردند. از میان کسانی که مقاومت کردند، یک نفر کشته و هفت نفر زخمی شدند. البته این ماجرا در مطبوعات گزارش نشد.»
یکی از رؤسای طوایف محلی یک گروه سی نفره از سربازان مسلح را که ظاهراً افسری
همراه آنها نبوده و از جاده شیراز- اصفهان عبور میکردند به صرف چای دعوت کرد
وقتی سربازان دعوت او پذیرفتند و برای صرف چای رفتند200 ایلیاتی آنها را محاصره و خلع سلاح کردند
در 25 آگوست 1930 هارت ناآرامیهای جدید در استان فارس را گزارش میکند: «احتراماً به اطلاع میرساند که این سفارت بیشتر اطلاعات خود در مورد ناآرامی عشایر در جنوب ایران را از کلنل داد، وابسته نظامی بریتانیا، به دست آورده است که طبق گفتههای او اوضاع فعلی از این قرار است. تنها طایفهای که هم اکنون در فارس سر به شورش برداشته است، 3000 بویراحمدی هستند. بیش از 8000 سرباز ایرانی، 2000 قشقایی و 1000 بختیاری به فرماندهی ژنرال شیبانی به مقابله با آنها برخاستهاند. ظاهراً هیچگونه ناآرامی دیگری در میان قشقاییها، بختیاریها یا لُرها بروز نکرده است، بنابراین در حال حاضر نمیتوان گفت که دولت با مشکلی جدی مواجه است، گرچه مقابله با عشایر به وسیله نیروهای ناوارد و نه چندان شجاع بسیار دشوار و پرهزینه است. در این مدت، حداقل یک درگیری نسبتاً بزرگ درگرفته است که در آن نیروهای دولتی شکست خوردهاند. این درگیری در 14 جولای رخ داد، که طی آن تعداد 80 نفر از نیروهای دولتی کشته و 80 نفر دیگر مجروح شدند...
در حال حاضر دولت تلاش میکند 3000 بویراحمدی را که در منطقه کهگیلویه در شرق بهبهان مستقر هستند، محاصره کند. دولت ایران از مقامات بریتانیا درخواست کرده است که 3000 قطار گلوله10 پوندی برای توپهای صحرایی در اختیار ارتش ایران بگذارد. بدون شک این مهمات برای مقابله با کُردها و همینطور جبهه جنوب مورد استفاده قرار خواهد گرفت. دلیل ناآرامیهای اخیر هم ظاهراً همان دلیل همیشگی است، یعنی تلاش دولت برای گرفتن مالیات، سربازیگیری و خلعسلاح عشایر و همچنین تحمیل لباس ملی بر آنها. در همین ارتباط، آقای تی. ال جکس، مدیر مقیم شرکت نفت انگلیس و ایران، دیروز شتابزده راهی بوشهر شد؛ این شرکت در نزدیکی بوشهر چند کمپ حفاری دارد.
دولت ایران از مقامات بریتانیا درخواست کرده است که 3000 قطار گلوله10 پوندی
برای توپهای صحرایی در اختیار ارتش ایران بگذارد
بدون شک این مهمات برای مقابله با کُردها و همینطور جبهه جنوب مورد استفاده قرار خواهد گرفت
او را چند روز پیش به وزارت خارجه فرا خواندند و به او گفتند که بر اساس گزارشها برخی از کارمندان شرکت به بویراحمدیها کمک مالی میکنند. آقای جکس در پاسخ این اتهام را بیاساس و نامعقول خواند؛ و اضافه کرد که شرکت او بیش از هر چیزی خواهان صلح و آرامش است؛ اینکه بویراحمدیها به کمپهای شرکت حمله کرده و او از این بابت 6000 پوند ادعای خسارت دارد. وی از دولت ایران خواست که فردی را به انتخاب خود همراه او به منطقه اعزام کند تا مسئله را بررسی کنند. وزیر خارجه در پاسخ به او اعلام کرد که دولت ایران «کسی را ندارد که با او بفرستند»، لذا آقای جکس گفت که تنها این کار را انجام میدهد. وقتی سفارت علت سفر او را به جنوب جویا شد، گفت که به منظور انجام تحقیق و تفحص به این سفر میرود زیرا بیم دارد که برخی از کارمندانش «دهان خود را زیادی باز کرده باشند.» احتمالاً افراد مذکور روش دولت برای مقابله با عشایر جنوب کشور را به باد انتقاد گرفتهاند و خبر این انتقادات به گوش مقامات ایرانی رسیده است.»
این داستان در گزارش مورخ 19 سپتامبر 1930 پیگیری میشود: «عطف به گزارش مورخ 25 آگوست 1930، درباره شورش بویراحمدیها در فارس، احتراماً به اطلاع میرساند که بر اساس اطلاعاتی که این سفارتخانه به دست آورده است ظاهراً درگیریها خاتمه یافته است. جدای از شایعات و گزارش روزنامهها، تا همین چند روز پیش به کمپهای اکتشافی شرکت نفت انگلیس و ایران که در حال بررسی مناطق جنوبی برای حفاری هستند، هشدار داده بودند که وارد منطقه کهگیلویه نشوند، زیرا نیروهای ارتش و بویراحمدیها در این منطقه درگیر شدهاند. در 13 سپتامبر به این شرکت اعلام شد که میتواند عملیات خود را در هر منطقهای که میخواهد ادامه دهد. علاوه بر این، به درخواست ژنرال شیبانی، تعداد زیادی از نیروهای ایرانی با کامیونهای این شرکت از منطقه خارج شدند. بنابر اخبار روزنامهها، سردار اسعد، وزیر جنگ به زودی به تهران باز خواهد گشت.
در گزارشها آمده است که ارتش به بویراحمدیها قول داده که در امان خواهند بود، و سه تن از رؤسای آنها را به تهران آورده و برای آنها مستمری مشخصی در نظر گرفته است. این اقدام دولت ظاهراً بیشتر برای حفظ آبروی خودش است تا نشانه تسلیم رؤسای این طایفه، زیرا سفارت بریتانیا میگوید که هیچ یک از این افراد نقش مهمی در شورشهای مذکور نداشتند. یکی از آنها یک ملای بزرگ بویراحمدی است که عملاً بیطرف بود و با ژنرال شیبانی، فرمانده نیروهای دولتی، وارد مذاکره شد. یکی دیگرشان از رؤسای نسبتاً کوچک و کماهمیت بویراحمدیهاست و سومین نفر هم اصلاً بویراحمدی نیست و به طایفه همسایه آنها تعلق دارد. در ارتباط با نتیجه این شورش، که دولت آنرا خاتمه یافته اعلام کرده است، بنا به اطلاعاتی که از کلنل داد، وابسته نظامی بریتانیا، به دست آمده حدود 500 سرباز و 30 افسر ارتش جان خود را از دست دادهاند. تعداد تلفات عشایر معلوم نیست، ولی ظاهراً تلفات سنگینی به آنها وارد شده است.
کفیل سرکنسولگری بریتانیا در اصفهان گزارش کرده است که توزیع 1000 قبضه تفنگ دولتی در میان بختیاریها عامل مهمی در نامنویسی این عشایر برای مبارزه با بویراحمدیها بود. بنابر این گزارش، تعدادی از بختیاریها که سردار اسعد شخصاً آنها را رهبری میکرد، و تعداد زیادی از قشقاییها، در کنار نیروهای ارتش به جنگ با بویراحمدیها رفتند و برای دولت جنگیدند. با توجه به این که هر دو ایل مذکور در تابستان سال گذشته شورشی جدی علیه دولت به راه انداخته بودند، چنانچه این گزارش صحت داشته باشد، دولت با استفاده از این عشایر برای سرکوب بویراحمدیها دست به اقدام جسورانهای زده که البته با موفقیت همراه بوده است.»
هارت گزارش میدهد: فشار دولت برای تحمیل لباس ملی
خلعسلاح عشایر و تن دادن آنها به پرداخت مالیات و خدمت سربازی دلایل اصلی این شورش بودند
بنا به گفته کلنل داد، هیچ یک از اهداف دولت محقق نشده
بنابراین، وضعیت دقیقاً همان چیزی است که پیش از شورشها بود
هارت میافزاید: «استحضار دارید که فشار دولت برای تحمیل لباس ملی، خلعسلاح عشایر و تن دادن آنها به پرداخت مالیات و خدمت سربازی دلایل اصلی این شورش بودند. بنا به گفته کلنل داد، هیچ یک از اهداف دولت محقق نشده، بنابراین وضعیت دقیقاً همان چیزی است که پیش از شورشها بود، البته بجز هزینههای مالی و جانی که به هر دو طرف وارد شد. در پایان باید این نظر شخصیام را اضافه کنم که اجبار در پوشیدن کلاه پهلوی خودش به تنهایی میتواند دلیل کافی برای شورش باشد.»
انتهای پیام/