فریادی به بلندای قداست طبابت
خبرگزاری تسنیم: جامعه نظام پزشکی آن مجموعه ای است که این حلقه وصل، یعنی از طرفی رعایت حال مردم و همچنین تنظیم وضعیت پزشکی کشور را به نحوی که مردم بتوانند به آرزوهای خودشان در مسئله سلامت دست پیدا کنند به وجود آورد.
به گزارش گروه سلامت خبرگزاری تسنیم، متن یادداشت محمد اسماعیل اکبری معاون اسبق وزارت بهداشت با عنوان «فریادی به بلندای قداست طبابت» به شرح ذیل است:
بسم ا... الرحمن الرحیم
این روزها بعضی افراد، گروهها و ساختارهای حقوقی بصورت یک حرکتی معنی دار و دسته جمعی ساختار سلامت کشور را با چنگ زنی به چهره محوری ترین گروه این ساختار یعنی پزشکان هدف گرفته اند و به سرمایههای فردی و اجتماعی تعرض کرده و پایههای حاکمیتی و حکومتی و خدمتی این ساختار را خدشه دار کرده اند.
متاسفانه بزرگترین محمل این هجمه ها رسانه ملی شده است، رسانه ای که به فرمایش امام عظیم الشان (س) باید دانشگاه عمومی باشد و همه میدانیم که دانشگاه سرمایه ساز است نه سرمایه سوز.
آقایی که قاعدتاً باید از سیاستگذاران ملی باشد (و البته شرط اول سیاستگذاری علم است و دلسوزی و اعتقاد و عمل) میگوید: ما سر چهار راهی برای پزشکان "صندوق اعانه" میگذاریم، دیگری میگوید باید پزشکان متخلف مالی را "شلاق" زد؛ سومی آنها را با متخصصان محترم سایر رشتهها مقایسه میکند و دیگری برای قوه قضائیه خط مشی تعیین میکند، که چرا روزانه این گروه سراسر خطاکار را به دست مجازات و زندان... نمیسپارد!
بحدی این گفتهها گسترده بود و کسی هم مردانه برای دفاع از نظام مقدس جمهوری اسلامی و ساختارهای حکومتی آن وارد میدان نشد تا واقعیتها را بیشتر و بهتر تبیین کند، برایم تکلیف شد تا فریادی عمومی و معنایی را سر دهم، حتی اگر کسی نشنود، شاید مرحمی باشد برای دلهای سوخته ای که در اتاق عملها، بیمارستانها، اورژانسها، درمانگاهها، بخشهای سرطان و سوختگی و اطفال و ... جمع میشوند و گله میکنند.
معمولاً هجمههای صنفی چند مبنا دارد:
الف) مبنای امنیتی
ب ) مبنای اعتقادی
ج) مبنای حقوقی
د)مبنای شخصی و دق دلی
ه) مبنای ابراز وجود و تظاهر به حضور
و) سایر
اما قاعدتاً باید در هر مبنایی "مردم" محور اصلی بحث باشند و یقین داشته باشیم که این کلام ما سود رسان مردم است.
علم ابدان در کنار علم ادیان از سرمایههای اجتماعی است ( Social Capital ) و آنها که با کلام معصومین سلام ا... علیهم اجمعین آشنا هستند میدانند که ساختار اجتماعی شکل نمیگیرد مگر با "حاکم خوب" و "طبیب دلسوز"؛ یعنی طبابت از چهار چوبهای ضروری یک جامعه است و اگر کسی بخواهد به این معنی هجمه کند باید دلیل بزرگتر از این ضرورت را در اختیار داشته باشد؛ واقعاً گویندگان این الفاظ سخیف و هزینههایی که از جیب مردم برای تخریب این نهاد حاکمیتی صرف میشود کدام یک چنین دلیلی داشته اند؟ شاید آنها بیشتر بر مبانی "د" و "ه" که در بالا ذکر کردم سخن گفته اند.
امیدواریم ان شاءالله جامعه پزشکی و تشکیلات جدید نظام پزشکی بتوانند آنچنان که شایسته این حرفه مقدس و پاکیزه و شایسته مردم است، آینده خودشان و آینده کشور را تنظیم کنند.
مسئله سلامت در همه جوامع و از جمله در جامعه ما، مسئله درجه یک است؛ یعنی اگر مثلاً در جامعه دو سه مسئله در درجه اول قرار داشته باشد، یکی از اینها بلاشک مسئله سلامت است. سلامت فقط با دستور و بخشنامه و کار سازمانی و اداری حاصل نمیشود؛ یک انگیزه درونی لازم است، یک مهربانی طبیبانه لازم است تا بتواند مسئله سلامت را حل کند ... اما در همه مسائل کلان جامعه از جمله در این مسئله (سلامت)، نقش نیروی انسانی و انگیزه انسانی و عواطف انسانی یک نقش بی بدیلی است؛ یعنی هیچ چیزی جای آن را نمیگیرد.
ما در باب سلامت و تنظیم سلامت جامعه دو طرف قضیه را داریم: یک طرف مردمند، یک طرف جامعه پزشکی است؛ هر کدام حقوقی دارند. حالا جنابعالی (رئیس محترم سازمان نظام پزشکی) اشاره میکنید که ما حقوق مردم را مقدم میداریم بر حقوق صنفی و حرفه ای؛ خیلی خب، این یک بزرگواری است؛ اما واقع قضیه این است که حقوق حرفه ای و صنفی پزشک هم باید در درجه اول مورد توجه قرار بگیرد.
جامعه نظام پزشکی آن مجموعه است که این حلقه وصل را به وجود میآورد؛ یعنی از طرفی رعایت حال مردم و تنظیم وضعیت پزشکی کشور به نحوی که مردم بتوانند به آرزوهای خودشان در مسئله سلامت دست پیدا کنند، از طرفی هم پزشک، مقدس باشد[ من روی تعبیر مقدس تکیه دارم، یک تقدسی، قداستی در پزشک باید وجود داشته باشد؛ کما اینکه در سنتهای ایرانی و اسلامی ما همین معنا وجود دارد؛ یک قداستی و یک طهارتی در پزشک بایستی احساس بشود تا آن اطمینانی که مردم دارند، حاصل شود و به نظر من اگر مجموعه شما طبق همین بیاناتی که گفتید برنامه ریزی کند و از لحاظ کارهای فکری و فرهنگی و نرم افزاری تلاش بکند، این عملی است؛ این در دسترس است.
خب، حالا امروز که نگاه میکنیم در تریبونهای عمومی مکرر گفته می شود زیر میزی، رومیزی و مانند اینها، به نظر من خیلی نباید این حرفها را دامن زد، نباید این قدر (درشت کرد) بله، وجود دارد؛ همه جا تخلف وجود دارد، در همه صنفها، در همه لباسها، در همه مجموعهها افراد متخلفی هستند، اما نباید با درشت کردن این تخلفها آن اعتمادی را که مردم به پزشک پیدا می کنند، از دست داد ... نمونهها از این قبیل زیاد است کسانی از پزشکان که واقعاً مثل یک فرشته عمل کردند و جا دارد که همین جور باشد؛ چون بیمار خودش را میسپرد دست یک انسانی؛ شما چه پزشک عمومی باشید چه متخصص باشید چه جراح باشید چه هر بخشی از بخشهای پزشکی، آن کسی که به شما مراجعه میکند در واقع دارد خودش را از این جهت به شما میسپرد و اختیار خودش را به دست شما میدهد؛ بایستی شما آنچنان که شایسته این اعتماد و اطمینان و خود واگذاری است رفتار کنید؛ آن وقت خواهید دید که تأثیر آن در ذهن مردم و در دل مردم می ماند.
عادات طبیعی مردم ما این است همه انسانها این جورند تقریباً قضایای جزئی را تعمیم میدهند به مسائل کلی؛ یعنی یک موردی، یک چیزی را میبینند این را تعمیم میدهند. وقتی که از یک پزشک رفتار انسانی و مهربانانه، مهربانی طبیبانه را مشاهده کردند، به طور طبیعی نسبت به جامعه پزشکی یک تکریمی در دلها به وجود میآورد و همین تکریم مهم است؛ ما به این احتیاج داریم؛ یعنی برای اینکه سلامت جامعه تامین بشود، ما احتیاج داریم به اینکه مردم به پزشک اعتماد کنند، احترام کنند، او را تکریم کنند، او را تقدیس کنند.
بنابراین هم حقوق مردم را باید رعایت کرد، هم حقوق پزشک را و من بارها گفته ام که رنج بیماری رنج بزرگی است ما باید کاری بکنیم که بیش از رنج بیماری چیزی بر بیمار و بیماردار تحمیل نشود. هم مخارج او را کم کنیم تا آنجا که ممکن است، هم بالاتر از مسئله مخارج، مسئله مهربانیها و مانند اینهاست. البته امروز من احساس میکنم خوشبختانه در کشور نگاه مسئولان به مقوله سلامت، نگاه واقعی و جدی است؛ یعنی واقعاً دلسوزانه در این مسئله کار میکنند.
چند خط فوق را بنده و یا طبیب دیگری نگفته است که برای دفاع از صنفش بیان کرده باشد و یا بخواهد چند قرانی بیشتر آبرو برای خودش فراهم کند؛ بلکه این بخشی از بیان دلسوزانه حاکم عالمی است که برای متدینین فرمانش مطاع، برای مجریان سیاستگذار و راهبر و برای مردم چراغ راه است.
این بیانات از رهبر معظم انقلاب است که الحمدا... تیز بینانه امور اجتماعی را زیر نظر دارند و با احساس خطر آنرا به مردم و مسئولان منتقل میکنند. اما بسیار تاسف آور است که درست بعد از این بیانات، آن آقا از آن جای مهم و این آقا از این جای پائین و البته همه و همه با پول مردم در رسانه ملی حاضر میشوند و شلاقهای بی آبرویی را بر یک ستون حاکمیتی وارد میکنند؛ تامل در این معنا بسیار ضروری است.
بنده استاد تمام رشته جراحی که قاعدتاً باید از پول سازترین رشتهها باشد هستم که بیش از سی و چند سال است در این کسوت خدمتگذار مردم میباشم و دستی نه چندان دور هم بر مدیریت امور اجتماعی مردم داشته و دارم.
خداوند توفیق نصیب کرده است که در کنار پنج استاد معظم دیگر رشته جراحی یکی از مهمترین بخشهای جراحی کشور را اداره کنیم و علاوه بر خدمتهایی که بعضاً منحصر به فرد است، آموزشها و پژوهشهایی در سطوح مختلف و تا تربیت فوق تخصصی به کشور ارائه دهیم.
این روزها آنها هم دل شکسته و غمگین از این رفتارهای نابخردانه و گاهی ناجوانمردانه بعضی سیاست زدگان و مطرودین بودند. میزان حقوقی که هر کدام از ما از یکی از بزرگترین دانشگاههای کشور میگیریم با ارقامی که در رسانه بیان شد همخوانی ندارد و بسیار کمتر از آن چیزی است که برخی میگویند همچنین دیگر نوع کار و کیفیت کار و زمان کار را مورد بحث قرار نمیدهم.
نمیدانم کجایند آن دلسوختگان دروغین، آن وقتی که بنده و همکاران عزیزم با شنیدن درد دلهای بیماران بعنوان "محرم راز"، روی خود را بر میگردانیم تا اشکمان حکایت ضعفمان برای بیمار نباشد و او بداند که پشتوانه محکمی برای خدمت به او هستیم و او به محل درستی برای گرفتن خدمت و بیان درد آمده است.
جمله حضرت آیت ا... خامنه ای که بر قداست پزشکی و قدیس بودن طبیب تاکید دارد یک واقعیت علمی و مدیریتی در سراسر جهان است، نه یک تعارف اجتماعی .
نگران هستم که نوشتن این سطور به معنای دفاع از مدیریت سلامت در کشور در حوزه وزارت بهداشت و یا سازمان نظام پزشکی تلقی شود که قطعاً از آن تبری میجویم؛ همچنین یقیناً نباید خطاکاران اجتماعی حوزه سلامت را از پاسخگویی به قانون معاف کرد؛ بلکه آنها بدلیل اینکه در جایگاه مهمتری و با عزت تری قرار گرفته اند باید مسئولیت بیشتری حس کنند و پاسخگویی بیشتری داشته باشند اما اگر آن خطاکاران همچنان به خطاهای خود ادامه دهند و مدیران اجتماعی حوزه سلامت هم ساکت و یا کم اثر باشند نباید دیگران این حق را برای خود قایل شوند که به یک ساختار سرمایه ای ملی هجمه غیر علمی و نامناسب انجام دهند.
مطمئن هستم و میتوانیم با عدد و رقم اثبات کنیم که تمام بودجه ای که جامعه پزشکی در طول 30 سال بعد از انقلاب به غلط از بودجه عمومی و یا جیب مردم دریافت کرده است به اعداد ابتدایی تخلفات روشنی که در حال حاضر در دادگاههای کشور در حال بحث و فحص است نمیرسد.
در ایران حدود 85 درصد (هشتاد و پنج صدم درصد- کمتر از 1%) از مردم به دلیل پرداختها به جامعه پزشکی به زیر خط فقر میروند که 90% این علت مدیریتی است و 10% آن میتواند خطای جامعه پزشکی باشد؛ حال آیا این رقم با عملکردهای سیاسی اجتماعی و اقتصادی بسیاری از آنها که بعنوان دلسوزان عالم اجتماعی ظاهر میشوند مطابقت دارد؟اخیراً مشاهده میشود که رسانه ملی برای جبران خطاهای مافات مصاحبههایی ترتیب میدهد که از نگرانیهای اجتماعی بکاهد و این کار اگر علمی و مستند انجام شود مقبول است اما چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی؟
از همه همکاران عزیزم چه آنها که شاداب و سرزنده تازه پای در رکاب این خدمت معنایی و مقدس گذاشته اند و چه آنهایی که موی سپید و دست لرزان دارند میخواهم که واقع بینانه به موضوع نگاه کنند؛ جمهوری اسلامی ایران عاقل و فهیم است و قطعاً دلسوز ما و مردم؛ پس نباید قضاوت نادرست و غیر مسئولانه عده ای را قضاوت این نظام مقدس به حساب آوریم البته ما هم باید تلاش کنیم، تلاشی عمیق تر و بزرگتر که ضمن ابراز آنچه به مردم ارائه میدهیم، از آنها که نام و حرمتمان را لوث میکنند دوری کنیم که خداوند از همه به ما نزدیک تر است.
پروفسور محمد اسماعیل اکبری، وزیر اسبق وزارت بهداشت
انتهای پیام/