وقتی وزارت ارشاد روغن ریخته را نذر علما و دلسوزان فرهنگی میکند
خبرگزاری تسنیم: چند روز دیگر پرونده یکی از پربحثترین سوژههای فرهنگی دو سال اخیر کشور به ظاهر بسته خواهد شد و بازگشایی دوباره نشر چشمه باید پایانی باشد بر این مباحث.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، اسفندماه سال 1390 بود که این انتشارات از سوی معاونت فرهنگی وقت وزارت ارشاد مورد انتقاد قرار گرفت و تعلیق شد. این اتفاق آغازی بود بر بحثهایی که تا امروز قریب به دو سال از عمرشان میگذرد. حال که «هیات تجدیدنظر رسیدگی بر تخلفات ناشران وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی» در پاسخ به درخواست تجدید نظر نشر چشمه تشکیل جلسه داده و این انتشارات را به 24 ماه تعلیق محکوم کرده است و این محکومیت با احتساب زمان سپری شده در اواخر اسفندماه آینده تمام خواهد شد، باید به نظر مرجع قانونی احترام گذاشت. اما این محترم شمردن به معنای چشم پوشی از واقعیتهای پیرامون این مسئله نیست.
با تعلیق نشرچشمه در سال 90 سخنان مختلفی در رد یا تایید قانونی بودن این حکم انجام گرفت و با روی کار آمدن دولت یازدهم دوباره صحبت پیرامون مباحث قانونی که بیشتر در حوزه تخلفات صنفی پرسه میزد آغاز شد. مسئولان حوزه کتاب در دولت قبل هم باز پایشان به مباحث باز شد و ادله مختلفی مطرح گردید که البته چیز تازهای نبود. اما حالا که هیئت فوق الذکر با بررسی پرونده این انتشارات و با عنایت به دفاعیات اعترافگونه مدیر این انتشارت که گفته بوده «به دلیل درگیریهای صنفی از نظارتم بر مجموعه نشر چشمه کاسته شده و قصد و غرضی از بروز مشکلات پیش آمده نداشتهام و کوشیدم تا با تطبیق خود با مصوبات ناظر به حوزه نشر دقت بیشتری در انتخاب کتابها و ارائه آنها به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی داشته باشم...» حکم به بازگشایی نشر چشمه داده است، میتوان از مسئله اصلی حرف زد. که البته در این مدت درباره همین مسئله زیاد صحبت شده بود اما شاید آنچنان مورد توجه قرار نگرفت.
تخلفات صنفی نشرچشمه مانند آنچه در سخنان معاون فرهنگی وقت وزیر ارشاد آمده بود از جمله «انتشار کتاب رد شده توسط انتشاراتی دیگر» یک وجه ماجراست و جهت گیریهای اخلاقی و عقیدتی این انتشارات یک وجه دیگر.
نشر چشمه در این سالها به کانونی برای ترویج و تبلیغ نویسندگانیتبدیل شده بود که آثارشان پر بود از انحرافات اخلاقی و عقیدتی (چون در این مدت نمونههای متعددی از این دست انحرافات ذکر شده است دلیلی بر تکرار آنها وجود ندارد/ اینجا). ریاست طولانی مدت حسن کیائیان مدیر نشر چشمه، بر اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران هم عاملی بود که عملاً باعث میشد این انتشارات بتواند محوریت جریانی خاص در حوزه نشر را بعهده گیرد. تقویت جریان نویسندگان مبتذل نویس، ایفای نقش موثر در انتقال ارزشهای کانون منحله نویسندگان به نسل بعد و نویسندگان جوانتر و... از جمله نقشهایی بوده است که این انتشارات بعهده داشته است.
در واقع اگر بگوییم نشر چشمه محوری بوده است برای ترویج ادبیات ضد انقلاب، بیاخلاق و مبتذل سخنی به گزاف نگفتهایم. (کسانی که شک دارند را بار دیگر به همان نمونههای منتشر شده ارجاع میدهیم).
واقعیت این است که اگرچه قوانین حوزه نشر باید بتواند از انتشار کتابهای فاسد و آلوده جلوگیری کند اما اجازه فعالیت دادن به کسانی که جهت گیریشان از نظر اخلاقی و اعتقادی مشخص شده است و در کتابهایشان بارز است کاری است اشتباه. اینکه ما به این جریانها اجازه فعالیت بدهیم و بعد با قوانین منتظر باشیم که از خطایشان جلوگیری کنیم سادهانگاری کودکانهای است که ناشی از نشناختن ظرافتهای حوزه فرهنگ و هنر دارد.
برای اینکه به جهت گیریهای این انتشارات پی ببرید کافی است به دفاعیات مدیر آن از نمایشنامه موهن و شرمآور «روز حسین» مراجعه کنید. اگرچه انتشار مطلبی تفصیلی درباره این نمایشنامه(اینجا) موجب شد تا مدافعان آن زبان به کام بگیرند اما تا قبل از آن گزارش انتقادی، مدیر این انتشارات همگام با برخی دیگر، وجود هر گونه توهین به مقدسات در این نمایشنامه را رد میکرد و به دفاع همه جانبه از آن میپرداخت.
این توضیح لازم است که بیان این نکتهها به معنای زیر سوال بردن فعالیت ناشران منتقد در حوزه سیاست نیست. اگرچه درباره آنها هم گفتنیهای فراوانی وجود دارد. اما حساسیت دلسوزان بر نشر چشمه به این علت بود که این انتشارات با استفاده از قالب تاثیرگذاری چون داستان و ادبیات به ترویج بیاخلاقی در جامعه میپرداخت و مسائلی را مطرح میکرد که اساساً از جنس شبه نبودند که قابل پاسخگویی باشند. متزلزل کردن پایههای اخلاقی و سلامت روحی جوانان این مرز و بوم گناهی است که با نگاهی به کتابهای نشر چشمه میتوان شاهد آن بود.
برای پی بردن به اهمیت این قضیه بد نیست بخشی از سخنان رهبر انقلاب درباره ضرورت برخورد با کتابهای غیراخلاقی و تفاوت این کتابها با کتابهای منتقدانه حوزه سیاست و تفکر توجه کنیم:
«من به آقایان مسئوولان مسائل فرهنگى هم دائماً این نکته را گفتهام و باز هم مىگویم که ما بایستى بدانیم یک دولت، همچنان که نسبت به بسیارى از امور مردم مسؤول است -کلکم مسؤول عن رعیته- مسؤول وضع معیشتشان، وضع اقتصادشان، وضع سیاستشان، وضع فرهنگشان، وضع تحصیلاتشان، وضع بهداشتشان؛ مسؤول وضع ذهنشان هم هست. یعنى اگر دیدیم که فرضاً در جامعهى ما کتابى هست که هنرش فقط این است که احساسات جنسى را در جوانان تحریک کند، این مضرّ است. این را نمىشود به عنوان اینکه یک فرآوردهى فرهنگى است، آزاد بگذاریم که هر که خواست، تولید و عرضه کند؛ نه، این بحثِ خواست نیست؛ مثل مواد مخدّر است. مواد مخدّر هم خیلى طالب دارد. خیلی ها هستند که اگر شما مواد مخدّر را به آنها دادید، استقبال مىکنند و مصرف مىکنند؛ اما بعد که معتاد شدند، شما را لعنت مىکنند. خیلیها هستند که اگر مواد مخدّر را از آنها بگیرید، ممکن است با شما دست به یقه هم بشوند؛ ولى بعد که با این کار توانستند از آن بیمارى نجات پیدا کنند، شما را دعا خواهند کرد. بنابراین، خواست، یک امر مطلق نیست؛ آن خواستى که بر طبق مصلحت است، مطلوب است. تشخیص مصلحت هم به عهدهى آن کسى است که مسؤول است.
البته مطلبى که در مورد تحریک احساسات جنسى گفتم، فقط یک مثال است؛ در زمینههاى سیاسى هم همینطور است. اگر فرض کنیم کتابى باشد که در آن انواع و اقسام دروغ ها به شکل گمراه کنندهاى هست و شما هم الان امکان ندارید که به این دروغها پاسخ بدهید، این باید جلوش گرفته شود.
البته جلوِ نظرات غلط را نباید گرفت. نظرات غلطِ فلسفى، اجتماعى و گوناگون اشکالى ندارد که به داخل جامعه بیاید و نقد شود؛ این خوب است. جلوگیرى از نظرات غلطِ فلسفى موجب مىشود که کسانى خیال کنند این نظرات درست است؛ این عکس مطلوب اثر خواهد گذاشت. نه؛ طرح نظرات فلسفى، اجتماعى، سیاسى - آنهایى که یک نظریه است - اشکالى ندارد.
به نظر من در باب نظریهپردازى نباید محدودیتى وجود داشته باشد. بیشتر بایستى براى نقد و ارزیابى و جدا کردن سره از ناسره همّت شود؛ اما در زمینهى کار عملیاتى، باید جلوِ کتابهاى مضرّ را گرفت. ما کتاب عملیاتى داریم. کتاب عملیاتى این است که عملاً یک نفر را دچار مشکل مىکند؛ مثل همان احساسات جنسى که اوّل گفتم. اینجا بحث نظریه نیست. این کسى که خواند، خودش به طور طبیعى تحت تأثیر قرار مىگیرد. جلوِ این را باید گرفت؛ این اصلاً چیز قابل نقدى نیست. این ملاک است؛ یعنى آن نوشتهاى که وقتى وارد بازار فرهنگ شد، مشغول عملیات مىشود و قابل این نیست که به آن جواب داده شود، مضرّ است و بایستى جلوش را گرفت.»( گفتگو با خبرنگار صدا و سیما پس از بازدید از یازدهمین نمایشگاه بینالمللی کتاب)
این مواضع نشان میدهد که کتابهای منتقد سیاسی با کتابهای مبتذل و ضد اخلاقی فرق دارند و روش مواجهه با آنها هم باید متفاوت باشد. رهبر انقلاب چه در نظر و چه در عمل همواره بر ضرورت آزاداندیشی در حوزه ساست و مبانی فکری تاکید داشته و خود از پیشگامان ترویج این روحیه هستند. اما هم ایشان به شدت بر سخت گیری نسبت به کتابهای ضد اخلاقی و مبتذل تاکید کرده و خواهان مقابله با این نوع کتابها شدهاند. حال باید دید که بازگشایی نشری که بیشترین سهم از هرزهنگاری ادبی در بازار نشر ایران را بعهده داشته است با کدام منطق و بر اساس پیروی از کدام سیاست انجام شده است.
البته احتمالاً نشر چشمه بعد از این دست به عصاتر گام خواهد برداشت و سعی خواهد کرد در ظاهر متون کتابهایش بیشتر مراعات اخلاق و دین را بکند. اما واقعیت آن است که نگاهی به تفکرات و عملکرد گردانندگان این انتشارات و نویسندگان محبوب این بنگاه ادبی ثابت میکند به احتمال زیاد در بر همان پاشنه خواهد چرخید که گفتهاند از کوزه همان برون تراود که در اوست!
باید منتظر ماند و دید که این اقدام دولت یازدهم چگونه پاسخ داده خواهد شد و پس از این چه کتابهایی از دل چشمه خواهد جوشید.
در پایان توجه به این نکته هم لازم است که برخورد وزارت ارشاد با دغدغه اخلاقی و متعهدانه علما و دلسوزان فرهنگی و احتساب ممدت زمان گذشته شده به پای تنبیه نشر چشمه که به نوعی نذر کردن روغن ریخته برای امامزاده است چیزی نیست که از چشمها مخفی مانده و فراموش شود.
منبع:رجانیوز
انتهای پیام/
خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای بازنشر میشود.