تمرکز تولید سینما در تهران، موجب هدر رفتن انرژی فیلمسازان شهرستانی شد
خبرگزاری تسنیم: سالم صلواتی کارگردان فیلم «زمستان آخر» گفت: سال گذشته فیلم موفق «تنهای تنهای تنها» در جشنواره سال قبل، پتانسیلی که در شهرستان ها بود را نشان داد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، سال گذشته فیلم «تنهای تنهای تنها» ساخته احسان عبدی پور روایت یک فیلم ساز شهرستانی از یک مساله ملی بود که با استقبال منتقدان و تماشاچیان سینما روبرو شد. جشنواره فیلم فجر امسال در غیاب احسان عبدی پور تا آخرین روز خود خالی از روایت فیلم هایی از زبان شهرستانی ها ماند. اما در دهمین روز جشنواره فیلم فجر، سالم صلواتی جوان کردی که با فیلم «زمستان آخر» در بخش خارج از مسابقه حضور داشت در یک فیلم آرام و شریف تصویر روستایی از منطقه کردستان را به کمک بازیگران آن جا ارائه کرد.
گفتگویی کوتاه با سالم صلواتی کارگردان «زمستان اخر» داشتیم که در زیر می خوانید:
تسنیم: فیلم شما مربوط به اقلیم کردستان است چرا ساخت فیلمتان را در فضای شهرستان و روستایی در کردستان انتخاب کردید؟
صلواتی: مسلما بهترین زبانی که می توانم در فیلمهایم روایت کنم همان زبان و روایتی است که نزدیک به زبان خوم باشد و زبانی به آن فکر می کنم. این که دوست دارم داستانم را در بستر یک فیلم کردی روایت کنم یکی به خاطر این است که خودم کرد هستم و دیگر اینکه حتی اگر بخواهم یک مساله جهانی را بیان کنم با زبانی که گوشه ها و کنایه هایی آن را می شناسم راحت تر امکان پذیر است.از سوی دیگر به عنوان یک کرد وظیفه دارم تا جاییکه برای من امکان پذیر است رویاها و زیبایی هایی که در کردستان وجود دارد و مظلومیتهایی که در مناطق محروم این کشور وجود دارد باید به عنوان یک فیلم ساز بر روی آن کار کنم و به اندازه یک شهروند کرد ایرانی در منطقه ی خودم مثمر ثمر باشم.
تسنیم: ایده اولیه این فیلم به چه صورتی شکل گرفت؟
صلواتی: من قبلا یک فیلم کوتاه ساخته بودم به نام «رویاهای برفی» که هم در جشنواره داخلی و خارجی موفق بود و با خیلی از دوستان که صحبت می کردم به این نتیجه رسیدم که پتانسیل این را دارد که تبدیل به یک فیلم بلند سینمایی شود. شاید«زمستان آخر» فیلمی با ریتم کندی است ولی سعی کردم که این حس ویژه ای که در فیلم کوتاه بود و با خیلی از مخاطبان ارتباط برقرار کند در این فیلم هم این حس را به فیلم بیاورم. «زمستان آخر» فیلمی در تقدیس امید و انتظار است. شروع این فیلم بر اساس طرح یکی از دوستان سنندجی ام آقای عثمان محمدی شکل گرفت ولی نمی توان از تاثیر فیلم «طبیعت بی جان» سهراب شهیدثالث نسبت به این فیلم هم صرفنظر کنم.
تسنیم: تاکیدی که در این فیلم دیده می شود از بین روستاها در اقلیم های مختلف کشور است که این فیلم به بهانه روستایی در کردستان این را مطرح کرده است آیا از طرح چنین موضوعی عمدی داشتید.
صلواتی: زمانی که از مناطق محروم اسم می برید باید بروید و این مناطق را ببینید و در خیلی از جاهای ایران مثلا در خراسان هم شاید مناطقی محروم تر از منطقه کردستان دیده شود. اما نپرداختن به مناطق محروم این فاجعه را به بار می آورد که در این فیلم می بینیم. فاجعه ای که حاصل این بی توجهی هاست دلسردی و تنهایی را به وجودمی آورد و رنجی را به مردم وارد می کند که شاید مستحق این نوع محرومیت نباشند و در این فیلم هم به آن پرداختم. در «زمستان آخر» پدری را می بینیم که تمام سعی اش این است که حتی آن دو خانه ای که از روستایش باقی مانده است را نجات دهد و تا جایی می تواند خانه هایی که بافت فرهنگی خود را دارند سر پا نگه دارد و تلاش دارد که خانه های اطراف را نگه دارد.
تسنیم: معمولا فیلم سازان دوست دارند که قصه ی فیلم های خود را در شهر تهران روایت کنند این به خاطر چیست آیا روایت داستان در روستا شخصیت پردازیها و ماجراها را محدود میکند یا دلایل دیگری دارد.
صلواتی: سینما در ایران تنها در تهران تعریف شده است و این بزرگترین مشکل ما در سینمای ایران و فیلم سازهای شهرستانی است. تولید، تهیه و پشتیبانی سینما همه در شهر تهران تعریف شده است. ایران کشوری است که تنوع فرهنگی دارد و رنگین کمانی از فرهنگهای متنوع است و اگر قرار باشد که این شعار را بدهیم که بنا هست به تنوع فرهنگهای مختلف بپردازیم نباید با این نگاه که داستانها را فقط در تهران روایت کنیم فیلم ساخت.
سال گذشته فیلم موفق «تنهای تنهای تنها» را داشتیم که محصول شهرستان بوشهر بود و در جشنواره سال قبل پتانسیلی که در شهرستان ها بود را نشان داد. متاسفانه اشتباه و روش غلطی که در عرصه تولید فیلم وجود دارد و امکاناتی که در تهران وجود دارد باعث شده است که خیلی از انرژی هایی که در فیلم سازان جوان شهرستان ها وجود دارد از بین برود و یا خیلی از فیلم سازها جذب تهران شوند. من اگر بخواهم در سینمای ایران بمانم باید به تهران بیایم تا شرکتهای مختلف یا تهیه کننده ها را ببینم و یا حتی اگر بخواهم دوربینی را هم بگیرم باید به تهران بیایم. در استانها حتی بودجه برای ساخت یک فیلم کوتاه را هم ندارید.
از طرف دیگر قرار نیست که همه ما بیاییم در تهران فیلم بسازیم اگر بنا باشد همه فیلم سازان در تهران فیلم بسازند همین مشکلی که امسال در سینمای ایران می بینید را خواهیم داشت که خیلی از فیلم ها از لحاظ روایت یکدست هستند و فیلم های آپارتمانی که مشکلات فقط مربوط به دعواهای زناشویی و خانوادگی هستند و این فیلم ها با هم هیچ فرقی ندارند.
ایران کشوری است که پتانسیل این را دارد هر ساله نزدیک به 100 فیلم تولید کند و به خاطر همین تنوع فرهنگها در کشور می توان نزدیک به 60 فیلم آن به صورت متنوع روایت شود تا این فیلم ها روی نقاط مختلف ایران و بازگشت مخاطب به سینما در این مناطق تاثیر بگذارد. متاسفانه برای فیلم سازانی چون من که دوست نداریم جذب تهران شویم و می خواهیم در شهرهای خود بمانیم و داستان های خود را تعریف کنیم مشکلات زیادی از تولید تا اکران فیلم وجود دارد و تنها از مسوولین می خواهیم که از شعارها خارج شوند و به صورت عملیاتی نسبت به سینمای شهرستان اقدام کنند.
انتهای پیام/