افغان و ایرانی وصلتدارند، یک ملت از بدخشان تا مدیترانه در «چند متر مکعب عشق»
خبرگزاری تسنیم:«چند متر مکعب عشق» خیز دیگری از سینمای ایران است در احیای پیوند فرهنگی ایران و افغانستان. فیلمی که نمایش عاطفی آن در جشنواره سیودوم فجر، تشویق ایرانی و افغان را به همراه داشت و تقلیل آن به یک فیلم عاشقانه، خیانت در حق داشته های آن است
خبرگزاری تسنیم-مهدی قادری:
1. خاطره تلخ ممنوعیت حضور افغانها در روز پایانی نوروز در پارک صفه اصفهان، خاطره تلخ تمسخر افغانها در سریال «چارخونه»، خاطره تلخ ممنوعیت ثبتنام از کودکان افغان در یک مدرسه در یکی از شهرستانهای یزد، خاطره تلخ اخراج یک دانشجوی دکترای افغان از دانشگاه علامه طباطبایی و چند نمونه نادر دیگر که نشأت گرفته از تفکرات عجیب چند مدیر میانی و پاییندست بود، بعد از 35 سال عمر انقلاب قرار است جبران شود.
قرار است به خاطره خوش حضور و شعرخوانی نخبگان و ادبای افغان در محضر رهبر انقلاب، عضویت دو زبانشناس افغان در فرهنگستان زبان فارسی ایران، اکران «خاک و مرجان» در سینماهای ایران، خاطره خوش حمایت افغانها از ملت ایران در جنگ تحمیلی و شهادت 2 هزار افغان و خاطره خوش حضور و حمایت افغانها در جبهه مقاومت سوریه، یک خاطره خوش دیگر اضافه میشود. شوکتعلی محمدی شاعر و زبانشناس افغان میگفت «مرز جغرافیایی برای ما تعریف کردند. روزی بود که از بدخشان تا مدیترانه همه یک ملت بودیم.» و حالا از بدخشان تا تهران همه هنوز در یک نقطهایم. فارسی و مسلمانی، دین و زبان دو پیوند مهم فرهنگی ایران و افغانستان بودند. قومیگرایی، نژادگرایی، لهجهگرایی و ... آمده بود تا ریشههای مشترک را بخشکاند.
2. «چند متر مکعب عشق» خیز دیگری از سینمای ایران است در احیای پیوند فرهنگی ایران و افغانستان. فیلمی که نمایش عاطفی آن در جشنواره سیودوم فجر، تشویق ایرانی و افغان را به همراه داشت. اما «چند متر مکعب عشق» تنها یک فیلم عاشقانه نبود. تقلیل این فیلم به یک فیلم عاشقانه خیانت در حق داشتهها و حرفهای آن است.چند متر مکعب عشق» روایت یک خانواده در لابهلای یک حلبیآباد.خانوادهای که مادر نداشت اما بنیان آن سرجای خودش بود. رنجور بودند اما رنگ حرمت، حیا و خانواده در آن بیشتر بود.
مهاجرت رنج دارد. اما اگر قانونی باشد رنجش بسیار کمتر است. دلهره از حضور پلیس در صحنههای مختلفی از «چند متر مکعب عشق» نمایش داده شد. هر چند رنجی برای مهاجران بود اما ملاحظات قانونی را منطقی مطرح کرد. «چند متر مکعب عشق» در برابر هر آنچه که قرار بود رنگ تبعیض داشته باشد ایستاد و بارها نشان داد که میان کارگر افغان و ایرانی فرقی نیست. جمشیدی، نگاه تحقیر آمیز نژادپرستان را تحقیر کرد. افغان و ایرانی برادرند و بناست باهم وصلتدار شوند. از بدخشان تا تهران یک نقطه است.
هرچند به دلیل سالها انتشار اخبار خاص در صفحه حوادث روزنامهها، تصویر بدی از افغان مهاجر در باور مردم شکل گرفته و با تعمیم به کلیت همه آن ها را تهدیدی برای امنیت ملی بر میشمردند اما «چند متر مکعب عشق» آب سردی بر آتش این تعمیم ناروای رسانهای بود. کرامت انسانی را زنده کرد. ارزش انسانها به شغل، جنسیت، ملیت، رنگ پوست و ... نبود. شرافت، دینداری، عزت و ... بود که دوباره سکه رایج شده بود. «چند متر مکعب عشق» خنثیکننده تهدید بزرگتری برای امنیت ایران اسلامی بود. تهدیدی که صفحات افغانستان رسانههای ضد انقلاب مردم ایران بر شدتش میافزودند. رسانههایی که دستوری نداشتند جز تفرقه افکنی میان متحدان منطقهای و کینهاندازی میان آنها. «چند متر مکعب عشق» آغاز یک راه طولانی است برای نزدیکی و همافزایی این ظرفیتها. سینمای ایران برای جهانیشدن آرمانهای انقلاب، برای احیای دیپلماسی هنری ایران قامت افراشته و گام اول را محکم برداشته است.
2. امروز 22 بهمن 1392 جمعی از مردم افغان مهاجر در راهپیمایی مردم ایران حضور پیدا کردند آنها معتقد بودند که این انقلاب جهانی است و محدود به مرز جغرافیایی ایران نیست. همه ما در کنار هم فرزندان انقلاب جهانی خمینی هستیم.
انتهای پیام/