روایت زرگرپور از زندانهای شاه و شهیدی که به شکست حصر آبادان اطمینان داشت
خبرگزاری تسنیم: استاندار اصفهان با اشاره به دوران زندانی شدنش در رژیم شاه گفت: نزدیک به ۸ ماه در زندانهای رژیم شاه بودم و در این دوران با چهرههای مختلفی در زندانهای رژیم شاه مواجه شدم.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از اصفهان، رسول زرگرپور متولد سال 1333 در اصفهان است و فوق لیسانس راه و ساختمان از دانشگاه شیراز و دکترای رشته مدیریت استراتژیک از دانشگاه عالی دفاع ملی دارد. در دوران دانشجوئی به خاطر فعالیتهای انقلابی از سوی رژیم طاغوت دستگیر و مدتی زندان شد و بعد از آن در بحبوحه انقلاب و زمانی که افسر وظیفه ذوبآهن اصفهان بود، از پادگان فرار کرد و به تهران رفت.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در عرصههای مختلفی حضور پیدا کرد که از جمله میتوان به به مسئولیت جهاد سازندگی و پشتیبانی جنگ استان اصفهان، معاون برنامهریزی وزارت جهاد سازندگی، معاون هماهنگی امور عمرانی وزارت کشور، معاون امور آب وزارت نیرو، رئیس ستاد حوادث غیر مترقبه کشور، رئیس شورای عالی حمل و نقل و ترافیک کشور، معاون امور آب وزارت نیرو، رئیس کمیته ملی سدهای بزرگ کشور، مشاور وزیر نیرو و عضو هیات مدیره شرکت مدیریت پژوهش های نیروگاهی ایران، عضویت در شورای پول و اعتبار، عضویت در شورای عالی بانکها، عضویت در ستاد طرح های مهم انقلاب، عضویت در ستاد بسیج اقتصادی، عضویت در کمیسیون شورای اقتصاد، عضویت در شورای عالی ترابری و شورای برنامهریزی مسکن و شهرسازی اشاره کرد.
با روی کار آمدن دولت یازدهم رسول زرگرپور به عنوان استاندار اصفهان انتخاب شد. ایامالله دهه مبارک فجر فرصت مناسبی بود تا در گفتوگو با استاندار اصفهان، مروری بر خاطرات او از روزهای قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی داشته باشیم.
تسنیم: با توجه به اینکه در ایام انقلاب تجربه حضور در مراکز علمی را داشتید وضعیت مراکز علمی و همراهی دانشگاهیان در جریان سرنگونی رژیم شاه چگونه بود؟
زرگرپور: من متولد سال 1333 هستم و در سال 52 وارد دانشگاه شیراز شدم که آن موقع دانشگاه بینالمللی بود و بعضی از شاهزادههای آفریقائی در این دانشگاه درس میخواندند، به همین دلیل رژیم اصرار داشت این دانشگاه را آرام نشان دهد؛ سال دوم بودم که تظاهرات سراسری در دانشگاه اتفاق افتاد و درگیری و زد و خورد اتفاق افتاد بنابراین به همراه چند نفر از دوستان به این نتیجه رسیدیم که بهتر است به خوابگاه نرویم و چند روز به خارج از شهر برویم، به همین خاطر رفتیم خوابگاه و سعی کردیم جزوههای ولایت فقیه که دست چند نفر از جمله من بود را بر داشته و با خود ببریم چون مطمئن بودیم بعد از این اتفاق مأموران همه خوابگاه را میگردند.
یکی از جزوهها در خوابگاه دانشجوئی ماند
جزوهها را برداشتیم به جز یک جزوه که زیر تخت افتاده بود و من آن را ندیدم؛ خلاصه به بندرعباس رفتیم و 3 روز بعد که آمدیم دیدیم مأموران همه جا را به هم ریخته و گشتهاند و صبح روز بعد که میخواستم به دانشگاه بروم، جلوی در خوابگاه یک نفر گفت تو فلانی هستی؟ گفتم بله، گفت تکان نخور اسلحه پشت سرت قرار دارد بنابراین من را سوار ماشین کردند و داخل ماشین بیسیم زد و گفت فلانی را گرفتیم.
من را به مقر ساواک در خیابان زند برده و 24 ساعت از من پذیرائی کردند و بعد از آن مرا به زندان عادلآباد شیراز که تازه اسرائیلیها آن ساخته بودن و همه زندانیهای مهم کشور را آنجا آورده بودند، فرستادند.
منافقان در صدد جذب دانشجویان بودند
تسنیم: شرایطتان در زندان چگونه بود؟
زرگرپور: حدود 20 تا 30 روز انفردی بودم و در این مدت مأموران مرتب از من سوال و پذیرائیمی کردند چون خیلی برایشان مهم بود که جزوه از کجا آمده است؛ بعد مرا به بند سیاسی فرستادند، از طرفی خیلی افراد که آن زمان به درست یا غلط معروف شده بودند در بند بودند، برخی منافقین هم آنجا زندانی بودند و سعی میکردند هرکس وارد بند میشد، به خصوص دانشجویان را جذب کنند، این برخوردها و دید و بازدیدها قابل توجه بود.
داستان چلوماهی در زندان سیاسی
تسنیم: خاطرهای از زندان دارید؟
زرگرپور: خاطرم هست یکی از کسانی که با ما گرفته بودند، برادرزاده رئیس زندان بود؛ شب عید بود و عموی این زندانی گفته بود اینها دانشجو هستند و شب عید است به همین خاطر یک قابلمه بزرگ چلوماهی درست کرده بود و به زندان آورده بود. آن موقع ما در اصفهان هم به این نوع غذاها دسترسی نداشتیم چه برسد در زندان! بنابراین نشستیم و دور هم غذا را خوردیم و به شوخی میگفتیم دوستان ما هم بروند تظاهرات کنند تا بیاورندشان زندان و چلوماهی بخورند؛ بعد از حدود 6 یا 8 ماه از زندان آزاد شدم ولی یک ترم بعد اخراج شدم و وقتی هم که به سربازی رفتم، پرونده ام را فرستادند، به همین خاطر هر اتفاقی که میافتاد، بلافاصله من را احضار می کردند، چون سابقهدار بودم.
تسنیم: بعد از دانشگاه دوران سربازی را هم در ایام انقلاب تجربه کردهاید؟
زرگرپور: بعد از فارغالتحصیلی از دانشگاه، برای اینکه به سربازی نروم، در قالب طرح افسر وظیفه به ذوبآهن رفتم و در دوره آموزشی فرمان حضرت امام(ره) آمد که سربازها از پادگانها فرار کنند بنابراین من روزی به میدان تیر رفتم و تیراندازی یاد گرفتم و شب از پادگان فرار کرده و به منزل دائیام در تهران رفتم.
فردای آن روز به دیدن مرحوم آیتالله طالقانی رفتم و ایشان به سربازان توصیه کرد که برگردند و در پادگانها باشند تا اگر لازم شد از آنها استفاده شود، البته به من گفتند شما نروید، چون شرایط من خاص بود و همانطور که گفتم، در دوران دانشجوئی مدتی در زندان عادلآباد شیراز بودم و پیشبینی میشد با افراد دارای سوابق سیاسی در پادگانها برخورد بدی کنند.
آیتالله طالقانی به من گفت برنگرد
خلاصه مرحوم طالقانی به من گفتند شما با این سوابق به پادگان برنگردید، من هم نمیتوانستم به اصفهان برگردم چون فراریها را بازداشت میکردند به همین دلیل در تهران و منزل دائیام که نزدیک لانه جاسوسی آمریکا بود، ماندم. در روزهای اوج مبارزات انقلابی مردم چون دوره نظامی دیده بودم و با پادگانها آشنائی داشتم، همراه مردم برای گرفتن پادگانها میرفتم و وقتی حکومت نظامی شده و امام خمینی(ره) اعلام کردند مردم از خانههایشان بیرون بیایند، همه مردم به خیابانها آمدند و من هم به میدان 7 تیر آمدم که منزل برخی از هنرمندان سینما بود و یادم میآید که هنرپیشهها هم در کنار مردم بیرون آمده بودند و شعار میدادند.
تسنیم: بعد از پیروزی انقلاب چه کردید؟
زرگرپور: 2 روز بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، چون افسر وظیفه بودم به کمیته مسجد الجواد(ع) رفتم و خودم را معرفی کردم و تا اردیبهشت در کمیته کار میکردم و آنجا هیچ کس مرا به اسم نمی شناخت و همه من را جناب سروان صدا میکردند؛ حتی یکی از اقوام که آمده بود مسجد تا من را ببیند، هیچ کس اسمم را نمیدانست و وقتی مشخصاتم را داده بود گفته بودند با جناب سروان کار داری؟
کل سربازی من 6 هفته طول کشید
نخستین بار که چپیها به سفارت حمله کردند، ما جزو نخستین گروهی بودیم که در حفاظت از سفارت آن موقع و جاسوس خانه آمریکا شرکت کردیم و جلوی حرکت آنها را گرفتیم و یادم نمیرود که جلوی یک سیمرغ کمین کرده بودم و حواسم داخل سفارت بود که یک دفعه یک آب جوش روی صورتم ریخت؛ در ابتدا فکر کردم خون است اما بعد فهمیدم آب جوش رادیاتور بوده و فهمیدم یک گلوله از بغل گوشم رد شده و به رادیاتور جیپ خورده و آب آن روی صورتم پاشیده است. تا اردیبهشت در کمیته بودم، بعد از آن چون مهندس بودم، احظار شده و پایان خدمت گرفتم و در مجموع کل دوره سربازیام 6 هفته بیشتر طول نکشید و بعد به اصفهان آمدم و به بنیاد مسکن انقلاب و بعد جهاد سازندگی و درست یک روز بعد از تشکیل جهاد، وارد این مجموعه شدم و 10 سال آنجا بودم.
تسنیم: نقش مردم اصفهان در پیروزی انقلاب اسلامی را چگونه ارزیابی می کنید؟
زرگرپور: اگر بخواهیم نقش مردم اصفهان در فرایند انقلاب اسلامی را بررسی کنیم، باید به سال 1342 برگردیم که شروع واقعی انقلاب اسلامی از آن زمان بود. در وقایع این برهه زمانی، علما و مردم اصفهان حضور بسیار فعال و گستردهای در همراهی از حضرت امام خمینی(ره) داشتند و بعد از شهادت حاج آقا مصطفی هم مردم اصفهان مراسم و عزاداریهای گستردهای برگزار کرده و این حضور مؤثر در صحنه تا پیروزی انقلاب اسلامی ادامه داشت.
مردم اصفهان در انقلاب اسلامی پیشگام بودند
آن زمان آیتالله خادمی و طاهری 2 شخصیت محوری بودند که جریان انقلاب در اصفهان را هدایت میکردند و مردم از طریق آنها مسائل را پیگیری میکردند و به خاطر پیشگام بودن مردم اصفهان در مبارزات انقلابی و حرکتهای مؤثری که در اصفهان در حمایت از نهضت امام خمینی(ره) و مبارزه با رژیم طاغوت صورت میگرفت، بیشترین نگرانی حکومت از شهر اصفهان بود، به همین خاطر نخستین حکومت نظامی هم در اصفهان اعلام شد.
تسنیم: کانون جوشش انقلاب در اصفهان بیشتر در کدام نقاط بود؟
زرگرپور: در آن موقع منزل آیتالله خادمی محل رجوع انقلابیون اصفهان بود و نخستین شهدای ما مثل شهید ذاکر و م نبات در همین مناطق مورد اصابت گلوله مأموران رژیم ستم شاهی قرار گرفته و شهید شدند؛ عکسها و فیلم های آن دوران حضور گسترده مردم اصفهان در راهپیمائیها و تظاهرات علیه رژیم طاغوت را نشان میدهد، این درحالی است که نباید از نقش مؤثر علما و روحانیون و شخصیتهائی مثل مرحوم استاد پرورش در تهییج مردم و شکلدهی حرکتهای مردمی غافل شد.
تسنیم: محوریت روحانیون در هدایت مردم در آن دوران چگونه بود؟
زرگرپور: اثرگذاری علما در دوران انقلاب اسلامی قابل کتمان نیست و یادم میآید که یک روز حدود 200 نفر از بچههای روستائی را خدمت آیتالله خادمی برده بودم و من دفعه اول بود که ایشان را میدیدم؛ چند نفر زیر بغل ایشان را گرفتند و آوردند تا برای بچهها صحبت کند و وقتی صحبتهای او تمام شد، گفتند من را ببرید. زیر بغلشان را گرفتند تا ببرند، یک دفعه گفتند مرا برگردانید و ایشان آمد و شروع به دعا برای حضرت امام خمینی(ره) کرد و اشک میریخت؛ ایشان طوری در حال گریه برای امام دعا میکرد که همه تحت تأثیر قرار گرفتند.
همیشه برای آیتالله خادمی فاتحه میخوانم
من خادم امام رضا(ع) هستم و هر وقت به بارگاه ملکوتی ثامنالحجج(ع) میروم، هر دفعه از کنار قبر آیت الله خادمی که زیر اتاق خدام بوده، رد میشوم، برای ایشان فاتحه میخوانم و این تنها یک نمونه بود که برای خود من پیش آمد ومشابه این موارد در تاریخ انقلاب بسیار ثبت و ضبط شده است.
تسنیم: از حضور اصفهانیها در عرصههای انقلاب بگوئید.
زرگرپور: نکته حائز اهمیت این است که هم وقایع نشان می دهد و هم بقیه اذعان دارند که مردم اصفهان از سال 42 به بعد حضور پر رنگی در پیروی از حضرت امام(ره) و شرکت در راهپیمائیها و تظاهرات داشتند به طوری که نخستین حکومت نظامی در اصفهان نشان میدهد رژیم روی اتفاقات این شهر خیلی حساس بود.
اصفهان در جنگ تحمیلی 2 لشکر داشت
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی هم اصفهانیها حضور فعالی در عرصههای مختلف داشتند و در دوران جنگ تحمیلی در حالی که برخی استانها حداکثر یک گردان داشتند، اصفهان 2 لشکر داشت.
در حال حاضر جزو افتخارات این استان است که 5 درصد جمعیت کشور و 10 درصد شهدا و 5 درصد جانبازان و ایثارگران و 15 درصد جانبازان قطع نخاعی را دارد که سرمایه واقعی استان هستند و رهبر معظم انقلاب اسلامی چقدر زیبا فرمودند که روزی میرسد که اصفهان را به شهید ردانیها و شهید خرازیها میشناسند که نشان دهنده جایگاه اصفهانیها در دوران انقلاب اسلامی و دفاع مقدس است.
تسنیم: اصفهان قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی چه تفاوتهائی دارد؟
زرگرپور: مقایسه اصفهان قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی مشکل است. زیرا اصفهان بعد از پیروزی انقلاب اسلامی از بعد فیزیکی توسعه چشمگیری داشته چون یک زمانی هم مرجع مدیریت شهری در اصفهان بود و شهرداریهای سراسر کشور از این شهر الگو میگرفتند، این تغییرات به خصوص برای من که مدتی اصفهان نبودم، محسوس است و میبینم شهر خیلی توسعه پیدا کرده و مدرن و زیبا شده است، اما شاید خلوص و صفا و صمیمیتی که در دوران انقلاب و جنگ تحمیلی وجود داشت، اکنون کمرنگ شده است که عوامل مختلفی در آن دخیل است. اصفهان از قدیم شهر علمای بزرگ و افراد متدین بوده، شهری که تمدن شیعه در آن پایهگذاری شده و تدین در آن حرف اول و آخر را میزند. قبل از انقلاب خاطرم هست ماهی یکبار روز جمعه می رفتیم تخت فولاد و زیارت اهل قبور، 3 ماه یکبار هم می رفتیم شهرضا یعنی حتی تفریح هم بعد معنوی داشت.
شهیدی که به شکست حصر آبادان اطمینان داشت
تسنیم: از ایثار و فداکاری مردم اصفهان چه نکته پررنگی در خاطرتان مانده است؟
زرگرپور: هیچ وقت یادم نمیرود روزی که 360 شهید در اصفهان تشییع شد و آن زمان 1200 نفر شهید شده بودند و در مرحله نخست این تعداد را آوردند. تا چشم کار میکرد مردم برای تشییع شهدا آمده بودند و من آن زمان در جهاد و سنگرسازان بیسنگر بودم. مواقع غیر حمله کار اجرائی میکردیم و مواقع حمله برای پشتیبانی جنگ میآمدیم. یک خاطره زیبا یادم هست که هیچ موقع هم یادم نمی رود. قرار بود چند روز بعد عملیاتی انجام شود. داشتیم نیروها را اعزام میکردیم که متوجه شدم یک جوانی با مسئول اعزام بلند بلند حرف میزد و بحث میکرد و من به او گفتم چه شده که گفت میخواهم یک تلفن بزنم اما نمیگذارد؛ گفتم اینقدر مهم است که داری دعوا میکنی پس بیا و از اتاق من تلفن بزن. ناخودآگاه میشنیدیم پشت تلفن چه میگفت و به خواهرش میگفت 3 شب دیگر که حصر آبادان شکسته شد، یک جعبه شیرینی گرفتهام و گذاشتهام در کمد؛ بردارید و توزیع کنید. یک هفته بعد وقتی شهدا را آوردند دیدم یکی از اینها برایم آشنا است و خوب که نگاه کردم همان جوان بود که اینقدر به پیروزی اطمینان داشت.
خانم دکتری که برای نیروهای جهاد غذا میپخت
خاطره دیگری که دارم مربوط به یک خانم دکتری است که وقتی ما برای انجام کارهای عمرانی به پادنا میرفتیم، میآمد و صبح تا شب بیمار میدید و شب هم برای بچههای جهاد شام درست میکرد؛ این خانم یک جثه کوچکی داشت و بچهها با شرمندگی غذا میخوردند، شب هم اجازه نمیداد هیچ کس ظرفها را بشورد؛ 3 ماه بعد شنیدم سیل این خانم دکتر را درحالی که از رودخانه رد میشده برد، و واقعاً دل همه بچهها از این مسئله سوخت.
تسنیم: ضمن تشکر در پایان اگر نکته خاصی باقی مانده بفرمائید.
زرگرپور: نکتهای که در پایان باید اشاره کنم، درباره وحدت است؛ امام راحل و مقام معظم رهبری آنقدر در این باره تأکید کردهاند که اصلاً جائی نیست که ما حرف بزنیم، اما همین قدر بگویم که هرجا وحدت و همدلی بین اقشار مختلف جامعه بوده، شاهد شکوفائی و رشد در ابعاد مختلف بوده ایم، و دشمن برای آسیب زدن به ما همیشه این وحدت را مورد هجمه قرار می دهد تا یکپارچگی و انسجام مردم را از بین ببرد و به اهداف پلیدش دست پیدا کند؛ ان شاءالله که ملت مسلمان ایران در ادامه راه پرفتوح انقلاب اسلامی همچنان سربلند و پیروز باشند.
انتهای پیام/ آ