توانایی گریز سریع هستهای باید از ایران سلب شود
خبرگزاری تسنیم: رئیس مؤسسه علوم و امنیت بینالمللی در جلسه استماع مجلس نمایندگان در مورد اجرای توافقنامه هستهای، چهار چوب و شرایط لازم برای راه حل جامع هستهای را بر شمرده و سلب قدرت گریز به سمت سلاح هستهای از ایران را هدف اصلی این مذاکرات دانست.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم به نقل از مجلس نمایندگان آمریکا، دیوید آلبرایت، رئیس مؤسسه علوم و امنیت بینالمللی در جلسه استماع مجلس نمایندگان آمریکا در مورد اجرای توافق هستهای با ایران، بازرسیهای کافی و رفع نگرانیهای آژانس از فعالیتهای هستهای، محدود کردن برنامه تحقیقات و توسعه سانتریفیوژها، تحدید ذخایر اورانیوم و محدودیت بر صادرات و واردات مواد و تجهیزات هستهای را از جمله شرایط لازم برای دستیابی به توافق جامع مناسب ذکر میکند. او مدعی است که این اقدامات به منظور افزایش مدت زمان مورد نیاز برای گریز سریع ایران به سمت سلاح هستهای صورت میگیرد تا آمریکا و متحدانش زمان کافی برای کشف این فعالیتها و واکنش مناسب نسبت به آنها را داشته باشند.
برنامه اقدام مشترک، که میان ایران و آمریکا و متحدان آن در گروه 1+5 مورد توافق قرار گرفت، معامله بزرگی را در یک بازه زمانی کوتاه به انجام میرساند، اما موفقیت آن در طول مذاکرات پیرامون تمهیدات بلند مدت همچنان غیر قطعی است. گامهای موقت برنامه اقدام مشترک، که در 20 ژانویه 2014 آغاز شد، به لحاظ فنی بی عیب و نقص هستند و زمان گریز غیر قابل شناسایی ایران را به سمت تولید اورانیوم غنی شده مورد نیاز برای تسلیحات هستهای طولانی میکنند؛ بسیاری از فعالیتهای مبهم هستهای سابق را شفاف سازی مینمایند و بخشهای کلیدی برنامه هستهای را متوقف، و حتی به طور موقت، به عقب بر میگردانند. به هر حال، برنامه اقدام مشترک، بسیاری از مسائل مهم را در رابطه با یک راه حل جامع و بلند مدت، حل نشده باقی میگذارد. آزمایش برنامه اقدام مشترک در مذاکره پیرامون این تمهیدات بلند مدت نهفته است؛ فرآیندی که رئیس جمهور اوباما شانس موفقیت 50-50 را برای آن ذکر میکند. توافق نهایی باید محدودیتهای بلند مدت و مؤثری بر برنامه هستهای ایران ایجاد کند و با تحقیقات مناسب همراه شود و به این ترتیب، این مسئله را تضمین کند که هرگونه تلاش از طرف ایران برای ساخت سلاح هستهای به موقع کشف میشود و زمان کافی برای پاسخ از طرف جامعه بینالملل در اختیار قرار میگیرد. آمریکا برای افزایش شانس موفقیت باید صریحاً اهدافش را بیان نموده و از معامله بد فاصله بگیرد. اگر یک راه حل جامع نتواند تا پایان دوره موقتی مورد توافق قرار گیرد، آمریکا باید تحریمهای اقتصادی علیه ایران را افزایش دهد و تلاش کند تا انزوای سیاسی او را شدیدتر کند و در عین حال، از حملات نظامی علیه آن اجتناب نماید.
معامله موقت محدود
ایران تعهد کرده است به مدت شش ماه، پیشرفت در بخشهای مهم برنامه سانتریفیوژ گازی و راکتور اراک را متوقف کند. یک دستاورد مهم این است که ایران متعهد شده است ذخیره اورانیوم کمتر غنی شده 20 درصد خود را، که به سادگی برای سلاح هستهای قابل استفاده است، از طریق رقیق کردن یا اکسید کردن از بین ببرد.
ایران در طول این دوره شش ماهه، سانتریفیوژ تولید، نصب یا ذخیره نخواهد کرد. ایران در هیچ یک از تقریباً هزار سانتریفیوژ پیشرفته آیار-2ام در کارخانه غنی سازی سوخت نطنز غنی سازی نخواهد کرد؛ این سانتریفیوژها سه تا پنج برابر از سانتریفیوژ نسل اول خود، یعنی مدل آیآر-1، سریعتر عمل غنی سازی را انجام میدهند. سازمان بینالمللی انرژی اتمی به اطلاعات و سایتهای هستهای ایران دسترسی بیشتری خواهد داشت و شفاف سازی کلی به طور قابل توجهی افزایش خواهد یافت. تمام این شرایط به این معنا است که برنامه هستهای ایران در کوتاه مدت خطر کمتری را ایجاد خواهد کرد.
مخصوصاً، ایران زمان بیشتری برای گریز سریع نیاز دارد؛ گریز سریع یعنی تغییر مسیر اورانیوم کمتر غنی شده به سمت غنی سازی بیشتر آن تا درجه خلوص مخصوص تسلیحات و به مقدار لازم برای بمب هستهای. اگر تمام اورانیوم کمتر غنی شده 20 درصد، رقیق یا به اکسید تبدیل شود، مدت زمان گریز سریع، در صورتی که ایران از سانتریفیوژهایش که در حال حاضر نصب شدهاند استفاده کند، از حداقل یک ماه تا 1.6 ماه به حداقل 1.9 ماه تا 2.2 ماه افزایش مییابد. ممکن است این مقدار افزایش بسیار اندک به نظر برسد، اما با بررسیهای روزانه بازرسان آژانس در سایتهای غنی سازه فردو و نطنز، این افزایش اندک در مدت زمان گریز سریع بسیار مهم خواهد بود و زمان بیشتری را در اختیار آمریکا و متحدان آن قرار میدهد تا قبل از اینکه ایران اورانیوم با درجه خلوص مورد نیاز برای بمب را تولید کند، نسبت به توقف آن اقدام نمایند. از زمانی که توانایی ایران در گریز سریع به سطح خطرناکی در سال جاری نزدیک شد، برای نخستین بار مدت زمان گریز سریع افزایش یافت.
در حالیکه گامهای موقت سر جای خود باقی میماند، ایران قادر نخواهد بود به نقطهای برسد که به اندازه کافی سانتریفیوژ و اورانیوم تقریباً 20 درصد غنی شده داشته باشد تا گزیر سریع زده و به اندازه کافی اورانیوم قابل استفاده برای تسلیحات را برای یک بمب تولید کند بدون اینکه اقداماتش کشف شود. مؤسسه دانش و امنیت بینالمللی (آیاسآیاس)، این نام را بر روی این «توانایی حساس» آستانهای خطرناک گذاشت و برآورد کرد که بدون انجام معامله، ایران میتواند تا اواسط سال 2014 به این توانایی دست پیدا کند. این معامله موقت، با از بین بردن ذخیره هگزافلوراید اورانیوم تقریباً 20 درصد غنی شده ایران، این کشور را چندین ماه از رسیدن به این آستانه بی ثبات کننده عقب میاندازد، حتی اگر محدودیتهای اعمال شده توسط این معامله پس از شش ماه برداشته شوند.
اما گامهای موقت بدون مشکل نیستند. اینها طبیعتاً محدود و همگی برگشت پذیر هستند. بنابراین، اگر هیچ راه حل بلند مدتی حاصل نشود، ایران میتواند تولید اورانیوم تقریباً 20 درصد غنی شده را از سر گرفته و سانتریفیوژهای بیشتری را نصب کند. نظارت و دیدهبانی آژانس بینالمللی انرژی هستهای، هرچند بهبود یافته است، اما به مراتب کمتر از آن چیزی است که برای یک توافق بلند مدت ضروری است. علاوه براین، افزایش مدت زمان گریز سریع که در پایان دوره شش ماهه مورد انتظار است، شاید مؤثر باشد، اما متأسفانه در طولانی مدت کفایت نمیکند و باید در هر راه حل جامع به طور قابل توجهی افزایش یابد.
از این گذشته، حوزهای که در معامله موقت متوقف نشده است، برنامه تحقیقات و توسعه سانتریفیوژ ایران است. انتظار نمیرود که گامهای موقت تأثیری جدی بر برنامه تحقیقات و توسعه سانتریفیوژ ایران داشته باشد. این گامها ممکن است توسعه نهایی سانتریفیوژهای جدید را به تعویق بیندازد، که هنوز هگزافلوراید اورانیوم را در کارخانه غنی سازی سوخت نطنز مورد استفاده قرار نداده است. به هر حال، ایران میتواند توسعه چندین نوع موجود از سانتریفیوژهای پیشرفته را، از جمله آیآر-2ام، آیآر-4، آیآر-6 و آیآر-6اس، ادامه دهد. هر چند این تهدید، به دلیل پیشرفت آهسته اقدامات مربوط به بخش سانتریفیوژ، در کوتاه مدت قابل مدیریت است، اما در بلند مدت تهدیدی بسیار مسئله ساز است. یک سانتریفیوژ با توانایی 5 تا 10 مرتبه بیشتر از سانتریفیوژ مدل آیآر-1، به 5 تا 10 سانتریفیوژ کمتر نیاز دارد تا بتواند همان مقدار اورانیوم با غنای مخصوص تسلیحات را برای سلاحهای هستهای تولید کند، و امکان استفاده از تجهیزات کوچکتر، نیروی کار کمتر و تهیه مواد کمتر را فراهم میکند. برنامه تحقیقات و توسعه سانتریفیوژ همچنین میتواند به پیشرفت در مواد یا روشها منجر شود که به تلاش برای گریز سریع غیر قابل شناسایی قدرت بیشتری میبخشد و اجرا، بررسی و تأیید یک راه حل جامع را دشوار میسازد. با توجه به اینکه توسعه سانتریفیوژهای پیشرفتهتر ایران توانایی آن را در هدایت و کنترل گریز سریع غیر قابل شناسایی به سمت سلاح هستهای به شدت افزایش میدهد، محدودیتهای قابل توجهتر بر برنامه تحقیقات و توسعه سانتریفیوژ ایران در ترکیب با شفاف سازی بهتر در رابطه با این برنامه، باید در گام نهایی راه حل جامع گنجانده شود.
به دلیل محدودیتهای معامله موقت، این معامله به درستی موقت خوانده میشود. این معامله جانشینی برای راه حل بلند مدت به حساب نمیآید. این به مثابه اقدامی به مدت شش ماه قلمداد شده است که میتواند با اضافه کردن شش ماه دیگر، به مدت یک سال تمدید شود. این حد محدود برای بی عیبی و درستی برنامه اقدام مشترک ضروری است. گامهای موقت به هیچ وجه نباید برای راه حل بلند مدت برای مسئله هستهای، کافی در نظر گرفته شوند.
نگرانیهای آژانس بینالمللی انرژی هستهای در رابطه با ابعاد نظامی
مسئلهای که باید قبل از نهایی سازی راه حل جامع حل شود، رفع نگرانیهای آژانس از فعالیتهای گذشته ایران و احتمالاً فعالیتهای جاری آن در زمینه تسلیحات هستهای و سایر فعالیتهای هستهای نظامی است. ایران چندین سال است از انجام این کار طفره رفته است. مقامات آمریکایی بیان کردهاند که اگر ایران تمام نگرانیهای آژانس را بر طرف نکند، هیچ معامله جامعی در کار نخواهد بود.
در طول چندین ماه اخیر، مقامات ایرانی، از جمله رئیس جمهور حسن روحانی و جواد ظریف، وزیر امور خارجه، تأکید کردهاند که ایران هرگز پیگیر بمب هستهای یا در صدد رسیدن به آن نبوده است. متأسفانه، شواهد موجود دلایل کمی را برای باور کردن حرفهای ایشان ارائه میکند؛
آژانس بینالمللی انرژی اتمی مدارک قابل توجهی از فعالیت ایران بر روی تسلیحات هستهای پیش از سال 2004 در اختیار دارد و برخی مدارک نشان میدهد که قدری از آن فعالیتها پس از آن نیز ادامه یافته و احتمالاً امروز هم ادامه دارد. آژانس در گزارش پادمانی خود در ماه نوامبر 2011 مدارکی از تلاشهای ایران در زمینه ساخت سلاح هستهای قبل و بعد از سال 2003 ارائه کرده است. آژانس انرژی هستهای اطلاعاتی به دست آورد که نشان میدادند قبل از پایان سال 2003، این فعالیتها تحت کنترل یک برنامه ساختاری صورت گرفتهاند. همچنین نشانههایی وجود دارد که برخی از این فعالیتهای مربوط به توسعه وسایل انفجاری هستهای، پس از سال 2003 نیز ادامه داشتهاند و اینکه برخی از آنها هنوز هم در جریان هستند.
سرویسهای اطلاعاتی غربی در تعیین اینکه ایران قبل از سال 2004، برنامه تسلیحات هستهای داشته است، با اطمینان بالا اتفاق نظر دارند. اما آنها در مورد اینکه چنین فعالیتهایی پس از سال 2004 نیز ادامه داشته است یا خیر، اتفاق نظر کمتری دارند.
یک توافق کلی وجود دارد که حکومت ایران تاکنون تصمیمی راجع به ساخت سلاح هستهای نگرفته است. اما توافق جزئیتری در مورد اینکه آیا ایران از ساخت سلاح هستهای در آینده خودداری خواهد کرد یا نه، وجود دارد.
آژانس بینالمللی انرژی هستهای قرار ملاقات با ایران را در اوایل ماه فوریه تنظیم کرده است تا در مورد گامهای بعدی برای ایران در رسیدگی به مسائل مهم و عقب افتاده بحث و گفتگو کنند. ایران باید برای آژانس این امکان را فراهم کند که از چندین سایت هستهای بازدید کرده و با تعدادی از کارشناسان و مقامات مصاحبه کند، تا نگرانیهایش مرتفع شود.
آژانس تاکنون چندین سایت را برای ایران مشخص کرده است، اما ایران در خواستهای آژانس را برای بازدید از این سایتهای ویژه رد کرده است. مهمتر از همه سایتی در مجموعه نظامی پارچین است که ظاهراً درگیر آزمایشهای انفجاری شدید مربوط به توسعه سلاحهای هستهای بوده است. پس از درخواست آژانس مبنی بر بازدید از این سایت در اوایل سال 2012، ایران خاک برداری و حفاری گسترده و بازسازی در این سایت را بر عهده گرفت و با توانایی آژانس در حل این مسئله مصالحه کرد. ایران باید برای جلب رضایت آژانس به مسئله پارچین رسیدگی کند، که به ناچار شامل بیش از اجازه یک بازدید میشود. سایر سایتها شامل اتاقهای کار میشوند که در ساخت ماکت موشکهای هدف گیر مناسب برای نصب کلاهک هستهای شرکت داشتهاند. امتحان نیات ایران در آینده نزدیک این است که آیا ایران به آژانس این اجازه را میدهد که از پارچین بازدید کند و بازدیدها و مصاحبههای بعدی را در سایتهای دیگر مدیریت کند یا خیر.
اگر ایران تمایلی ندارد جزئیات تلاشهای گذشتهاش را در زمینه ساخت سلاحهای هستهای شرح دهد یا حداقل وجود یک برنامه را تصدیق کند، در نتیجه، اعتبار اظهاراتش در مورد نیات هستهای کنونی خود زیر سؤال خواهد رفت. اگر ایران میخواهد دنیا باور کند که قصد ساخت بمب هستهای را در آینده نخواهد داشت، دولت این کشور باید در انکار و تکذیبهای عمومی خود در مورد پیگیری ساخت سلاحهای هستهای در گذشته تجدید نظر کند.
دولت ایران ممکن است استدلال کند که اگر فعالیتهای گذشته آن فاش شود، از طرف جامعه بینالملل مورد سرزنش قرار خواهد گرفت. اما موارد دیگر، مانند آفریقای جنوبی، برزیل و لیبی خلاف چنین واکنشی را نشان میدهند. کلید حل آن، پذیرفتن این فعالیتهای سابق به عنوان بخشی از یک فرایند جا گذاری محدودیتهای استراتژیک بر برنامههای هستهای آن و ایجاد شفافیت بسیار بیشتر است. بنابراین، آژانس و سایر دولتها میتوانند اطمینان خود را از اینکه ایران به دنبال سلاح هستهای نیست، گسترش دهند. اما اگر ایران همچنان در صدد مخفی کردن تلاشهای هستهای نظامی خود در گذشته باشد، خواهد دید که هیچ مقداری از محدودیت و شفاف سازی بر برنامههای فعلی خود برای اطمینان بخشی به جامعه بینالملل کافی نیست. سؤالات مهم در مورد انگیزههای ایران، مانند تمایل به حفظ توانایی گریز سریع غیر قابل شناسایی، احتمالاً سر جای خود باقی خواهند ماند.
برنامه اقدام مشترک طوری پی ریزی شده است تا ایران را ملزم به بر طرف کردن نگرانیهای آژانس در مورد ابعاد احتمالی نظامی برنامه هستهای خود پیش از رسیدن به راه حل جامع نماید. اگر ایران این کار را انجام ندهد، تحریمهای اقتصادی آمریکا و شورای امنیت سازمان ملل نباید از میان برداشته شوند. در مورد تحریمهای سازمان ملل باید گفت، تنها کافی است یکی از دولتهای عضو گروه 5 قطعنامه را وتو کند تا از برداشته شدن تحریمها جلوگیری به عمل آید و از آنجا که نگرانیهای آژانس در مورد برنامههای هستهای نظامی احتمالی ایران در مرکز قطعنامههای شورای امنیت قرار دارند، این دولت به طور کامل توجیه خواهد شد.
راه حل جامع
به موازات مذاکرات ایران و آژانس بینالمللی انرژی هستهای، گروه 1+5 نیز به زودی مذاکره بر سر شرایط و مفاد راه حل جامع را آغاز خواهد کرد. مذاکره کنندگان آمریکا با مقاومت بسیار سختتری از طرف ایران مواجه خواهند شد؛ چرا که آنها در صدد دست یافتن به توافق جامع بلند مدتی هستند که خطرناکترین برنامههای هستهای ایران را محدود خواهد کرد و بررسی و تحقیق بیشتر را نیز تضمین خواهد نمود.
هدف مهم مذاکرات پیرامون راه حل جامع، ایجاد مجموعهای از شرایط و قوانین و اقدامات نظارتی مربوطه است، که اگر ایران با آنها موافقت کند، منافع امنیت ملی آمریکا و متحدان آن حفظ میشود. برنامههای محدود هستهای نشأت گرفته از توافق جامع و اقدامات نظارتی گسترده، خطر گریز سریع ایران را به سمت سلاح هستهای در سایتهای هستهای اعلان شده یا مخفی از میان میبرد؛ در این صورت، این تلاشها به موقع کشف شده و زمان کافی در اختیار آمریکا و جامعه بینالمللی قرار میگیرد تا با واکنش مناسب در مقابل این اقدامات، مانع از موفقیت ایران در این مسیر شوند. این رویکرد به آمادگی باقی مانده آمریکا طی چندین سال بستگی دارد که گامهای ضروری را برای ممانعت از دستیابی ایران به سلاحهای هستهای بردارد.
برنامه اقدام مشترک حق غنی سازی اورانیوم را به ایران اعطا نمیکند، اما میپذیرد که در توافق جامع، ایران خواهد توانست برنامه سانتریفیوژی خود را حفظ کند. به هر حال، ایران پذیرفت که برای مدتی با این محدودیتها موافقت کند؛ یعنی چنین برنامهای تابع محدودیت بر تعداد سانتریفیوژ، مکان کارخانههای سانتریفیوژ، سطح غنی سازی و اندازه ذخایر اورانیوم غنی شده میگردد. ایران همچنین پذیرفت که این برنامه باید طبق پارامترهای توافق شده دوطرفه، با نیازهای عملی سازگار باشد.
آمریکا در محدودیتهای مورد مذاکره بر سانتریفیوژ و سایر برنامههای هستهای ایران و الزامات بازرسی کافی، باید چندین اصل کلیدی را راهنمای راه خود قرار دهد؛ این اصول عبارتند از:
گسترش مدت زمان لازم برای گریز سریع به حداقل 6 تا 12 ماه. این امر مستلزم این است که ایران بیش از 14 هزار سانتریفیوژ را در نطنز و فردو از کار بیندازند.
کاهش و تحدید ذخایر اورانیوم غنی شده و طبیعی ایران.
انسداد مسیر پلوتونیوم ایران به سمت سلاح هستهای.
کاهش قابل توجه توانایی ایران در ساخت تجهیزات مخفی برای غنی سازی یا تفکیک پلوتونیوم.
حصول اطمینان از اینکه ایران به توقف تهیه غیر قانونی مواد برای برنامههای هستهای خود پایبند است.
رسیدن به اینکه هرگونه محدودیت بر برنامههای هستهای ایران، در طول دست کم 20 سال ادامه یابد.
اجرای بازرسی کافی که از پروتکل الحاقی فراتر میرود.
موکول کردن هرگونه لغو تحریمهای اقتصادی آمریکا یا شورای امنیت سازمان ملل به اینکه ایران تمام نگرانیهای آژانس را مورد توجه قرار دهد؛ مخصوصاً آنهایی که به تلاشهای ایران در زمینه سلاحهای هستهای در گذشته و شاید هم زمان حال مربوط میشود.
در ادامه لیستی از شرایط و مقررات ارائه میشود، که باید اصول فوق الذکر را مورد توجه قرار داده و اساس یک راه حل جامع را تشکیل دهند که بتواند به اندازه کافی از منافع امنیت ملی حمایت کند. برای جزئیات بیشتر، علاقمندان میتوانند به گزارش اخیر آیاسآیاس در مورد عناصر ضروری یک راه حل جامع رجوع کنند.
شرایط بدون مدت زمان مشخص
مجموعه راکتور اراک به راکتور آب سبک تغییر خواهد یافت که سوخت اورانیوم کمتر غنی شده استفاده میکند.
ایران هیچ گونه سوخت مصرف شده را باز فرآوری نخواهد کرد یا تجهیزات دارای قابلیت باز فرآوری نخواهد ساخت.
ایران غنی سازی بالای 5 درصد در اورانیوم با ایزوتوپ 235 انجام نخواهد داد و ذخایر اورانیوم غنی شدهای تولید نخواهد کرد که به لحاظ کمیت از نیازهای برنامه غیر نظامیاش فراتر باشد، با توجه به اینکه ایران توافق بلند مدت تحویل سوخت اورانیوم با غنای پایین با روسیه دارد و انتظار میرود توافقات دیگری نیز با فروشندگان خارجی راکتور پس از اتمام راه حل جامع داشته باشد.
ایران متعهد خواهد شد کالاهای مورد نیاز برنامههای هستهای خود را از خارج از مرزها، به طوری که لفظ غیر قانونی بودن و قاچاق بر آن صدق کند، تهیه ننماید (حمل و نقل یا تجارت غیر قانونی هستهای).
شرایط و پارامترها با دوره زمانی مشخص 20 ساله
ایران تنها یک سایت غنی سازی خواهد داشت و آن هم نطنز است. سایت فردو تعطیل یا به سایت غیر مرتبط به سانتریفیوژ تبدیل خواهد شد.
تحقیقات و توسعه سانتریفیوژ تنها در یک سایت غنی سازی اداره خواهد شد. تمام آزمایشهای سانتریفیوژ، با یا بدون مواد هستهای، در این سایت صورت میگیرد. تحقیقات و توسعه سانتریفیوژ به سانتریفیوژهایی با بازده غنی سازی نظری معادل 5 واحد کاری مجزا (اسدبلیویو)، در تولید اورانیوم/کیلوگرم در هر سال محدود خواهد شد. این مسئله در مورد سطح سانتریفیوژهای آیآر-2ام است.
مکانهای تولید و ذخیره سازی اجزای اصلی سانتریفیوژ به مکانهایی اندک و شناخته شده محدود خواهد شد.
سر هم کردن سانتریفیوژها تنها در یک سایت غنی سازی انجام خواهد شد.
تعداد و نوع سانتریفیوژها محدود خواهد بود تا اطمینان حاصل شود که مدت زمان گریز سریع به چند ماه بسط یافته است و مدت این دوره حداقل 6 یا 12 ماه خواهد بود.
به منظور مشخص کردن محدودیت بر عمل، لازم است ابتدا موردی را در نظر بگیریم که تنها سانتریفیوژهای آیآر-1 در کارخانه سوخت نطنز در حال غنی سازی هستند. در مورد شش ماه زمان برای گریز سریع، محدودیت بر تعداد کلی سانتریفیوژهای آیآر-1 در سایت هستهای نطنز از وضعیت فعالیت سانتریفیوژهای آیآر-1 در کارخانه غنی سازی سوخت نطنز و ذخیره باقی مانده 3.5 و تقریباً 20 درصد اورانیوم کمتر غنی شده ایران نشأت میگیرد. محدودیت برآورد شده، 4 هزار سانتریفیوژ آیآر-1 در مورد تعیین مدت زمان شش ماهه برای گریز سریع و سانتریفیوژهای کمتر در مورد تعیین مدت زمان 12 ماهه برای گریز سریع مشخص شده است.
چون احتمال دارد ایران درصدد جایگزینی سانتریفیوژهای آیآر-1 با سانتریفیوژهای پیشرفتهتر باشد، محدودیت غنی سازی کلیتر از محدودیت بر سانتریفیوژهای توسعه یافته بالا نشأت میگیرد و تقریباً 3600 اسدبلیویو در سال است. این مقدار به مثابه محدودیت غنی سازی کلی عمل میکند؛ بدون توجه به ظرفیت واقعی غنی سازی هر سانتریفیوژی که جایگزین سانتریفیوژهای آیآر-1 در آینده میشود. برای مثال، اگر ایران سانتریفیوژهای آیآر-2ام را به خط کند، طرفین باید بر سر ارزش متوسط غنی سازی اورانیوم توافق کنند، قبل از اینکه تعداد سانتریفیوژهای آی-آر-2ام مورد نیاز برای تولید 3600 اسدبلیویو در هر سال مورد توافق قرار گیرد. برای مثال، اگر یک سانتریفیوژ آیآر-2ام بازده متوسط غنی سازی 4 اسدبلیویو در هر سال دارد، محدودیت مورد نظر باید 900 سانتریفیوژ آیآر-2ام باشد. اگر ایران هر نوع تکنولوژی غنی سازی دیگری را به خط کند، مانند غنی سازی لیزری، این تکنولوژی و هر کارخانه سانتریفیوژ دیگری لازم است بازده کلی غنی سازی مطابق با این محدودیت یا کمتر از آن داشته باشد.
در مورد سانتریفیوژهای آیآر-1، تولید سانتریفیوژ به جایگزینی سانتریفیوژهای معیوب محدود میشود، اگر هیچ سانتریفیوژ یدکیای وجود نداشته باشد. برای مثال، در مورد سانتریفیوژهای آیآر-1، چند هزار سانتریفیوژ نصب نشده ذخیره شده است، که برای جایگزینی سانتریفیوژهای معیوب مورد استفاده قرار میگیرد. بنابراین، ایران میپذیرد، تا زمانی که ذخایر سانتریفیوژ آیآر-1 تمام نشده است، هیچ سانتریفیوژی از این نوع تولید نکند. سانتریفیوژهای معیوب باید با همان مدل سانتریفیوژ تعویض شوند. برای مثال، یک سانتریفیوژ نصب شده آیآر-1 با سانتریفیوژ آیآر-1 از همان طرح و با همان ظرفیت غنی سازی تعویض میشود. سانتریفیوژ معیوب به سانتریفیوژی گفته میشود که روتور مونتاژ، قابلیت چرخش تحت قدرت را نداشته و قابل تعمیر نیست. تولید سانتریفیوژهای جدید در مورد سانتریفیوژ آیآر-2ام، اگر برای غنی سازی در کارخانه غنی سازی سوخت نطنز مورد استفاده قرار میگیرد، دست کم در ابتدا، غیر ضروری است. چون هر سانتریفیوژ معیوبی را میتوان از موجودی اضافی آن مدل به دست آورد. در مورد سانتریفیوژهای جدید باید خاطر نشان کرد که ایران سانتریفیوژهای بیشتر از آنچه که، تحت محدودیت غنی سازی 3600 اسدبلیویو در هر سال، مجاز به نصب شده است، نخواهد ساخت و تنها برای جایگزین کردن سانتریفیوژهای معیوب مجاز به تولید بیشتر خواهد بود.
وقتی توافق بلند مدت عملی شود، سانتریفیوژها و تمام تجهیزات آبشار مربوطه، که خارج از محدودیت مشخص هستند، باید برچیده شوند، به طوری که هیچ سانتریفیوژی فعالیت نکند و آبشارها تحت خلأ نباشند. سانتریفیوژها به یک روش کنترل شده خاموش میشوند تا آسیب وارده به آنها کمتر شود.
درست پس از اجرای راه حل جامع، سانتریفیوژهای اضافی و آبشارهای محتوی آنها به طوری سلب قابلیت میشوند که حداقل یک ماه زمان برای از سرگیری هر آبشار از کار افتاده لازم باشد.
انتقال سانتریفویژهای اضافی و لوله کشی و تجهیزات آبشارهای مرتبط با آنها از نطنز و فردو و ذخیره تحت نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی در برنامه قرار میگیرد. این سانتریفیوژها و وسایل آبشارهای مربوطه در یک محل مورد توافق، تحت نظارت آژانس قرار میگیرند؛ تا زمانی که برای تعویض با سانتریفیوژهای معیوب و آبشارها مورد استفاده قرار گرفته یا تحت نظارت آژانس منهدم شوند.
ایران هیچ خط تبدیلی نخواهد ساخت که بتواند اکسید اورانیوم غنی شده را به اورانیوم هگزافلوراید تبدیل کند.
ذخایر اورانیوم کمتر غنی شده، بر اساس یک توجیه واقع گرایانه غیر نظامی، محدود خواهد بود؛
• با توجه به اورانیوم کمتر غنی شده تقریباً 20 درصد، ایران چنین اورانیوم با غنای پایینی را به شکل هگزافلوراید در اختیار نخواهد داشت و ذخیره کلی آن، بلافاصله پس از آغاز اجرای راه حل جامع، به شکل اکسید تابش شده، از جمله عناصر و مجموعههای سوخت تازه، معادل کمتر از 100 کیلوگرم هگزافلوراید اورانیوم تقریباً 20 درصد غنی شده خواهد بود. بدون توجه به تولید اضافی طی چند ماه اخیر، این مقدار معادل تقریباً 310 کیلوگرم هگزافلوراید اورانیوم با غنای پایین 20 درصد است. دستیابی به کاهش ذخیره تا معادل کمتر از 100 کیلوگرم از هگزافلوراید اورانیوم با غنای پایین تقریباً 20 درصد، بلافاصله پس از آغاز اجرای راه حل جامع، در اولویت است. در طول دوره اجرا، این ذخیره کاهش بیشتری خواهد یافت تا به معادل کمتر از 50 کیلوگرم هگزافلوراید اورانیوم با غنای پایین تقریباً 20 درصد برسد.
• ایران بیشتر از معادل 20 تن هگزافلوراید اورانیوم تابش نشده با غنای کمتر از 5 درصد در اختیار نخواهد داشت، که تقریباً تمام آن به شکل اکسید نگهداری خواهد شد. از این موجودی کلی اورانیوم با غنای پایین، ایران بیشتر از 1.5 تن هگزافلوراید اورانیوم با غنای پایین در هر لحظه در اختیار نخواهد داشت؛ در اصل، این محدودیت ایران را ملزم به تبدیل هگزافلوراید اورانیوم با غنای پایین به شکل اکسید مینماید.
• اورانیوم با غنای پایین اضافه بر این محدودیتها با اورانیوم طبیعی مخلوط خواهد شد یا برای ذخیره یا تولید سوخت به خارج از کشور ارسال میگردد. عملاً، این گام احتمالاً تنها در صورتی ضروری میشود که ایران هیچ راهی برای استفاده از اورانیوم با غنای پایین در راکتورها در طول دهه آتی نداشته باشد.
تجهیزات معدن و کارخانه و تبدیل اورانیوم به توان عملیاتی برای نیاز واقعی یا سایر استفادههای مورد توافق دوطرفه محدود خواهد شد.
در آغاز دوره راه حل جامع، کانالی برای تهیه مواد ایجاد خواهد شد تا اقلام مورد نیاز برنامه هستهای ایران تأمین شود. لیست این موارد طبق توافق دوطرفه مشخص میشود و شامل تجهیزات مهم هستهای، اجزای هستهای، کالاهای هستهای و مرتبط به حوزه هستهای با استفاده دوگانه و سایر مواد حساس، مانند آنهایی که در لیستهای نظارت ذکر شدهاند، میگردد. تهیه کالاهای لیست شده خارج از این کانال قدغن بوده و تجارت غیر قانونی هستهای محسوب خواهد شد. این شرط همچنین این نفع را به دنبال دارد که انتقال کالا و مواد از کره شمالی به ایران را به طور صریح، عملی غیر قانونی تعریف میکند. ایران صادرات مهم دریافتی را به آژانس اعلان خواهد کرد و این اقلام وارداتی در معرض بازرسی آژانس قرار خواهد گرفت.
ایران، مواد هستهای، راکتورها، سانتریفیوژها، تجهیزات باز فرآوری، سایر تجهیزات یا امکانات هستهای یا ابزار مورد نیاز برای ساخت چنین تجهیزات یا امکاناتی را به هیچ کشور، شرکت یا هر موجودیت دیگری صادر یا، به عبارتی، منتقل نخواهد کرد.
تا پایان این دوره، که طی آن راه حل جامع در حال اجرا خواهد بود، ایران سیستم کنترل صادراتی را با مقررات چهار نظام کنترل صادرات (لیستها و راهنمایی) در خط اجرا خواهد کرد و گزارش جامعی را به کمیسیون 1540 در اجرای راه حل ایران تقدیم میکند. ایران همچنین تعهد خواهد کرد که پس از پایان دوره راه حل جامع، تکنولوژیهای غنی سازی یا باز فرآوری یا مواد و کالاها را به هیچ کشوری یا بازیگر غیر کشوری صادر یا، در غیر این صورت، منتقل نخواهد کرد.
بازرسیهای کافی
شرایط مقرر در راه حل جامع نیازمند بازرسیهای سرزده از برنامه هستهای ایران است تا اطمینان حاصل شود که اظهارات ایران در نبود مواد و تجهیزات هستهای اعلان نشده، صحیح، کامل و اعتماد ساز است. شرط آخر باید شامل اقدامات بازرسی کافی برای افشای ساخت و عملیات کارخانجات سانتریفیوژ گازی مخفی باشد؛ که در بهترین حالت این وظیفهای حساس و دلهره آور است.
جنبههای قطعی و مهم تمهیدات بازرسی آشکار هستند. یک شرط مهم که لازم است از طرف ایران پذیرفته شود، چیزی است که عموماً «پروتکل الحاقی اضافی» یا «اِیپی پلاس» نامیده میشود. این شرط مشخص میکند که پروتکل الحاقی به خودی خود ضروری است، اما، علیرغم اهمیت فراوان، برای بازرسی هرگونه راه حل جامع، کافی نیست. سایر اصول که شامل «پلاس» میشوند، نیاز به توسعه بیشتر دارند، اما برخی از آنها به طور کلی مشخص شده است. یک اصل، بازرسی روند تولید سانتریفیوژ است؛ از جمله اعلان و بازرسی مواد خام و اجزای اصلی. اعلان باید شامل منبع و میزان مواد خام اصلی و تعداد کل اجزای مهم، از جمله تعداد موجود در انبار، تعداد تولید شده یا تهیه شده و مقصد آنها، باشد. اصل دیگر، بازرسی اورانیوم تحصیل شده از خارج از مرز و تولید شده در داخل است؛ یعنی در معادن و کارخانجات اورانیوم. بخش سوم، بازرسی هرگونه تجهیزات کلیدی، مواد و اجزای مرتبط با ابعاد نظامی سابق برنامه هستهای ایران است. این گام، که یکبار برداشته شده است، بستگی به ایران دارد که نگرانیهای آژانس را در مورد ابعاد نظامی برنامه هستهای خود مرتفع کند. گام چهارم این است که ایران موافقت کند که جزئیات مربوط به واردات، صادرات و موارد استفاده از اقلام مهم ذکر شده در آیانافسیآیآرسی 254 بخش 1 و 2 و سایر کالاهای حساس که در برنامههای هستهای ایران کاربرد دارند، را در اختیار آژانس قرار دهد.
هدف مذاکرات پیرامون راه حل جامع
همانطور که من مشخص کردم، هدف مهم از مذاکرات پیرامون راه حل جامع، برطرف کردن خطر گریز سریع ایران به سمت سلاحهای هستهای است؛ تلاشهای ایران در این زمینه ممکن است در سایتهای هستهای مخفی یا اعلان شده و بدون شناسایی به موقع این تلاشها و بدون زمان کافی برای آمریکا و موجودیتهای بینالمللی، که باید مانع موفقیت ایران در این مسیر شوند، صورت گیرد. در عوض این امتیازات و بازرسیهای کافی، شورای امنیت سازمان ملل، آمریکا و کشورهای متحد باید تحریمهای اقتصادی را، که در حال حاضر علیه ایران وضع شدهاند، به طور مرحلهای و برگشت پذیر لغو کنند.
یک راه حل جامع و کافی به آمریکا و متحدان آن بستگی خواهد داشت که الان برای ایران تصریح کنند که چه چیزی از آن خواسته میشود. بنابراین، این یک لحظه حساس و سرنوشت ساز است. اگر دو طرف قادر نباشند بر سر یک توافق مذاکره کنند، گروه 1+5 باید آماده ایجاد دوباره و افزایش تحریمهای اقتصادی بر ایران باشد. لازم است که این احتمال برای امروز آماده شود.
انتهای پیام/