استاد پرورش از بکائین روزگار بود
خبرگزاری تسنیم: شاید استادپرورش دو ساعت تمام در مدخل ورودی حرم امام رضا(ع) پیوسته اشک می ریخت و چندین دستمال از اشگشان خیس می شد و سپس در حالتی بسیار متضرعانه وارد حرم مطهر شده و به زیارت مشغول می شدند و باز هم این حالت انابه و تضرع ادامه داشت.
به گزارش خبرگزاری تسنیم قسمت پنجم خاطرات استاد سید علی اکبر پرورش به قلم مرتضی نجفی قدسی به شرح ذیل است:
یکشنبه گذشته بیست و نهم دی ماه در سالروز خجسته نبی مکرم اسلام حضرت حتمی مرتبت محمد مصطفی(ص) و میلاد امام صادق (ع) خانواده مرحوم استاد پرورش با چهار نفر از مراجع عظام تقلید قم دیدار کردند و چند نفر دیگر هم که فرصت دیدار آنها حاصل نشد به وقت دیگری موکول شد.
اما آنچه در این دیدارها حائز اهمیت بود، مطالب بسیار ارزشمند و گرانسنگی بود که حضرات آیات عظام مکارم شیرازی، جعفر سبحانی، جوادی آملی و گرامی قمی در تجلیل از شخصیت مرحوم استاد پرورش بیان فرمودند.
با توجه به اهمیتی که فرمایشات مراجع معظم تقلید (دامت برکاتهم) دارد و بنده حقیر نیز در این دیدارها توفیق حضور داشتم، نگاهی اجمالی بر سخنان آنان خواهیم داشت و سپس به بیان خاطراتی به اقتضای مباحث مطرح شده خواهیم پرداخت.
حضرت آیت الله مکارم شیرازی تاکید فرمودند: مرحوم استاد پرورش شخصیت فوق العادهای بودو از ابتدا تا آخر زندگی خود در مسیر صحیح انقلاب بود و هیچگاه مسیرش را تغییر نداد. ایشان افزودند: پیام رهبر انقلاب به مناسبت درگذشت ایشان نمایانگر شناخت همه جانبهای بود که از استاد پرورش داشتند و باید گفت که این پیام پرمعنا، پرفیض و کم نظیر بود.
حضرت آیتالله مکارم شیرازی اهتمام استاد پرورش به عبادات و معنویات را مورد ستایش قرار داده و فرمودند: تقیدات ایشان به نماز شب و تهجد و شب زندهداری، زیارت عاشورا و خدمتگزاری به مادر در طول زندگی قابل توجه بوده و امیدوارم خدای متعال ایشان را با اولیا خود و شهدای راه اسلام محشور فرماید.
ایشان همچنین تصریح فرمودند: مرحوم استاد پرورش در بیان خطابههای دینی بسیار قوی و پرشور صحبت میکرد و جلسات ارزشمندی در راستای ترویج قرآن و معارف اسلامی برگزار میکرد و خیل عظیمی از جوانان و دانشجویان و عموم مردم در طول سالهای انقلاب از سخنرانیهای ایشان همواره بهرهمند بودند.
حضرت آیتالله جعفر سبحانی نیز با اشاره به آیه شریفه «ان الذین آمنوا و عملوالصالحات سیجعل لهم الرحمن ودا» مرحوم استاد پرورش را از مصادیق این آیه دانستند و فرمودند: آقای پرورش، هم انسان مومنی بود و هم عمل صالح انجام میداد و خدای متعال هم به همین سبب محبت او را در قلوب مردم قرار داد و دیدید که تشییع جنازهای برای او برگزار شد که در حد تشییع مراجع تقلید بود.
ایشان افزودند در مجلس خبرگان قانون اساسی که چهار ماه در خدمت ایشان بودیم، همه فکر مرحوم پرورش این بودکه یک قانونی تنظیم شود که هم دنیای مردم را تامین کند و هم آخرت آنها را و در مجلس کمتر سخن میگفت اما هرگاه سخن میگفت بسیار مفید، عالمانه و محکم بود.
مرتضی نجفی قدسی
آیت الله سبحانی تاکید داشتند که استاد پرورش یک دانشمندی بود که در بعد تربیتی نیز توفیقات بسیار خوبی داشت وشاگردان زیادی تربیت کرد وانشاء الله هرکار خیری شاگردان ایشان انجام دهند، ثواب آن به ایشان هم برمی گردد.
حضرت آیت الله جوادی آملی نیز در ارتباط با استاد پرورش فرمودند: حیات و ممات برای افرادی مثل استاد پرورش یکسان است چرا که فرموده اند:« العلماء باقون ما بقی الدهر»تا روزگار باقی است، علماء نیز هستند واین حدیث شریف، حتی شامل شاگردان علماء نیز می شود.
ایشان تاکید فرمودند:استاد پرورش کسی بود که اولاً در ارتباط با علماء وبزرگان، معارف قرآن وعترت را دریافت وثانیاً باورکرد وثالثاً متخلق شد ورابعاً عمل کرد.
ایشان اضافه فرمودند: آقای پرورش از جمله کسانی نبود که خود بنشیند وبه دیگران بگوید بروید، او اول خودش راه را می رفت وسپس می گفت من رفتم شما هم بیایید ومردم پشت سر چنین کسی راه می روند که خودش اول حرکت کند و آنها هم در متابعت از او حرکت کنند وآنگاه چنین کسی را قائد گویند نه قاعد!
آیت الله جوادی آملی در پایان ضمن دعا برای علو درجات استاد پرورش، اظهار امیدواری فرمودند شاگردان ودست پروردگان ایشان همچنان راه این مرد بزرگ را ادامه دهند.
حضرت آیت الله گرامی قمی نیز طی سخنانی فرمودند: آشنایی بنده با استاد پرورش به سالهای 1347 به بعد است که بنده مکرر به اصفهان جهت سخنرانی عمدتاً در کانون علمی ودینی احمدیه و دیگر جاها دعوت می شدم، من در ایشان دو جهت را بطور مشخص دیدم که اولاً سعی میکند معارف را از مبدأ وحیانی آن خوب فرا بگیرد ودریافت کند وبه همین جهت بسیار اهل مطالعه ومراوده با علماء وبزرگان بود وثانیاً ایشان همیشه تلاش می کرد تا یافته های خود را ومعارفی که کسب کرده است را به دیگران نیز منتقل نماید واین ویژگی عناصر فرهنگی است که باید مطالب ومعارف را خوب دریافت کنند وبه دیگران هم آموزش بدهند.
ایشان اضافه فرمودند: استاد پرورش اولاً از نعمت سیادت بهره مند بود که نعمت بزرگی است وثانیاً اهل توسل به اهل بیت (ع) بود واهتمام خوبی به زیارت عاشورا ودیگر زیارات وادعیه داشت وخوشبختانه شیعیان از این جهت موفق هستند چرا که بعضی از گناهان هیچ راهی برای زدودن ندارند الا اینکه متوسل به اهل بیت (ع) شویم ودر زیارت جامعه کبیره نیز می خوانیم:«یاولیالله، ان بینی وبینالله عزوجل ذنوباً لایأتی علیها الا رضاکم» یعنی ای ولی خدا، بین من وخدا گناهانی هست که برداشته نمی شود واز بین نمی رود مگر به رضایت شما اهل بیت، واین موضوع نشان می دهد که حتی توسل ، فوق تعبد است ، شاید هم دلیل آن این باشد که تعبد به معنای واقعی آن شاید حاصل نشود ولی به هر حال این توسلات و زیارات، فرصتی است برای انسانها تا بتوانند خود را پاک کنند و استاد پرورش حقیقتا در توسل به اهل بیت علیهم السلام ید طولایی داشت .
این سخنان مراحع معظم تقلید در توصیف شخصیت استاد پرورش بسیار عالی و حائز اهمیت است و گویای منزلت ایشان در جامعه و در نزد بزرگان است .
بنده حقیر نیز که سالها از نزدیک با استاد پرورش حشر و نشر داشته ام این ویژگی ها را تماما و کمالاً در ایشان یافته ام و اصلا شیفتگی بسیاری از شاگردان نسبت به استاد در پرتو همین معانی بوده است .
به سفرهای زیارتی فوق العاده علاقه داشت و مکرر به حج و عمره مشرف شد و در مدینه منوره و در بیت الله الحرام حالاتی داشت که خوشبختانه بنده از نزدیک شاهد بودم، از میقات مسجد شجره تا سعی صفا و مروه و طواف خانه خدا و دیگر مناسک تا شب عرفه و روز عرفه و مشعر الحرام و رمی جمرات و قربانی همه توصیف خاص خود را دارد و خدا توفیق دهد .
به زیارت مشهد الرضا علیه السلام بسیار علاقه وافری داشت ، در زیارت ادب و سلوک خاصی داشت، بلافاصله وارد حرم مطهر امام (ع)نمیشد ، معمولا در مدخل ورودی حرم که اذن دخول می خوانند ، می نشست و مثل باران اشک می ریخت و واقعا شدت بکاء ایشان را در کمتر کسی دیده ام و اگر بگوئیم ایشان از بکائین روزگار بود، حرف گزافی نگفته ایم ، بسا در بعضی روزها چندین بار گریه میکرد، در سفرهای زیارتی و در حرم های مطهر که دیگر جای خود داشت ، شاید دو ساعت تمام در مدخل ورودی حرم امام رضا(ع) معطل می شد و پیوسته اشک می ریخت و چندین دستمال از اشگشان خیس می شد و سپس در حالتی بسیار متضرعانه وارد حرم مطهر شده و به زیارت مشغول می شدند و باز هم این حالت انابه و تضرع ادامه داشت .
در سفری که در معیت ایشان بودم ، پس از اینکه زیارت ها تمام شد و می خواستیم از حرم مطهر امام رضا ( ع )خارج شویم ، دیدم سرو دستان خود را به دیوار بقعه منوره گذاشته و ملتمسانه و با اشک ریزان این شعر حافظ (علیه الرحمه ) را می خوانند که :
از در خویش خدایا به بهشتم مفرست که سر کوی تو از کون و مکان ما را بس
حرم امام رضا (ع) را از بهشت بالاتر می دانست و از فرط لذتی که در حرم مطهر رضوی علیه السلام داشت ، آنجا را به بهشت ترجیح می داد و این بیت شعر زیبای حافظ را زمزمه می کرد و عاجزانه تقاضا می کرد که از این در که باب الله است، جای دیگری نرود، چرا که کوی پروردگار همین جا است.
«اللهم صل علی علیابن موسیالرضا المرتضی الامام التقی النقی و حجتک علی من فوق الارض و من تحت الثری، الصدیق الشهید ، صلاه کثیره تامه زاکیه متواصله متواتره مترادفه کافضل ما صلیت علی احد من اولیائک».
انتهای پیام/