پرورش استاد معرفت و اخلاق را فراموش نکنیم
خبرگزاری تسنیم: استاد پرورش می گفت: اگر امروز نتوانید امر ولایت فقیه را بر هوای نفس خود ترجیح دهید، معلوم نیست فردا هم که حضرت ولی عصر (عج) تشریف آوردند، بتوانید این کار را انجام دهید .
به گزارش خبرگزاری تسنیم، استاد سیداکبر پرورش، از پیشکسوتان و مبارزان خستگی ناپذیر انقلاب اسلامی، صبح جمعه در بیمارستان شهید صدوقی اصفهان پس از یک دوره طولانی بیماری، به ملکوت اعلی پیوست.پیکر استاد در گلستان شهدای اصفهان و در سمت راست قطعه شهدای مکه در گلستان شهدای اصفهان و در جوار مقبره حاجآقا رحیم ارباب جای گرفت. آیتالله مظاهری، رئیس حوزه علمیه استان اصفهان بر پیکر سید اکبر پرورش نماز خواند.درگذشت یار دیرین و صدیق انقلاب، امام و رهبری و از پیشکسوتان و مجاهدان راه انقلاب و نظام و معلم و مفسر نمونه قرآن و نهج البلاغه مرحوم استاد سیدعلی اکبر پرورش، خاطر دوستداران انقلاب را اندوهگین کرد. اگر بخواهیم فهرستی از کمالات و فضایل استاد سیداکبر پرورش را یادآوری کنیم بی اغراق واژگانی چون « سادگی» ، « ساده زیستی»، « دوری از تجمل» ، « فهم عمیق عرفانی» ، « طبع لطیف» ،« ذوق ادبی»و «شوخ طبعی» ، «امام زمان شناس واقعی» چون لشکری از واژگان در ذهن انسان رژه میروند .او شجاعانه از دهه چهل به عنوان سربازی فداکار برای نهضت اسلامی امام خمینی (ره) لباس رزم پوشید و بانطقی سحرانگیز انبوه شاگردانش را در مدرسه و دانشگاه ، خیابان و بازار بر سر سفره معارف الهی انقلاب و عشق به ولایت نشاند. او تا آخرین لحظات حیات افتخارآفرینش وفادار به انقلاب و ولایت بود. استاد پرورش با تمام وجود به ولایت فقیه اعتقاد قلبی و التزام عملی داشت . استاد وقتی بعضی از دوستان در اطاعت از امام در شرایط پیچیده کم می آوردند ، گوشزد می کرد که امروز اطاعت از ولایت فقیه تمرینی برای اطاعت از امام زمان (عج) است .او می گفت: اگر امروز نتوانید امر ولایت فقیه را بر هوای نفس خود ترجیح دهید، معلوم نیست فردا هم که حضرت تشریف آوردند بتوانید این کار را انجام دهید .استاد پرورش در جریان فتنه 88 نیز با سخنرانی و گفتگوهای تبیینی نقش موثری در مهار فتنه داشت.
در آستانه رحلت پیامبر اعظم(ص) و امام حسن مجتبی(ع) استاد سید اکبر پرورش دعوت حق را لبیک گفت و به ملکوت اعلی پیوست. او پس از چند ماه بیماری جانکاه کارنامه یک عمر خدمت صادقانه به امام، انقلاب و رهبری را به محضر باریتعالی برد.او حقیقتاً یکی از مصادیق پاک انسان های پرورش یافته در مکتب اهل بیت (ع) واز پیشکسوتان انقلاب در عصر ما بود. تعابیر حضرت آیتالله العظمی خامنهای رهبر معظم انقلاب به خوبی گواه بر شخصیت و عظمت استاد سید علیاکبر پرورش می باشد: 1- یاور صدیق انقلاب مرحوم آقای سید علیاکبر پرورش رحمت الله علیه 2- چهره محترم و اثرگذار 3- بخش اعظم عمر بابرکت خود را در خدمت اسلام و ارزشهای متعالی دین گذرانید، 4- لهجه صادق 5- دل بااخلاص 6- خلق نیک 7- مروج و تحکیم کننده انقلاب و نظام اسلامی 8- تلاشهای مبارزاتی در دوران طاغوت 9- خدمات ارزنده و مسئولیتهای سنگین خود در قوه مجریه و قوه مقننه و شورای عالی دفاع در دوران جمهوری اسلامی 10- با همه توان به کشور و ملت خود خدمت کرد، و سلامت و راحت خود را بر سرِ انجام وظیفه نهاد. 11- صبر و متانت 12- زندگی پاک و شرافتمندانه
پرورش به عسگراولادی پیوست
هنوز از داغ از دست رفتن حبیب مردم و رهبری مرحوم حاج حبیب الله عسکر اولادی فارغ نشده بودیم که غم رحلت جانسوز عارف سالک و یار دیرین امام و رهبری در خطه اصفهان قلوب دوستداران انقلاب را محزون کرد.انقلابیون روزهای آغازین نهضت امام خمینی (ره) یکی پس از دیگری چهره در نقاب خاک میکشند در حالی که زبان حال دوستداران آنها در نسل دوم و سوم این است.استاد سید اکبر پرورش یکی از ستارگان درخشان آسمان ادب، اخلاق، سیاستورزی، ولایتپذیری و انقلابیگری جامعه ما بود که پس از یک دوره بیماری جانکاه جان به جان آفرین سپرد.
خستگی ناپذیر در مبارزه با طاغوت
استاد علیاکبر پرورش از پیشکسوتان و مجاهدان راه انقلاب و نظام بود، مرحوم علیاکبر پرورش معلم و مفسر نمونه قرآن بود، فعالیت گستردهای در زمینه تعلیم و تربیت داشت و دارای روحیه تدین، اخلاص، اخلاق و فروتنی بود. آن مرحوم نقش اصلی و محوری در مبارزات قبل از انقلاب در اصفهان داشت که بارها دستگیر شد و به زندان افتاد و همواره در تبعیت از امام(ره) و مقام معظم رهبری پیشقدم بود.ایشان یکی از سابقون و پیشتازان نهضت اسلامی حضرت امام راحل عظیمالشأن«قدس سره» و از ارکان مبارزات مردمی علیه رژیم ستمشاهی در اصفهان بودند و با مجاهدت فرهنگی و تربیت معنوی جوانان، خدمات بزرگی را به اسلام و انقلاب اسلامی تقدیم داشتند.سوابق مبارزاتی ایشان در برابر رژیم ستم شاهی بر کسی پوشیده نیست و تلاش های این مرد بزرگ پس از پیروزی انقلاب اسلامی در عرصه های فرهنگی و تربیت نسل جوان این مرز بوم کم نظیر است. مرحوم استاد در کنار شهید صیاد شیرازی، محور مبارزات قبل از انقلاب در اصفهان را بر عهده داشت که بارها توسط رژیم ستمشاهی دستگیر و شکنجه شد.
پرورش کانون مبارزان وانقلابیون اصفهان بود
استاد سید علیاکبر پرورش که مرد علم و عمل و پرورش یافته در دامان اسلام ناب بود به دیار باقی شتافت. او که عمر بابرکت خود را در صراط مستقیم ایمان و عمل صالح صرف نمود، آنچه را داشت در طبق اخلاص، در امر تعلیم و تربیت نیروی انسانی مورد نیاز انقلاب و نظام قرار داد و هرجا که لازم بود در صحنههای مبارزه با طاغوت و پیروزی انقلاب اسلامی و استقرار نظام مقدس جمهوری اسلامی و دفاع از آن پیشتاز بود.استاد پرورش یک معلم و الگو بود که به فضل، توفیق و عنایات الهی توانست خدمات بزرگی را به انقلاب اسلامی، مردم شریف ایران و اصفهان ارائه دهد. آن استاد برجسته، یک چهره ماندگار و ستون فکری و اندیشهای برای جوانان ایران و اصفهان بود.آن عزیز سفرکرده مبارزی خستگی ناپذیر در برپائی و ترویج و تحکیم انقلاب، حاضر فعال در شورای عالی دفاع، در وزارت آموزش و پرورش و مجلس شورای اسلامی بود و در مقطع حساس دفاع مقدس نیز او پشتیبان فکری رزمندگان و فرماندهان و همواره در خط امام و ولایت بود. هنوز فریادهای آگاهی بخش و روشنگر استاد پرورش در تظاهرات چند ده هزار نفری اجتماعات عظیم مردم اصفهان در سال 57 بویژه تاسوعا و عاشورای حسینی در مسجد جامع و میدان امام ( ره ) اصفهان در گوش مردم اصفهان است. او برای « حدوث» انقلاب چیزی کم نگذاشت و پس از پیروزی در راه « بقای» انقلاب هم قصور و تقصیری نداشت.
مردم انقلابی و رشید اصفهان او را به عنوان نماینده خود در مجلس خبرگان قانون اساسی برگزیدند تا در کنار شهید مظلوم بهشتی و دیگر یاران وفادار امام ، انقلاب را از خطر لیبرالیسم برهاند. او اتحاد و تلاشهای جبهه کفر، نفاق و الحاد را علیه شکلگیری یک قانون اساسی اسلامی به شکست رساند.او چونان مالک اشتر علی (ع)، در روزهای خوفناک نخوابید و در ساعات وحشت و اضطراب بیمناک نبود و در مبارزه با دشمنان دین و انقلاب لحظهای به خود تردید راه نمیداد و همواره میفرمود: « ببینید برای انقلاب چه کرده اید هرگز به ذهنتان خطور نکند که انقلاب برای ما چه کرده است» اسناد تاریخ انقلاب گواهی میدهد او تنها یک مبارز عرصه فرهنگ، سیاست و اجتماع نبود. مرحوم پرورش در شکلگیری گروه سیاسی، نظامی، توحیدی صف ، موثر و مرتبط بود. او با یک شبکه انقلابی در ارتش شاه خائن وصل بود.شهید یوسف کلاهدوز شهید تیمسار اقارب پرست، شهید نامجو و .... از جمله اعضای این شبکه بودند و مسئولیت این شبکه در اصفهان با استاد پرورش بود. پرورش سابقه طولانی و مؤثر در سالهای قبل از پیروزی انقلاب اسلامی دارد، وجود شاگردان فراوان وی در استان اصفهان که انصافاً عدهای از آنها از یاران بسیار جدی انقلاب اسلامی بوده و هستند، اثرگذاری مرحوم استاد پرورش در این استان را نشان میدهد.شخصیت استاد پرورش محدود به استان اصفهان نبوده و نیست. اثرگذاری وی یک اثرگذاری اسلامی با دید جغرافیای ملی بود. سخنرانیهای اثرگذار پرورش در ماههای قبل از پیروزی انقلاب اسلامی و در صحنههای خطرناکی که وی اظهار وجود میکرد، علامت بارزی از اثرگذاری او در شکلگرفتن انقلاب اسلامی بود. زمانی که در استان اصفهان حاجآقا گفته میشد، منظور استاد پرورش بود که در آن زمان ایشان 30 تا 40 سال بیشتر نداشت.
تربیت کادرهای مومن و جوان برای نیروهای مسلح جمهوری اسلامی
بسیاری از جوانان انقلابی که بعداً توانستند در تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و در مدیریتهای کلان کشور مسئولیت بپذیرند کادرهای جوانی بودند که تحت تربیت و آموزشهای آقای پرورش قرار گرفتند و از مؤثرترین، متعادلترین و دلسوزترین افرادی هستند که در طول سالهای بعد از انقلاب در سطح ملی توانستند مسئولیتهای سنگینی را به عهده بگیرند.استاد پرورش در لایههای مختلف به فعالیتهای فرهنگی، فکری، سیاسی و حتی نظامی میپرداخت. آن مرحوم جلیل القدر دو دوره نماینده مردم شریف اصفهان در مجلس شورای اسلامی بودند و چند سال وزیر آموزش و پرورش و مدت سه سال در شورای عالی دفاع در زمان جنگ حضور مؤثری داشتند. بهواقع ایشان در حمایت از رزمندگان بسیجی، سپاهی و ارتشی، تصمیم گیری برای عملیات هجومی از جمله در شکست حصر آبادان نقش بسیار فعالی داشت. استاد نه تنها در زندگی راه و رسم بزرگی داشت بلکه در شیوه مدیریتی نیز کادری بزرگ ساخت و تأثیر منحصر به فردی در مسائل امنیتی نظام داشت، به گونهای که هستههای مسلح نیروهای انقلابی را برای مبارزه آماده و آموزش میداد.
فضایل استاد سیداکبر پرورش
اگر بخواهیم فهرستی از کمالات و فضایل استاد سیداکبر پرورش را یادآوری کنیم بی اغراق واژگانی چون « سادگی» ، « ساده زیستی»، « دوری از تجمل» ، « فهم عمیق عرفانی» ، « طبع لطیف» ،« ذوق ادبی»و «شوخ طبعی» چون لشکری از واژگان در ذهن انسان رژه میروند.او شجاعانه از دهه چهل به عنوان سربازی فداکار برای نهضت اسلامی امام خمینی (ره) لباس رزم پوشید و بانطقی سحرانگیز انبوه شاگردانش را در مدرسه و دانشگاه ، خیابان و بازار بر سر سفره معارف الهی انقلاب و عشق به ولایت نشاند. او تا آخرین لحظات حیات افتخارآفرینش وفادار به انقلاب و ولایت بود.
7ویژگی برجسته استاد
استاد عزیز ما پرورش عزیز از پیشکسوتان انقلاب بود و هفت ویژگی در ایشان برجسته تر بود:1- تسلط بر ادبیات فارسی و عربی - استاد پرورش دوران قبل از انقلاب در اصفهان به تدریس ادبیات فارسی پرداخت. بسیاری از جوانهای آن وقت اصفهان در محضر درس این استاد الفبای ادبیات فارسی و عربی و انقلابی را آموختند و کمتر مسئول تراز اولی از اصفهان را می توان یافت که خود را مدیون زمزمه های محبت ، صفا و روحیه انقلابی این استاد کم نظیر نداند .محبت او آنچنان در دل شاگردان جای گرفته بود که هر جا که رفتند رابطه عاطفی خود را با استاد قطع نکردند و همه به دیده احترام به او می نگریستند درس و سخن او هم برخوردار از ادبیات غنی فارسی و عربی و طنز و همچنین آیات و روایات بود.2- فصاحت و بلاغت- استاد پرورش به غیر از آنکه سخنان و قلمش پر محتوا بود سخنانش از فصاحت و بلاغت و مکتوباتش از سلامت و جذابیت برخوردار بود و شنونده و خواننده را تا آخر با خود می کشید .3- جمع بین شریعت ، طریقت و حقیقت - استاد پرورش هم متشرع و هم اهل سلوک بود و او عاشق رویت جمال حقیقت بود. این سه را با هم جمع کرده بود .
از نظر روحی بیشترین انس را با شهید مطهری و علامه بزرگوار طباطبایی صاحب المیزان داشت . می توان وی را صدرایی دانست زیرا او اشراق، فلسفه و عرفان یعنی ( حکمت متعالیه ) را در خود تا سر حد تلاش وصف ناپذیری جمع کرده بود.4-صوت حسن- استاد پرورش صوت حسن داشت. در نظر بگیرید با این روح عمیق و لطیف صدایی زیبا و دلکشی هم جمع شود! لذا شنیدن صوت قرآن ، دعای کمیل ، اشعار مثنوی مولوی با لحن خاص و صوت ویژه پرورش شنیدنی بود و انسان را به پرواز در می آورد.5- اخلاق و مدیریت-استاد پرورش چون جامع نظر و عمل بود، فوق العاده متواضع و دارای روحیه عبودیت هم بود و در هر محفلی که در دهه اول انقلاب تشکیل می شد او را به عنوان مدیر جمع بر می گزیدند.او با معرفت، تجربه، دقت نظر و نوآوری هایی که داشت ، بهترین جمع بندی و نتیجه گیری را در جلسات می کرد . او توام با طنز و مهربانی قاطعیت خاصی در مدیریت اعمال می کرد .6- التزام به ولایت فقیه - استاد پرورش با تمام وجود به ولایت فقیه اعتقاد قلبی و التزام عملی داشت . استاد وقتی بعضی از دوستان در اطاعت از امام در شرایط پیچیده کم می آوردند ، گوشزد می کرد که امروز اطاعت از ولایت فقیه تمرینی برای اطاعت از امام زمان (عج) است .
او می گفت: اگر امروز نتوانی امر ولایت فقیه را بر هوای نفس خود ترجیح دهی معلوم نیست فردا هم که حضرت تشریف آوردند بتوانی این کار را انجام دهی .7- نوآوری در سخن و قلم - او سفارش می کرد برای نوشتن مقاله نباید از هبوط آدم (ع) شروع کنیم و آن قدر مقدمه بنویسیم که به اصل مطلب نرسیم.ضمنا القاء می کرد که وقتی می خواهی در موضوعی قلم بزنی ابتدا باید فکر خود را متمرکز کنی تا جرقه ای نو در ذهنت بزند و نوشته ات به روز، جدید و غیر تکراری باشد. استاد پرورش برای سخنرانی های جذاب و مقالات روانش واقعاً سرمایه گذاری می کرد و بدیهه می سرود و ادبیات غنی و زیبای فارسی را زنده می کرد. ضمنا بارها با استناد به قرآن می گفت؛ سخن و نوشته باید بیان للناس یعنی روان و عامه فهم باشد.
معلم معارف الهی و یک مفسر قرآن
استاد پرورش یک معلم معارف الهی و یک مفسر قرآن بود. اطلاعات وسیع او از معارف اسلامی مورد تایید علما و فقها و اهل معنا بود و آنان اهلیت او را در ورود و نشر معارف الهی تایید میکردند شهید مطهری در کتابهای خود از او به نیکی یاد میکند.آنان که توفیق حضور در پای درس اخلاق و معارف او را قبل و بعد از انقلاب پیدا کرده بودند امروز هر کدام در کشور منشاء خدمات بزرگی هستند .شوخ طبعی او مانع از آن بود که انسان کشف کند چقدر در شناخت اسلام و معارف الهی عمیق است. وی با تسلطی که بر قرآن و روایات داشت، در ابتدای هر جلسه مطالب و بیانات خود را مطرح میکرد. ، دفاع از کشور و حفظ ارزشهای ایرانی اسلامی همواره در دستور کار این استاد فرهیخته قرار داشت و اوهمیشه به دنبال روشنگری مردم و مبارزه با جهل ظلم و بیداد حرکت میکرد، و به تعبیر شهید مظلوم دکتر بهشتی، پرورش مرد جاذبه بینهایت و دافعه حداقلی بود. وی دارای شخصیتی صاحب نفس بود به این معنی که در سیر و سلوک عارفانه هم بسیار فعال بود و همه عمر خود را در راه خدمت به اسلام و مسلمین سپری کرد.آن بزرگوار که در همه مسئولیتهای سیاسی و اجتماعی خود هدفی جز رضایت خداوند و تلاش برای گسترش فرهنگ اسلامی در نظر نداشت، در دامان خود جوانانی مبارز، باتقوا و متدین را هم پرورش داد.
کاشف خطوط مختلف انحرافی
مرحوم استاد پرورش در کشف خط انحراف در انقلاب تیزبینی عجیبی داشت. او قبل از انقلاب هم با باند مهدی هاشمی زاویه داشت و پس از انقلاب هم همواره در این مورد روشنگری فرمود. آن شخصیت فرهیخته در مجلس خبرگان قانون اساسی و دورههای اول، سوم و چهارم مجلس شورای اسلامی با نقش آفرینی موثر خود در مقابل بسیاری از جریانهای انحرافی از خط امام(ره) و رهبری ایستاد و در هدایت نظام آموزشی کشور و انقلاب، مسیری مبتنی برفقه شیعه را دنبال کرد. ایشان در عین افتخار به شغل معلمی، از قاریان و مفسران نمونه قرآن بودند و سبک زندگی ایشان مبتنی بر مفاهیم ناب قرآنی بود. نقش مؤثر وی در زمان بنیصدر، افشاگریها، روشنگریها و حمایتهایی که همیشه بر اساس مبانی اعتقادی از ولایت فقیه در زمان مصادیق آن امام(ره) و رهبر معظم انقلاب داشت، از دیگر ویژگیهای پرورش است. وی حق بزرگی را بر گردن استان اصفهان برای حرکت در مسیر انقلاب اسلامی دارد چراکه پیش از انقلاب با توجه به اینکه افرادی بودند که در راه تحقق انقلاب بوده اما در نیمه راه بریدند و با خط اصیل انقلاب زاویه پیدا کردند اما پرورش از افراد نادری بود که همواره قطبنمای حرکتها و سخنرانیهایش بر سوی فرامین و دستورات ولایت فقیه بود.
پرورش یکی از عمارهای امام و رهبری بود و نقش وی در افشاء ماهیت جریان های سیاسی مخالف و زاویه دار با نظام کم نظیر بود و با اشرافی که به جریانها و مسائل سیاسی و تجربهای که قبل و بعد از انقلاب در جایگاههایی مثل شورای عالی دفاع، خبرگان قانون اساسی، مجلس شورای اسلامی و وزارت آموزش و پرورش به دست آورده بود، توان بالایی در جریان شناسی کشور داشت.از این رو میتوانست حرکتهای پشت پرده برخی از عناصر سیاسی را کاملا تشخیص و شیطنتهای آنها را افشاء کند.وی مدتی در جایگاه نایب رئیسی مجلس انجام وظیفه کرد و در آن مقطع توان بالای خود را در اداره مجلس نشان داد. ضمن اینکه مرحوم پرورش تلاش زیادی را برای عزل بنی صدر در مجلس انجام داد و توانست نمایندگان آن دوره مجلس را برای عزل بنی صدر قانع کند و در نهایت تلاشهای او و نمایندگان دیگر منجر به عزل ابولحسن بنی صدر شد. پرورش در دوران وزارت خود مرارتهای زیادی را تحمل کرد، در آن دوران دو جریان موسوم به چپ و راست در وزارت آموزش و پرورش و دولت وجود داشت.
این جریان در طول این مدت نه تنها با پرورش همکاری نکرد بلکه مدام کارشکنی و کشمکش ایجاد میکردند و این موضوع اجازه نداد استاد پرورش آنگونه که شایسته بود از تواناییهای خود در امر آموزش و پرورش استفاده کند. ایشان هستههای مسلح نیروهای انقلابی را برای مبارزه آماده و آموزش میداد.وی یک سپاه بر اساس تقوا و شجاعت در استان اصفهان شکل داد که روش تربیتی او الگویی برای سایر استانهای کشور شد.سپاه در شمال، جنوب و سیستان و بلوچستان با الگوگیری از روش استاد پرورش و شورایی که او در اصفهان تشکیل داده بود، شکل گرفت. پرورش سپاه قدرتمند را برای دفاع مسلحانه با قدرت در زمان جنگ تشکیل داد و این مهم با تربیت نیروهای انقلابی صورت گرفت.در آغاز جنگ بیش از سه سال از طرف مجلس نماینده شورایعالی دفاع بود که در آن زمان با اقتدار و صلابت از سپاه و بسیج دفاع کرده و با دریافتهای منطقی رهنمودهای فرمانده کل قوا را عملیاتی میکرد.رحیم صفوی به خاطرهای از استاد پرورش اشاره کرد و گفت: در اوایل سال 60 در زمانی که شورایعالی دفاع تشکیل شد استاد پرورش با محمد منتظری و من در مورد شکست حصر آبادان مشورت میکردیم که رئیس جمهور وقت بنی صدر با این مسئله مخالفت کرد و تنها دو نفر با این پیشنهاد حصر آبادان موافق بودند که یکی رهبر انقلاب و دیگری استاد پرورش بودند، به نحوی که روشنگریهای ایشان موجب تصویب شکست حصر آبادان شد.
ناطق نوری می گوید: آقای پرورش در مجلس خیلی نقش داشت. در قصه رأی به عدم کفایت سیاسی بنی صدر فعال بود. خب جریانی که بیشتر از همه بنی صدر را افشا کرد حزب جمهوری اسلامی بود و استاد پرورش عضو فعال شورای مرکزی حزب بود. در دولت مهندس موسوی ما با هم همکار بودیم. ایشان وزیر آموزش و پرورش و من وزیر کشور بودم. در دولت ما دو دسته شده بودیم. دو گروه بودیم.ما قائل بودیم کارها نباید دولتی باشد. اما مهندس موسوی و عمده وزرا کار را به سمت دولتی شدن میکشاندند. چیزی که موضوع اصل 44 قانون اساسی داشت. آن موقع ما دنبال این بودیم. حتی جمع شدیم نامهای نوشتیم به امام (ره) که خط آقای پرورش است. انشاء هم انشاء آقای پرورش است.آقای پرورش مخالف این بود که کارها دولتی باشد و دولت باید برنامهریز و حمایتگر خوبی باشد.
تاکید برانحرافات فتنه 88
استاد پرورش درباره فتنه 88 می گوید: همان زمانی که در کابینه آقای موسوی بودیم میدیدیم که ایشان روحیهای دارد که تحت تاثیر تبلیغات است. من همان زمان خودم به این برداشت رسیده بودم. البته ممکن است که یافته من اشتباه باشد، اما چیزی که فهمیده بودم این بود که آقای موسوی چنین روحیهای داشت، لذا تبلیغات هم رویش اثر میگذاشت و مطالبی که افراد به او میگفتند، راحت از بعضیها میپذیرفت. آقای موسوی تبلیغاتی بود ... موسوی ارادتی به امام داشت منتهی ارادتی که ممکن بود گاهی هم آن را قطع بکند. مثل همان روزهایی که این ارادت را قطع کرد و مثلا استعفا داد. آنجا هم مشخص شد که ارادتش به امام یک ارادت خیلی متصل نیست، ارادت منفصل است. یعنی تا وقتی که امام حامی وی بود ؛ طبیعی بود که تبعیت میکرد اما وقتی هم که امام مثلاً یک مطلبی را به او گفتند "که به چه مناسبت استعفا دادی؟ من مقابله میکنم" ارادت منفصلش بروز کرد. پس این ارادت متصل نبود. به هر جهت پس از انتخابات، کم کم آقای موسوی با توجه به این روحیاتی که ما از او سراغ داشتیم به این مسیر اشتباه فعلی کشیده شد. لذا میبینید با ملیون مینشیند؛ با افراد مساله دار دیگر هم مینشیند. وی درباره آغاز انحراف موسوی در دولت می گوید: در آن زمان دو دیدگاه در دولت وجود داشت. که ما در این باره نامهای خدمت حضرت امام(ره) نوشتیم و هفت نفر از وزرا هم امضا کردند.
تفکر اقتصادی این عده این بود که نظام جمهوری اسلامی میخواهد دولت را مردمی کند. اما در مقابل یک گروهی در دولت میگفتند که ما معتقدیم مردم باید دولتی شوند که شخصیتهای شاخصشان میرحسین موسوی و بهزاد نبوی بودند. این مجموعه میگفتند که مردم باید دولتی بشوند و بیایند به سمت دولت. آنها کوپنیزم را تبلیغ میکردند. اعضای مخالف کابینه در مقابل میگفتند نه دولت باید مردمی بشود و لذا هفت نفر نامهای با همین مضمون انتقادی خدمت امام ارسال کردند... ما میگفتیم که دیدگاه ما در مسائل اقتصادی این است که باید دولت مردمی شود ولی دیدگاه آنها در مسائل اقتصادی این بود که مردم باید دولتی بشوند. لذا نامه نوشتیم خدمت حضرت امام و تقاضا هم کردیم که اگر شما میدانید که این اختلاف نظر ممکن است به مخاصمه و درگیری بیشتر بکشد ما آماده ایم که کنار برویم... موسوی بیست سال بود که در کار اجرایی وارد نشده بود، خوب این بالاترین دلیل است که در انتخابات مردم شناخت همه جانبهای از او را نداشته باشند. موسوی با احمدی نژاد فرق میکرد که به همه کشور چند بار رفته و هر کجا هم که میرفت دور و برش شلوغ میشد.
موسوی این طور نبود و همین یکی از عوامل عمده این بود که رأیش کم شد. بالاخره آقای احمدینژاد رئیس دولت بود. من عامل اصلی را در همین میبینم. هرچند در همین دوره انتخابات هم کاملاً روشن بود که یک تعدادی که قبلا با احمدی نژاد بودند از او فاصله گرفتهاند. البته در این دوره کسانی هم آمدند به او رای دادند که حتی در دور دوم انتخابات سال 84 هم به او رای نداده بودند. در واقع شما در این انتخابات یک اقبال به آقای احمدی نژاد داشتید. اصلا برای موسوی مناسب نبود که بیاید در انتخابات شرکت کند. اگر به عنوان یک برادر از من میپرسید من میگفتم که تو در توده مردم پایگاه نداری. بین همانهایی که تعداد رأیشان بالا است، یعنی همان مردم عادی کارگر و کشاورز. شما رأی اینها را نداری، رأی یک مشت افراد ترگل و ورگل را داری که آن هم کفایت نمیکند. به موسوی میگفتم که شما بی خود آمدی. مثل بیست سالی که بروز و ظهوری نداشتی همین طور ادامه میدادی. شاید خودش هم الان به این نتیجه رسیده باشد که کاش دنباله همان بیست سال را ادامه میدادم.
ماجرای کدورت پرورش با هاشمی رفسنجانی
پرورش می گوید: بنده یکبار خودم دیدم که روزی رئیسجمهوری وقت(آقا)وارد مجلس شد و تعداد کمی از نمایندهها به احترام ایشان بلند شدند، آقای هاشمی رفسنجانی رئیس مجلس هم که رئیس جلسه بود احترام نگذاشت، این برخوردها تقریباً آغاز فتنه است، همین رفتار باعث شد حتی من مدتی با آقای هاشمی کدورت داشته باشم. اما بالاخره بعد از مدتی به مناسبتی که ایشان به اصفهان آمد با ایشان صحبت کردم. آقای هاشمی بعد از صحبتهای آن روز به من گفت:«من میخواهم حالا به تو حرف دیگری بزنم. وقتی آقای خامنهای در خبرگان رهبر شدند، من گفتم رهبری کار سختی است. بالاخره رهبر قبلی امام بوده. پس ما باید کمک کنیم. اما بعد دیدم که آقای خامنهای آمد از من هم جلو زد و خیلی تحلیل هایش عمیقتر شد. من خودم را بالاتر از ایشان میدیدم اما بعد دیدم که این آقای خامنهای قبلی نیست. آقای هاشمی میگفت که به خودم گفتم آقای شیخ اکبر آن کسی که رهبری را به کسی میدهد ابزارش را هم در اختیارش میگذارد. رهبری را خدا به آقای خامنهای داده، ابزارش را هم در اختیارش قرار داد، الان هم میگویم که برای رهبری جهان اسلام ما "انسب و اصلح" از آقای خامنهای نداریم. اینها را آقای هاشمی گفت.»آقای هاشمی در این حرف جدی بود. چون شبیه همین حرف را یک روز دیگر هم که آقای ناطق همین جا دیدن ما آمد از قول آقای هاشمی گفت.
آقای ناطق تعریف کرد که چند وقت پیش دیدم آقای هاشمی یک سری قرص از توی جیبش در آورد آب هم خواست و خورد. گفتم که شما که اهل قرص خوردن نیستی. میدانید که بنیه هاشمی خیلی قوی است با اینکه 7 سال از آقا سنش بالاتر است تا حالا عینک نزده است و گوشش هیچ گونه مشکلی ندارد. آقای ناطق میگفت من پرسیدم که آقای هاشمی شما قرص میخورید؟ گفت بله، گفتم شما که اهل قرص نبودید؟ گفت دچار سرگیجه میشوم. گاهی وقتها هم که از خواب بلند میشوم، زمین میخورم. رفتم دکتر این قرصها را تجویز کرد. آقای هاشمی به آقای ناطق گفته بود که من هر وقت که از خواب بیدار میشوم یاد این نکته میافتم که اگر یک وقت خدای ناکرده آقای خامنهای را از دست بدهیم، میبینم که هیچ کس نیست و همین فکر است که من را زمین میزند و قرصها را هم برای همین است که میخورم. آقای هاشمی میگفت که به زنم و به بچه هایم هم صریح گفته ام که خانم و آقایان! من روی دو تا چیز با کسی معامله نمیکنم. یکی روی جمهوری اسلامی و یکی هم در مورد آقای خامنه ای. سر این دوتا معامله نمیکنم و محکم پایش میایستم.
تبعیت از امام و رهبری
شخصیت برجسته و معززی که تمام عمر با برکت خویش را در خدمت به انقلاب، نظام و مردم و همچنین تبعیت از امام (ره) و مقام معظم رهبری(مدظله العالی) سپری نمود و در این مسیر از هیچ کوششی فروگذار نکرد تا زمینه ساز رشد و تعالی کشور گردد. استاد پرورش از ابتدای مبارزه تا آخرین لحظه نیز از مدافعان حریم ولایت و رهبری بود به طوری که در جریان فتنه 88 با سخنرانی و گفتگوهای تبیینی خود نقش موثری در مهار فتنه داشت. در جاهایی که لازم بود برای دفاع از ولایت حضور پیدا کند، حضور پیدا میکرد و به هیچ وجه خود را پیرامون محاسبه در میزان هزینهای که در این دفاع مترتب بود، مشغول نمیکرد و برای اینکه هر هزینهای را متقبل شود، دفاع از ولایت را به عمل میآورد و این موضوع هم در دوره حضرت امام و هم در دوره رهبری مقام معظم رهبری از سوی او اعمال میشد، از این رو پرورش براساس اعتقاد راسخ به ولایت فقیه امتحانهای موفقی را گذراند. امام راحل علاقه وافری به ایشان داشتند.
امام آیت الله خامنه ای را برای رهبری جامعه آماده کرده بود
استاد پرورش می گوید: به نظر من حضرت امام داشت آیت الله خامنه ای را برای رهبری جامعه آماده میکرد و میساخت. این ساختن در تمام احوالات هم بود. بگذارید یک خاطرهای در این مورد بگویم که از خود مقام معظم رهبری شنیدهام. ایشان میگفتند در اواخر جنگ به ما اطلاع قطعی دادند که ناوگان دریایی آمریکا در حال حرکت به سمت خلیج فارس است. این خبر خیلی مهمی بود، من هم به آقای هاشمی و به چند تای دیگر گفتم و به این نتیجه رسیدیم که باید برویم به امام اطلاع بدهیم. به احمد آقا تلفن کردیم و 5-6 نفری رفتیم خدمت امام. در آن جلسه آقای هاشمی، آقای موسوی اردبیلی، من و چند تا از فرماندهان نظامی حاضر بودیم. امام فرمودند چه شده که دیر وقت آمدید؟ گفتیم ما آمدیم یک خبری را خدمتتان عرض کنیم. گفتیم که آقا ما اطلاعاتی که داریم نشان میدهد ناوگان دریایی آمریکا دارد به سمت خلیج فارس میآید. آمدیم ببینیم که نظر شما چی است؟ امام فرمودند که این ناوگان چقدر به ما نزدیک است؟ گفتیم مثلا حدود 500 کیلومتر فاصله دارد.
بعد امام گفتند که این ناوگان دریایی را رصد کنید همین که نزدیک شد دو تا موشک به آن شلیک کنید. با موشکهایی که دارید بزنیدش. نظامیهای جلسه گفتند که بله آقا ما میتوانیم بزنیم، اما این ناو آمریکا است و مساله خیلی حساس است. اما امام فرمودند دو تا موشک پشت سر هم شلیک کنید.خلاصه هرچی در آن جلسه گفته شد، امام گفتند که دو تا موشک شلیک کنید. خود ماها یک مقدار تعجب کردیم و برایمان باورکردنی نبود. دائم در جلسه من و آقای هاشمی به هم نگاه کردیم. امام دیدند که مثل این که جلسه برای شلیک موشک مجاب نشد. فرمودندکه نظر من همان است اما شور کنید، به هر نتیجهای که رسیدید من هم قبول دارم. البته نظر من همان است که گفتم، اما اگر به نظر دیگری رسیدید همان را انجام بدهید. موقعی که داشتیم از محضر امام خارج میشدیم، امام گفتند که آقای خامنهای شما بمانید، من برگشتم. امام فرمودند من هنوزم نظرم همان شلیک دو موشک است. این را بدانید که هر وقت بخواهید با آمریکا و انگلیس مسامحه کنید، فشارشان را بیشتر میکنند. بهترین کار با آمریکا این است که با شجاعت و شهامت با آن برخورد کنید. شما بعد از من یادتان باشد که با آمریکا نباید مسامحه کرد. باید با آن برخورد محکم کرد و نترسید که هیچ غلطی نمیتواند بکند. امام اینها را به من گفتند و ما آمدیم بیرون.
جمع شدن فتنه بخاطر توسل رهبری به امام زمان بود
استاد مرحوم می گوید: دیدگاه من این است که جمع شدن این فتنه بیشتر از همه عنایت امام زمان(عج) بود. به حضرت آقا هم گفتم که من معتقدم که فتنه قبل از نماز جمعه شما بیداد کرد. صحبتهای شما هم خیلی خوب بود، ما حرفهای شما را شنیدیم و احترام هم قائل هستیم، اما صحبتهای پایانی شما با حضرت صاحب الزمان(عج)، این چهار پنج دقیقه گل حرفهای شما بود. این چهار پنج دقیقه آخر که شما برای امام زمان اشک ریختید، فتنه را خاموش کرد. آقا هم حرف بنده را تایید کردند و گفتند که بله این اعتقاد درستی است. لذا من معتقدم که تمام مشکلات و فتنههای جمهوری اسلامی با عنایت خدای متعال برطرف شده است. خود امام هم در سلوکشان این ادب را داشتند که مثلا در قضیه آزادی خرمشهر فرمودند که خرمشهر را خدا آزاد کرد.
استاد مسلم تعلیم و تربیت اسلامی و استاد هدایت جوانان
پرورش فعالیت بهمعنای واقعی، اعتقادی همراه با بنمایه کافی دینی و مطالعاتی داشت و شاگردان زیادی را در راه انقلاب تربیت کرد.بی تردید خلوص نیت، تواضع، تعهد، تحمل سختی ها و مشکلات دوران مبارزه و پس از آن و فعالیت های گسترده ایشان در تعلیم و تربیت نسل آینده کشور یادگار ماندگاری است که آرزومندان عزت و استقلال نظام می توانند از آن بهره برده و یاد آن مرحوم مغفور در اذهان مردم بزرگوار این مرز و بوم به نیکی باقی خواهد ماند . او در روزگاران تصدی وزارت آموزش و پرورش منشاء خدمات بزرگی بود. نبی حبیبی می گوید: سال 61 که من استاندار خراسان بودم وی بهعنوان وزیر آموزش و پرورش در همایش مدیران کل آموزش و پرورش کشور که در مشهد برگزار شده بود شرکت کرد. در مقطعی از همایش بنده هم شرکت داشتم. وی بدون مقدمه و بدون ارتباط با موضوعات قبلی یک نفر از مدیران کل استانها را با اسم بلند خطاب کرد و به او گفت: «آقای فلانی، من بابت مذاکره تلفنی که چند روز پیش با شما داشتم در حضور جمع عذرخواهی میکنم».در صورتی که پیرامون این مذاکره تلفنی فقط مرحوم پرورش و شخص مخاطب خبر داشتند، اما شخص مرحوم پرورش در این باره توضیح داد: چند روز پیش گزارشی راجع به عملکرد این آقا شنیدم، بدون اینکه بررسی و با خود او صحبت کنم، وی را مورد عتاب و خطاب قرار دادم.
بعد متوجه شدم اصل موضوع اشتباه بود و گزارش رسیده به من درست نبود. بهخاطر اینکه خود را تنبیه کنم به این نتیجه رسیدم که باید در این جلسه عذرخواهی رسمی کنم تا یادم باشد بررسی نشده کسی را متهم نکنم."از این رو به این نتیجه رسیدم که در جمع باید اشتباه خود را اعتراف و خود را تنبیه کنم". وی جوانان را با عشق و علاقه به دور خود جمع میکرد و اشعار و قصص را به گونهای تعریف میکرد که همگان مشتاق نوشتن آن بودند. پرورش همواره در دوران قبل از انقلاب اسلامی در حال روشنگری و هدایت جوانان بود. بسیاری از جوانان و نوجوانان نسل اول و دوم انقلاب از کلاسهای درس نهج البلاغه و تفسیر قرآن او بهرهها بردند. استاد پرورش نسلی را پرورش داد که در شکلگیری انقلاب نقش موثری داشت و تلاش وی در آگاهیبخشی دینی سیاسی به جوانان اصفهانی و ایران زمین انکار ناشدنی و ماندگار خواهد بود. آیتالله نجفی با بیان اینکه با مرحوم پرورش وارد مجلس دور نخست شدیم، گفت: در دور نخست، همکاری فراوانی با همدیگر داشتیم چراکه همفکر و همخط بودیم.سخنرانیها حرفها و موعظههای ایشان بسیار تأثیرگذار بود و تا این اواخر که کسالتشان شدید نشده بود، ایشان مشغول بودند.
وی با اشاره به خاطراتی که با مرحوم پرورش داشت، افزود: جوانانی که می خواستند جبهه بروند مرحوم پرورش آنها را تشویق میکرد و حرف ایشان نفوذ بسیاری در آنان داشت. بنده فقط اشاره میکنم به اینکه پرورش ها در دین، تقوا، علم، حلم، شجاعت، امانت، انقلابی و ولایی بودن به عدد انگشتان دست میرسند و این را بدون اغراق میگویم. در 7 تیر وقتی به درجه 69 درصدی جانبازی نائل شدم وی بسیار مواظب بنده بود و تفقد و دلجویی میکردند، مرحوم پرورش میخواستند من یکی از دستاندرکاران امور کشور باشم اما بعد از حادثه 7تیر دیگر توان آن را نداشتنم. مرحوم پرورش هم معلم خوبی بود، هم شخصیت تلاشگری داشته و در حقیقت پرورش چند بعدی بود.خدمات پرورش در حوزه آموزش و پرورش و در همیاری با انقلاب همیشه به عنوان یادگار نه در دل مردم هنر پرور اصفهان بلکه در دل مردم ایران به جای میماند.یکی از خدمات بارز آن مرحوم به نظام اسلامی، حضور در سنگر مدیریت وزارت آموزش و پرورش و تلاش برای ارتقای سطح فرهنگ و علم در کشور بود.
پرورش را میتوان ترکیبی از علم و تعهد نامید، سرشت ایشان یک سرشت علمی است و در کنار آن وی همیشه به فکر انجام وظیفه بوده است و به عبارتی میتوان این استاد را نمونهای از مؤمن با بصیرت دانست که با چشمی باز به حوادث روزگار نگریسته و با آگاهی حرکت میکند.ایشان با صبر، حوصله، مدارا و محبت جوانان بسیاری را تربیت کردند که بعدها منشأ خدمت در جمهوری اسلامی ایران شدند و بسیاری از شخصیتهای سیاسی و فرهنگی امروز کشور از آن جمله هستند. سالک نماینده مردم اصفهان در مجلس شورای اسلامی خاطرنشان کرد: من خاطرات فراوانی از مرحوم پرورش دارم و بیش از 10 سال در یک خانه با هم زندگی میکردیم. وی مملو از تدین، اخلاص، صدق و صفا بود. در این 2 سال هیچگاه ندیدم که اذان صبح وی ترک شده باشد. مرحوم پرورش عارف، عابد و بنده مخلص خدا بود، عرفان او عرفانی بود که از مکتب اهل بیت آموخته بود و این عرفان، عرفان انزوا و گوشهنشینی نبود بلکه او شاگرد مکتب امام خمینی (ره) و شاگرد کتاب 40 حدیث امام (ره) بود و با نفسش جنگید و دوران جهاد اکبر را طی کرد و در تمام صحنههای انقلاب حضوری فعال داشت.
نام نیک از خود برجا گذاشت
این مرد بزرگ، عمر پربار خود را در مسیر دفاع از آرمانهای امام و انقلاب صرف نمود و همواره با تلاش در حفظ و صیانت از ارزشهای نظام در خدمت اسلام و ارزشهای متعالی دین بود و خدمات فراوانی به انقلاب و نظام جمهوری اسلامی داشت و نامی نیک از خود به جای گذاشت.
مسئولیت های سنگین پس از انقلاب
علیاکبر پرورش با تمام توان خود در راه مبارزه با رژیم پهلوی گام برداشت و در مسئولیتهایی هم که پس از پیروزی انقلاب اسلامی بهعهده وی گذاشته شد، بسیار پرکار و پرتلاش بود.استاد پرورش عضو سابق شورای عالی دفاع، نماینده مجلس شورای اسلامی در دوره های اول، سوم و چهارم، نائب رئیس اول مجلس شورای اسلامی در دوره اول و نائب رئیس دوم مجلس شورای اسلامی در دوره چهارم از سوابق کاری او بود.پرورش در سال 1361 به عنوان وزیر آموزش و پرورش از مجلس رای اعتماد گرفت و در دولتهای حجت الاسلام والمسلمین شهید محمد جواد باهنر، دولت موقت آیتالله محمدرضا مهدوی کنی، وزیر آموزش و پرورش بود.محوریت در مبارزات قبل از انقلاب اسلامی ایران در اصفهان همراه با سپهبد شهید صیاد شیرازی و حجت الاسلام احمد سالک رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس نهم منجر به دستگیری وی شد.از دیگر سوابق سیاسی پرورش می توان به عضویت در شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی، نامزدی انتخابات ریاست جمهوری(نامزد احتیاطی حزب جمهوری اسلامی) در دو دوره ، قائم مقام دبیرکلی حزب موتلفه اسلامی از سال 1372 تا سال 1380 و عضویت در شورای مرکزی موتلفه اسلامی از سال 1372 تاکنون اشاره کرد.آن مرحوم که در دوران بنیصدر عضو فعال شورای عالی دفاع بود، با مواضع نادرست بنیصدر مقابله میکرد و شخصیتی آزادیخواه بود.
زندگی سیاسی و مبارزاتی آن سخنور برجسته با آغاز نهضت امام خمینی(ره) در پانزدهم خرداد سال 1342 شکل گرفت.مرحوم پرورش بعد از انقلاب اسلامی در قوه مقننه، قوه مجریه و شورای عالی دفاع مسئولیتهای بالایی را بهعهده گرفته بود، مطالعه مختصری از این سوابق نشان میدهد با ارتحال مرحوم پرورش یک ضایعه بسیار سنگین به انقلاب وارد شده است. سه دوره نمایندگی در مجلس شورای اسلامی نشان داد او معتمد مردم است و کارنامه روشن او در این سه دوره میتواند درسآموز خیلی از افرادی باشد که اکنون بر کرسی نمایندگی مجلس تکیه زدهاند و دغدغه انجام وظایف اسلامی و انقلابی را دارند. در مورد ویژگیهای شخصیتی این مرد بزرگ همین بس که وی در سن 35 سالگی از سوی مردم به عنوان نماینده خبرگان انتخاب شد. آیتالله شیخ قدرتالله نجفی می گوید: از قدیم الایام با مرحوم پرورش دوستی و آشنایی داشتم و حدود 6 ماه قبل از تشکیل مجلس اول این دوستی شدت پیدا کرد. جمعی بودیم خدمت ایشان و رهبر معطم انقلاب در دفتر حزب جمهوری اسلامی جمع میشدیم و برای تشکیل مجلس دور نخست برنامهریزی میکردیم، در طول این مدت، مرحوم پرورش همکاری فراوانی داشت. استاد پرورش در این باره تمام هم و غمشان را گذاشته بودند روی اینکه مجلس چگونه تشکیل شود.
شهید مطهری از او با عنوان استاد یاد می کرد
مرحوم پرورش شخصیتی است که شهید والا مقام آیتالله مطهری از ایشان به عنوان استاد یاد کرده است، این شخصیت فرهیخته از سردمداران نظام آموزشی کشور بود که معلم و استاد بودن را همواره در طول زندگی خود حفظ کرد، کلاسهای تفسیر قرآن او برای همه اقشار بالاخص معلمان، چشمه جوشانی از معنویت بود که به جامعه فرهنگی کشور سرازیر میشد. استاد شهید مطهری هم از تقوای مرحوم پرورش بهعنوان خودنگهداری یاد کرده، که مورد ستایش بسیاری از علما و فرهیختگان قرار گرفته است.مرحوم پرورش مفسر بزرگ قرآن کریم و نهجالبلاغه بود و شهید مطهری وی را فردی خوشفکر در عرصه تربیت جوانان معرفی میکرد. ایشان حافظ کل قرآن کریم و نهج البلاغه بودند و در منش رفتاری و بینش اعتقادی خود مسیری سراسر نور و برکت را در پیش گرفتند. ایشان با علمای بزرگ ارتباط داشت مثل مطهری، جعفری و خودش هم اهل تحقیق بود. اصلاً مفسیر قرآن و نهجالبلاغه بود. پس خودش سلایقی داشت اما تعامل خوبی با جوانانی که چنین گرایشی داشتند برقرار کرده بود.
سادگی و ساده زیستی
سادگی و ساده زیستی، پیوند عمیق با آموزه های دینی دوری از تجملگرائی، آشنایی با عرفان و معانی اسلامی، بینش عمیق و آگاهی از مسایل روز، طبع لطیف و ذوق ادبی از شاخصه های استاد پرورش بود.از جمله مهمترین خصوصیات بارز اخلاقی وی سادگی و ساده زیستی، دوری از تجمل گرایی، آشنایی با شعر عرفانی، حقایق و معانی اسلامی، طبع لطیف، ذوق ادبی و شوخ طبعی وی بود.فرمانده (نزاجا) نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران نامه تهدیدآمیزی در زمان وزارت ایشان به وی نوشت که رعایت شئون وزارت را نکرده بود و استاد پرورش نیز به جای هر توضیحی بالای نامه نوشت نزاجا بزن جا.
دریغا که این انسان شریف و کم نظیر و این استاد و معلم ادبیات ، عرفان ، اسلام و انقلاب، اخلاص، تواضع ، صبر و استقامت را از دست دادیم و نظام تعلیم و تربیت ما کمتر انسانهایی مثل او را تحویل جامعه می دهد.
انتهای پیام/