ایران و سوریه هر دو در یکسو در برابر غرب
خبرگزاری تسنیم: فیلسوف و استاد دانشگاه مینهسوتای آمریکا میگوید: واشنگتن مدتهاست برای خاورمیانه نقشهای دارد که ایران و سوریه بهروشنی بخشهای مهمی از آن هستند.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، جیمز هنری فتزر، فیلسوف آمریکایی و استاد دانشگاه مینهسوتا در مصاحبه اختصاصی با تسنیم تأکید کرد که واشنگتن مدتهاست برای خاورمیانه نقشهای دارد که ایران و سوریه بهروشنی بخشهای مهمی از آن هستند.
فتزر میگوید: با مطالعه اجمالی تاریخ چند دهه اخیر میتوان برنامه غرب علیه ایران و سوریه را تشخیص داد و ارتباط فیمابین را کشف کرد.
تسنیم: بهنظر شما توجه غرب بر ایران و سوریه بهچهدلیل است؟ آیا میتوان آنها را بخشی از یک برنامه گسترده دانست؟
فتزر: البته که همین طور است و ذهن هر محقق بیطرفی بهطور خودکار به اینسو میرود. با از میان رفتن کمونیسم شوروی در سال 91 آمریکا باید در پی دشمن دیگری برای خود میگشت تا مشکلات سیاست جهانی خود را ضمن ارجاع به عملکرد آنها برخی را توجیه کند، برخی را مسکوت بگذارد و برخی را مخفی کند. از سوی دیگر اعضای حزب نومحافظه کار که اغلب ملیت دوگانه آمریکایی اسراییلی دارند همیشه میگویند آمریکا باید بکوشد با حضور قوی نظامی در منطقه حساس خاورمیانه فشارهای نظامی اقتصادی باقیمانده از دوران جنگ سرد را برای خود از بین ببرد. دولت آمریکا معتقد بود باید دوباره اتفاقی شبیه خلیج مروارید بیفتد تا مردم این کشور قدر نظام متبوعشان را که یگانه حاکم دنیاست بدانند. این رخداد باید یک رخداد هراسآور و بهیادماندنی میبود تا چنین اثری بگذارد.*
از سوی دیگر موساد مشتاق بود با حمایت آمریکا بتواند تسلط اعراب بر خاورمیانه را نفی کند تا بتواند راهی برای مدیریت منطقهای خودش باز کند. خرابکاری یازده سپتامبر تیری بود که میتوانستند با آن هر دو نشان را بزنند. مدتها پیش از آن ارتشبد وسلی کلارک وقتی از خدمت در پست فرماندهی ارشد ناتو به آمریکا بازگشت با برنامهای در همین راستا مواجه شد. همکارانش به او اطلاع دادند: تصمیم گرفتهایم طی برنامهای ظرف پنج سال آینده اوضاع هفت کشور را دگرگون کنیم، دو مورد نخست این هفت کشور عراق و لیبی و دو مورد آخر آن ایران و سوریه بود.
ناگفته پیداست که اگر در آن دوران کسی حتی در سطوح بالای مدیریت نظامی سیاسی از این عده افراد میپرسید چرا میخواهند چنین وضعی را میان کشورهای دنیا به وجود بیاورند پاسخی از آنها نمیگرفت ولی برای ما روشن است که بعد از پایان جنگ دوم بین الملل، دولتهای آمریکا و شوروی بهعنوان قدرتهای تازه جهانی سیاستهایی ضد اندیشه استعماری در پیش میگرفتند چون استعمار روشی بود که فرانسه، انگلیس و غیره را به قدرت رسانده بود و آنها دیگر اثرگذاری جهانی نداشتند و استعمار جدید باید شعارهای خودش را میساخت. دولت آمریکا برای دستیابی به این هدف همیشه ادعا میکرد به مللی که به آمریکا حمله نکنند حمله نخواهد کرد ولی چون باید زمینههای سلطه اسراییل بر منطقه خاورمیانه موسوم به طرح از نیل تا فرات را پیاده میکرد چارهای جز مواجهه نظامی با دول منطقه نداشت و امروز هم ندارد.
هیاهوی رسانهای حول خرابکاری یازده سپتامبر بهترین بهانه و جریاناتی که امروز در منطقه شاهدیم نتیجه عملی و مقصود واقعی این بهانهجوییها است. این هم روش مخصوص آمریکاییها است که دشمنی را ایجاد میکنند، بهنام مقابله با شر دشمنی که خودشان ساختهاند گروهی را شکل میدهند و از آنها حمایت میکنند و در عین حال آنها را سرکوب هم میکنند تا در مواقع لزوم بتوانند قطع حمایتشان از آنها را در نظر رعایای خودشان توجیه کنند. هرکس جای شهروندان آن کشور باشد طبعاً از خود خواهد پرسید مگر نه این که صدام با همان سلاحهایی با آمریکا جنگید که در زمان جنگ با ایران از ابرقدرت غرب و همدستانش گرفته بود؟ بررسی دقیق عملکرد این گروههای دستنشانده نشان میدهد غرب مدتهاست میکوشد با انواع روشهای دیپلماتیک رخدادهای منطقه را با خواستههای خود همسو کند و هر صدای مخالفی را خاموش میکند. ولی طبعاً مردم منطقه و جهان شاید تا زمانی ندانند و نتوانند ولی پس از مدتی اوضاع عوض میشود.
تسنیم: امروز چه بر سر آن طرح آمده است و شما چهمیزان غرب را در مسیر اجرای این برنامه موفق میدانید؟
فتزر: برای پاسخ دادن به این سؤال باید دانست استفاده از سلاح گازی در برنامه دولت اسد نبوده است چون برای او روشن بود که به این ترتیب نمیتوان جلوی مخالفین را گرفت، خصوصاً در حالی که بازرسان سازمان ملل در راه سوریه بودند روشن است که بشار چنین خبطی نمیکرد. میدانیم کسانی در خاک سوریه مایلند دولت اسد را بیآبرو و ضعیف جلوه بدهند و گزارشاتی که دولت روسیه ارائه داده است نشان میدهد دولت عربستان سلاح شیمیایی خریداری کرده و به دست مبارزین ضددولتی سوریه سپرده است. وقتی دولت آمریکا اعلام کرد دولت بشار میتواند جلوی حمله را بگیرد روسیه با تمام توان به پیش تاخت تا با سریعترین روش ممکن ضمن همکاری با دولت اسد فکری برای این سلاحها بکند. شاید اگر این اتفاق نمیافتاد آمریکا با نقض منشور سازمان ملل به سوریه حمله میکرد در حالی که سوریه هیچوقت تهدید مستقیمی را متوجه وی نکرده است.
تسنیم: نظر به این رخدادها چرا غرب بهطور روزافزون به ایران توجه نشان میدهد و نقش مذاکرات اخیر ژنو را در این میان چگونه میبینید؟
فتزر: در سال 2007 در خلال گزارشات آژانس و توافق جمعی یازده عضو آژانس هستهای جهان، اثبات شد که ایران بهسوی تولید بمب اتمی پیش نمیرود. با این حال چندین دور مذاکراتی که اخیراً در ژنو شاهد بودیم به این دلیل صورت گرفت که به اهداف سازمان ملل در مسیر پیداکردن راهحلهای دیپلماتیک برای مشکلات جهان احترام گزارده شود. این مهلت ششماهه بهترین موقعیت برای رایزنی و گفتوگو بین دو طرف است و من مطمئنم پس از سپری شدن این مدت راهحلی نهایی این مشکل را برای همیشه حل میکند. چرا که ایران در تمام این مدت نشان داده است مادام که دولتی یا گروهی بر منافع ملی و تمامیت سرزمینیاش دست نگذارد، که نقطه حساس هر دولت مردمی و حکومت بومی است، با کسی سر دشمنی ندارد و با حل شدن مشکلاتی که منافع مشروعش را تهدید میکرده است حاضر است با همسایههایش و بلکه حتی ملل ستمدیده و آزاده سراسر دنیا ارتباط دوستانهای برقرار کند. اینها مسائلی است که میتوان در روح فرهنگ ایرانیان دانست.
دیوار بلند بیاعتمادی که در تمام این مدت بین ایران و آمریکا بود از سر تفاخر غرب و کوچک دیدن دول متکی به نفس و غیراستعماری شکل گرفته است. غرب بارها نشان داده است کسی را جدی نمیگیرد مگر اینکه وی را مجبور کنند و دولتی مثل دولت ایران تلاش و هزینهای را که بابت برنامه هستهای خود کرده است نمیتواند با یک غمزه آمریکا بهیکباره رها کند و بیتردید بابت این مسائل از حقوق خود دفاع خواهد کرد. تردید نکنید کسانی که امروز با نشست ژنو مخالفت میکنند به آرمان نتانیاهو فکر میکنند و این هم عجیب نیست چون تنها کسی که از این قراردادها متضرر میشود صهیونیستها هستند.
اسراییل امروز معتقد است با امضای قراردادهای ژنو خطر در دنیا افزایش پیدا کرده است و جنگطلبان دولتی اعلان کردهاند حتی ممکن است و میتوانند بهخاطر همین قراردادها به ایران حمله کنند. بارها در مورد این حمله صحبت کردهایم و گفتیم این حمله جنگ جهانی سوم را به راه میاندازد، ختم به محو اسراییل میشود، یک میلیون ایرانی در آن کشته میشوند و با گسترش موج خشونت در منطقه سی و پنج میلیون نفر در افغانستان، پاکستان و هند قربانی میشوند. ولی نتانیاهو با اینکه تمام این مسائل را میداند ولی بر سر حرف خود ایستاده است. با این ترتیب شما قضاوت کنید: تهدید منطقه ایران است یا اسراییل؟
* خلیج مروارید در سال 41 در جریان جنگ جهانی دوم از سوی نیروی هوایی ژاپن بمباران شد تا آمریکا نتواند از پیشروی ژاپن بهسوی مناطق تحت استعمار انگلیس، هلند و آمریکا در جنوب شرق آسیا جلوگیری بکند. این نخستین قدم جدی بود که ژاپن در مسیر تبدیل شدن به یک قدرت نظامی جهانی برمیداشت تا با از میان رفتن قدرتهای باستانی اروپا، با تکیه بر امکانات نظامی فنی که در اختیار داشت، در تقابل با اقطاب اقتصادی شرق و غرب سهمی از قدرت در جهان را برای خود بردارد. به این ترتیب هم در اروپا و هم در آسیا پای آمریکا بهطور رسمی به جنگ باز شد. روزولت این روز را سوگ ابدی اعلام کرد.
انتهای پیام/*