جانلنت: کاریکاتوریستها، رزمندگان مقاومتاند
خبرگزاری تسنیم: جان لنت که از جمله میهمانان خارجی سومین جشنواره جهانی هنر مقاومت است، با زنان کاریکاتوریست ایران ملاقات کرد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، جان لنت در این دیدار با هریک از هنرمندان کاریکاتوریست ایرانی درباره چگونگی فعالیتشان و مشکلاتی در ارائه یا خلق آثارشان با آن روبرو هستند گفتگو کرد.
وی در خصوص کاریکاتورهای ایرانی اظهار کرد: به عقیده من کارهنرمندان ایرانی بسیار جالب و منحصر به فرد است. همچنین این رشته هنری با راهاندازی خانه کاریکاتور و مجلات کاریکاتور شکل سازمان یافتهای دارد.
جان لنت افزود: آنچه برایم خیلی جالب بود این است که زنان کاریکاتوریست 70 در صد از کاریکاتوریستهای ایران را تشکیل میدهند؛ در حالیکه در کشورهایی مثل چین مشارکت زنان در این رشته هنری کم است.
این هنرمند امریکایی همچنین تاکید کرد: کارهای کاریکاتور ایران خیلی خلاقانه و پر ابتکار است. من داوری جشنوارههای زیادی را در دنیا برعهده داشتم که ایرانیان در آن شرکت داشتند و جوایز قابل توجهی کسب کردند. ایران امروز به طور گسترده و در کل جهان در حال شناخته شدن است.
وی همچنین در این جلسه در خصوص کاریکاتور به سخنرانی پرداخت که متن کامل آن را میخوانید:
کاریکاتوریستها: رزمندگان مقاومت
برگزاری این جشنواره بسیار به موقع است. درست در زمان جنگهای بسیاری که در خاورمیانه، آسیا و آفریقا و در شرایط شیوع فقر و تخریب کرامت انسانی به خاطر تجاوز سرکایه داری برای جهانی شدن، سرمایه داری که هدفی جز اشاعه حرص و طمع انسانی، مادی گرایی، فساد و ایجاد این باوز غلط که انسانها با داراییهایشان تعریف میشوند نه اینکه، هستند و شکاف بین دارا و ندار که هر روز بیشتر میشود.
بنیاد فرهنگی روایت با رارئه یک تعریف همه حانبه از مقاومت کار مرا آسانتر کرده است. تعاریفی چون: دفاع در برابر تمام حکومتهای استبدادی و متجاوز... دفاع در برابر انحصار طلبی، ظلم، ستم و بیعدالتی... دفاع در برابر تهاحم فرهنگی متکبرین که همان آشکار نمودن چهره دروغین مدعیان حقوق بشر است، دفاع از حقیقت انسانی و حقوقو الهی بشر، دفاع از کرامت انسانی و آزادی و در آخر پاسداری از ارزشهای اخلاقی، فرهنگی، انسانی، دینی و معنوی.
همه میدانیم که از هنر برای نیل به مقاومت استفاده میشود. مفهومی که در کارهای پیکاسو، دومویا و بعضی از کارهای مکتب آشکان و غیره که حتما خود شما بیشتر از من با آن آشنا هستید کاملاً مشهود است. در این مقالهام تکیهام بیشتر بر روی هنر کمیک است چراکه این بخش همیشه مورد غفلت واقع شده است در حالیکه مملو از مفهوم مقاومت است. خواه در کاریکاتورهای انتقادی شدید مطبوعاتی خواه در داشتانهای تصویری مثل کارهای جو سارکو (در اینجا ذهنم به سمت حل مسئله ظلمی که در فلسطین و صربستان روا داشته میشود میرود) یا بهبود کتابهای تصویری برای پیشرفت و تعالی بشریت.
بنده د رمقاله قبلیام با نام «هنرهای تصویری، دموکراسی و آگاهی سازی» سه مسیر ممکن برای دستیابی به تغییرات اجتماعی را مورد بحث قرار دادم. اول مقاومت، دوم انقلاب، سوم مصالحه...
به واسطه کارکتر
ماهیت کاراکترهای کاتونی میتواند مفهوم مقاومت را منتقل نماید. قبل از اینکه دولت سرکوبگر تایند سانسور را لغو کند، پرایونز کاریکاتوریست تایلندی پیش از اینکه مفاهیمش را از دهان بیان کند از طریق کاریکاتورهایش مفاهیمش را بیان میکرد.
کاریکاتور به عنوان ابزار مقاومت در برابر ظلم وضد بشریت
مقاومت شکلهای مختلف دارد در همه رژیمها (حکومتها) مقاومت به صورت سری هستند. مثلاً شاهد بودیم که کاریکاتورهای اتحادیه جماهیر شوروی واقعیت دشمن در خانه خود را نمایش میدادند یا گروه تبلیغات نجات ملی در زمان جنگ چین به صورت محرمانه کاریکاتورهای ضد ژاپن را نمایش میدادند و پیامهای روحیه بخش روی دیوارها و پرچمها مینوشتند و در رسانههای محلی کاریگکاتورهایی که نشان دهنده مقاومت در بعد از فرار از وطنشان بود را نشان میدادند. یا هنرمندان میانمار کاریکاتورهایی را علیه تایلند به تصویر میکشیدند و یا کاریکاتوریستهای آفریقای غربی انجمنی را در خارج از کشور در پاریس و بروکسل تشکیل دادند که آثار آنها را منتظر میکرد و سعی میکرد تا به آنها نحوه مواجهه با مشکلات در خارج از کشور را آموزش دهد.
بازماندگان از جنگ از هنر مقاومت به صورت مفهومی استفاده کردند. مانند: نحوه رفتار کردن، اشاره کردن و یا معانی و مفاهیم بیشتر.
کاریکاتوریستها در هر جا استادان تیزبینی هستند. اشارهها و استعارهها مفاهیم خود را بیان میکنند.
بعضی از آنها از این هم فراتر رفته و هنر هوشمندانهای را به عنوان یک هویت ملی ایجاد میکنند مانند G. M Sudarta از اندونزی و Zunar از مالزی. سودارتا میگوید: این یک روش اندونزیایی است که کاریکاتوریستها در عین اینکه پیام خود را بیان میکنند همزمان لبخند را در چهره آنها مینشانند. علی فرضات یک متخصص در کشیدن تصاویر رک و بیپرده و برنده است. او در برخی موارد پیام خود را اینقدر نامحسوس بیان میکند که بینندگان متوجه نمیشوند به چه کسی حمله شده است.
معانی پنهان و آشکار با حداقل عناوین کاریکاتورها استفاده میشود. قطعهای از داستان، استفاده از زبان، استفاده از دست و نمایش همه در این تصاویر بیان میشود.
عناوین کاریکاتورها
چهار ستون در روزنامههای کرهای وجود دارد که به طور مستقیم یا غیر مستقیم بر قدرت ضمنی وحدت و مقاومت دلالت دارد. اول «کیم پن یوک چو ان گاگوری» به معنای پرچم آبی است که خود به تنهایی بیان کنندهخ مفهوم مقاومت است. در کامرون نیمب و پوپولی به معنای شهرت و شرایط سخت سیاسی است. سینما پوپولی هم رفتار فاسد احزاب سیاسی را توضیح میدهد همانند چیزهایی که در بیرون از یک فیلم و در واقعیت وجود دارد. بنابراین تصمیم گرفتم سینمایی که نشان دهنده این فیلمها باشد را تاسیس کنم.
به واسطه نمادها
نمادهای مقاومت در بسیاری از کاریکاتورها وجود دارد. برای مدتهای طولانی کیم سونگ هوانگ کاریکاتوریست کره جنوبی در آثارش از عینک سیاه برای شخصیت کوپوی استفاده میکرد که این خود یک اشاره منفی است به رئیس جمهور پارک چونگ هی – کسی که همیشه عینک تیره میزد-.
یک نمادی که اغلب توسط کاریکاتوریستهای مصری در اواخر سال 1990 استفاده میشد این بود که برای نمایش سختی رسیدن به صلح جهانی از داروهای تقویت کننده جنسی وایاگرا در آثارشان استفاده میکردند. در آفریقای جنوبی در دوران آپارتاید آثار Derek Bauer اغلب به صورت جوهر پخش شده روی زمینه بود که این جوهر پخش شده نماد خون است.
به واسطه طرحها
این تیزهوشی و ظرافت میتواند در طرح داستانهای آنها باشد. همزمان بیشتر کاریکاتوریستهای مشهور تایلند مانند چایی راچاوات نپذیرفتند که آثارشان را بر اساس اختیارات و اجبار دیکتاتور مآبانه به تصویر بکشند.
کاریکاتوریستهای اجتماعی و تیزهوش الجزایری یک بار در پائین سمت چپ آثار خود کلمه خالی از جوهر را برای بیان مفهوم مقاومت امضا کرد.
به واسطه زبان
از زبان به عنوان یکی از اهداف مقاومت توسط کاریکاتوریستها در این دهه نیز استفاده شده است. همانطور که ضرب المثلها، قافیه جملهها، لطیفهها در شرح استقلال طلبی کاریکاتورهای امروزی در سراسر جهان دیده میشود به نظر میرسد این موارد در کاریکاتورهای مالزیایی نیز بسیار اهیمت دارد.
مدت مدیدی است که کاریکاتوریست و نویسنده مالزیایی فنگ شینگ همیشه کاریکاتوریستها را تشویق میکرد که باید بسیار مطالعه کنند و ادعایش این بوده که کاریکاتوریست هر چه بیشتر راجع به زبان بداند کاریکاتور او بهتر خواهد بود.
کاریکاتوریستها ازبان به عنوان یک ابزار مقاومت استفاده میکنند مثلا وقتی یک هنرمند در رژیم میانمار در میان جمعیت شروع به دست زدن میکند این حرکت از نظر یک سرباز یک عیب و نقص محسوب میشود و یک اشتباه تلقی میشود در حالیکه این اشتباه به دولت میانمار برمی کردد و نقص دولت است.
هنر کاریکاتور در زمینه مقاومت تماماً غیر مستقیم نیست و همه مفاهیم خود را به طور غیر مستقیم هم انتقال نمیدهد.
به عنوان نمونه کمپینگها، نمایشگاهها، جشنوارههایی که در زمینه مقاومت هستند و گاهی ما در یکی از آنها شرکت میکنیم، بیان کننده همان مفهوم غیر مستقیم مقاومت هستند.
به طور مثال در آوریل 1999یک سایت اینترنتی «Scream caricature» برای مخالفت با بمباران ناتو در یوگوسلاوی راه اندازی شد. بیش از 300 کاریکاتوریست از سراسر جهان حدود 1000 کاریکاتوریست که تحت تاثیر USA و NATO در یوگوسلاوی بود برای این سایت ارسال کردند. همچنین کاریکاتوریستهای سیاسی سریلانکا و Winne Hetti goda و طرفداران نظام نابرابری با برپایی نمایشگاههایی از آثار خود با عناوین مختلف مخالفت خود را ابراز میکردند مثلاً در دایر کیف که یک روزنامه مردمی است مینویسد:
در حدود سال 1999 در انتخابات اندونزی دهها هزار نفر از مردم به خیابانها ریختند. بسیاری از آنها به صورت یک شکل با ایجار سرو صدای ماشینهایشان مقاومت و اعتراض خود را بیان میکردند. در نتیجه هفده هنرمند نمایشگاهی از اگزوز یا ابزار آلات ماشینی که تولید سرو صدا میکند برپا کردند.
کار آنها سرشار از پیامهای سیاسی بود که در عمل از سروصدای ماشینهای آنها ناشی میشد.
حقوق کاریکاتوریستهای شبکههای بین المللی عموماً نادیده گرفته میشود چون آثار آنها یا در حراجها از بین میرود و یا در نمایشگاههای کشورهایی ارائه یم شود که خود آنان مخالف آزادی بیان هستند.
سازمانهای متعددی اقدام به سرکوب کسانی کردند که از طریق هنر کمیک مقاومتشان را ابراز کردند.
در میان آنها دولتهایی بودهد که از طریق استفاده و سوء استفاده از قوانین، از جمله قوانین و مقررات امنیت ملی و افترا و اعمال شرارت و محدودیتهای نانوشته آزادیهای عمومی افراد را سلب میکنند.
همچنین رسانههای بسیاری در این میان وجود دارند که از طرق مالکیت کنگلومرا حقوق عمومی مردم و هنرمندان، کاریکاتوریستها و سردبیر و اذهان عمومی را در خدمت به شرکتهای مادر زیر پا گذاشته تا منافع این مردم را سلب کنند.
آگاهی از حقوق مردم در جهت خدمت به شرکتهای مادر
گروههای ذی نفع جماعت محافظه کار و سردبیران و کاریکاتوریستها با واسطه خود سانسوری مجازاتهای پیش روی کاریکاتوریستهای طرفدار مقاومت گاهی شدید بوده، از مجله مواردی از قتلهای و سربه نیست شدنها، تهدیدات تروریستی، حبی، پرداخت جرایم و تعلیق نشریات کاریکاتوریستها به عنوان عوامل ایجاد تغییر اجتماعی در زمینه اصلاح وضعیت نوع بشر که اغلب در گفتگوهای پیرامون کاریکاتوریستها نادیده گرفته میشوند، افرادی هستند که قویاً آثار هنری طنزی را برای کمک در جهت کمک به اهداف آموزشی، توسعه و خود اگاهی خلق میکنند. خودآگاهی یعنی «میزان خردمندی که در درک فرآیند شکل دهنده افراد و جامعه، اتخاذ موضع مثبت در همبستگی با ستمدیدگان و مظلومان و همکاری با سازمانها و فعالیتهای پائینترین توده مردم در برنامههای مرتبط با مفهوم آزادی» داستانهای فکاهی در دهه 1960 در فیلیپین شکل گرفتند و برای ایجاد خودآگاهی و شعور، هدف آنها ایجاد تغییر در جهت تغذیه، سلامت بهداشت بهتر افراد و غیره میباشد.
ویژگیهایی که هنر فکاهی را برای رسیدن به این اهداف مناسب میسازند عبارتند از چند منظوره بودن، بصری بودن، عمومیت داشتن، فطری بودن، سازگاری، تاثیر پذیری، محبوبیت و ارزان بودن. از جمله معایب استفاده از فکاهیها برای ایجاد تغییر اجتماعی این است که ابزار در رسانه یا واسطه انتقال در بعضی جاها جدی گرفته نیکم شوند و بنابراین پیامهای آن تفهیم نشده یا نادیده گرفته خواهد شد.
بسیاری از کاریکاتورهای به نمایش گذاشته شده در نمایشگاه و این گالری فقر و تنگ دستی توده مردم (99 در صد) را به تصویر کشیده و حرص و طمع سرمایه داران متمول (1 درصد) را به باد انتقاد میگیرند. کاریکاتورهای اعتراض آمیز علیه ظلم و بیعدالتی اجتماعی و تاکید کننده بر لزوم ایجاد تغییر طولانی مدت همواره وجود داشتهاند مثلاً در دهه 1930، کاریکاتوریست چینی «ژانگ لپینگ» شخصیت فکاهی فقیری به نام سانمائو را برای نشان دادن هراس او از فاصله طبقاتی شدید میان دارا و ندار خلق کرد. احساساتی مشابه رد کاریکاتورهای تو کای رانابی دیده میشود که بریا چندین دهه در بنگلادش پر طرفدار بوده است. اخیراً کاریکاتورها و داستانهای فکاهی در تلاش برای آگاه سازی افراد نسبت به مسائلی چون رفاه کودکان، افراد بیخانمان، بیماری ایدز و سایر بیماریها، محیط زیست، بیسوادی، مصرف مواد مخدر، بهداشت حقوق حیوانات، پیشگیری از وقوع جرم و جنابت، سلامت روان، خطرات کشیدن سیگار، خطرات به اصطلاح مدرنیته یا نوگرایی، تنظیم خانواده و مانند آن خلق شدهاند.
در بسیاری از قسمتهای آسیا و اقیانوس آرام، کاریکاتورها و داستانهای فکاهی در پروژههای توسعه و ایجاد خود آگاهی به کار رفتهاند. نمونهای از اهمیت آنها در میانمار است که در آنجا مشکلات اجتماعی در کاریکاتورها، بیش از هر فرم دیگری از رسانه، انتشار مییابند. کاریکاتو. ریستهای بنگلادشی مسائلی چون شرایط افراد بیخانمان را نشان داده و به آن پرداختهاند. در پاکستان، کتابهای فکاهی افراد را به استفاده از کپسولهای روغن ید دار برای پیشگیری از ابتلا به گواتر تشویق میکردند. در پاپو آگینه نو شخصیت محبوب «شبه» (Phantom) به روستائیان میگفت بادام زمینی سرشار از پروتئین را جایگزین نشاسته در رژیم غذاییشان کنند. کتابهای فکاهی همچنین یک لایجه قانونی دولتی بحث برانگیز را در سنگاپور بازنمایی میکردند؛ و همه چیز را از تغذیه نوزاد با شیر مادر تا حقوق کارگردان در تایلند آموزش میدادند. در هنگ کنگ به کودکان در برابر ابتلا به ایدز هشدار میدادند. خطرات کشیدن سیگار در مالزی را خاطر نشان میشدند و در نپال خدمت مضاعفی انجام میدادند و به افراد از طریق مطالبی بر پایه مضامین جنگل زدایی و تخریب جنگلها، تنظیم خانواده، آموزش و پرورش و تغذیه سواد یاد میدادند. پس از وقوع سونامی عظیم در اقیانوس هند در سال 2004 یک گروه مستقر در بانکوک یک Malga (مانگا) ژاپنی دو جلدی را ترجمه کردند که سونامی سال 1983 را که بخشهایی از ژاپن را ویران کرده بود به تصویر میکشید و برای فراهم نمودنشناختی عمیقتر نسبت به سونامیها آن را میان مردم تایلند توزیع کردند. در هند، یک مهندس شیمی که از جهل و بیاطلاعی کودکان هندی نسبت به فرهنگ خودشان بیزار شده بود، مجموعهای از کتابهای آموزشی فکاهی به نام «آمارچیتراکاتا» را در دهه 1960 برای پر کردن این خلا آغاز کرد، حال آنکه یک محقق به نام «ایندی رانی» مسئولیتی را در سازمان بهداشت جهانی برای ایجاد یک کتاب فکاهی درباره مصون سازی کودکان روستایی به عهده گرفت.
در سر تا سر امریکای لاتین، کتابهای فکاهی و. کاریکاتورهایی به منظور ایجاد خودآگاهی در رسانههای ارتباطی پر طرفدار و عامه پسند گنجانده شدهاند، برای رد مشروعیت نظامهای حاکم به کار میرفتند. در طول حکومت موقت آلنده در شیلی، تلاشهایی برای القای ارزشهای جدید از طریق داستانهای فکاهی متفاوت صورت گرفت، که یکی از آنها لافرم (صادق) روایتی آموزنده و خنده دار درباره ملی کردن صنایع خارجی بود. همچنین کتابهای فکاهی جدید بر مبنای روش آموزشی پائولو فریر در دهه1970 برای تحقق بخشیدن به تغییرات آموزشی و توسعه روستایی دست کم در اکوادور و پرو منتشر شدند. در سایر کشورهای امریکای لاتین، داستانهای فکاهی مصور و قصههای کوتاه بخشی از متون مکتوب، جزوهها یا کتابچهها، بروشورها و نمایشنامههای کوتاه برای آموزش همگانی هستند. در سائوپائولو برزیل، گروه «سنتروورگوئیرو» شبکه ارتباطات گرافیکی سادهای را راه اندازی کردند که با صدها گروه دیگر در مناطق فقیر نشین و زاغه نشینها در تماس بوده و به عنوان صدای اعتراض آنها عمل میکردند. نهادهای دیگر، دست کم در پرو، شیلی، کلمبیا، اکوادور، ونزوئلا، آرژانتین، پاناما، برزیل و بولیوی از داستانهای فکاهی مصور و کاریکاتورهای عامه پسند و پر طرفدار برای ایجاد خودآگاهی در افراد فقیر استفاده میکنند.
احتمالاً هیچ منطقهای به اندازه آفریقا شاهد فعالیتهایی در استفاده از کاریکاتورها و فکاهیها برای ایجاد خودآگاهی، آموزش و توسعه نبوده است و در سنگال، شبکه اطلاعات سرزمینهای خشک و کم باران داستانهایی درباره بانکها و آژانسهای سرمایه گذاری خارجی خلق کردند که با راه حلهایی از پیش بینی شده بریا مشکلات مربوط به کشاورزی و زراعت و زمین به کشورهای افریقایی میآیند. در ساحل عاج، یک داستان فکاهی در خصوص کلاهبرداری پولی هشدار میداد و در مالاوی وضعیت اسفناک دختر نوجوان پس از اغفال شدن توسط یک «پیر خر پول» فاسد به صورت فکاهی در آمده بود. در موزامبیک فعالیتهای فکاهی از زمان شروع مبارزات برای آزادی در دهه 1980 استفاده میشدند و مسائلی چون جرم و جنایت و خشونت، افراد معلول و موضوعات دیگر را در بر میگرفتند. فعالیتهای فکاهی در کنیا عمدتاً به سلامت، کشاورزی و آموزش شهروندی مربوط میشوند. اطلاعات مربوط به ایدز از طریق داستانهای فکاهی نظیر «جادهای به بدبختی» درباره راننده کامیونی که به این بیماری مبتلا میشود و مجموعهای از کتابها با عنوان «سلامتی کامل» بین دانش آموزان توزیع میشود. پیش از برگزاری اولین انتخابات چند حزبی در سال 1994 در کنیا مفهوم ایجاد دموکراسی برای گفتوگوها میان شهروندان در کلیساهای مسیحی عرضه شد. در سال 1992 گروهی از کاریکاتوریستها و هنرمندان و نویسندگان فکاهی تانزانیایی به نیروهایی جهت تشکیل Tapoma (انجمن رسانههای پر طرفدار تانزانیا) به منظور حمایت از کاربرد داستانهای فکاهی در فعالیتهای آموزشی و توسعه پیوستند.
TAPAmo - حمایت ملی کانون دولتی فنلاند -تانزانیا بود. کارگاهها، نمایشگاهها، جلسات آموزشی، فستیوالها و مسابقات را برگزار کردهاند.
آفریقای حنوبی در دهه 1990 از نظر تهیه و توزیع کتابهای فکاهی درباره ایدز و آمیرش سالم، غیر از بسیاری از موضوعات دیگر از حمله با سوادی، قدرت انتخاب، محیط زیست، بهداشت عمومی و اعتماد به نفس دختران جوان، عملکرد فوق العادهای داشت. معروفترین و فعالترین اسودیو از میان استودیوهای «گروه داستان پردازان» تحت نظارت نیل نپل در ژوهانسبورگ (فریقای جنوبی) بود. گروه داستان نویسان تا سال 1994 به طور کامل با بودجه NGOها (سازمان مردم نهاد) فعالیت میکرد؛ داستانهای فکاهی این گروه درباره بسیاری از موضوعات مربوط به پیشرفت و توسعه معمولا از نظر محتوا و رویکرد نوآورانه بود. گروههای زیادی در آفریقای جنوبی درگیر مسئله ایجاد خودآگاهی بودهاند، از جمله «پروژههای خانوادگی اماگاو» که در آن داستانهای فکاهی برای ایجاد حساسیت در خانوادهها نسبت به مشکلات فرزندانشان به کار میروند، استریکا که در یک کتاب و فکاهی مصور درباره فوتبال از «مهارت زندگی یا پیام اجتماعی زیرکانه اما قاطع و صریح» بهره میبرد: رنگین کمان الکتریک که بیش از صد هزار جلد از یک کتاب فکاهی پیرامون ایدز را به چاپ رسانده است.
کاریکاتوریستها همچنین با تلاش برای برقراری صلح و آشتی پس از جنگ و در گیریهای قومی نژادی، برای اصلاح آنچه در میدان جنگ از بین رفته برای برقراری مجدد صلح و برادری و برای جلوگیری از وقوع مجدد چنین دوران مصیبت باری، نقش مهمی در برقراری صلح ایفا کردهاند. کاریکاتوریستهای اروپای مرکزی و شرقی، افریقای جنوبی و یوگوسلاوی مضامین ایجاد صلح و آشتی را در آثارشان به تصویر کشیدند همانند کاریکاتوریست مالزیایی لات، که کودکان مالزیایی، هندی و چینی را در حال بازی با یکدیگر نشان میدهد، یک تصویر دلگرم کننده در یک کشور حساس نسبت به مسئله قومیت ونژاد از زمان درگیریهای نژادی سال 1969، یکی دیگر از نمونههای بارز برقراری صلح و آشتی به واسطه کاریکاتور سری دنباله دار «ژن پابرهنه» اثر کیجی ناکازاوا، درباره خاطرات این نویسنده از بمباران اتمی هیروشیما توسط ایالات متحده است که بر اثر آن پدر و خواهر – برادران او جان خود را از دست دادند. ناکازاوا شخصیت اصلی داستانش را ژن (به معنی ریشهها یا منشا) نامید و با این امید که بتواند به سرچشمه و منشا قدرت برای نسل جدیدی از نوع بشر تبدیل شود- نسلی که بتواند پابرهنه بر روی خاک هیروشیما راه برود، زمین را زیر پاهایش حی کند و توانایی «نه» گفتن به جنگ افزارهای اتمی را داشته باشد. خود من مایلم با توانایی ژن زندگی کنم - dath کمال مطلوب من است و به دنبال کردن آن به واسطه کارم ادامه خواهم داد «و این دقیقاً همان کاری بود که او تا زمان مرگش در سال گذشته، انجام داد.
نتیجه گیری
از آنجایی که چنین تلاشهایی برای مقاومت و ایجاد تغییر اجتماعی به واسطه خلق کاریکاتور ارزشمند است، همواره با خطرات تداوم در عرصه هنر فکاهی روبه تغییر وپر مانع روبرو هستند از جمله این خطرات و موانع عبارتند از:
1- بین المللی سازی، متمرکز سازی و تجاری سازی فرمهای فرهنگی نظیر کاریکاتورها و داستانهای فکاهی. این مسئلهای نگران کننده است. بیش از پیش، گروهها وسندیکاهای چند ملیتی به سرعت آثار کاریکاتوریستها و نویسندگان را میبلعند و انها را به عنوان فرهنگی جهانی که سرفاً به واسطه امور بازار یابی شکل گرفته، تبلیغ میکنند. میزان تجاری سازی صورت گرفته توسط کاریکاتورسازی جمعی به منتها درجه گیج کننده و مضحک خود رسیده است و کالاهای سرگرم کننده و خنده آور مهمتر از آثار هنری و سرگذشت آن شدهاند.
2- تسلط و نفوذ دائمی کاریکاتورها / فکاهی ها/ انیمیشنها در سطح جهانی. چنین چیزی از این مشکل اولیه ناشی میشود که بسیاری از بزرگترین شرکتها و استودیوها در امریکا، غرب اروپا و ژاپن مسقرند. مشکلات حاصل عبارتند از: گرفته شدن فرصت کاری از کاریکاتوریستهای محلی (بومی) به این دلیل که رسانهها از کاریکاتورهای ارزانتر منتشر شده به طور همزمان استفاده میکنند، تداوم یک نگرش استعماری که محصولات خارجی (کاریکاتورها و فکاهیها) را برتر و در نتیجه شایان تقدیر میداند، پرورش سیاست استعماری ایدئولوژیک کهنه به واسطه شخصیتهای کاریکاتوری (کارتونی) خارجی به ظاهر بیضرر.
3-پایان نقش نظارتی ایجاد کاریکاتورهای سیاسی در بسیاری از بخشهای جهان. چند عامل نقش تحریک کننده کاریکاتوریستها را توجیه میکنند: رهبران جنجالی / منفور به دلیل سبک روابط عمومی دقیقاً هماهنگ و سازماندهی شدهتر از دولتهای اخیر، در جایی که میتوانند هدف کاریکاتور قرار گیرند، در معرض دید هستند. خود سانسوری به دلیل بسیاری از ممنوعیتهای دولتی / اجتماعی گروههای ذی نفع بسیار حساس و افراد در گیر در اصلاحات سیاسی، فعالیت گروهی تروریستها و ماموران خود خوانده و پیوندهای اقتصادی نزدیک روزنامهها با شرکتها دولتهای بزرگ، در همه جا شایع است، و حتک حرمتها و قوانین دائمیتر برای ساکت کردن کاریکاتوریستهایی که قبلاً تقیباض از تعقیب قانونی مستثنی بودند.
4-تمام شدن بودجه و در نتیجه علاقه به کاریکاتور سازی برای فعالیتهای توسعه و ایجاد خودآگاهی. در واقع علاقه به گسترش و توسعه ارتباطات خود از زمان اوج آن در دهههای 1960/1970 دچار ضربات تضعیف کنندهای شده است. از جمله این موارد کناره گیری ایالات متحده از یونسکو و ضربه مهلک ناشی از آن به نظام اطلاعات و ارتباطات جهانی جدید، یک موج جدید فناوری اطلاعات که فرمهای ارتباطی فرهنگی دیگر را کنار زده و به صحنه آمدن نسلی خود محور و متکی بر مصزف کننده که بویژه در خصوص عوامل انسان دوستانه نگرانی ندارند.
علی رغم وجود این موانع، کاریکاتوریستهای وظیفهشناسی در هر نقطه از جهان وجود دارند که هنوز هم به حمایت از اصول و عقاید مقاومت و ایجاد تغییر اجتماعی و مبارزه با افکار غلط، پایبند و متعهدند و اغلب بیش از روزنامه نگاران به حقیقت نزدیک میشوند و برای اکثریت مردم روی زمین، که زندگی محترمانه از آنها دریغ شده، مبارزه میکنند.
انتهای پیام /