جنگ نفت میان عربستان سعودی و یمن شعلهور میشود
خبرگزاری تسنیم: عربستان همواره تلاش کرده، یمن را ضعیف نگهدارد، چون یمن قوی و واحد میتواند، مشکلاتی برای آلسعود ایجاد کند، به ویژه یمن با ۲۴ میلیون نفر دارای بیشترین جمعیت در منطقه جزیرة العرب است که اغلب آنها سلاح به دست بوده و از فقر رنج میبرند.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم به نقل از پایگاه خبری مرآه الجزیره، مجله آمریکایی «فارین آویرز» در گزارشی تلاش میکند، به ریشه یابی اوضاع جاری در یمن کند.
فارین آویرز در اینباره مینویسد: در طول دهههای گذشته عربستان سعودی تلاش کرده است تا نفوذ خود را در این کشور همسایه از طریق خرید سران و نخبگان سیاسی، رهبران قبایل و افسران ارتش ویا از طریق ایجاد اختلاف میان طوایف ساکن در این کشور و یا تحریمها و مجازاتهای اقتصادی افزایش دهد. اکنون این فشارهای عربستان با کشف یک دریاچه زیر زمینی نفت در اراضی مرزی تحت حاکمیت کشور یمن بیشتر شده است.
فارین آویرز عربستان سعودی را به رهبری معارضان یمنی در راستای بیم این کشور از هرج ومرج، بیثباتی و عدم تمایل این کشور برای تغییر ساختارهای سیاسیاش و یا توازن قوا در خاورمیانه متهم میکند، زیرا انقلابهای عربی تهدیدی برای عربستان درباره ظهور حکومتهای جدید در کشورهای مجاور تلقی میشود.
این مجله آمریکایی در ادامه میافزاید: این امر در چگونگی تعامل عربستان سعودی با بحران بحرین کاملا واضح و آشکار است. خاندان سعودی به پادشاه بحرین تاکید کرده است که هیچ گونه راه حل میانهای در برخورد با معارضان این کشور وجود ندارد و تنها راه موجود سرکوب معارضان است.
ریاض معتقد است، دستیابی اکثریت شیعی به قدرت در بحرین باعث ایجاد تهدیدی میشود که در تسلط ایران بر منطقه نمود پیدا میکند و این گزینهای پذیرفته از سوی سعودیها نیست.
عربستان سعودی پس از آغاز انقلاب مردمی در یمن هرآنچه در توان داشت، از «علی عبدالله صالح»، دیتکاتوری سابق این کشور یمن حمایت و پس از حادثه آسیب دیدن وی در حمله صورت گرفته به کاخ ریاست جمهوری، از او جهت مداوا در ریاض استقبال کرد. اما چون همه راهها را به روی خود بسته دیدید، قانع شد که امکان ادامه حاکمیت صالح بر امور وجود ندارد و نمیتوان از او دفاع کرد، به همین دلیل از علی عبد الله صالح چشم پوشی کرد.
واقعیت امر این است که شرایط حاکم در یمن با دیگر کشورهای شبه جزیرة العرب تفاوت بسیار دارد و امور این کشور با تاکتیکهایی که ریاض در سایر اماکن و مناطق تحت نفوذش به کار میگیرد، مثل اعزام نیرو، حمایت از گروه و طایفهای در برابر گروه و طایفهای دیگر، تحریک فرقه گرایی و فتنه انگیزیهای طایفهای و یا متهم کردن ایران به دخالت در امور داخلی آن کشور حل وفصل نمیشود، بلکه حل مشکل یمن مستلزم راه حل جایگزین قابل قبول و پذیرش برای علی عبد الله صالح بود که اجرای آن در عمل نه مشکل که غیر ممکن مینمود.
فارین آویرز میافزاید: عربستان سعودی همیشه تلاش میکند تا حکومت مرکزی در یمن را تضعیف و دچار تقسیم بندی کند، زیرا وجود یمن قوی و واحد میتواند منجر به مشکلاتی برای خاندان سعودی شود، به خصوص در حالی که یمن با 24 میلیون نفر دارای بیشترین جمعیت در شبه جزیرة العرب است و اغلب آنها سلاح به دست هستند، از فقر رنج میبرند.
آل سعود طی دههها تلاش کرده تا نفوذ خود در یمن را حفظ کند و روابط متمایزی را با بسیاری از رهبران و نخبگان سیاسی یمن و شیوخ قبایل برقرار کند که وزنهای در قبال حکومت مرکزی به شمار میآیند.
واقعیت امر این است که هر زمان صنعا به مواضع سیاسی مستقل فکر کرده، ریاض برای مجازاتش شک و تردید به خود راه نداده است، برای مثال طی جنگ خلیج فارس وقتی که علی عبد الله صالح، رئیس جمهوری وقت یمن در کنار «صدام حسین»، دیکتاتور معدوم عراق در تجاوز نظامی به کویت قرار گرفت، عربستان حدود یک میلیون نفر از کارگران یمنی را اخراج و کمکهای رسمی به یمن را قطع کرد که این امر مقدمهای بر فروپاشی اقتصاد یمن شد و پس از چند سال در سال 1994 میلادی طی جنگ داخلی یمن، ریاض مجازات علی عبد الله صالح را از طریق استمرار حمایت از جدایی طلبان جنوب این کشور ادامه داد.
طی دهههای قبل شاهزاده «سلطان بن عبد العزیز»، ولیعهد اسبق عربستان سیاستهای ریاض در قبال یمن را طراحی و پایهریزی میکرد، اما با مرگ وی اکنون گفته میشود، این سیاستها از طریق بازیگران مهم این کشور در یمن از جمله شماری از سلفیها و همچنین برخی از افسران ارشد ارتش این کشور مدیریت میشود.
اما در سالهای اخیر «نفت» به محور جدید درگیری میان عربستان سعودی و یمن مبدل شده است، به طوری که گزارشهای خبری و منابع یمنی فاش کردند: بعد از مشخص شدن این امر که یمن دارای بزرگترین منابع نفتی در جهان است و بخشی از این منابع زیر زمینی به داخل عربستان سعودی امتداد یافته است، «جنگ سردی» میان عربستان و یمن در گرفته است.
به گفته یک منبع آگاه یمنی، ریاض 34 درصد از ذخایر جهانی نفت را در اختیار دارد، اما اکتشاف این چاههای نفتی در یمن که در عمق 1800 متری زیر زمین قرار دارد، این فرصت را برای عربستان سعودی فراهم میکند که تا 34 درصد ذخایر نفتی دیگر را در اختیار داشته باشد و برای به دست آوردن آن از هر اقدامی فروگذاری نکند، چون ریاض به خوبی میداند، تسلط یمن بر تمام این منابع به تنهایی چه پیامدهای مثبتی برای صنعا و چه پیامدهای منفی برای ریاض به دنبال دارد.
منابع نفتی که یمن به تازگی آن را کشف کرده، در کانونهای حیاتی منطقه در میان الجوف، مأرب و صحرای الربع الخالی واقع شده و همین دلیل شتاب و تعجیل عربستان جهت سیطره بر این مناطق و اصرار یمن برای عدم ترسیم مرزها میان آنها را و اکتفا به ترسیم مرزها در مناطق غربی و صحرایی را نشان میدهد.
این اطلاعات با اظهارات یکی از کارشناسان نفت یمن درباره تولیدات منطقه الجوف در کشورش مطابقت دارد که میزان تولید روزانه آن به حدود 5 میلیون بشکه در روز میرسد و عربستان سعودی به طور افقی تلاش میکند، آن را به اراضی خود منتقل کند.
وی تاکید کرد: منطقه الجوف یکی از غنیترین مناطق جهان عرب از حیث داشتن میدانهای نفتی و گازی است.
این برآوردها به انگیزه قدرتمندی مبدل شده است تا طرف سعودی برای سلطه بر «گنج نفت» واقع در اراضی یمن اقدام کند، امری که علت امضای توافقنامه سیاسی موسوم به «توافقنامه جده» میان عربستان سعودی و رژیم علی عبد الله صالح را تفسیر میکند، توافقنامهای که طی آن شروط توافقنامه سال 2000 میلادی به رسمیت شناخته شد و ریاض موافقت کرد، به حکومت یمن و برخی از مسئولان این کشور و شیوخی که در ورای این توافقنامه قرار داشتند، اموالی اعطا کند تا اینکه حوثیهای به عنوان یک بازیگر تاثیر گذار در صحنه یمن ظهور کردند.
حوثیها در صعده، جوف، حجة و مناطق همجوار با مرزهای عربستان مستقر شدند تا به منشا خطری بزرگ در برابر اهداف عربستان سعودی مبدل شوند، این در حالی است که عربستان سعودی نیز تلاش کرد تا نظام جدید یمن را مهار کند تا بعد از انقلاب جایگاه مهمی در یمن نداشته باشد.
مانورهای بزرگی که عربستان سعودی با آمریکا در برهه انجام داد و در تاریخ این کشور بیسابقه بود، اگرچه هدف ظاهری آن رویارویی با سازمان تروریستی القاعده در یمن بود، اما هدف واقعی آن تحکیم سلطه عربستان سعودی بر منابع نفت بود.
عربستان تحرکات خود را از طریق ساخت دیوار حائل در مرزهای یمن افزایش داد، دیواری که آن را به سیستمهای رصد الکترونیکی تجهیز کرده و ارتفاع آن به 3 متر میرسید تا مانع نفوذ مهاجران غیر قانونی به عربستان از طریق دریای سرخ شود.
در این اواخر نیز عربستان سعودی با اعلام اخراج نزدیک به 2 هزار یمنی به عنوان ابزاری جهت اعمال فشار و باج خواهی از دولت جدید این کشور، صنعا را در تنگنا قرار داد، با علم به اینکه کارگران یمنی ستون اصلی اقتصاد عربستان سعودی را از نیمه دهه هفتاد تا نود قرن گذشته تشکیلمی دادند.
منابع سیاسی آگاه در این خصوص تاکید میکنند، ریاض تصمیم گرفته است تا «عبد ربه منصور هادی»، رئیس جمهوری کنونی یمن را از طریق هم پیمانی با گروه مسلح حوثی که در صعده واقع در شمال یمن و بسیاری از مناطق قیبلهای ساکن هستند و حضوری قدرتمند در صنعا و بسیاری از مراکز نظامی و امنیتی حساس دارند، تادیب کند.
به گفته این منابع این تصمیم عربستان در پی عدم پذیرش فشارهای این کشور توسط هادی جهت امضای مجدد توافقنامه ترسیم مرزهای یمن و عربستان و همچنین عدم کاوش برای نفت در استان الجوف واقع در مجاورت عربستان اتخاذ شد.
انتهای پیام/