ارتباط انفجار بیروت با مذاکرات ژنو و واکنش ویرانگر ایران


ارتباط انفجار بیروت با مذاکرات ژنو و واکنش ویرانگر ایران

خبرگزاری تسنیم: یک تحلیلگر عربی تمامی ابعاد انفجار تروریستی بیروت از جمله عوامل انتحاری، شکست اهداف، ارتباط آن با مذاکرات ژنو و واکنش ویرانگر ایرانی‌ها به انفجار را بررسی کرد.

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم به نقل از پانوراما الشرق الاوسط، احمد السرقاوی تحلیلگر مسایل منطقه‌ای در مقاله ای به بررسی تفصیلی ابعاد و پیامدها و  عوامل انفجار تروریستی اخیر در مقابل سفارت جمهوری اسلامی ایران در بیروت نوشت:

غضنفر رکن آبادی سفیر جمهوری اسلامی ایران در بیروت در اظهاراتی اسرائیل را مسئول حمله تروریستی شکست خورده به سفارت ایران در بیروت دانست، این اظهارات جنجال زیادی را در میان هواداران محور وهابی و محور مقاومت ایجاد کرد. اظهارات سفیر یک سخن دیپلماتیک بود. از این منظر که وی هر چیزی که باید می‌گفت را بر زبان نراند، سخن دیپلماتیک سخنی رمز آلود است که برای کسانی که مسأله به آنها مربوط می‌شود به اسلوبی دقیق مطرح می شود و جز افرادی که از ریشه و جزئیات بازی سیاسی پیچیده بین کشورها اطلاع دارند، کسی معنای این کلام را درک نمی‌کند.

 

عوامل انفجار انتحاری بیروت

مطرح کردن موضوع دست داشتن اسرائیل در ورای انفجارات بیروت سخنی دقیق و مستقیم است که به کسی که از این حادثه سود می‌برد، اشاره می‌کند، اما این اتهام را تنها منحصر به این کشور نمی کند؛ کسانی که با مسایل امنیتی و بویژه مسایل مربوط به القاعده آشنا هستند، می‌دانند که بر اساس قواعد جرم شناسی از سویی و تجربه گسترده در این زمینه از سوی دیگر هر عملیات تروریستی منطقه ای یا بین‌المللی که القاعده علیه اهداف سیاسی بزرگ انجام می شد، نمی توان به صورت کورکورانه انجام شود و به 4 سطح بستگی دارد.

سطح اول: این سطح مغز متفکر عملیات است که این عملیات را بر اساس دیدگاه‌های امنیتی در راستای نقش محوری خود ترسیم می کند و برای آن اهدافی تعیین می‌کند که باید از دو طریق محقق شود، اول مواضع سیاسی که با اظهارات و فشارها و سایر موارد مطرح می شود و راه دوم اقدام مادی است که از طریق خشونت تخریبی آشکار (جنگ) یا پنهان ( تروریست) با هدف به شکست کشاندن پروژه های طرف مخاصمه و به تعطیلی کشاندن راهبردها و همگرایی‌های سیاسی آن به اجرا گذاشته می‌شود.

این همان سطحی است که سفیر ایران در اظهارات خود به آن اشاره کرده است، این همان موضوعی است که حزب الله لبنان نیز در موضع گیری خود از این انفجار مطرح کرد، چرا که در راستای منافع راهبردی رژیم صهیونیستی و اهداف آن بود.

سطح دوم: برنامه ریز سطح دوم این عوامل است، عامل این سطح را می توان وکیل یا نماینده مغز متفکر خواند. در هر عملیات منطقه ای و بین المللی که سازمان تروریستی القاعده مسئولیت اجرای آن را بر عهده دارد، اداره اطلاعات کشورهای مربوط مسئولیت برنامه ریزی علمی دقیق و بررسی جزئیات کامل اجرای عملیات را بر عهده دارند. این محور مسئولیت تعیین سناریوی دقیق برای تمامی بخش‌های عملیات را بر عهده دارد. این بخش بر اساس اطلاعات جاسوسی دقیق و بررسی‌های فراگیر و برنامه کاری شامل ماهیت هدف و گروه‌های هدف قرار گیرنده و روش انجام حمله و روش های مستعمل ( انسانی، مادی، لوجستیک، تامین مالی و ...) را به همراه زمان و مکان اجرای عملیات و سایر مسایل مربوط به سناریو برنامه ریزی می کند.

سطح سوم: این سطح تیم هماهنگ کننده است، این تیم از جریان های امنیتی محلی تشکیل شده که در مرحله اول در جمع آوری اطلاعاتی میدانی به سطح دوم کمک می‌کند تا برنامه اجرای عملیات تهیه شده و در مرحله دوم نیز هماهنگی های لازم برای پوشش تیم اجرا کننده این عملیات را فراهم می کند. ‌این تسهیلات می‌تواند شامل تسهیل در ورود مجریان عملیات به داخل منطقه عملیات و اقامت و تهیه ابزارها و تجهیزات و مواد منفجره لازم برای انجام عملیات باشد، در مرحله بعد این گروه، هماهنگی ها و نظارت از دور بر حسن انجام طرح تروریستی را بر عهده دارد. تمامی این مراحل به صورت مخفیانه و غیر آشکار انجام می‌شود.

تیم امنیتی عمدتا از روحانیون و فعالان اقتصادی و نخبگان امنیتی و اطلاعاتی برای اشراف بر روند اجرای عملیات و تسهیل مأموریت انجام آن شامل می شود، طبعا نمی‌توان در مورد عملیات نظامی به این دقت از دست داشتن جریان های امنیتی سخن گفت و ابعاد و پیامدهای خطرناک آن را بدون بررسی پوشش لازم از سوی سیاستمداران و مسئولان در سایه بررسی کرد.
سطح چهارم: این طرح همان تیم اجرایی عملیات است؛ این تیم معمولا به صورت ایدئولوژیک و روانی تحت عملیات شستشوی مغزی پیچیده از سوی علمای دینی قرار می‌گیرند و در عین حال تمرین های میدانی برای فعالیت نظامی و کار با مواد منفجره را نیز از سوی رهبران و سران امنیتی که برای گروه های ترویست کار می کنند؛ فرا می گیرند، این اقدامات معمولا در پادگان ها و مراکزی صورت می‌گیرد که متعلق به کشورهایی است که در حمایت از تروریسم در منطقه دست دارند و به این حمایت‌ها معروف شده اند.

حال اگر بخواهیم اظهارات رکن آبادی را در نقشه راهی که به صورت کلی توضیح دادیم، جاسازی کنیم، نتیجه به این صورت خواهد بود:

مغز متفکر: اسرائیل.
برنامه ریز:‌بندر بن سطان که نقش گاری تروریست های بین المللی و دوست مخلص اسرائیل و مزدور سازمانهای جاسوسی آمریکا را در منطقه خاورمیانه ایفا می کند.
تیم هماهنگی: این تیم شامل تعدای از عناصر امنیت داخلی لبنان است که جانبداری مطلق خود را از طرح های سعودی در لبنان به اثبات رسانده‌اند. جریان حریری  و شرکای وی نیز پوشش سیاسی لازم را برای این عملیات انجام دادند و فعالیت میدانی برای ایجاد محیط مناسب نیز بر عهده برخی روحانیون سلفی و وهابی تکفیری بود که در راستای اهداف وهابیت در لبنان تبلیغ می کنند.
تیم اجرایی: این تیم شامل تروریست های داخلی یا آنهایی بود که از خارج از مرزها وارد لبنان شده و به صورت کامل نسبت به اجرای این عملیات آموزش دیده اند، این تیم می‌تواند بنا بر ماهیت و نوع عملیاتی که انجام می دهد، شامل یک گروه یا بیشتر باشد.

در نتیجه سفیر ایران در بیروت نیازی به توزیع اتهامات بین تمام این سطوح ندارد و اشاره به مغز متفکر این عملیات می تواند پیام های مربوط را در مورد تمامی حلقه های این زنجیره تروریسم به اهداف مورد نظر برساند.

 

آیا القاعده عملیات تروریستی بیروت را انجام داد؟

در مورد عبارت جنگ با ایران که برخی‌ها عملیات تروریستی علیه سفارت این کشور در بیروت را با آن نامگذاری کردند، باید به مسایل زیر اشاره کرد.  این عملیات هیچ ارتباطی با سازمان القاعده نداشت، چرا که این سازمان عادت ندارد مسئولیت عملیات‌های منطقه ای و بین المللی خود را در فاصله زمانی اندک بر عهده بگیرد و دست کم بعد از گذشت چند ماه از انجام آن عملیات، به دست داشتن در آن اذعان می کند، این عملیات ها معمولا از سوی شخص الظواهری اعلام می شود و وی در مورد اجرای این عملیات تبریک می گوید و از سوی دیگر الظواهری عادت دارد دست کم 4 هفته قبل از اجرای این عملیات ها پیام های تهدیدی را برای کشور مورد هدف خود ارسال کند. این موضوع را تمامی دستگاه های جاسوسی غربی می دانند.
بنابراین می توان گفت بر عهده گرفتن مسئولیت این علمیات از سوی گردان عبدالله بن عزام یک فریبکاری است و تاکید می کند که یک سازمان جاسوسی متعلق به یک کشور منطقه ای در این عملیات دست داشته است. بویژه اینکه بعدا مشخص شد کسی که بیانیه به نام وی قرائت شد، همچنان در زندان‌های سعودی است و آخرین کسی است که از این موضوع اطلاع پیدا کرده است. این موضوع را رسانه های خبری فاش کردند.

به این ترتیب القاعده به ویترین یا یک "مارک" تبدیل شده که هر بار یکی از کشورهای حامی تروریست در منطقه جنایتی را انجام می دهند، با بیانیه ای دروغین آن را به القاعده نسبت می دهند، البته باید بدانند که این روش‌ها دیگر تحلیلگران و افراد نخبه را فریب نمی‌دهد.

 

آیا اهداف انفجار بیروت شکست خورد؟

هدف همواره یک پیام سیاسی برای جریانی است که مورد هدف قرار گرفته است، به این ترتیب نمی توان در یک عملیات از مجموعه اهداف سخن گفت. به عنان مثال حمله به سفارت ایران در بیروت پیامی برای حزب الله و سوریه و ایران است که از طریق این پیام خواستار توقف درگیری‌ها در قلمون و عقب نشینی حزب الله از سوریه و توقف حمایت های ایران از دولت سوریه و مقاومت در منطقه است. خلط مبحث با منطق سیاسی که عملیات های تروریستی بر مبنای آن شکل می‌گیرد و همواره اهداف مشخصی دارد، جور در نمی آید.

به عنوان مثال انفجار در ضاحیه جنوبی بیروت با هدف فشار بر حزب الله لبنان برای عقب نشینی از درگیری‌های سوریه انجام شد و این عملیات از طریق ترساندن مردم در مرکز طبیعی این حزب صورت گرفت تا افکار  عمومی را علیه آن بسیج کرده و آنها را به افزایش مطالبات در راستای عقب نشینی از سوریه فرا خواند، در این معنی تروریست ها می‌خواستند نشان دهند که این انفجار نتیجه دخالت مستقیم حزب الله در درگیری با تکفیری ها در سوریه است. این موضوع کاملا مشخص است، اما هواداران حزب الله هرگز از این خواسته پیروی نمی‌کنند و در راه اهداف و دفاع از حزب الله آماده جانفشانی برای این حزب هستند، بنابر این، این هدف ناکام ماند و حزب الله با اصرار بیشتر نسبت به هر زمان دیگری به دنبال اتمام مأموریت خود بر آمد و به درست بودن گزینه پیش روی خود بیش از پیش یقین پیدا کرد.

انفجار دو مسجد سنی مذهب در طرابلس که بعد از انفجارهای ضاحیه انجام شد، با هدف ایجاد فتنه مذهبی سنی و شیعه در لبنان ایجاد شد؛ این جریان می‌خواست علویان را به دروغ به دست داشن در کشتار اهل تسنن متهم کند، ‌اما این طرح نیز با توجه به میزان هوشیاری مردم و عقلانیت آنها و عدم کشیده شدن حزب الله لبنان به درگیری که به نفع اهداف اسرائیل و هم پیمانان منطقه ای و داخلی آن است، با شکست مواجه شد. ارتش نیز با جدیت خود موفقیت نسبی را در کنترل اوضاع امنیتی بین دو طرف به دست آورد به این ترتیب این هدف نیز با شکست مواجه شد.

 

ارتباط مذاکرات ژنو با انفجار بیروت

کسانی که به دنبال انتقام گیری از دولت سوریه بودند، می توانستند سفارت مشق را در بیروت هدف قرار دهند؛ اما این هدف چیزی را در جنگ نظامی سخت و سریع از سوی ارتش سوریه برای سرکوب کردن تمامی تروریست ها در هر نقطه سوریه که باشند، تغییر نخواهد داد. اگر تروریست ها صرفا به دنبال انتقام از حزب الله بودند؛ می توانستند در عرصه میدانی با نیروهای این حزب در سوریه وارد درگیری شوند. اما هدف قرار دادن سفارت ایران در بیروت نشان دهنده آن است که این موضوع ربطی به سوریه یا حزب‌الله ندارد، بلکه به برنامه اتمی ایران مربوط است، برنامه‌ای که تنها یک سرپوش در مورد نگرانی های عمیق و ترس مشترک اسرائیلی‌ها و سعودی ها از ایران است، چرا که هر دوی آنها در توافقنامه محرمانه بین آمریکا و ایران که آماده سازی برای آن تحت عنوان امنیت منطقه ای آغاز شده، ذیربط هستند.

 

واکنش ویرانگر ایرانی‌ها به انفجار بیروت

اسرائیلی‌ها نیز مانند عربستان ائتلاف و ارزیابی و برنامه ریزی و هماهنگی ها و اجرای عملیات بیرون را با مساعدت گروه های محلی و گروه های تروریست وارداتی از خارج لبنان انجام داد تا شاید ایران واکنشی انفعالی و خشن به این حملات داشته باشد.

این اقدام از آن رو بود که این دو طرف از توافق احتمالی ایران و آمریکا متضرر می شوند و این امر می طلبید که ریاض و تل‌آویو ائتلاف مشکوک خود را که در رسانه های خبری نیز به آن پرداخته شد، آغاز کنند. هفته نامه ساندی تایمز از مهم ترین رسانه‌هایی بود که به این ائتلاف اشاره کرد، مطلبی که البته سعودی ها سعی کردند آن را تکذیب کنند.

اسرائیل و عربستان سعودی سعی دارند از طریق کشاندن ایران به واکنش های خشونت آمیز در لبنان خود را به مظلوم نمایی زده و مدعی شوند که ایران به دنبال ایجاد امنیت در منطقه نیست و می خواهد ناآرامی را در منطقه به وجود آورد و از طریق حزب‌الله یعنی هم‌پیمان خود بر لبنان مسلط شود. دقیقا مانند بازی 5 می و هفت می سال 2008 که سعی کردند حزب الله را به خیابان ها کشانده و به بدترین نحو از این حادثه به نفع خود سوء‌استفاده کنند و هر روز بر این طبل بکوبند که سلاح حزب الله لبنان به سمت دشمن اسرائیلی نشانه نرفته، بلکه علیه شرکای ملی این کشور استفاده می شود.

البته ایران عاقلتر از آن است که به این سمت کشید شود و واکنش های عاطفی در راستای منافع اسرائیل و وهابیت سعودی از خود نشان دهد. موسسات دولتی ایران همواره بر خلاف رفتارهای واپس‌گرایانه شیخ نشین های وهابی با عقلانیت در رفتار سیاسی و به دور از حیله گری عمل کرده‌اند و می داند که حساسیت دوره کنونی که در آن مذاکرات درباره نقش منطقه ای ایران در حال انجام است، ایجاب می کند که تهران به سمت استفاده از این عوامل احمقانه تحریک آمیز نرود. در همین راستا ایران واکنش قوی دیپلماتیک را در پیش خواهد گرفت تا ابتکار عمل را در آینده منطقه از آن خود کند و عربستان سعودی و اسرائیل را در حجم واقعی خود در منطقه نشان داده و همین موضوع نگرانی این کشورها را برانگیخته است.

در همین راستا بود که حسین امیر عبداللهیان معاون وزیر خارجه ایران در عین‌التینه گفت که امنیت یک مفهوم کامل و غیر قابل تجزیه است و امنیت لبنان بخشی از امنیت جمهوری اسلامی ایران است. این بدان معناست که چه بخواهند یا نخواهند لبنان مانند عراق و سوریه زیر چتر امنیتی ایران قرار دارد.

حال باید به بررسی معنای امنیت منطقه ای باز گردیم که در پشت پرده مذاکرات ژنو مانع تراشی‌های فرانسه به نیابت از اسرائیل عربستان سعودی در این راستا مطرح است، از جمله در این مذاکرات التزام ایران به پایبندی به امنیت اسرائیل مطرح شده که ایران شدیدا آن را رد کرده است؛ امام علی خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز در اظهارات اخیر خود تاکید کردند که رژیم صهیونیستی رژیمی در حال فروپاشی است. بدین معنی که حفظ امنیت اسرائیل که اراضی و مقدسات فلسطین را غصب کرده، از سوی جمهوری اسلامی ایران خط قرمز است و هرگز به عنوان یکی از بندهای توافق ایران و آمریکا قابل پذیرش نیست، حتی اگر منجر به شکست این توافق شود.

 

پروژه منطقه‌ای آمریکا برای براندازی شیوخ عرب

اطلاعات موکد حاکی از آن است که باراک اوباما و دو حزب جمهوری خواه و دموکرات در آمریکا به این نتیجه نهایی رسیده‌اند که باید تغییرات دموکراتیک در خلیج فارس ایجاد کنند؛ آنها به این نتیجه رسیده‌اند که جنگ علیه تروریسم که عنوان اصلی مرحله بعدی منطقه است؛  بر اساس توافق روسیه و آمریکا شکل می‌گیرد، می‌طلبد که تغییرات ریشه‌ای در عربستان سعودی و شیخ نشین های حاشیه خلیج فارس ایجاد شود. چرا که تروریسم قبل از اینکه یک رفتار باشد، یک ایده و طرز تفکر است و باید ریشه‌های این تفکر که همان تفکر وهابیت تکفیری و منابع درسی و تعلیم آن از بین برود. در غیر این صورت کشتار سران تروریست ها نیز نمی‌تواند به این پدیده که خطری بزرگ علیه بشریت به شمار می‌رود؛ پایان دهد و ریشه های این درخت خبیث را بر کند.

بر اساس اطلاعات موجود پروژه موسوم به بهار پادشاهان در کشورهای خلیج که در طول دو ماه اخیر تهیه شده، در منطقه کلید خورده و با آغاز سال 2014 به اجرا در خواهد آمد.

در صورت اجرای این پروژه قرار داشتن لبنان در زیر چتر امنیتی ایران که می‌تواند باعث تقویت جایگاه این کشور و افزایش قدرت ائتلاف مقاومت شود، برای این کشور خوشایند است و ملت‌های خلیج نیز می تواند با انقلاب‌های مردمی برای آزادی و دموکراسی خود و پایان دادن به دوره ظلم و تاریکی و فساد و دیکتاتوری بکوشند.

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار ویژه نامه‌ها
اخبار روز ویژه نامه‌ها
آخرین خبرهای روز
مدیران
تبلیغات