پاسخ تابش به اطلاعیه سازمان امور دانشجویان: فعالیتهایم خدمت به زبان فارسی نبود؟
خبرگزاری تسنیم: قنبرعلی تابش دانشجوی مهاجر افغان که علیرغم پرداخت هزینه شخصی برای تحصیل از دانشگاه علامه طباطبایی اخراج شده است، در پاسخ به اطلاعیه سازمان امور دانشجویان نامهای نوشته است.
طی روزهای اخیر اخراج قنبرعلی تابش دانشجوی افغان مقطع دکترا از دانشگاه علامه طباطبایی به موضوعی خبرساز تبدیل شده و اهالی شعر، فرهنگ و حتی اعضای کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی نیز به این امر انتقاد کردهاند. روابط عمومی سازمان امور دانشجویان وزارت علوم روز گذشته دوشنبه 20 آبان ماه در اطلاعیهای نسبت به این موضوع اظهار نظر کرده است که قنبرعلی تابش دانشجوی اخراج شده پاسخی به این اطلاعیه داده است. متن پاسخ تابش که در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار گرفته است، به شرح ذیل است:
«با سلام و احترام به همه خوانندگان گرامی!
نخست نامه سازمان وزارت علوم را به صورت کامل به اطلاع میرسانم؛ آنگاه بدون هرگونه حاشیه پردازی، در چند بخش، به پاسخ آن خواهم پرداخت:
متن کامل نامه سازمان امور دانشجویان:
«در خصوص جناب قنبرعلی تابش و موضوع ممناعت از تحصیل وی به اطلاع میرساند آقای تابش بدون طی کردن مراحل اداری و قانونی اقدام به اخذ پذیرش در مقطع دکتری در دانشگاه علامه طباطبایی کرده است. مزید اطلاع اینکه پذیرش اتباع خارجی در دانشگاههای ایران مستلزم طی کردن فرآیندی است که باید منجر به صدور مجوز از سوی سازمان امور دانشجویان ایران شود و این مجوز در مورد شخص آقای تابش برای تحصیل در مقطع دکتری طی نشده است. ضمن اینکه نظر مراجع ذیصلاح برای تحصیل در ایران باید از سوی سازمان دانشجویان ایران اخذ شود.
آقای تابش در مدت 27 سال حاضر در ایران، طی نظر مراجع آموزش و بورسیه ایران تحصیل کرده است و علیرغم اظهارت خود مبنی بر تحصیل در حوزههای علمیه ایران تاکنون هیچ اقدامی مبنی بر پاسخ به حسن نظر ایران نداشته و تنها سفرهایی به خارج از کشور در جهت تامین منافع خود کرده است. این موضوع به قدری دارای اهمیت است که ایشان طی نشستی با کارشناسان وزارت علوم، لزوم بازگشت خود به کشورش را به صورت کتبی اعلام داشته است تا زمینهای برای خدمت به مردم مظلوم افغانستان فراهم آورد. بدیهی است که زمینه تحصیل برای وی در مقطع دکتری در سالهای آینده فراهم خواهد شد.
برخی از موارد مطرح در اظهارات وی قابل تامل میباشد که روابط عمومی سازمان امور دانشجویان الزامی به پاسخگویی در این باره ندارد. ذکر این نکته حائز اهمیت است که تابش به همراه خانواده خود طی 27 سال در جمهوری اسلامی ایران حضور داشته و برخوردار از شرایط خوب و مناسب بوده است شرایطی که شاید برای بسیاری از ایرانیان فراهم نشده باشد. شایسته است اتباع غیرایرانی مقیم در جمهوری اسلامی ایران رفتار برادرانه و متعهدانهای ارائه دهند».
توضیحات بنده درباره نامه سازمان امور دانشجویان که به صورت بند به بند به آن پاسخ میدهم:
اطلاعیه: «در خصوص جناب قنبرعلی تابش و موضوع ممانعت از تحصیل وی به اطلاع میرساند آقای تابش بدون طی کردن مراحل اداری و قانونی اقدام به اخذ پذیرش در مقطع دکتری در دانشگاه علامه طباطبایی کرده است. مزید اطلاع اینکه پذیرش اتباع خارجی در دانشگاههای ایران مستلزم طی کردن فرآیندی است که باید منجر به صدور مجوز از سوی سازمان امور دانشجویان ایران شود و این مجوز در مورد شخص آقای تابش برای تحصیل در مقطع دکتری طی نشده است. ضمن اینکه نظر مراجع ذیصلاح برای تحصیل در ایران باید از سوی سازمان دانشجویان ایران اخذ شود.»
پاسخ: بله بنده از وجود چنین قانونی، با خبر بودم اما اطلاع رسانی و نامهنگاری برای طی چنین مراحلی وظیفه من نبوده است، بلکه وظیفه دانشگاه میباشد. اتفاقا من از روز ثبت نام تا دو ماه این موضوع را به مسئولین محترم دانشگاه گوشزد می کردم امّا ایشان بر اساس روال عادی دیگر دانشجویان، گذاشتند که این کار سر فرصت انجام شود. به هر حال اگر تخلفی از این بابت شده باشد، به پای دانشگاه است و هیچ ارتباطی به من ندارد.
اطلاعیه: «آقای تابش در مدت 27 سال حاضر در ایران، طی نظر مراجع آموزش و بورسیه ایران تحصیل کرده است.»
پاسخ: من در هیچ مقطع از تحصیلاتم بورسیه ایران نبودهام. تنها برای مقطع دکترا اقدام کردم که علیرغم حایز بودن شرایط، از سوی همین مراجع ذی صلاح برای دریافت بورسیه رد شدم.
اطلاعیه: «علیرغم اظهارت خود مبنی بر تحصیل در حوزههای علمیه ایران تاکنون هیچ اقدامی مبنی بر پاسخ به حسن نظر ایران نداشته است.»
پاسخ: واقعا حوزه علیمه به این روزگار افتاده است که نیاز باشد افراد دیگری خویش را مدافع و مالک آن معرفی کنند؟ و با چه منطقی از آن به دفاع می پردازند؟ طبق ارزشهای تاریخی و سنتی حوزههای علمیه این حوزهها متعلق به کشور خاصی نیست و تنها شرایط و اقتضای زمان باعث میشود که مراجع وقت مکان خاصی را برای آن انتخاب کنند. و نیز هزینههای آن در گام نخست متعلق به امام زمان(سهم امام) و در مرحله بعد متعلق به مراجع عالیقدر تشیع در نجف اشرف و قم است.
در مورد اقدام مبنی به حسن نیت ایران هم من نمیدانم، منظور دوستان چیست؟ اما متاسفانه، من تا حال در کدام موقعیت رسمی قرار داشتهام که قادر "به اقدامی مبنی بر حسن نیت" باشم. اما در آثار ادبیام طبق اظهار لطف فرزانگان ادبی امروز ایران، از جمله رئیس محترم حوزه هنری جناب مومنی شریف، کارشناس اسبق محترم فرهنگی ایران در افغانستان جناب جعفریان که خودش از شاعران بزرگ انقلاب ایران هم میباشد و استادان دیگر، من خدمات زیادی به شعر انقلاب کردهام.
در بسیاری از کنگرههای شعر دفاع مقدس، مقاومت،کنگرههای شعر حوزه، کنگرههای شعر مذهبی، کنگرههای شعر سیستان و هامون و... شرکت داشتهام. برای بسیاری از مجموعه شعرهای دوستان شاعر ایرانی مانند استاد علی معلم و... نقد نوشتهام. در چندین شب شعر خدمت مقام معظم رهبری شعر خواندهام، در تمام روزنامهها و نشریات مهم و مطرح ایران مانند روزنامه جمهوری اسلامی، رسالت، کیهان، جوان، ایران، همشهری، مجله ادبیات ماه، کیهان فرهنگی، مجله شعر، اطلاعات هفتگی، هامون، اشارات و...مطلب نوشتهام. در بسیاری از کتابها مقاله دادهام. شش جلد کتاب بر تعداد عناوین کتابهای جمهوری اسلامی ایران افزودهام. در بسیاری از همایشها و نشست های تخصصی سخنرانی کرده ام. در بسیاری از کنگرههای بینالمللی شعر و مقاله ارائه دادهام و... به نظر شما اینها نشانگر حسن نیت محسوب نمیشود؟ آیا حسن نیت مفهوم خاصی دارد، جز این موارد؟
آیا این فعالیتها و بسی فعالیتهای دیگر فرهنگی من نه تنها برای افغانستان بلکه برای کل زبان فارسی خدمت محسوب نمیشود؟ چون خیلی نگران خدمت من به ملت مظلوم افغانستان میباشید باید به اطلاع برسانم که من در آخرین کتاب تالیفیام برای نخستین بار یک قرن ابعاد سیاسی شعر امروز افغانستان را بررسی و تحقیق کردهام و این کتاب اکنون آماده چاپ است.
اطلاعیه: «تنها سفرهایی به خارج از کشور در جهت تامین منافع خود کرده است.»
پاسخ: دوستان طوری عبارت پردازی کردهاند که خواننده گمان کند من تا حالا شاید 10 باری جهت تامین منافع خود، سفرهایی به آمریکا و اروپا داشتهام. که لازم است به اطلاع برسانم من تنها در این مدت دو سفر ترانزیتی به پاکستان به قصد عبور به افغانستان داشتهام که به دلیل نا امن بودن راههای هرات و قندهار همولایتیهای من از مسیر پاکستان به استان غزنی مسافرت میکردند. دیگر توفیق سفر به هیچ کشور خارجی نصیبم نشده است و همچنان آرمان به دل باقی ماندهام.
اطلاعیه: «این موضوع به قدری دارای اهمیت است که ایشان طی نشستی با کارشناسان وزارت علوم، لزوم بازگشت خود به کشورش را به صورت کتبی اعلام داشته است تا زمینهای برای خدمت به مردم مظلوم افغانستان فراهم آورد. بدیهی است که زمینه تحصیل برای وی در مقطع دکتری در سالهای آینده فراهم خواهد شد.»
پاسخ: یک، کارشناسانی در این محفل حضور نداشتند، تنها من و آقای صفری حضور داشتیم. دو، همچنان که در توضیحات قبلی اشاره کرده بودم، جناب اسماعیلی رئیس انجمن دوستی ایران و افغانستان به من فرموده بودند که هرچه آقای صفری گفت تو قبول کن، من فکر کردم این تصمیم مربوط به مجموعه دوستان ایرانی است و لذا چارهای جز پذیرش نداشتم. آقای صفری گفت یک چنین نامهای بنویس و امضا کن، من البته یک نامه بسیار سر و پا شکسته که علایم اجبار در آن مشخص باشد نوشتم و امضا کردم.
اطلاعیه: «برخی از موارد مطرح در اظهارات وی قابل تامل میباشد که روابط عمومی سازمان امور دانشجویان الزامی به پاسخگویی در این باره ندارد. ذکر این نکته حائز اهمیت است که تابش به همراه خانواده خود طی 27 سال در جمهوری اسلامی ایران حضور داشته و برخوردار از شرایط خوب و مناسب بوده است شرایطی که شاید برای بسیاری از ایرانیان فراهم نشده باشد. شایسته است اتباع غیرایرانی مقیم در جمهوری اسلامی ایران رفتار برادرانه و متعهدانهای ارائه دهند.»
پاسخ: به گمانم این بخش نیاز به پاسخ ندارد. آنچه عیان است چه حاجت به بیان است. یا اگر مهم هم باشد نمیتواند دلیلی برای اخراج من شمرده شود.
انتهای پیام/