گر که ابراهیـم، اسماعیـل داد/ کربـلا هفتـاد و دو هابیـل داد
خبرگزاری تسنیم: مُحرم که میرسد، انگار همه مَحرم میشوند، دوست دارند جایی نامشان نوشته شود؛ هر کس کاری میکند تا نامش جزء حسینیان رقم بخورد؛ کاش این همه عاشق در کربلا هم بودند و با حسرت نمیگفتند: «یا لیتنا کنا معکم ...»
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، سیدمهدی صدرالحفاظی استاد دانشگاه و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، شاعر و پژوهشگر ادبی متولد 1336 در تهران است. صدرالحافظی مدت 40 سال است که در حوزه شعر و ادبیات فارسی فعالیت دارد و آثار زیادی از او منتشر شده که از میان آنها میتوان به کتابهای زیر اشاره کرد؛
«خورشید در بستر»؛ مجموعه اشعار مذهبی (1) منتشر شده توسط انتشارات برگ نفیس. «آدینهای که آیی»؛ مجموعه اشعار مذهبی (2) منتشر شده توسط انتشارات نورالثقلین. «فرهنگ واژگان محاورهای»؛ منتشر شده توسط انتشارات نورالثقلین. «رویای بهشت»؛ شعر تحقیقی و پژوهشی (3) مراحل بعد از مرگ بر اساس آیات و روایات منتشر شده توسط انتشارات زهد. «تا بر دمد سپیده»؛ مجموعه شعر مهدوی(4) منتشر شده توسط انتشارات منیر. «جاری در هر لحظه»؛ مجموعه شعر مهدوی (5) (سپید و نیمایی) منتشر شده توسط انتشارات منیر. «روزهای سبز تقویم»؛ مجموعه شعر مهدوی (6) (چهار پاره) منتشر شده توسط انتشارات منیر. «باباجون مهدی (عج)»؛ مجموعه شعر کودکانه منتشر شده توسط انتشارات تیمورزاده.
سید مهدی صدرالحافظی همچنین کتابهای «غروب انتظار»؛ مجموعه اشعار انتظار (4)، «ساحل امید»؛ مجموعه اشعار انتظار (5) و شرح مشکلات مخزن الاسرار (ج1) را در دست چاپ دارد.
به مناسبت حلول ماه محرم الحرام سیدمهدی صدر الحفاظی سرودهای با عنوان «ازسقیفه تا کربلا» را برای انتشار به خبرگزاری تسنیم داده که در زیر میخوانید؛
باز چشم شـیعه گـریان میشود
شـیعه دیگـر بـار نـالان مـیشود
کشتــزار رُخ ز اشــک بــی امان
آبیــاری میشــود از آن خــزان
دسـتها بر سینــهها بی اختیـار
از غـم سـالار دیـن گـردد نثـار
شیعه را بر لب مدامست ، آه ! آه !
جـامه بـر تـن میکنـد امّـا سیاه
بـاز هـم مـاه محـرّم میرسـد
مـاه حُـزن و درد و مـاتم میرسد
روز عاشورا نه مـاتم در زمین
عرش حق را بیش ازین غوغا ببین
نوحه خوان جبریل و جمع عرشیان
اشک میریـزد و هم بر سـر زنان
شیعه ! در سوگ حسین آگاه باش
به عمل در محضرش همراه باش
چون عمل آوردهای بر سینه زن
گریه کـن آبـی بر آن آیینه زن
شستشـو ده زآینـه زنــگار را
ده تســلّی با عــزایت یـار را
قطرهی اشکی که از دل میچکد
از دلی بیــدار و قابــل میچـکد
روز محشر نیست آن دل در هراس
چون عزا را در خور او داشت پاس
شیعه ! خـود را بر عزا آمـاده کن
یاد آن جـان بر رضـایت داده کن
داستــان کــربلا آور بــه یــاد
کن نظر بر کاف، ها ، یا ، عین ، صاد
کـاف اشــارت میکنـد بر کـربلا
تا کُنـد اعمـال دشمــن بـر مَـلا
ها ، هلاک اهل بیـت عترت است
یا ، یزیـد بی حیـا و غیـرت است
عین یـادی از عطشهای حسین
صـاد باشـد صبـر والای حسین
ای حسین، ای وای بر قوم لعین
با تو رفتـاری نمـودند این چنین
کربلایت گـرچه سختیها رسـاند
همچو حـرّ از نـار بر جنّت کشاند
کربلایت پرچم صبـر است و درد
کربلایت سـاحتِ مـردانِ مـرد
کربلایـت داستـان بنـدگی است
قصّهی ایثار و خود افکندگی است
کربلایـت مسلـخ قربـانی است
کربلایـت جای جان افشانی است
گر که ابراهیـم اسماعیـل داد
کربـلا هفتـاد و دو هابیـل داد
ای که در تو خون زهرا جاری است
خـون تو احیـاگر دینـداری است
دین اسلام از محمّد جـان گرفت
از تو باقی مانـد و پشتیبان گرفت
حق همی خواهد تو را بیند قتیل
گامها محکـم کنی در ایـن سبیل
انتهای پیام/