تاثیر هر سرود انقلابی به اندازه چند موشک بود
خبرگزاری تسنیم: اسفندیار قرهباغی میگوید: سرودهایی که ما در دوران هشت سال دفاع مقدس میخواندیم، تنها یک سرود نبودند؛ هر کدامشان چندین موشک و صدها آر پی جی ۷ بود که بر سر دشمن فرود میآمد.
اسفندیار قرهباغی خواننده موسیقی کلاسیک در کشورمان است، از بنیانگذاران سرودهای انقلابی در ایران که بهطور حتم همه ما بهنوعی با صدای این خواننده آشنا هستیم. البته ممکن است نام او را نشنیده باشیم اما از میان سرودهای معروفش حتماً یکی را شنیدهایم. صدای اسفندیار قرهباغی برای کُر و اپرا تربیت شده و در این زمینهها هم فعالیتهای چشمگیری داشته است. قرهباغی پیش از انقلاب سولیست باس در اپرای تهران بود. اما با وقوع انقلاب تمام تخصص و قابلیتهای خود را در اختیار ارزشهای انقلابی قرار داد و در این زمینه نیز آثار گرانبهایی را پدید آورد. بهطور حتم تمام بچههای دهه 60 با سرود «آمریکا، آمریکا، ننگ به نیرنگ تو» آشنا هستند و این سرود را شنیدهاند. همزمان با روزهای ضبط تازهترین اثر ضدآمریکایی اسفندیار قرهباغی، این هنرمند عرصه موسیقی را به خبرگزاری تسنیم دعوت کردیم تا از ناگفتههایش بگوید. آنچه در پی میآید بخش دوم گفتوگو با اسفندیار قرهباغی است؛
*تسنیم: همان گونه که اشاره کردید در طول فعالیتتان سرودهای بسیاری را خواندهاید. به طور حتم ساختن و خواندن هر کدام از این سرودها برای خود ماجرایی داشته است. خاطرهای که در ذهنتان هست از آن دوران را برایمان بگویید.
قرهباغی: برای اجرای سرود «پیروزی» در سال 1360 آقای رحیمیان ما را به استودیویی خارج از صدا و سیما در همین خیابان عباس آباد دعوت کرده بود. استودیو پشت قنادی «نانسی» بود. جالب این که نام قنادی را به خاطر دارم اما نام استودیو یادم نیست!
به همراه گروه کُر رفته بودیم تا اثری را در آنجا ضبط کنیم. قرار بر تکخوانی من در این سرود نبود. وقتی کار تمام شد جاهای خالی که در قطعه بود نشان میداد که این اثر خواننده سولیستی هم دارد. از آقای رحیمیان پرسیدم که این بخشهای سُلو را برای صدای چه کسی نوشتهاید؟ رحیمیان گفت: برای صدای اون آقایی نوشتم که سرود «ای ایران» رو خونده! من خندیدم و گفتم؛ خود من هستم. همون موقع من موندم و جاهای سلو را برای این سرود خواندم.
*تسنیم: ساختن سرود «آمریکا آمریکا ننگ به نیرنگ تو» به چه ترتیبی پیش رفت؟
قرهباغی: سرود آمریکا را آقای احمد علی راغب ساختند و اشعارش را حمید سبزواری سروده است. زمان ساخته شدن این سود من مسئول هماهنگی واحد موسیقی و رهبر کُر در رادیو بودم. در آن زمان سید محمد میرزمانی مسئولیت واحد موسیقی رادیو را در میدان اَرگ بر عهده داشت. برای خواندن این سرود از افراد دیگری هم خواسته بودند که این سرود را بخوانند، که به هر دلیلی قبول نکرده بودند. یکی از آنها گفته بود «من زن و بچه دارم»! وقتی خواندنش را به من پیشنهاد دادند با کمال میل پذیرفتم.
*تسنیم: ضبط و پخش این اثر در چه زمانی انجام شد؟
قرهباغی: این سرود ساختش و جمع کردن کاستش بیش از 48 ساعت طول نکشید. خیلی سریع کار را انجام دادیم.
*تسنیم: فکر میکردید که این سرود تا این حد ماندگار و موفق باشد؟
قرهباغی: درست بعد از ضبط این سرود به آقای راغب گفتم که این سرود در میان مردم با استقبال روبه رو میشود. که خوشبختانه همین گونه هم شد
*تسنیم: این طور به نظر میرسد که سرودهایی که در سالهای اخیر اجرا کردهاید به نوعی ادامه همان مسیر سرودهای دوران جنگ و اوایل انقلاب است.
قرهباغی: ادامه همان سرودها به جایی رسید که یک سال پیش ما سرودی را در تبریز کار کردیم به نام «تندیس آزادی» که اشاره ای داشتیم به مجسمه آزادی که در ایالت متحده آمریکا قرار دارد. مضمون شعر این سرود اشاره ای دارد به ریخته شدن خون جوانان پاک کشورمان از سوی امریکا، در حالی که این مجسمه لبخند زنان ایستاده و نگاه می کند!
*تسنیم: برخیها این اَنگ را به سرود «تندیس آزادی» میزنند که شما در این سرود به مفهوم آزادی توهین کردهاید. در این باره نظرتان چیست؟
قرهباغی: در خواندن این سرود به هیچ وجه منظور ما مفهوم آزادی نیست، بلکه هدفمان همان مجسمه آزادی امریکا است. بعد از آن هم سرودی را به نام «تیر نمرود» ساختیم که منظورمان از این تیر نمرود همان موشکی بود که ناو آمریکایی به هواپیمای مسافربری کشورمان شلیک کرد. جالب این که افسر فرمانده ناو آمریکایی بابت کشتن 290 نفر مسافر بی گناه هواپیمای مسافربری ایران؛ نشان شجاعت گرفت!!!
*تسنیم: شما در اجرای این سرود کلمه «شجاعت» را با لحنی تمسخرآمیز میخوانید.
قرهباغی: ما این نشان شجاعت را در این سرود دو بار آوردهایم و من این کلمه «شجاعت» را با خنده خواندهام. می خواهم بپرسم که کشتن 290 نفر انسان بی گناه آیا شجاعت است!!! نمی دانم چرا دنیا در مقابل این جنایت ساکت نشست. یک نفر اسرائیلی اگر یک سیلی بخورد بسیاری از کشورهای دنیا تا مدتها پرچم هایشان را به نشانه اعتراض بالا میبرند! مگر بچه های ما را ندیدند! مگر جوانهای ما موستوجب این رفتار بودند، که همه در مقابل این اتفاق سکوت کردند؟!
*تسنیم: هم اکنون هم مشغول آماده کردن سرود تازهای در این زمینه هستید. در یان باره هم برایمان بگویید.
قرهباغی: امروز صبح برای ضبط این قطعه وارد تهران شده ام و امروز بعد از ظهر برای ضبط نهایی به استودیو می روم. من پنج سالی است که از تهران دور هستم و جای دیگری زندگی می کنم. این سرود را مرکز سرود سفارش داد. اشعارش را هم خودم سرودهام.
*تسنیم: به جز مرکز سرود، آیا ارگانهای دیگری مانند تلویزیون از شما حمایت کردهاند و یا ساختن سرودی را به شما سفارش دادهاند؟
قرهباغی: صدا و سیما این سرودها را پخش نمیکند. هیچ وقت هم ساختن چنین سرودهایی را سفارش نمیدهد.
*تسنیم: در صحبت هایتان به اسفندیار منفردزاده اشاره کردید و این که او پیش از این در ایران آهنگساز بوده و موزیسین موفقی هم بوده است. اما اکنون خارج از ایران به سر میبرد و در گفت و گوهای مختلف با رسانه های خارجی از سرودهایی چون «امریکا امریکا ننگ به نیرنگ تو» انتقاد میکند. البته خیلی های دیگر هم چنین مسیری را در پیش گرفتهاند. پرسش اینجا است؛ شما خواننده موسیقی کلاسیک بودید و در خارج از کشور به راحتی زمینه برای فعالیتتان مهیا میشد. چرا مانند خیلیهای دیگر به کشورهای خارجی نرفتید تا در آنجا به فعالیتتان ادامه دهید؟
قرهباغی: من کشورهای بسیاری را در دنیا رفتهام. برای هر انسانی لازم است که برود و نقاط مختلف دنیا را ببیند. اما این که انسان برود و در کشوری مقیم شود و جَلای وطن کند، مسئله دیگری است. این که کسی برود و در کشورهای خارجی پناهنده شود از نظر من بی معنا است. مگر کشور خودمان چه کم دارد که برویم و به دیگران پناه ببریم. من در ایران با نهایت سربلندی زندگی میکنم و همه موفقیتهایم را مدیون همین مردم کوچه و بازار هستم. من از زبان همین مردم جملههایی را میشنوم که برایم بزرگترین هدیه است. از طرف دیگر باید توجه داشته باشیم که هر کشوری مشکلات و نابسامانیهایی دارد. در هیچ جای دنیا هیچ کشوری بدون مشکل نیست و به طور حتم این مشکلات نباید موجب شود که ما وطن خودمان را رها کنیم و برویم. برای مثال اگر کسی بچهای داشته باشد و بچهاش مریض شود؛ آیا باید به بهانه بیماری و مشکل بچه، فرزندش را رها کند؟! باید بایستد و به مشکل ها رسیدگی کند و پرستاری بیشتری از آن بچه داشته باشد. کسانی که ترک وطن کرده اند چه گُلی به سر این کشور زده اند؟! من افتخار می کنم که جزء کسانی هستم که هرگز فکر رفتن از وطن به سرم نزد. ما جزء کسانی هستیم که تا به امروز در این مملکت زندگی کردهایم و تا کنون هم نان و آب این مملکت را خوردهایم و همین جا هم میمیریم.
*تسنیم: شما مدتی هم برای تحصیل به ایتالیا رفتید. اما مثل این که تحصیل را نیمه کاره رها کردهاید و برگشتهاید؟
قرهباغی:به خاطر مسائل خانوادگی تداوم پیدا نکرد. مادرم با آمدن به ایتالیا موافقت نبود. او نمیخواست که ایران را ترک کند. از طرف دیگر تالار رودکی به حضور من نیاز داشت. این بود که بعد از مدتی مجبور شدم به ایران برگزدم و بورسیه هفت ساله من به کس دیگری اختصاص یافت.
*تسنیم: مدتی که در ایتالیا بودید چه تاثیری در کار هنری شما داشت؟
قرهباغی: بودن در ایتالیا نتایج خوبی برای من داشت و موجب یادگرفتن موارد بسیاری در زمینه آواز شد.
*تسنیم: چرا در این سالها در زمینه انتشار آلبوم فعالیتی نکردید؟
قرهباغی: شما هرگز از اسفندیار قره باغی نشنیده اید که آلبومی منتشر و بخواهد کسب درآمدی کند. آنچه تا به امروز خواندهام ملی و میهنی بوده است. خصوصا سرودهایی که در دوران دفاع مقدس خواندهام.
*تسنیم: وضعیت کنونی موسیقی کشورمان را چگونه میبینید؟ آیا اوضاع برای برگزاری کنسرتهای موسیقی مناسب است؟ در این سالهای گذشته بیشتر با چه مشکلهایی روبه رو بودهاید؟
قرهباغی: نکته خوبی را اشاره کردید. اما پاسخهایش تاسف برانگیز است. متولیان موسیقی در جامعه ما وزارت ارشاد و سازمان صدا و سیما است. حال این که این عزیزان با موسیقی قهر هستند. آنها خود را از موسیقی بیزار نشان می دهند در حالی که در خلوت هایشان موسیقی گوش می دهند. به جای حمایت از موسیقی هایی که دارای اصالت و اعتبار هستند از برخی موسیقی های سخیف حمایت کردهاند. امروز در صدا و سیما هرگز موسیقیهای انقلابی را معرفی نمیکنند. آنها هرگز سرودهای دوران هشت سال دفاع مقدس را برای مردم معرفی نمیکنند که فلان سرود در فلان تاریخ و در چه شرایطی ساخته شدهاند. سرودهایی که ما میخواندیم، تنها یک سرود نبودند؛ هر کدامشان چندین موشک و صدها آر پی جی 7 بود که بر سر دشمن فرو میآمد.
*تسنیم: چه انتظاری از مسئولان دارید؟
قرهباغی: بعد از ما میخواهند از چه کسانی یاد کنند؟! اداره ارشادی که در آذربایجان هست؛ من نامش را به «اداره کشتارگاه فرهنگ و هنر تغییر داده ام». د رچند سال گذشته مدیر کلهایی برای اداره ارشاد انتخاب کردهاند که موسیقی تبریز را فلج کردهاند. من انتظار دارم که بیش از اینها به موسیقی رسیدگی شود.
گفتوگو: یاسر شیخی یگانه
انتهای پیام /