محال است از اثر و سکانس فیلمهای اروپایی تقلید کنیم
خبرگزاری تسنیم: کارگردان "بچه های نسبتا بد" گفت: بیگانه با فرهنگ مردم جهان نیستم ولی به هیچ عنوان تقلید و عین به عین صحنهای را بازسازی نمیکنم زیرا این امر را در شان مردم خودم نمیبینم.
به گزارش خبرنگار گروه "رسانههای دیگر" خبرگزاری تسنیم، سیروس مقدم" کارگردان صاحب نام کشورمان هر ساله در ماه رمضان و در ایام نوروز با ایجاد لحظاتی شاد و خاطره انگیز میهمان خانههای دل مخاطبان میشود.
" مقدم" بعد از ساخت سریال مناسبتی "پایتخت 2" به سراغ بچههای " نسبتاً بد" رفت که این شبها مخاطبان شاهد پخش آن از شبکه یک سیما هستند. به بهانه ساخت اثری متفاوت توسط این کارگردان پای گپ و گفتی با او نشستیم که بخشی از آن را در مصاحبه زیر میخوانید؛
*****
*"آقای سیروس مقدم" چه انگیزه یا دلیلی باعث ساخت سریال "بچههای نسبتاً بد" به عنوان یک اثر متفاوت از شما شد و دلیل حضور سوپر استارها در این کار را مطرح کنید؟
این قصه برای من از جذابیت خاصی برخوردار بود و جذابیتش در این بود که داستانی اجتماعی و جوان را به تصویر میکشیدیم، اما با لحنی شیرین که برای مخاطب جذاب باشد. ولی اگر آن را با تلخی تعریف میکردیم، احتمال از دست دادن مخاطب را به دنبال داشت که سعی کردیم این اتفاق نیفتد.
در "بچههای نسبتاً بد" نوعی شوخ و شنگی در روابط جوانها دیده میشود که آنها را در واقعیت هم میبینیم. برای انتخاب این نقشها ما احتیاج داشتیم بازیگران جوانی که مردم آنها را دوست دارند در کنار هم قرار دهیم و اگر دقت کرده باشید، کسانی را که من دور یکدیگر جمع کردم به غیر یکی دو مورد، با بقیه برای اولین بار بود که کار میکردم و علت این بود که دلم میخواست، چهرههای جدیدی را در این کار تجربه کنم و آنها را ببینم، مردم هم بتوانند با آنها ارتباط برقرار کنند، باید بگویم که کار سختی بود و "شهرام زمانی" توانست نقش خیلی موثری در انتخاب بازیگران ایفا کند و در اختیار کار بگیرد.
*زمانی که نام "سیروس مقدم" میآید، دقت و هوش مخاطبان به سمتی میرود که شما در کار جدید خود به دنبال چه ریتم و سوژهای میروید و بعد از تماشای کارهای شما مردم میآموزند که چگونه با مشکلات مواجه شوند، دلیل این موفقیت را در رعایت چه اصولی میبینید؟
شاید یکی از دلایل این است که تا به حال نشده که من فیلمنامهای را کار کرده باشم که آن نوشته شده باشد و من فقط آن را تبدیل به تصویر کنم به این دلیل که دلم میخواهد از ابتدای شروع داستان و نگارش شخصیتها، روابط، مشکلات اجتماعی و بسیاری دیگر از موارد را با همفکری نویسنده به متن تزریق کنم تا بیشتر دغدغهها و مسئلههایم زحمت بعضی از همکارانم و بهره مندی از تکنیکهای به روز به دلیل تقلید و نداشتن حسی مشترک از دیدهها و شنیدهها شاید نتوانند خیلی مورد توجه مردم قرار گیرند.
من بیگانه با فرهنگ مردم جهان نیستم ولی به هیچ عنوان تقلید و عین به عین صحنهای را بازسازی نمیکنم، نه دوست دارم و نه در شان مردم خودم میبینم که اثری را کپی کنم و به خورد آنها بدهم.
*"بچههای نسبتا بد" ریتم تندی نسبت به دیگر کارهای شما داشته، آیا این امر به صرف دوربین روی دست بودن "فرشاد گل سفیدی" است یا اینکه تکنیکهای دیگری را هم به کار بردهاید؟
فکر میکنم یکی از وظایف مهمی که امروز به عنوان هنرمند و کارگردان داریم، این است که بخشهای جذاب و سرگرم کننده کار را باید صاحب امتیاز کنیم و با وجود تعهد کانالها و سریالهای مختلف باید بتوانیم با پارامترهای جذاب سرگرم کننده مخاطب را پای گیرندههای تلویزیون بنشانیم این مسئله برای من تبدیل شده به یک اصل در کنار محتوایی که قابل درک و لمس برای مردم باشد، من به تک تک لحظهها و سکانسها در کارهایم اهمیت میدهم که شاید دوست عزیز و همکاری دیگری به سادگی از کنار این بگذرد ولی من باید اوج التهاب را در کنار سکانس ملتهب نشان دهم.
باید بیننده کارهایم، خودش را در دل ماجرا احساس کند و به طور مثال صحنهای را که فردی چاقو خورده و زخمی میشود را به خوبی درک کنند تا اینکه فقط به عنوان توریست آن را تعریف کنیم و مخاطب هم آن را تماشا کند، شاید از دلایل جذب مخاطبان، تعلق خاطر آنها به محتوا و سرگرم و جذاب بودن داستان بر گردد و خود را تشویق به دیدن سریالهای من کنند.
یکی دیگر از مسائلی که برایم در جایگاه اول قرار دارد، محتوا و قصه جذاب است و تمام سعی خود را برای هر سکانس انجام میدهم و شما مطمئن باشید که در یک چنین دکوپاژهایی بازیگر هم بهتر دیده میشود و بازیاش بیشتر مورد توجه قرار میگیردحالا در خصوص دوربین من بایستی یک موجود زنده باشد.
دوربین و نگاه به آن، دو دیدگاه وجود داشته، که یکی دوربین و لنز آن به عنوان یک ابزار ماده برای فیلم برداری است و اختراع شده که همین کار را انجام دهد و در نگاه دیگر به عقیده من دوربین باید دارای روح و حس باشد و به عنوان یک عنصر زنده، ماجرا را تعریف کند احساس میکنم که این دیدگاه من و سلیقهام نزدیکتر بوده و دوربین باید مثل یک موجود زنده، در دل حادثه رود و ماجرا را تعریف کند خود به خود وقتی دوربین شما به یک موجود زنده تبدیل میشود، نفس میکشد، وحشت میکند و به حرکت در میآید همیشه سعی کردهام دوربینام از یک ابزار مکانیکی فاقد روح تبدیل به یک سلول زنده متحرک شود و مخاطب را در دل ماجرا فرو برد.
*آقای مقدم از تیم بچههای نسبتا بد راضی بودید؟
خیلی خوشحالم که با این تیم کارکردم، همه آنها جوانان با انگیزه و منظمی بودند که با ایدههای جدید و سوژههای نو سر صحنه حاضر شدند و همه تلاش خود را برای ماندگاری و دیده شدن کار انجام دادند با این جوانان برای اولین بار کار کردم و خوشبختانه ارتباط خوبی را در جلو و پشت دوربین داشتند.
*چرا خانم غفوری به عنوان تهیه کننده در کار جدید شما حضور نداشتند؟
خانم غفوری شاید به طور مستقیم درگیر این کار نبودند ولی هماهنگی ماجرا و اینکه من بتوانم با آرامش این پروژه را در مدت زمان کوتاهی تمام کنم؛ کمکهای غیر مستقیم را به من کردند و خیلی از مسائلی را که ممکن بود در کار پیش آید را با کمک و همفکری ایشان رفع کردم ولی واقعیت این است که الهام غفوری درگیر فراهم آوردن شرایطی مناسب برای ساخت سریال "پایتخت 3" هستند و به دنبال انجام کارهای مقدماتی این پروژه و جمع کردن تیم بازیگران و نویسندگان نتوانستند با من همکاری مستقیم داشته باشند، از طرف دیگر این فیلمنامه از طرف شبکه به طباطبایی تهیه کننده این کار سپرده شده بود و چون فیلمنامه را دوست داشتم طی گفتگویی با مدیران شبکه نیز با همفکری همسرم دست با ساخت بچههای نسبتا بد زدم و امیدوارم بتوانم مخاطب خود را راضی نگه دارد.
منبع: باشگاه خبرنگاران
انتهای پیام/
خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای بازنشر میشود.