پیروزی عالم شیعه بر پادشاه عربستان درمناظره ای جالب
خبرگزاری تسنیم: همه مسلمانان از سنی و شیعه، از عصر رسول خدا(صلی الله علیه و آله) تاکنون اتفاق نظر دارند که بوسیدن و زیارت کردن قبورائمه معصومین صلوات الله علیهم اجمعین و اولیاء الله برای احترام شرک نیست.
به گزارش خبرنگار گروه "رسانههای دیگر" خبرگزاری تسنیم، همه مسلمانان از سنی و شیعه، از عصر رسول خدا(صلی الله علیه و آله) تاکنون در این که بوسیدن و زیارت کردن قبورائمه معصومین صلوات الله علیهم اجمعین و اولیاء الله برای احترام شرک نیست اتفاق نظر دارند، به استثنای «وهابیت» و «علمای سعودی» که در همین قرن جدید پیدا شدهاند[1] و بر خلاف اجماع مسلمانان، رفتار میکنند، و خون مسلمانان را مباح میدانند، و بین آنها فتنه انگیزی میکنند، و دست بر قبر کشیدن و توسل را شرک میدانند. آقای سید شرف الدین (صاحب کتاب ارزشمند المراجعات)، در عصر حکومت «ملک عبدالعزیز» برای زیارت خانه خدا به مکه رفت. در عید قربان در کنار سایر علما به کاخ پادشاه سعودی دعوت شد، تا طبق معمول در عید قربان به او تبریک بگویند. او به کاخ رفت، هنگامی که نوبت به او رسید، دست شاه را گرفت و هدیهای به او داد، و آن هدیه یک قرآن بود که دارای جلدی پوستین بود. شاه عربستان آن هدیه را گرفت و بوسید و به عنوان تعظیم و احترام، بر پیشانی خود گذاشت.
سید شرف الدین (از فرصت استفاده کرد) ناگهان گفت: «ای پادشاه! چرا این جلد را میبوسی و به آن تعظیم میکنی، با اینکه این جلد چیزی جز پوست بز نیست؟»
شاه گفت: «غرض من از بوسیدن جلد، قرآنی است که در داخل آن قرار دارد، نه خود جلد».
آقای شرف الدین، بیدرنگ فرمود: «احسنت ای پادشاه! ما شیعیان نیز وقتی که پنجره یا در اتاق پیامبر(صلی الله علیه و آله) را میبوسیم، میدانیم که آهن هیچ کاری نمیتواند بکند، ولی غرض ما آن کسی است که ماورای این آهنها و چوبها قرار دارد. ما میخواهیم رسول خدا(صلی الله علیه و آله) را تعظیم و احترام کنیم، همانگونه که شما با بوسه زدن بر پوست بز میخواستی قرآن را تعظیم کنی که در درون آن پوست قرار دارد.»
حاضران تکبیر گفتند، و او را تصدیق کردند، در این هنگام ملک عبدالعزیز ناچار شد تا به حاجیان اجازه دهد که از آثار رسول خدا(صلی الله علیه و آله) تبرک بجویند، ولی ولیعهد او که بعد از او آمد، از قانون گذشتهشان برگشت.
پی نوشت:
[1] مسلک وهابیت منسوب به «شیخ محمد فرزند عبدالوهاب» است،وی در سال 1115 هجری قمری، در شهر «عیینه» از شهرهای «نجد» متولد شد، پدرش در آن شهر، قاضی بود. وی در سال 1153 عقاید وهابیگری را که خود مؤسس آن بود، آشکار کرد، جمعی از او پیروی کردند، و در سال 1160 هجری قمری به شهر «درعیه» یکی از شهرهای معروف نجد رفت و در آنجا با امیر شهر به نام محمد بن سعود (جد آل سعود) رابطه برقرار کرد، و با هم توافق کردند که از عقیده وهابیت ترویج کنند. (آیین وهابیت: ص 26 و 27) به این ترتیب میبینیم، این مسلک انحرافی در قرن 12 پدید آمد، و توسط آل سعود، دنبال و گسترش یافت./جام نیوز/
انتهای پیام/
خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای بازنشر میشود.