بلخاری: تصوف و عرفان منشأ قرآنی دارد/چرتی: حافظ، نماد آزاداندیشی درونی
خبرگزاری تسنیم: مراسم سالروز بزرگداشت حافظ با عنوان «محبت از نگاه حافظ» به همراه رونمایی از ترجمه ایتالیایی ترجمه و شرح سه جلدی حافظ اثر کارلوسکونه، عصر دیروز ۲۰ مهرماه با حضور حسن بلخاری و رایزن فرهنگی ایتالیا در ایران در شهر کتاب برگزار شد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، مراسم سالروز بزرگداشت حافظ با عنوان «محبت از نگاه حافظ» به همراه رونمایی از ترجمه ایتالیایی ترجمه و شرح سه جلدی حافظ اثر کارلو سکونه، عصر دیروز 20 مهرماه در مؤسسه فرهنگی شهر کتاب برگزار شد.
حسن بلخاری، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران دیک از سخنرانان این مراسم بود که طی سخنانی گفت: کلمه دوستی بنا بر یک فرهنگ نانوشته عبارت است از همنوعدوستی که میان تمام جوامع بشری وجود دارد. باید توجه داشت در اینجا سخن از عشق میان عبد و معبود نیست، ولیکن بهتر است که دوستی را در این فضا میان هم نوعان خود به کار ببریم. اگر کسی خواست مفهوم عرفانی محبت را میان اندیشههای اسلامی قرار دهد باید به کلیدواژه عشق بپردازد. با توجه به متون ادبی که از بزرگانی چون امام محمد غزالی در دست است میبینیم که این بزرگان این دو کلمه را مترادف هم اتخاذ کردهاند؛ باید دانست که کلید واژه ادراک عاشقانه مابین انسان و خدا محبت و عشق است.
وی ادامه داد: پیرامون منشأ ظهور عرفان میان تمدن اسلامی و ایرانی اختلافنظرهای عدیدهای موجود است. برخی اندیشههای شهودگرانه نوافلاطونی را منشأ این مسئله میدانند. اما برخی بودا و بودائیگری را سرآغاز تصوف تصور میکنند. باید توجه داشت که مکتب سکر خراسانی تاثیر عمیقی در تمدن ما گذاشته است و البته برخی تاثیر گروههای عرفانی یهودی را نیز در این زمینه مؤثر میدانند. اما نکته مهم این است که ریشه همه تصوف و عرفان را باید در قرآن و کلمات بزرگان این دین یافت. البته تمدنهای دیگر در شکلگیری آن موثر بودهاند، اما این تاثیر به اندازهای نبوده که آن را بتوان منشأ شکلگیری این امر قلمداد کرد.
وی با اشاره به داستانی از ذالنون مصری ادامه داد: یکی از مهمترین معانی مذکور میان بنده و خدا روایت عطار در متن داستان ذالنون است که ارتباط مستقیمی با روایت امیرمؤمنان دارد که فرمودند: من خدا را نه به شوق بهشت و نه بیم از جهنم نمیپرستم، خدا را میپرستم چون شایسته عبادت است. روایت ما نشان میدهد که منشأ محبت در عرفان اسلامی پیشینه محکمی دارد.
وی تصریح کرد: میان تصوف و عرفان تفاوت بسیاری وجود دارد. عرفان به ظاهر صورت نمیگیرد و یکی از مهمترین منابع شناخت تمایز بین عرفان و تصوف کتاب اللمع ابونصر سراج طوسی است که تقریبا اولین متن نگاشته شده در احوال تصوف است و بسیاری از اندیشمندان مشتاق تصوف، در بیان ویژگیهای عرفان و تصوف این کتاب را به عنوان مرجع ذکر کرده و به آن استناد کردهاند.
بلخاری ادامه داد: در هشتمین فصل از کتاب سوانح العشاق احمد غزالی میتوان این تمایز را مشاهده کرد. تصویری از محبت که غزالی در این کتاب به آن اشاره میکند بسیار مشابه معنای طوسی در کتاب اللمع است. همواره بحثهایی در باب قدیم یا حادث بودن محبت میان عرفا و اندیشمندان وجود داشته است. برخی عرفا که غزالی نیز در دایره آنهاست محبت را قدیم میدانند نه حادث. همانطور که میدانید قدیم جزئی است که بر آن نیستی نمیتوان تصور کرد، یعنی چیزی است که تمام زمانها وجود داشته، اما حادث به امری اطلاق میشود که در نقطهای از زمان نبوده و در یک بازه زمانی دیگر بوجود آمده بود.
وی با استناد به حدیث "کنت کنزا مخفیا" به تبیین گفت: با استناد به این دست روایات میتوان دریافت که خداوند با این منطق که محبت ورزیدم که شناخته شوم، دست به خلقت هستی زده است، یعنی محبت را بهانه سرایش سرود هستی قرار داده، ولذا میتوان دریافت که خداوند بر عالمیان عاشقتر بوده که عالم و هر آنچه را در اوست، آفریده است.
در بخش دیگری از این مراسم کارلو چرتی، رایزن فرهنگی ایتالیا در ایران به ارائه سخن پرداخت و گفت: از نظر من اختصاص این روز نشان از فرهنگ بالای ایران و ایرانیان است؛ چرا که نماد آزاداندیشی درونی و ملهم از ارزشهای انسانی است. آثار و اشعار بسیاری در این عرصه به مخاطبان و مشتاقان ادب سرزمین پارسی عرضه داشته و به جرات میتوان گفت حافظ نماد قطب باستان ایران است که در قالب اشعار عرفانی این چهره را به منصه ظهور رسانده است.
وی اضافه کرد: جای بسی خوشبختی است که چنین روزی مصادف با هفته بزرگداشت ادبیات ایتالیا است و به همین بهانه میتوانید به این امر بیش از پیش بپردازیم.
وی با اشاره به فعالیتهای کارلو سکونه تصریح کرد: کارلو همیشه به این ادبیات توجه ویژهای مبذول داشته است؛ چراکه در ایتالیا نیز عنایت ویژهای به نشر و ادبیات فارسی شده است. در این زمینه ایشان و آقای الکساندرو باوزانی که از مفاخر فارسی ایتالیاست، دهها شاگرد در عرصه مذهبی و جستوجوی مداوم حقیقت در متون ادبی فارسی تربیت نمودهاند. شاگردان باوزانی فرهنگ مذهبی ایران را الگو قرار دادند و بخشهای مهمی از آنها را به مخاطبان عرضه داشتند.
وی در پایان از علیاصغر محمدخانی قدردانی کرده و ابراز امیدواری کرد تا مبادلات فرهنگی گستردهای میان ایران و ایتالیا صورت گیرد.
انتهای پیام/