«جمعه به جمعه» مقابل مد ساخت برنامه کودک برای بزرگسالان ایستاد
خبرگزاری تسنیم: مجید قناد، تهیهکننده و مجری برنامه جمعه به جمعه، پرسابقهترین هنرمند عرصه کودک در تلویزیون ایران؛ بههمراه تیم پرانرژی برنامه «جمعه به جمعه» در یک عصر گرم تابستانی، مهمان خبرگزاری تسنیم بودند.بخش دوم گفتوگو را بخوانید.
تسنیم: این ساخت برنامه کودک با هدف نشاندن بزرگترها پای تلویزیون، فکر میکنم مهمترین معضلی است که برنامههای کودک ایران در دهه هشتاد را تهدید میکند. درخیلی از برنامههای کودک به خصوص نوع شوخیها و ایجاد روابط بزرگسالانه است و بچههای بیچارهای که پای تلویزیون نشستهاند هاج و واج فقط مشغول تماشای پدرومادرهایی هستند که از خنده ریسه رفتهاند. از نوع شوخیها بگیرید تا ساختار برنامه. و اتفاقا همین برنامهها بیشتر رسانهای میشوند و سروصدا میکنند. «جمعه به جمعه» خوشبختانه هنوز در این دام نیفتاده است.
قناد: درست میگویید، ما در برنامه خودمان به شدت سعی میکنیم که از شوخیهای بزرگسالان برای بچهها استفاده نکنیم. بچههای ما باید بدانند که شوخی، حد و مرز دارد و خندیدن به هم خوب نیست بلکه با هم خندیدن و با هم شاد بودن خوب است. ضمنا تلاش می کنیم که جایگاه طنز را حفظ نماییم و لزومی نمیدانیم که به هر قیمتی بچهها و خانوادهها را بخندانیم. بچهها در سنین کودکی آمادگی فرا گیری مسائل تربیتی را دارند و چه بهتر که ما از طریق آنتن تلویزیون سعی کنیم که چارچوبها را برایشان مشخص کنیم. ما حتی در زمینه موسیقی برنامه هم سعی می کنیم از آهنگسازانی استفاده کنیم که ارزشهای اخلاقی بر روح و روانشان حاکم باشد تا اینکه برای جذب مخاطب از موسیقیهای آماده وغیر استاندارد استفاده نکنند. اگر موفقیتی نصیب برنامه ما بوده، گروه موسیقی برنامه سهم بسزایی در این توفیق داشتهاند.من خودم همیشه وقتی سرودهای معنوی انتهای برنامه پخش می شود و بچهها آن را همراه ما زمزمه می کنند به بچهها به شدت دقت میکنم و متوجه می شوم که به صورت غیرمستقیم کودک را جذب کردهایم. در این چند سال اخیر ما سعی کردیم تا برنامههای مناسب کودکان را برای آنها آماده کنیم. بنده و همکاران من پس از اتمام برنامه دوباره برنامه پخش شده را تماشا میکنیم تا اشکالات خود را برطرف کنیم چون برای بچهها کار میکنیم، باید کار از دل باشد تا بر دل بنشیند.
آویژه: گروه هدف ما فقط بچهها هستند؛ ما برای بچهها کار میکنیم و نتیجهاش را هم دیدهایم. بارها خانوادههایی آمدهاند و اظهار کردهاند که در خیلی از موارد که بچههای ما مثلا از تاریکی، تنهایی و... احساس نگرانی و ترس داشتهاند با دیدن نمایش های ما ترسشان ریخته است و این یعنی اینکه در این برنامه تلاش ما این است که در قالب برنامههای سرگرمی، نمایش و شعر، مشکلات خانوادگی و اجتماعی و حتی مشکلات روحی بچهها را به لحاظ روانشناسی بررسی کنیم و راهکارهای اجرایی برای خانواده ها ارائه دهیم.اما نه به این معنا که برای بزرگسالان برنامه بسازیم.
حمزهای: بچهها، خالصترین و بیادعاترین مخلوقات خداوند هستند.آنها تشنه فراگیری و مستعد رشد جسمی والبته روحیاند و کسانی که برای این گروه سنی کار میکنند باید تخصص مضاعف داشته باشند به این معنا که هم کودک را به خوبی بشناسند و هم درزمینه تخصصی کار خود مهارت کافی داشته باشند. تلاش بیدریغ روانشناسان، کارشناسان و آهنگسازان برنامه که به اشعار و ترانههای من، روح میدمند و بچهها را همراه میکنند واقعا قابل تقدیر است.
تنسیم: آقای قناد موج حضور اسپانسرها ظاهرا به برنامههای کودک و برنامه شما هم رسیده است. فکر نمیکنید باری بچه ها حرکت جالبی نباشد؟
قناد: درهمه کشور مشارکت و تبلیغات وجود دارد ولی چگونگی ورود به موضوع اهمیت ویژهای دارد. ما سعی میکنیم از بُعد هنری، تبلیغات را مهندسی کنیم تا مبادا باعث تبلیغ منفی برای آن کالا باشیم. ضمنا ما و مسئولین امر نسبت به کالاهایی که برای بچهها مضر هستند یا وجودشان تاثیری در رشد بچهها ندارد، حساس هستیم و چنین پشتیبانهایی را اصلا قبول نمیکنیم.
تسنیم:تجربه ناقص خود من نشان میدهد که متننوشتن و شعر نوشتن برای بچهها اگر سختترین کار دنیا نباشد، یکی از آنهاست. در عین اینکه بچهها دیگر در روزگار ما از شعار و تصنع به شدت فرار میکنند با انبوهی از متون و شعرها و سرودهای بزرگسالانه هم در طول روز مواجهند که ریتم و لحن به شدت جذابی برای آنها دارد.کار سختی پیش روی متن نویسان و شعرای برنامه شما بوده است.خانم داوودی کمی از متن نویسی برای بچهها بگویید.
داودی: من تا 15 سال پیش در حوزه بزرگسال مینوشتم و تخصصم نمایشنامه نویسی بزرگسال بود. که به دنیای کودکان وارد شدم و پس از ورودم به این عرصه تازه متوجه شدم که نوشتن برای کودکان چقدر سخت است. معمولا نگاه ما به بخش کودک، نگاه از بالا به پایین است. نوشتن برای کودکان و بزرگسالان را میتوان به تفاوت نوشتن نمایشنامه با فیلمنامه تشبیه کرد، در فیلمنامه دست شما باز است و هر مکان و هر زمان را که بخواهید میتوانید بنویسید اما در نمایشنامه دست و بال شما بسته است.
در ابتدا که بچه نداشتم فکر میکردم نوشتن برای کودکان ساده است اما بعدها فهمیدم چقدر این کار سخت است. همین سخت بودن کار، من را جذب کرد و ماندگار شدم و امروز پس از 15 سال نوشتن برای کودکان میتوانم بگویم که هنوز در اول خط هستم. بچهها هر روز چیز جدیدی برای گفتن دارند و نگاهشان متفاوت است. در این کار هم باید نگاه یک انسان بزرگسال را داشته باشیم تا بتوانیم از نگاه آن مسائل کودک را ببینید و هم نیازمند مطالعه بسیار در زمینه کودک هستیم تا بتوانیم شعر محتوایی در زمینه کودک بوجود آورد.
علاوه بر این باید بتوانی خودت را مداوم بررسی کنی. مباحث روانشناسی برای بازخوانی درونت نیاز است تا درون خودت را به عنوان والد یا فرد بالغ ببینی و همچنین باید بتوانی نگاه کودکانه را در خود ایجاد کنی و خودت را به عنوان بچه ببینی. یعنی باید بتوانی در یک زمان هم خود را بزرگسال ببینی و همچنین خود را کودک ببینی. برخی از آثار کارتونی که از خارج به کشور ما میآید کارهای مثبتی در آنها وجود دارند. «نمو» جذاب است، منِ مادر از اول تا آخر یاد میگیرم و به اشکالاتم پی میبرم. اما خیلی از جاهای دیگر را میبینید که دارند پیامهای دیگری میدهند که باید حواسمان باشد. مادران باید وقتی که در آشپزخانه هستند حواسشان به بچهها باشد که چه کارتونی نگاه میکنند و خوراک تصویری او چیست. حرفی که این روزها در جامعه ما باب شده و والدین به سراغ خرید سی دی کارتون میروند یا تماشای کارتون در شبکههای تلویزیونی ماهوارهای را میدهند این است که میگویند «بچه کارتون ببیند تا من خلاص شوم!» که این تفکر کاملا غلط است. به عنوان مادر کمترین وظیفه را دارم که ببینیم بچهام چه میبیند و چه گوش میدهد.
شاید در لحظه یعنی در همان زمان نتوان به بچه پیام داد، اما بعد میتوان با یک پیام پنهان آسیبها را رفع کرد. در امر نوشتن هم همینطور هستم؛ هم باید بزرگسال باشم و هم اینکه من کودکیام را داشته باشم. برای انتخاب قالب و استفاده از واژگان باید ببینیم که چه چیزی برای کودک جذاب است. مدام دغدغههایمان را مرور میکنیم. دوباره به کودکیمان میپردازیم تا ببینیم که چگونه میتوانیم برای بچهها بیان کنیم و بنویسیم.
آقای یعقوب زاده به عنوان یک هنرمند تئاتری قوی حرف می زنند و گاهی از زاویه مردانه و پدرانه به برنامه کمک میکنند. ما از منظر مادرانه و زنانه مسائل را میبینیم. یکی از مشکلاتی که ما امروز با آن مواجه هستیم این است که پسران را فقط مادران پرورش میدهند و پدران به دلیل مشغله کاری زمان کمتری دارند به همین دلیل پسرهای ما خیلی تک بُعدی بزرگ میشوند و بیشتر تربیت زنانه پیدا میکنند. اما ما این کنترلها را داریم و حالا نمیگوییم اتاق فکر که مردم فکر نکنند جای پیچیدهای است نه خیلی ساده و راحت با هم حرف میزنیم و ایدههای هم را چک میکنیم. بعضی وقتها که دوستانم را میبینم که خیلی مدعی هستند و حتی گاهی خودم هم به آن دچار میشوم، میگویم وای چه موضوع خطرناکی است. واقعیت قضیه این است که هنر خیلی منیت به همراه میآورد، خیلی آدم را دچار منیت میکند. تشویق تماشاگر کاری میکند که شما باورت میشود که آدم بزرگی هستی و بعد از چند اجرا که دیگر تشویقی وجود ندارد دچار افسردگی میشوی. به همین دلیل خیلی باید به منیت هنر حواسمان باشد.
قناد: در حدود 400 شعر در موضوعات روابط اجتماعی، فرهنگ و قومتی در استانهای مختلف، ائمه اطهار و معصومین، موضوعات بهداشتی، اجتماعی، درسی و نمایشهای مرتبط و ... در برنامه ما تهیه شده است که به همراه نمایش های طنز و آموزشی اجرا می گردد. همینطور در قسمتی از برنامه بخشی به نام «از مدرسه تا مدرسه» داریم که در سال 62 پخش میشد و ما در این برنامه کوتاه مدت، بچههای 8 ساله آن دوران را که حالا بزرگ شدهاند را انتخاب میکنیم و به این برنامه دعوت میکنیم به این دلیل که هدف داریم و میخواهیم بگوییم که این افراد مثل شما کودک بودند و حالا با سختیها درس خواندند و به مقامی رسیدند یا پزشک، کارمند و ... شدند و میخواهیم که الگویی باشند برای بچههایی که اینجا نشستهاند و به معرفی آنها میپردازیم.
ما معمولا از یک هفته قبل صحبتهایمان درباره موضوعات برنامه هفته انجام میدهیم و کارها را برنامه ریزی میکنیم. مثلا در تابستان موضوع سفر را انتخاب کردیم و سعی میکنیم داستانها در آن غالب باشد و گاهی حتی حدیثهایی که انتخاب میکنیم که با همان موضوع مرتبط یا نزدیک باشد و یا سرودها را هم سعی میکنیم در ارتباط با آن موضوع باشد و در همه موضوعات هم سعی ما این است که در کارهایمان تاکید بر رعایت ادب و احترام در همه زمینهها باشد.
ما حتی نباید تماشاچی برنامه خود را ساده در نظر بگیرم و راحت از کنار آنها رد شویم. مثلا بارها برای من اتفاق افتاده که نابینایی را در خیابان دیدم که میخواهد از خیابان رد شود و وقتی با او صحبت کردهام تا از خیابان ردش کنم، وقتی صدای من را شنیده گفته «تو عمو قناد نیستی؟». این تاثیر حضور مستمر در رسانه و کار خالصانه برای بچههاست و در این مسیر من به تنهایی موفق نمیشدم اگر همراهی و پشتیبانی مسئولین و مدیران محترم سازمان نبود.
تسنیم: برادران دوقلوی انصاریشاد، این دوقلو بودن شما به شدت برای بچهها جذاب است. کار برای بچهها هم برای شما جذاب است؟
یاسر انصاری شاد: کار کودک خیلی سخت است. بچهها معمولا 4 یا 5 ساله هستند و برای انتخاب موضوع و محتوا و نوشتن متن و دیالوگها و نیز برای بازی کردن برای این قشر از جامعه که مخاطب خاص محسوب میشوند خیلی کارت سختی است تا بتوانی با کودک ارتباط برقرار کنی. اگر بخواهید برای بچههای 10 یا 12 سال به بالا بازی کنیم برایمان شاید ساده تر است اما اگر بخواهیم پیامی را به کودک 4 یا 5 ساله انتقال دهیم کار خیلی خیلی سخت میشود. بخاطر همین در تمرینها هم میگوییم که چه ادبیاتی استفاده کنیم و یا چه نمایشی داشته باشیم. با همه این دشواریها اما کارمان را واقعا دوست داریم و عاشقانه کار میکنیم.
قاسم انصاری شاد: ما یک هفته تمام به جز شنبهها کار میکنیم. یعنی از یکشنبه استارت تمرینات ما زده میشود تا خود 5 شنبه کار میکنیم تا روز جمعه که برای بچهها و خانوادهها روی آنتن میرود آماده باشیم تا موضوع جالب و جذابی را برای کودکان نمایش دهیم.
قناد: باید ببینیم برای چه گروهی داریم کار میکنیم. اگر آنها را توانستیم راضی کنیم و در طول مدت زمانی عدهای دیگر به آنها اضافه شدند باعث خوشحالی است چون ما اعتقاد داریم که همانطور که بچهها نیاز به تشویق دارند، بزرگترها هم نیازمند تشویق هستند. حالا این تشویق شاید به شکل دیگری انجام شود. ما برای ارتقاء سطح کیفیت کارمان و اینکه بتوانیم کار این هفته را بهتر از هفته پیش انجام دهیم و تاثیرگذارتر باشیم، به حمایت و همدلی مسئولان نیاز داریم.
در پایان گفتگوی ما؛ رها آویژه خبرنگار برنامه «جمعه به جمعه» که مهمان خبرگزاری تسنیم بود با سوالی از تعریف خلاقیت از خانم امیری در نشست ما شرکت کرد. امیری جواب او را داد.
امیری: تعریف خلاقیت خیلی به ما نزدیک است و خیلی از ما دور است. وقتی ما دانش آموز بودیم میگفتند شعر سعدی سهل الممتنع است؛ یعنی هم آسان است و هم وقتی به معنای آن فرو میروی خیلی پیچیده است خلاقیت هم اینگونه است. چون جزئی از وجودمان است و مانند دیگر صفات ما مانند مهربانی و راستگویی است اما وقتی که خیلی به آن دقت میکنید میبینید از دستتان لیز میخورد و فرار میکند.
این زمانی مشخص میشود که شما دائما کارهای خلاقانه انجام دهید. تا وقتی درگیر کارهای خلاقانه هستید انگار میدانید خلاقیت چیست و همینطور از خودتان خلاقیت بروز میدهید اما زمانی میرسد که انگار دیگر نمیتوانید خلاقیت تان را بروز دهید. در این زمان متوقف میشوید و میخواهید فکر کنید که چگونه باید خلاقیت را ایجاد کنید. اینجا باید بنشیند ببیند چرا متوقف شده و با تکنیکهایی که در روانشناسی و خلاقیت شناسی و هنر هست به آنها یاد میدهیم که چگونه باید دوباره خلاقیتشان را بروز دهند.
داوودی: خلاقیت مانند خود بچهها است. که در عین سادگی پیچیده است.
رها آویژه از مجید قناد هم در مورد کودکان پرسید. اینکه بعد از سالها بودن با بچهها، اگر بخواهد آنها را تعریف کند چه میگوید؟
قناد: کودکان موجودات پاک، معصوم و دوست داشتنی هستند و بزرگترها به محض اینکه دارای فرزند میشوند سعی میکنند که تمام چیزهایی را که فکر میکنند برای آن کودک و برای آیندهاش خوب است و هدایتش میکند فراهم کنند. آنقدرکه بچهها پاک و صادق هستند. هیچوقت ما در برنامهها به بچهها نمیگوییم دروغ نگو بلکه میگوییم آفرین به شما بچههای راستگو. آنقدر بچهها لطیف و حساس هستند که حتی نباید با این کلمات دروغ و ... آشنا کرد و هم رنجیده خاطر کرد.
گاهی ما برنامه سازها میخواهیم برنامهمان را قشنگ کنیم و میآییم بچه را در موقعیتی قرار میدهیم که دیگران به او میخندند. این بدترین کار در بین دست اندرکاران و مجریان برنامه سازی است. اینکه بخواهیم فرد یا کودکی را در مقابل انظار دست بیاندازیم تا دیگران را شاد بکنیم کار اشتباه و نادرستی است.
انتهای پیام/