سبک زندگی در شهر اخلاق
خبرگزاری تسنیم: شهر تهران به مثابه امالقرای جهان اسلام، دنباله رو تحقق مفاهیم اخلاقی و ارزشی فلسفه اسلامی در ماهیت عمل مدیریت شهری خویش است؛ لذا حوزه سبک زندگی بهعنوان حلقه رابط این امر، نیازمند دقت و توجه است.
به گزارش خبرنگار گروه "رسانههای دیگر" خبرگزاری تسنیم، سخن راندن از مفاهیم ارزشی همچون اخلاق و بسط دادن آن به شیوه زندگی در شهر، بیشک نیازمند برخورداری از دانشی فلسفی و آمیخته با بارقههایی از دانش مدیریت شهری است. ادعای نویسنده مبنی بر دارا بودن دانش فلسفی نیست اما ضرورتا میبایست مبانی مفهوم اخلاقی سبک زندگی واکاویده شده و ارتباط آن با شیوههای درست زندگی در شهر تبیین گردد تا بتوان به آنچه که هدف از سیاستگذاری در دانش مدیریت شهری است، رسید. از گذشتههای دور فلاسفه چه در یونان باستان همچون افلاطون و چه در میان متفکران اسلامی همچون فارابی اندیشههای عمیقی پیرامون اتوپیا یا شهر اخلاق داشتهاند و این اندیشه تا به امروز که سازمان بهداشت جهانی نظریه شهر سالم را مطرح کرده است ادامه داشته و همواره سعی شده است که حیات انسانی در شهر برخوردار از اصول و اسلوبهایی گردد که متضمن رفاه، رشد، سلامت و شور و نشاط باشد.
امروزه در شهر تهران با مطرح شدن دغدغههای متخصصان در حوزههای مرتبط با حیات اجتماعی شهروندان، ضرورت دارد که پیگیر آرمانها و خواستههایی باشیم که برآمده از القائات مفهوم شهر اخلاق در حکمرانی خوب شهری است. عمدتا نگاهی که در سیاستگذاری شهری پیرامون مفاهیم اخلاقی در حوزه شهر وجود دارد به نسبت تفاوتهایی با خواستههای آرمانی اندیشمندانی خواهد داشت که پیرامون این مباحث نظریاتی را مطرح کردهاند. لذا با پرهیز از کلیگوییها و در نظر گرفتن معیارهای کمی و کیفی قابل تحقق بهدنبال تلفیق نگاه فلسفی و مدیریتی در شهر اخلاق هستیم. به عقیده بنده شیرازه این ترکیب و پیوند مفهوم سبک زندگی است. چون عموما این مردم هستند که علاوه بر اینکه سنگ بنای تعالی شهر محسوب میشوند، بهعنوان حلقهای رابط میان مفاهیم فلسفه، اخلاق و مدیریت شهری نقش تاثیرپذیر و تاثیرگذار را ایفا میکنند. فلسفه اسلامی ما، شهر اخلاق را شهری برآمده از سرزندگی، حیات طیبه، نشاط، رشد و تعالی انسان در سایه عقلانیت مادی و معنوی میداند.
شهر تهران به مثابه امالقرای جهان اسلام، دنباله رو تحقق مفاهیم اخلاقی و ارزشی فلسفه اسلامی در ماهیت عمل مدیریت شهری خویش است؛ لذا حوزه سبک زندگی بهعنوان حلقه رابط این امر، نیازمند دقت و توجه است.بهدنبال یادداشت هفته پیش که درخصوص ضرورت توجه مدیریت شهری به مفهوم سبک زندگی، سخن گفتیم، امروز میخواهیم به لوازم تحقق شهر اخلاقی از منظر سبک زندگی نگاهی بیندازیم و از بایستههایی صحبت کنیم که مقصود آن آرمانشهر مهدوی است. سبک زندگی در آرمانشهر مهدوی به معنی شکل دادن میل به فضیلت و میل به دوست داشتن آنچه خوب و شایسته است و تنفر از آنچه که ناپسند است، نیازمند تحقق کمیاتی برای رسیدن به کیفیات و حرکت از مجرای سختافزارها و نرمافزارهاست. زمانی که صحبت از کمیات و کیفیات در زمینه مدیریت شهری میکنیم نگاه کمی اشاره به طرحها و پروژههای عمرانی از فضای سبز و احداث بوستانها گرفته تا ساخت اتوبانها و تونل و پلها و نگاه کیفی به اصلاح شیوههای سبک زندگی اجتماعی شهروندان، نظر دارد که در این میان سختافزارها اقدامات عملیاتی برای کمیات و نرمافزارهای اقدامات فرهنگی برای کیفیات است.
مورد قبول متخصصان است که امروزه شهر تهران درگیر معضلاتی همچون شیوع اشکال گوناگون نابهنجاری و بیماریهای رفتاری و شکلگیری شیوههای نوین جرایم شهری است. این امر به اختلال در نظام روابط جمعی و کارکردهای آن، تشدید خرده فرهنگهای گروههای اجتماعی، تغییر کارکرد روابط خانوادگی، رواج فرهنگ فردگرایانه منفی و کاهش همبستگیهای اجتماعی و اخلاقی دامن زده است. بر اساس پیمایش ملی ارزشها و نگرشهای ایرانیان در میان سالهای 1379 تا 1382، گزارههای اخلاقی همچون امانتداری، گذشت، انصاف، کمک به دیگران،یکرنگی،صداقت، تعهد به قول و قرار کمرنگ شده است که این امر تا به امروز نیزتجدید شده است. این تهدیدات تاثیر عمدهای بر کیفیت تحقق سبک زندگی سالم در آرمانشهر مهدوی دارد و بهعنوان اسلوبهای منفی مطرح هستند.
لذا جای این پرسش باقی است که در شهر اخلاق از منظر سبک زندگی چه وظایفی برعهده مدیریت شهری از یکسو و شهروندان از سوی دیگر قرار دارد تا بدینوسیله بار معضلات و آسیبهای اجتماعی از روی دوش شهر برداشته شده و تعالی و سرزندگی آن تضمین گردد؟پاسخ این پرسش تنها در یک جمله چند کلمهای نهفته است: حرکت به سمت اخلاقاجتماعی.خوشبختانه در چند سال اخیر به لحاظ فضای گفتمانی تحرکات خوبی در حوزه معنا بخشی به این مفاهیم صورت گرفته است و کمتر کسی است که با این مفاهیم آشنا نباشد. این فضای گفتمانی در مجموعه مدیریت شهری با ایجاد سختافزارهای لازم و ضروری، بستر توسعه کالبدی شهر را فراهم ساخته است ولی هر آنچه که مربوط به مباحث مرتبط با سبک زندگی است نتوانسته آنچنانکه شایسته است خود را در قالبهای نرمافزاری به صورت ملموس نشان دهد.
در حوزه نرمافزاری، تحقق اخلاقاجتماعی، نیازمند بازنگری جدی در سیاستهای اجتماعی مدیریت شهری از یکسو و سیاستهای اجتماعی کشور بر مبنای سیاستهای کلی نظام و سند چشمانداز در سوی دیگر است.در اینجا آنچه که مورد بحث ماست؛ مدیریت شهری است. در شهر اخلاق، هدف مدیریت شهری میبایست علاوه بر ساختن شهری مبتنی بر اخلاقاجتماعی، ایجاد ساختارها و سازوکارهایی باشد که بر اساس آن روابط اجتماعی مبتنی بر اصول اخلاقی و عقلانی شکل بگیرد. لذا ضرورت دارد که:
1- بستر سیاستگذاریهای شورای اسلامی شهر تهران بهعنوان نهادی محلی، فلسفه محور باشد یعنی درتدوین هرگونه سیاستی این نگاه وجود داشته باشد که برونداد این سیاستها در راستای سلامت اجتماعی جامعه و فراهم آوردن شرایط زندگی سالم شهروندان، چه خواهد بود؟
2- تجمیع فعالیتهای فرهنگی مدیریت شهری بر محور سیاستی واحد با ارتقای نقش کمیسیون فرهنگی- اجتماعی شورای شهر دنبال شود بهنحوی که زمینههای گسترش اخلاقاجتماعی فراهم آید.
3- کمیسیون فرهنگی اجتماعی شورای اسلامی شهر موظف باشد که ارتقای جایگاه مفهوم سبک زندگی را در تدوین برنامهها، لوایح و مصوبات خود مدنظر داشته باشد و آن را همچون یک پیوست فرهنگی در تمام طرحها و برنامهها دنبال کند.
4- در مدیریت شهری میبایست در تنظیم سیاستهای فرهنگی از نقش موثر و برجسته نخبگان دانشگاهی و حوزوی استفاده شود. این امر کمک ویژهای به تدوین سیاستها بر مبنای نیازها و واقعیتهای جامعه خواهد داشت.
5- مدیریت شهری موظف است با استانداردسازی شیوه مدیریت شهر بر مبنای حکمرانی خوب شهری، فرصتهای حضور و خواستهها و نیازهای مردم را فراهم سازد تا جامعه به سمت تحرک بیشتر در حوزههای اجتماعی با محوریت اخلاق شهری حرکت کند.
6- مدیریت شهری موظف است در حوزههای سختافزاری، با قرار دادن پیوستهای اجتماعی برای طرحهای عمرانی، فضای سبز، ایجاد اتوبانها و... بین روح و جسم جامعه پیوند ایجاد کند. بیشک این امر در بلندمدت روحیات و رفتارهای روانی جامعه را تحتتاثیر خود قرار میدهد بهنحوی که تاثیرات آن در تغییر سبک زندگی شهروندان قابل مشاهده خواهد بود.
7- مدیریت شهری موظف است با ارتقای نقش فرهنگسراها و خانههای فرهنگ در سطح شهر، گفتمان اخلاقاجتماعی را در اولویت سیاستگذاری فرهنگی قرار دهد.
آنچه درخصوص وظایف مدیریت شهری گفته شد برای تحقق سلامت اجتماعی بود، اما در این میان شهروندان چه وظایفی بر عهده دارند تا بتوانند دوشادوش مدیریت شهری جامعهای با نشاط را تشکیل دهند. کلید واژه این بخش، سبک زندگی سالم است .شهروندان یک شهر اخلاقی میبایست در اولویت اول به سمت گزینش راهکارهایی در زندگی روزمره خود حرکت کنند که مبتنی بر آموزههای ارزشی و عقلانی باشد تا در پرتو قانون، نظم و انضباط حاکم بر رفتار شهروندان، به دیگر بخشهای زندگی شهری تسری پیدا کند. در شهر اخلاق، شهروندان در قبال مسئولیتهای خود در چهار حوزه اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی وظایفی بر عهده دارند که میبایست آن را به نحو احسن انجام دهند.
این شهروندان در آرمانشهر مهدوی میبایست برخوردار از سطح استانداردهای لازمه دانش زندگی انسانی در هرکدام از این حوزهها باشند تا بهعنوان شهروندانی فعال و با نشاط شناخته شوند. در شهر اخلاقاین رسالت و وظیفه بر دوش شهروندان قرار دارد که با مشارکت خود امور سیاستی کشور را سامان دهند، با مسئولیتپذیری و وجدانکاری به امور اقتصادی بپردازند، با پیوستگی اجتماعی و رعایت قانون از کیان نهادهای اجتماعی و برجسته خود همچون خانواده دفاع کنند و با پایبندی به مولفههای هویتساز فرهنگی جامعه به مقابله با تهاجمهای فرهنگی برخیزند تا آنچه شایسته نسلهای آینده این سرزمین است به شایستگی تحقق پیدا کند.
انتهای پیام/
خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای بازنشر میشود.