روایتهای ناگفته؛ آدمهای نادیده/قصه «ایران، جانِ پاکستان» ادامه پیدا میکند
خبرگزاری تسنیم:حرفهای ناگفته، آدمهای نادیده و اتفاقات روایت نشده در پاکستان آنقدری هست که یک پرونده یک ماهه کفاف آن را ندهد. قرار بود پرونده «ایران جان پاکستان» تسنیم، ماه رمضان تمام شود اما نشد. پرونده ادامه پیدا میکند. شنبه هر هفته.
«ایران، جانِ پاکستان» قرار بود پرونده ماه رمضان پروژه «فرهنگ، سیاست، جمهوری اسلامی» خبرگزاری تسنیم باشد.خوشخیالانه تصور میکردیم که خلاء سی سال عدم کار رسانهای واقعی در مورد بزرگترین پایگاه بینالمللی جمهوری اسلامی ایران، پاکستان با یک پرونده یک ماهه قابل ترمیم است. نگران بودیم که حرفهایی که پاکستانیها دارند، مستندسازها دارند و رایزنهای فرهنگی ایران در پاکستان دارند به یک ماه نکشد. خیال میکردیم که همه حرفهای نگفته این سالها، همه گلهها از بیتوجهیها، همه ندیدنهای پاکستان در ایران یا غلط تصور کردنهای پاکستان توسط ایرانیها در یک ماه تمام میشود. اما اشتباه میکردیم؛ «ایران، جان پاکستان» به این زودیها تمام نمیشود.
هنوز باید همچنان در مورد پاکستان حرف زده شود تا به مدیریت فرهنگی در ایران اثبات شود که در نزدیکی مرزهای جنوب شرقیمان سرزمینی است که جمهوری اسلامی ایران را از خود ایرانیها بیشتر دوست دارند. سرزمینی است که مقاطع تاریخی حساس ایرانی برای آنها حساستر بوده است. انقلاب نشده بود که برای رهبر انقلاب و پیامش تظاهرات 200 کیلومتری راهانداختهاند، ویدئوپروژکتورهای قدیمی سی سال پیش را برداشتهاند و روستا به روستا رفتهاند و پیامهای تصویری امام را برای روستانشینانشان پخش کردهاند تا بفهمانند که امام چه میگوید. جنگ که شده است زنها و دخترهایشان ، طلاهایشان، تنها موجودی مادیشان را به ایران فرستادهاند، اصلا بعضیهایشان بلند شدهاند و به ایران آمدهاند و جنگیدهاند و شهید شدهاند و فتنه 88 که رسیده است ترسیدهاند که نکند ایران تسلیم شود.
باید برای رسانههای در خلسه ایرانی همچنان گفته شود که وقتی رئیسجمهور ایران به پاکستان میرود چگونه برایش سنگتمامی تاریخی میگذارند، سنگ تمامی که بعد از سی سال همچنان بیرقیب مانده است.قصه پیرزنهای لاهوری را که در نیمههای راه استقبال از آیتالله خامنهای از پا افتادند را باید دوباره بگوییم. باید همچنان تکرار شود که قهوهخانههای قدیمی کوههای سرکش و بلند همیالایا در بلندترین نقاط جهان، هنوز با عکس قدیمی امام و رهبر انقلاب تزئین میشود.
به مردم ایران همچنان لازم به یادآوری است که پاکستانیها برای آزادسازی خرمشهر ایران روزه نذر کردند و وقتی خبرش به گوششان رسید همه به خیابان ریختند و پایکوبی کردند. باید گفته شود که برای سالگرد انقلاب ایران جشن میگیرند و جوانهایشان گروه تئاتر راه میاندازند و نقش شاه ایران و امام ایران را بازی می:کنند.
واقعیت لخت و صریح این بار واضحتر از همیشه روبرویمان است: پاکستان میتوانست بزرگترین پایگاه دویست میلیونی جمهوری اسلامی ایران در دنیا باشد و نشد کل تصویر ما از پاکستان نزدیکترین قلبهای به ایرانیها در همه این سالهای بعد از انقلاب به فقر، گرسنگی، سیل و حملات انتحاری محدود میشود.
پاکستانیها برای ما ایرانیها طبق تصاویر رسانهایمان آدمهای سیاهچرده و بیچارهای هستند که گوشه خیابانها پخش و پلا هستند و هرازگاهی هم به سرشان میزند و یک کمربند انفجاری به خودشان میبندند و عدهای را بههمراه خودشان منفجر میکنند و پاکستان سرزمین خشک و بیآب و علفی که هرروز در آن آدمها مشغول جنگیدن و آدمکشیو منازعه برای فقر و گرسنگی تا مرحله مرگند. بههمین صراحت و البته ابتذال
و حالا وقت تغییر است.
از این هفته؛ شنبههای پروژه «فرهنگ، سیاست،جمهوری اسلامی» متعلق به پاکستان است. تلاش برای برگرداندن مسیر مدیریت، رسانه و عامه مردم به مسیر آرمانی انقلاب بدون مرز امام خمینی این بار اینجا با تلاش برای نمایشی واقعی از پاکستان دنبال خواهد شد.
درانی پاکستانی مقیم ایران، خودش نمونه روشنی برای پیوند خوردن عمیق پاکستان با ایران است. پدر درانی از علمای سرشناس اهل سنت پاکستان است که با وقوع انقلاب به ایران میاید و با امام خمینی دیدار میکند. شیعه میشود و قصد ماندن در ایران می:کند که شهید عارف حسینی به او دستور بازگشت میدهد برمیگردد و عمری را در راه وحدت و تبلیغ جمهوری اسلامی ایران در پاکستان طی میکند.
درانی می"گوید وقتی پدرم در ایران بود برای دولت ایران کار میکرد و پولی نمیگرفت، میگفت "من از جمهوری اسلامی ایران پول نمیگیرم." تک گزارهای که شاید حالا بعد از گذشت سی و چند سال از وقوع انقلاب شنیدنش برای ایرانیها کمی سخت باشد. به خصوص برای آنهایی که پول میگیرند و از ایران به پاکستان اعزام میشوند و با افتخار میگویند که سه ماه است از در مکان فرهنگی ایران در پاکستان بیرون نیامدهاند.
گفتگوی تفصیلی ما با درانی فردا منتشر میشود.درانی همین روزها دکترای زبان فارسیاش را از یک دانشگاه ایرانی میگیرد.
انتهای پیام/