نهضت مشروطه از هویت اسلامی تا ماهیت غربی
خبرگزاری تسنیم: حضرت امام خمینی یکی از علل مهم و محوری انحراف در نهضت مشروطه و شکست آن را تلاش وابستگان غرب برای حذف قوانین اسلام از جامعه ایران و جایگزینی قوانین غربی نام می برند.
تاملی در دیدگاه امام خمینی درباره علت اصلی انحراف مشروطه از اهداف اولیه و نخستین
یکی از موضوعات مهمی که باید درباره نهضت مشروطه ایران به فحص و تحقیق گذاشته شود و پیرامون آن کنکاش و نقادی گردد علل انحراف و به بیراهه افتادن این حرکت مردمی است .
اگر بخواهیم نسل امروز از آنچه در تاریخ معاصر ایران به ویژه در یک مقطع خاص و نفس گیر آن که وقایع تلخ و اندوهبار انقلاب مشروطه است آگاهی و بینش کسب کند و برای حیات سالم و بالنده در ابعاد فکری و سیاسی زاد راه ذخیره نماید و به زمین نخورد و استوار بر پای ایستد باید به کالبد شکافی نهضت مشروطه بپردازیم . این « کالبد شکافی » ما را به « آسیب شناسی » می رساند و از این طریق است که آفات راه و موانع باز دارنده شناسایی می شود و دریک تلاش علمی و عملی صحیح و دقیق « راه » از « بیراهه » ها جدا می گردد و نسل حاضر و نسلهای بعد خواهند فهمید که در کجای تاریخ قرار دارند و چه بر سر این سرزمین آمده و چه مراحل سخت و فراز و فرودهای مرارت زایی پشت سر گذاشته شده تا ایران به وسیله « انقلاب اسلامی » بر بلندای قله « استقلال» قرار گرفته و دست همه قدرتهای استعماری را کوتاه کرده و خود بر سرنوشت خویش حاکم گردیده است.
برای بررسی علل انحراف مشروطیت از اندیشه های سیاسی حضرت امام خمینی بهره می گیریم . طبیعی است که این موضوع در نگاه ژرف این پیشوای الهی از جنبه های گوناگون و زاویه های مختلف به توقیف و تدقیق درآمده است و ناگزیریم که در این فرصت به یکی از جنبه ها و زوایا نظر گستریم که از دیدگاه امام علت العلل به بیراهه افتادن مشروطه محسوب می شود.
حضرت امام خمینی یکی از علل مهم و محوری انحراف در نهضت مشروطه و شکست آن را تلاش وابستگان غرب برای حذف قوانین اسلام از جامعه ایران و جایگزینی قوانین غربی نام می برند. این تلاش به صورت تدوین و تنظیم قانون اساسی بر مبنای قانون اساسی کشورهای غربی همچون انگلیس و بلژیک و فرانسه به ظهور و عینیت درآمد و این مساله کوچکی نبود که آغاز همه انحراف ها و انحطاطها به شمار می رفت .
امام خمینی در این باره چنین می فرماید : « وقتی که می خواستند در اوایل مشروطه قانون بنویسند و قانون اساسی را تدوین کنند مجموعه حقوقی بلژیکی ها را از سفارت بلژیک قرض کردند. و قانون اساسی را از روی آن نوشتند و نقایص آن را از مجموعه های حقوقی فرانسه و انگلیس به اصطلاح ترمیم نمودند و برای گول زدن ملت بعضی از احکام اسلام را ضمیمه کردند! اساس قوانین را از آنها اقتباس کردند و به خورد ملت ما دادند. این مواد قانونی اساسی و متمم آن که مربوط به سلطنت و ولایتعهدی و امثال آن است کجا از اسلام است ! این ها همه ضد اسلامی است ناقض طرز حکومت و احکام اسلام است . سلطنت و ولایتعهدی همان است که اسلام بر آن خط بطلان کشیده ... » (1 )
همچنین امام خمینی در این باره اینگونه آگهی بخشی می کنند : « توطئه ای که دولت استعماری انگلیس در آغاز مشروطه کرد به دو منظور بود : یکی که در همان موقع فاش شد این بود که نفوذ روسیه تزاری را در ایران از بین ببرد. و دیگری همین که با آوردن قوانین غربی احکام اسلام را از میدان عمل و اجرا خارج کند . » (2 )
نهضت مشروطه از آغاز شکل گیری با رهبری های فقها و علمای بزرگ اسلام همچون آیت الله شیخ فضل الله نوری و آیت الله طباطبایی و آیت الله بهبهانی با محوریت قوانین اسلام مراحل خود را طی نمود و رو به رشد و پیشرفت رفت لکن عوامل وابسته به غرب و انگلیس که بااسلام سر ستیز و عناد داشتند و تحقق قوانین آن را با مطامع و اهداف شیطانی خود در تضاد و تنافی می دیدند بزودی در نهضت رخنه کردند و با نقشه ها و ترفندهای آمیخته با دروغ و تهمت و ایجاد اختلاف و درگیری بین مردم هدف اولین و بنیادین نهضت را دگرگون ساختند و مانع شدند تا قوانین اسلام فرصت حضور در عرصه های اجتماعی و سیاسی بیابد و از همین رو به تدوین قانون اساسی غربی روی آوردند.
در این گیرودار و هنگامه ها بود که فقیه مجاهد آیت الله شیخ فضل الله نوری اصل دوم متمم قانون اساسی مشروطه را تنظیم و به تصویب مجلس رساند. براساس این اصل باید پنج تن از فقهای اسلام بر کلیه قوانین مصوبه مجلس شورا نظارت میکردند تا چنانچه با قوانین شرع مقدس اسلام انطباق نداشته باشند به تصویب نهایی نرسند. با این که این اصل به تصویب مجلس شورا در آمد لکن در اثر فعالیت های مرموز غرب زدگان هیچ گاه به مرحله اجرا و عمل در نیامد.
حضرت امام خمینی معتقد است که در صورت عمل به اصل دوم متمم قانون اساسی مشروطه از تصویب قوانین خلاف شرع و مطابق با مطامع و منافع قدرت های استعماری از جمله انگلیس جلوگیری به عمل می آمد :
« مشروطه از آن روز اول عمل به آن نشد. قانون اساسی از روز اول همین قانونی اساسی که همه آنها قبول دارند از روز اول عمل به آن نشد. یکی از مواد قانون اساسی این است که باید پنج نفر از مجتهدین در مجلس باشند نظارت کنند که مبادا احکامی که این ها صادر می کنند بر خلاف حکم شرع باشد...متمم قانون اساسی این است ... پس از اولی که مشروطه را درست کردند مردم را بازی دادند... خدعه کردند متمم قانون اساسی را قبول کردند لکن وقت عمل عمل نکردند به متمم قانون اساسی یعنی پنج نفر مجتهد را در مجلس نیاوردند . » (3 )
حضرت امام خمینی تاکید دارند که اساس انحراف مشروطه و دور داشتن این نهضت از اهداف اولیه علمای اسلام ـ که رهبران این حرکت مردمی بودندـ مبارزه با قوانین اسلام و حذف آن و تثبیت و اجرای قوانین غربی به اقتباس از قانون اساسی کشورهای انگلیس و بلژیک و فرانسه بود و در این میان فریاد شیخ فضل الله نوری و اعدام او فقط برای این بودکه « می گفت باید مشروطه مشروعه باشد و آن مشروطه ای که از غرب و شرق به ما برسد قبول نداریم . » (4 )
همان طور که حضرت امام خمینی اشاره کردند استعمار انگلیس در کنار هدف محوری و بنیادی « محو قوانین اسلام و استقرار قوانین غربی » از بین بردن نفوذ روسیه در ایران را نیز به صورت هدف ثانی مطرح می نماید لکن می بینیم که بر اساس تجربه های مکرر تاریخ که ابرقدرت ها برای هدم و نابودی اسلام در عین حال که در نقطه مقابل یکدیگر قرار دارند به تعامل و همکاری با هم روی می آورند در نهضت مشروطه نیز نمونه هایی از این پیوستگی به ظهور می رسد. از جمله آن که یکی از سرسپردگان و ماموران روسیه به عنوان یکی از اعضای « مجلس عالی انقلاب مشروطه » انتخاب می شود! این عنصر را در میان عناصر ششگانه ذیل که مهمترین اعضای مجلس عالی انقلاب محسوب می شدند مشاهده می کنیم :
1 ـ سید حسن تقی زاده سرسپرده انگلیس و پرچمدار سکولاریسم در ایران .
2 ـ شیخ ابراهیم زنجانی روحانی نمای دین فروش و عضو موثر سازمان فراماسونری و دادستان دادگاه مشروطه انگلیسی و صادر کننده حکم اعدام شهید شیخ فضل الله .
3 ـ سردار اسعد بختیاری از خوانین بختیاری و عامل انگلیس و سهامدار شرکت نفت در قرار داد 1909
4 ـ سپهدار تنکابنی مامور روسیه و قاتل مردم تبریز در نهضت مشروطه
5 ـ میرزاعلی محمدخان خواهرزاده تقی زاده و عامل سرسپرده دولت انگلیس
6 ـ میرزاحسن خان وثوق الدوله عامل مشهور انگلیس و طرف قرارداد نفتی استعماری انگلیس . (5 )
می بینیم که سپهدار محمد ولی خان تنکابنی که عامل و مامور روسیه می باشد در میان عوامل سینه چاک انگلیس و به عنوان یکی از اعضای مجلس اعلای انقلاب مشروطه قرار دارد!
وابستگی این عنصر به روسیه حتی در آثار احمد کسروی ـ که از دشمنان اسلام و روحانیت است ـ مورد تصریح قرار گرفته است . او به صراحت می نویسد سپهدار تنکابنی با روسیان پیوستگی داشت (6 ) و وقتی وارد تبریز می شود خیانت های بی شمار نسبت به مردم روا می دارد و بسیاری از مبارزان را دستگیر و به روسیه تحویل می دهد و برخی را نیز اعدام می نماید . (7 )
از دیگر جلوه ها و نمونه های همدستی و همراهی پنهان استعمار انگلیس و استعمار روسیه این است که بنا به تصریح احمد کسروی جنگ های دلیرانه مجاهدان تبریز با روسیان و رفتار خونخوارانه روسیان در آن زمان از وقایع دردناک تاریخ است که عوامل روسیه به روی آن پرده کشیدند و آن گاه که دولت ایران نیز تصمیم گرفت که این اخبار را در اروپا منتشر سازد همدستی عوامل انگلیس با روسیه مانع این کار شد . (8 )
و نیز فراموش نکنیم که روسیه همچون انگلیس دشمن سرسخت روحانیت بودند و هم آنان بودند که ثقه الاسلام تبریزی را در جریان مشروطیت به جرم مجاهدت برای استقلال کشور اعدام کردند . (9 )
همبستگی و همکاری قدرت های استعماری برای رسیدن به هدف واحد و مشترک که اضمحلال اسلام و انهدام پایگاه روحانیت است یادآور این سخن دردمندانه امام خمینی است که فرمود :
« همه دیدید و نسل آتیه خواهد شنید که دست سیاست بازان پیرو « شرق و غرب » روحانیون را که اساس مشروطیت را با زحمات و رنجها بنیان گذاشتند از صحنه خارج کردند... و به سر مشروطیت و قانون اساسی و کشور و اسلام آن آوردند که جبرانش احتیاج به زمان طولانی دارد . » (10 )
حضرت امام خمینی یکی از نقشه های شوم عوامل و اذناب قدرت های استعماری را برای حذف قوانین اسلام و جایگزین کردن قوانین غربی در نهضت مشروطه ایجاد اختلاف در بین علمای دین می دانند و همین تفرقه و تشتت ها و جبهه بندی های ایجاد شده توسط وابستگان به استعمار در میان علمای مبارز راـ که به صورت پنهان و نامرئی و توسط القائات عناصر وابسته به بیگانه صورت می گرفت ـ در نهایت موجب تحقق اهداف و مقاصد استعمار و به نتیجه و ثمر نشستن ترفند « اختلاف بینداز و حکومت کن » می دانند . (11 )
همچنین حضرت امام خمینی به این واقعیت تصریح می کنند که همین اختلاف افکنی های استعمارگران غربی بین علما و روحانیون باعث عقب نشینی آنان و واگذاری صحنه به سیاست بازان وابسته به انگلیس شد .(12)
مرحوم جلال آل احمد به عنوان روشنفکر متعهد و مخالف بیگانه پرستی و طفیلی گری و وطن فروشی ضمن آن که اذعان می دارد که « روحانیت آخرین برج و باروی مقاومت در برابر غرب بود » (13 ) درباره تهاجم استعمار غرب و انگلیس و قبضه کردن مشروطه و عقب نشینی و کناره گیری روحانیت با واقعه شهادت شیخ فضل الله نوری چنین می نویسد :
« این که پیشوای روحانی طرفدار « مشروعه » در نهضت مشروطه بالای دار رفت خود نشانه ای از این عقب نشینی بود. و من با دکتر تندرکیا موافقم که نوشت شیخ شهید نوری نه به عنوان مخالف « مشروطه » که خود در اوایل امر مدافعش بود . بلکه به عنوان مدافع « مشروعه » باید بالای دار برود و من می افزایم به عنوان مدافع کلیت تشیع اسلامی » (14 )
و نیز او دردمندانه می نویسد : « از آن روز بود که نقش غرب زدگی را همچون داغی بر پیشانی ما زدند. و من نعش آن بزرگوار را بر سردار همچون پرچمی می دانم که به علامت استیلای غرب زدگی پس از دویست سال کشمکش بر بام سرای این مملکت افراشته شد. و اکنون در لوای این پرچم ما شبیه به قومی از خود بیگانه ایم . در لباس و خانه و خوراک و ادب و مطبوعاتمان و خطرناک تر از همه در فرهنگمان فرنگی مآب می پروریم و فرنگی مآب راه حل هر مشکلی را می جوییم . اگر در صدر مشروطه خطر بیخ گوشمان بود اکنون در جانمان نشسته ! » (15 )
و این سرنوشت تلخ و رنج آور نهضتی است که با « هویت اسلامی » و با رهبری فقها و علمای متعهد و دلسوخته اسلام آغاز گشت و به دنبال ستیز با استعمار و نفی و اضمحلال آثار از خودبیگانگی و نیل به « استقلال » و « آزادی » و « عزت » و « سعادت » در پرتو استقرار و نقش آفرینی جامعیت قوانین اسلام بود و در اثر دسیسه های استعمار خارجی و مزدوران و عوامل وابسته داخلی با تهاجم شدید علیه رهبران دینی نهضت و سرکوب و حذف آنان و به شهادت رساندن چهره شاخص آن یعنی آیت الله شهید شیخ فضل الله نوری به بیراهه افتاد و « ماهیت غربی » یافت و به دنبال آن غرب زدگی توسط رضاخان و فرزندش در تمام تاروپود جامعه و کشور نفوذ کرد.
این نفوذ و دگرگونی هرگز توقف و ایستایی را برنمی تابد و در گستره زمان و در همه اعصار و نسل ها جاری می باشد و امروز ـ اگرچه انقلاب اسلامی اردوگاه غرب زدگی را نشانه رفت و عمودهای خیمه های متعدد آن را فرو ریخت ـ لکن « فکر و اندیشه » اگر باطل باشد و حق نمایانده شود و با زرق و برق هایی چون آزادی و دموکراسی و حقوق بشر تبلیغ و ترویج گردد همواره آفت و آسیب می آفریند و اعتقادات سالم اخلاق و ارزش های پایدار اتحاد و همبستگی های اجتماعی و سیاسی و دینی و هر چه را که نام و نشان و اثری از « اسلام » دارد نشانه می رود.
آیا آثار این نفوذها و تحرک و فعالیت های مرموز را در گوشه و کنار جامعه نمی بینیم و صدای پای استعمار غرب را نمی شنویم که حتی به پایگاه های « خودی » نیز راه یافته و با فریب و نیرنگ درصدد آلوده و تیره کردن آب ها برای گرفتن ماهی مراد می باشد .
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
پاورقی :
1 ـ ولایت فقیه موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ص 7
2 ـ همان مدرک ص 9
3 ـ تاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی تبیان (آثار موضوعی ) دفتر بیستم موسسه تنظیم و نشر آثار امام ص 69
4 ـ همان مدرک ص 65
5 ـ از انقلاب مشروطه تا کودتای رضاخان علی محمد بشارتی پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی ج 2 ص 102
6 ـ تاریخ هیجده ساله آذربایجان احمد کسروی انتشارات امیرکبیر ص 411
7 ـ همان منبع گفتار یازدهم ص 423 تا 431
8 ـ همان منبع ص 361
9 ـ همان منبع ص 310 و 311
10 ـ تاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی ص 68
11 ـ همان مدرک ص 64
12 ـ همان مدرک ص 68
13 ـ غرب زدگی جلال آل احمد انتشارات رواق ص 77
14 ـ همان منبع ص 78
15 ـ همان منبع ص 78 و 79
براساس دیدگاه حضرت امام خمینی اساس انحراف مشروطه و دورشدن این نهضت از اهداف اولیه علمای اسلام ـ که رهبران این حرکت مردمی بودند ـ مبارزه با قوانین اسلام و حذف آن و تثبیت قوانین غربی با نوشتن قانون اساسی مشروطه به اقتباس از قانون اساسی کشورهای انگلیس و بلژیک و فرانسه بود و در این میان فریاد شیخ فضل الله نوری و اعدام او فقط برای این بود که اعلام نمود مشروطه باید مشروعه باشد و مشروطه ای که قانون آن را بیگانگان برای ما بنویسند نمی پذیریم .
براساس تجربه های مکرر تاریخ که ابرقدرت ها برای هدم و نابودی اسلام در عین حال که در نقطه مقابل یکدیگر قرار دارند به تعامل و همکاری با هم روی می آورند در نهضت مشروطه نیز نمونه هایی از این پیوستگی به ظهور می رسد. از جمله آن که یکی از سرسپردگان و ماموران روسیه به عنوان یکی از اعضای « مجلس عالی انقلاب مشروطه » انتخاب می شود و همراه و همگام با اعضای انگلیسی این مجلس علیه استقلال ایران برنامه ریزی و توطئه می کنند!
امروز ـ اگرچه انقلاب اسلامی اردوگاه « غرب زدگی » را نشانه رفته و عمودهای خیمه های متعدد آن را فرو ریخته است ـ لکن « فکر و اندیشه » اگر باطل باشد و حق نمایانده شود و با زرق و برق هایی چون آزادی و دموکراسی و حقوق بشر تبلیغ و ترویج گردد همواره آفت و آسیب می آفریند و اعتقادات سالم اخلاق و ارزش های پایدار اتحاد و همبستگی های اجتماعی و سیاسی و دینی و هر چه را که نام و نشان و اثری از « اسلام » دارد نشانه می رود و به همین دلیل است که در گوشه و کنار جامعه صدای پای استعمار غرب را می شنویم که حتی به پایگاه های « خودی » راه یافته و با فریب و نیرنگ درصدد آلوده و تیره کردن آب ها برای گرفتن « ماهی مراد » می باشد .
منبع:www.imam-khomeini.com
انتهای پیام/