طرح« سیاست مهار» یعنی آمریکا ایران هستهای را پذیرفته است
خبرگزاری تسنیم: اوباما سیاست پیشگیرانه را بهعنوان سیاست رسمی دولت خود در قبال ایران اعلان کرده است، این در حالی است که اکنون زمزمههای طراحی یک سیاست مهار در قبال ایران شنیده میشود.
بهگزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم بهنقل از اندیشکده مرکز امنیت جدید آمریکایی، مطرح شدن سیاست مهار در قبال ایران آنهم از سوی یکی از مقامات دولتی آمریکا بهمعنای آن است که احتمالاً در آیندهای نزدیک آمریکا مجبور به در پیش گرفتن این سیاست شده و بهطور کلی سیاست پیشگیرانه را وانهاده و به ظهور ایران هستهای اعتراف کند.
در مارس سال 2012 رئیس جمهور اوباما در کنفرانس سالانه سیاستگذاری آیپک صراحتاً اعلان کرد که سیاست او در قبال پیشرفتهای هستهای ایران، سیاست پیشگیرانه و نه مهار است. ازآنزمان تاکنون وی در مواضع مختلف این اظهارات را تکرار کرده است که در آخرین مورد آن در جریان سفر ماه مارس سال جاری به اسرائیل اعلان کرد که آمریکا اجازه نخواهد داد ایران به تسلیحات هستهای دست پیدا کند. پس از این دیدار، یک دور دیگر از مذاکرات میان گروه 1+5 و ایران نیز شکست خورد و آخرین گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی ــ که در 22 می 2013 [اول خرداد ماه] منتشر شد ــ نشان میدهد که غنیسازی اورانیوم ایران و برنامههای مربوط به پلوتونیوم این کشور در حال پیشروی است و بدون شک بهزودی به مرحلهای خواهد رسید که غیرقابل توقف خواهد بود.
از آنجا که پیشگیری به سیاست رسمی آمریکا تبدیل شده است، از گوشه و کنار از جمله اسرائیل و اروپا این زمزمه به گوش میرسد که آیا واقعاً میشود به رئیس جمهور دراینباره اعتماد کرد یا خیر؟ این باعث شده است که خود اوباما بهصورت مستقیم و نیز اعضای دولت او کراراً اعلان کنند که رئیس جمهور بلوف نمیزند و در گفتار خود کاملاً صادق است. احتمالاً اوباما در دیدار خود با نتانیاهو وقت قابلتوجهی را صرف انتقال همین پیام به او کرده است.
بههرحال تغییر و تحولات اخیر در سوریه، حاکی از آن است که دولت اوباما تمایلی به استفاده از نیروی نظامی ندارد، حتی در مقابل استفاده از تسلیحات کشتار جمعی. اوباما در برابر استفاده از تسلیحات شیمیایی در سوریه دست به اقدام نظامی نبرد، با اینکه وی در اواخر سال 2011 تأکید کرد که چنین اقدامی بهمنزله خط قرمز است که این بهنوبه خود حامل این پیام بود که مداخله نظامی نیز در شمار گزینههای مورد بررسی قرار گرفته است. عدمتمایل به مداخله نظامی در سوریه میتواند حاکی از عدمتمایلی مشابه در قبال ایران باشد.
بااینحال میتوان قرائت بسیار متفاوتی از این ماجرا داشت. بهعبارت دیگر بههیچوجه بعید نیست که اوباما اکنون در حال انتخاب جنگ بعدی خود در خاورمیانه است. اگر بپذیریم که بسیار بعید است که دولت نیروهای نظامی خود را در دو کشور بحرانی خاورمیانه مستقر کند، در واقع متضمن این معناست که عدماستفاده از نیروی نظامی در سوریه بهمعنای آن است که احتمال استفاده از نیروی نظامی در ایران بسیار زیاد است. این واقعیت که مقاومت آمریکا در برابر مداخله در سوریه ممکن است ناشی از آن باشد که نمیداند چگونه میتوان بهنحو مؤثری از نیروی نظامی در سوریه استفاده کرد، تفسیر مذکور را تقویت میکند. اینکه از چه نوع نیروی نظامی استفاده شود، علیه چه اهدافی برنامهریزی شود و بهنفع کدام گروه مخالفی وارد میدان شویم، همگی مسائلی هستند که در مورد سوریه همچنان پاسخ نگرفتهاند. در مورد ایران، گزینههای نظامی با سادگی بیشتری تعریف میشوند، بهویژه اگر بخواهیم بهصورت مشخص به تأسیسات هستهای این کشور حمله کنیم. مداخله در سوریه، حتی اگر استفاده از تسلیحات شیمیایی بهمنزله سرآغازی باشد برای آن، بهمعنای مداخله در یک جنگ داخلی کاملاً آشفته است؛ این بهمنزله قماری بسیار خطرناک است. در ایران، نیروی نظامی را بهطریقی سادهتر و مشخصتر میتوان بهکار گرفت.
اما جدای از موضوع اعتماد و تفسیر از اوضاع میدانی در سوریه، همچنان در مورد سیاست آمریکا در قبال ایران و توانایی اوباما برای ادامه سیاست خود، حتی با اینکه ادامه آن را صراحتاً اعلان کرده است، تردید وجود دارد.
کاخ سفید بهمنظور تأکید بر التزام خود به پیشگیری و انکار سیاست محدودسازی، اعلان کرده است که سرویسهای اطلاعاتی آن، با استمداد از اطلاعاتی که بازرسان آژانس در اختیار ایشان قرار دادهاند، اطلاعات لازم را در مورد اینکه ایران چهزمان راه تولید تسلیحات هستهای را در پیش میگیرد، در اختیار مقامات قرار خواهند داد. اما مسائلی چند در مورد سیاست پیشگیرانه در حال حاضر وجود دارد. اول اینکه کاملاً روشن است که طریقت «دیپلماتیک» برای حل مسئله بغرنج ایران شکست خورده است، حتی با اینکه دولت اوباما هنوز صراحتاً به آن اعتراف نکرده است. در بررسی مرحله بعدی، آیا آمریکا میتواند روی این امر تکیه کند که در زمان مناسب میتواند اطلاعات درستی در مورد حرکت ایران بهسمت تسلیحات هستهای، به دست آورد؟ اگر بتواند، آیا در زمانی خواهد بود که گزینهای واقعگرایانه برای استقرار نیروی نظامی در اختیار دارد که برابر با سیاست کنونی آمریکا در قبال یک قدرت نظامی هستهای است؟ مهمتر از همه اینکه آیا آمریکا در نهایت خواهان استقرار نیروی نظامی برای مقابله با ایران هست یا خیر؟
در حالی که برخی همچنان بر این باورند که هرگونه تغییر و تحولی بهسمت برنامه نظامی بدون شک توسط آژانس شناسایی میشود، دیگر تحلیلگران همچنان بررسی گزینه مهار را در دستورکار قرار دادهاند به این دلیل که تردید دارند آیا در مورد تصمیم ایران ضرورتاً باید هوشیار بود یا خیر و/یا اینکه زمان کافی برای متوقف کردن ایران وجود دارد یا خیر. این مواضع را نمیتوان تصحیح کرد و دلیل کافی برای شک کردن به قدرت آمریکا برای متوقف کردن ایران بر اساس اطلاعات بههنگام، وجود دارد.
تاریخ لبریز از شکستهای اطلاعاتی است. در این مورد، اعتماد به بازرسان آژانس برای فراهم کردن بههنگام اطلاعات را میتوان خطرناک تلقی کرد، نه بهدلیل کفایت بازرسان، بلکه بهعلت شرایط محدود کنندهای که ایشان تحت آن فعالیت میکنند. بازرسیهای کنونی از ایران عمیق و گسترده نیست. پروتکلهای مضاعف، که ذیل عناویی همچون فرایندهای پادمانی «گسترده» یا «فراگیر»، نه گسترده و نه جامع هستند. علاوه بر این، ایران میتواند مانع انجام بازرسیهای بیشتر شود یا در بدترین سناریوی ممکن، بازرسان را اخراج کند و اوضاع را غیرقابل تحمل سازد. آیا این منجر خواهد شد که آمریکا برای تصحیح اوضاع از نیروی نظامی استفاده کند؟ بدون داشتن دلیل بیشتر برای نگرانی، چنین امری در هالهای از ابهام است. منتهی، شورای امنیت سازمان ملل هشدار دیگری را اعلان خواهد کرد، که صرفاً به ایران زمان بیشتری میدهد تا کار خود را بدون آنکه مورد نظارت قرار گیرد ادامه دهد. سناریویی بدتر از این آن است که ایران برنامهای موازی برای غنیسازی و توسعه تسلیحات هستهای داشته باشد. با توجه به محدودیتهایی که بر بازرسان آژانس تحمیل میشود و محدودیت کلی که برای جمعآوری اطلاعات وجود دارد، این سناریو را نمیتوان وانهاد.
کارشناسان همین مرکز در گزارشی که در مورد مهار تهیه کرده بودند مدعی شدند: «دولت اوباما بهحق باید ملتزم به سیاست پیشگیرانه در قبال ایران باشد ــ نه محدودسازی ــ اما تلاشها برای پیشگیری تابهحال شکست خورده و حتی استفاده از نیروی نظامی نیز ممکن است با شکست مواجه شود». به همین دلیل است که ایشان مدعی شدهاند که آمریکا ممکن است بهتدریج وادار شود بهسمت سیاست مهار روی آورد بهرغم اولویتهایی که در حال حاضر دارد. کولین کال، سرپرست تهیه این گزارش، معاون پیشین وزیر دفاع در امور خاورمیانه است و در نتیجه تحلیل او میتواند حاکی از تفکر دولت در مورد این ماجرا باشد.
اگر پیامدهای مربوط به این تردیدها پاسخ درخوری نگیرند و سیاست پیشگیرانه آمریکا بهسرعت با توجه به شرایط حال حاضر جرح و تعدیل نشود، بهاحتمال بسیار زیاد مهار یک ایران هستهای به سیاست متعارف آمریکا تبدیل خواهد شد، هرچند که اوباما در حال حاضر این سیاست را رد میکند.
انتهای پیام/*