«دا»، «بابانظر» و «پایی که جا ماند» دهانها را بست/ادبیات "ضد جنگ" رو به موت است
خبرگزاری تسنیم: محمدحسین جعفریان نویسنده و محقق با بیان این مطلب که دفاع مقدس نویسندگان بسیاری را در درون خود پرورش داد، گفت: یک دهه است که ادبیات مقاومت به معنای دقیق و سالم عرصه را فتح کرده و فرصتی برای ادبیات ضد جنگ باقی نگذاشته است.
محمدحسین جعفریان نویسنده در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، با اشاره به نگاه شبهروشنفکران به جنگ و تداوم پرداختن به ادبیات ضد جنگ در آثار این دسته از نویسندگان گفت: در سده اخیر در تمامی کشورهای دنیا به زحمت میتوان کشوری را یافت که جنگ را تجربه کرده باشد، اما در عین حال به آن نگاهی مقدس نیز داشته باشد. مردمی باشند که درگیر جنگ بوده و این جنگ برایشان مقدس باشد، برای اغلب ممالک دنیا جنگ با بدبختی، دردسر، ویرانی و مشکلات اقتصادی و اجتماعی همراه بوده است. طبیعی است، ادبیاتی که در حوزه جنگ به وجود میآید، ضد جنگ است، نگاهی به خاطرات جنگ جهانی نشاندهنده نفرت سربازان، فحاشی و خاطرات زجرآور است و این نگاه به هیچ عنوان قابل قیاس با نگاهی که ما و رزمندگان نسبت به دفاع مقدس داریم، نیست.
وی افزود:چند سال پیش، گروهی از اروپا امده بودند، وقتی آثار "روایت فتح" ما را دیده بودند، متحیر شدند و گفتند، این ژانر جدیدی در جنگ است و تاکنون نمونه آن وجود نداشته است، بنابراین باید گفت، ادبیاتی که در حوزه جنگ در جهان به وجود آمده، لاجرم بر روی برخی شعرا و نویسندگان ما نیز تأثیر میگذارد. این تأثیر از همان زمان جنگ نیز وجود داشت، جنگ هنوز وجود داشت که ما شعر «ضد جنگ» داشتیم، پس از آن افراط و تفریطهایی در ادبیات دفاع مقدس به وجود آمد، برخی بچههای انقلاب آثاری نوشتند که کمی تلخ بود، بنابراین به آن برچسب «ضد جنگ» زدند غافل از اینکه این نویسندگان خود در جبهه جنگیده بودند، پیشانیبند «یازهرا» و «یاحسین» به سر بسته بودند و با لبیک یا حسین به جنگ رفته بودند، پس از آن در آثاری هم تلخ نوشتند، اما ادبیات «ضد جنگ» را باور ندارند و عنوان این جنگ برای آنان هنوز دفاع مقدس است.
جعفریان تصریح کرد: عدهای از آقایان نیز با جنگ مشکل پیدا کردند، اینها فکر میکردند که جنگ هم یک موضوع دولتی و یک موضوع سیاسی است، نمیتوانستند در خود هضم کنند که جنگ یک جریان میهنی است، البته اکنون این مشکل برطرف شده و همان نگاه میهنی حاکم شده، برای همین است که میبینیم از روشنفکر و سیاهفکر به بسیجی، جانباز و رزمنده کسی اهانت نمیکند، چرا که میدانند، دفاع مقدس اولین جنگی بود که پس از چندین سده در ایران رخ داد و ما یک وجب از این خاک را از دست ندادیم.
وی گفت: بخش عمدهای از ادبیات ضد جنگ در ایران نشأت گرفته از نگاه مخالفانی بودن که با نظام مشکل داشند، بنابراین به سراغ ادبیات ضد جنگ رفته و این مخالفت خود را ناشیانه به جنگ نیز تعمیم دادند که بسیاری از آنها نیز امروز پشیمان هستند. اما به اشتباه خود اعتراف نمیکنند، بخش دیگری از ادبیات ضدجنگ در ایران نیز ناشی از ترجمه است. اما بخش سوم که میتوان گفت علی الظاهر ضد جنگ است و در واقع نمیتوان آن را ضد جنگ به شمار آورد، همان آثار تلخ نویسندگان دفاع مقدس است که با منتشر شدن موجب خشم افرادی میشود که نگاهی غیرمعقول و افراطی به دفاع مقدس داشته و تلخیها را تاب نمیآوردند، بنابراین برچسب ضد جنگ بودن به این آثار میزنند.
جعفریان گفت: نمونه این آثار «من قاتل پسرتان هستم» اثر احمد دهقان است که از جمله نویسندگانی است که خود سالها در جنگ بوده و آثار شاخص بسیاری برای ادبیات دفاع مقدس خلق کرده است و در این اثر نیز از تلخیهای جنگ سخن گفته است، اما این اثر کجا و آثار ضد جنگ کجا.
جنگ فینفسه مقدس نیست، بلکه دفاعی که انجام شد مقدس است
این مستندساز با بیان این مطلب که جنگ فی نفسه مقدس نیست، گفت: برای ما نیز جنگ پلید است، وضعیتی که جنگ بر سر خرمشهر به وجود آورد، زیبا نیست، برای ما دفاع مقدسی که انجام دادیم، اهمیت دارد. اینکه چرا دفاع کردیم مقدس است، ما باید بتوانیم ضمن اینکه پلیدیها و تیرگیها را نشان میدهیم، در کنارش روشنایی ایجاد کنیم که چرا این جنگ صورت گرفته است و ما از کجا به کجا رسیدیم، من مشابه آن را در افغانستان هم دیدم، البته افغانستان به جنگ خانگی رسید، مقاومت باشکوه در مقابل روسها به برادرکشی منتهی شد و عمده ادبیاتی که در حوزه مقاومت سروده میشود، ضد جنگ است، اما در ایران متفاوت است.
ادبیات ضد جنگ رو به موت است
نویسنده «چکر در ولایت جنرالها» با بیان این مطلب که اکنون ادبیات ضد جنگ رو به موت است، گفت: در دورهای آثار ضد جنگ رخ نمود و تربیونها را در اختیار گرفت، اما یک دهه است که ادبیات مقاومت به معنای دقیق و سالم عرصه را فتح کرده است، ادبیات جنگ با شمارگان چند صد هزاری و آثاری که به محض منتشر شدن از چاپ دهم نیز میگذرند، فرصتی برای ادبیات ضد جنگ باقی نگذاشته است.
با انتشار «دا» و «بابانظر»دهانها بسته شد
وی گفت: در دورهای عدهای نگران بحث فرهنگی دفاع مقدس شدند و به کارهای سفارشی دامن زدند، این موجب شد، عدهای موضع بگیرند و کارهای مستقلی خلق کنند که این دو جریان در صحنه دفاع مقدس با هم درگیر شدند، موسسات و مدیران فرهنگی سفارشدهنده آثار به دلیل نبود تخصص بودجه را صرف تولید آثار شعاری و اغراقگونه کردند، اما پس از آن با انتشار «دا»، «پایی که جا ماند»، «شنام»، «بابانظر»، «کالکهای خاکی» و... دهانها بسته شد.
جعفریان با بیان این مطلب که جنگ نویسندگان بزرگش را خلق کرد، گفت: هر اتفاق بزرگی آدمهای بزرگ خود را خلق میکند و جنگ نیز آدمهای بزرگ خود را خلق کرد، همان طور که امام خمینی نیز فرمود، جنگ دانشگاه بود. بابانظری که بنّا بود و کار آزاد میکرد، در جنگ فرمانده لشکر بسیار موفقی شد که ارتش بعثی را به ستوه آورد، در حوزه فرهنگی نیز جنگ آدمهایی چون حبیب احمدزاده، احمد دهقان، یوسفعلی میرشکاک و... را خلق کرد، بر روی کدام اثر نویسنده ایرانی «نوام چامسکی»یادداشت نوشت، جز «شطرنج با ماشین قیامت» کدام اثر نویسنده ایرانی را پل اسپراکمن برای ترجمه به امریکا برد؟.
نویسندگان ضد جنگ در ایران باید توبه کنند
وی حضور نویسندگان بزرگ قبل از انقلاب را در جریان دفاع مقدس و انقلاب را ملموس دانست و افزود: نمیتوانیم بگوییم نویسندگان بزرگ قبل از انقلاب در جنگ و دفاع مقدس ما را تنها گذاشتند، نادر ابراهیمی، محمود گلابدرهای، شمس آل احمد، حمید سبزواری، علی معلم دامغانی و... از جمله نویسندگان بزرگی بودند که در انقلاب و دفاع مقدس نیز وارد شدند. البته بودند نویسندگان انگشتشماری که نخواستند به این وادی وارد شوند و از همان ابتدا نگاهشان منفی بود، در مقابل این افراد باید گفت، نویسندهای که دفاع از مال و کاشانه خود را غیرمشروع بداند، اثرش عقلانی نیست، بلکه به دلیل زاویه با نظام به این ورطه افتادهاند و باید توبه کنند، باید پاسخ دهند که چرا به ماجرایی به این تابناکی تیره نگاه میکنند؟
انتهای پیام/