طالبزاده: زمانشناسی، بارزترین ویژگی روایت فتح /جلیلی: آثار هنری مربوط به جنگ ضدهنری شدهاند
خبرگزاری تسنیم: نادر طالبزاده دربیان تفاوت عمده روایت فتح با دیگر مستندهای جنگ گفت: زمانشناسی کار روایت فتح منحصربهفردترین موضوع کار آوینی است و مهمترین کار مجموعه روایت فتح این است که زمان کار را خوب تبیین میکند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم همایش راوی آسمانی به مناسبت بیستمین سالگرد شهادت سیدمرتضی آوینی، شب گذشته 20 فروردینماه، توسط مؤسسه روایت فتح زیر مجموعه بنیاد فرهنگی روایت در مرکز همایشهای برج میلاد تهران برگزار شد.
در این مراسم که با حضور هنرمندان انقلاب و عموم مردم برپا شده بود در ابتدا بخشهایی از مستند روایت راوی که مربوط به فعالیت شهید آوینی در ساخت مجموعه روایت فتح بود پخش شد. در این مستند برخی از اعضای مجموعه روایت فتح که با آوینی کار کرده بودند به تشریح خصلتهای اخلاقی و کاری او پرداختند. سپس بخشی از مستند مجموعه شهری در آسمان و روایت همکاران سیدمرتضی آوینی در ساخت این مستند پخش شد و بعد از آن با حضور چندتن از کسانی که با آراء و نظرات شهید آوینی در باب سینما آشنا شدند میزگردی ترتیب داده شد.
برای شروع بحث این میزگرد بخشی از فیلم یکی از کلاسهای سیدمرتضی آوینی که در مجموعه جهاد سازندگی برای جوانان همکارش برگزار میکرد پخش شد. در این فیلم شهید آوینی با طرح سوالی از مستندسازی از دوستانش میپرسد به نظر شما فرق روایت فتح با دیگر مستندات جنگ در چیست؟ بهروز افخمی، مسعود فراستی، نادر طالبزاده، وحید جلیلی و ابراهیم فیاض با پاسخ به این سوال آوینی بحث خود را در میزگرد آغاز کردند.
نادر طالبزاده با اشاره به پخش مستنداتی از آوینی گفت: سالها منتظر بودم آقامرتضی را همانطور که صحبت میکرد ببینم و این فیلم کمی عطش ما را برای دیدن او برطرف کرد. مرتضی آوینی تا زمانی که زنده بود هیچ مصاحبهای نداشت، حتی صداوسیما با او یک ساعت هم گفتوگو نکرد و حالا این سخنانش در این فیلم که در آشپزخانه جهاد برای جوانان مبتدی هنرمند انجام میدهد، دلتنگی ما را کمی برطرف کرد.
طالبزاده در جواب سؤال آوینی مبنی بر اینکه روایت فتح با دیگر مستندهای جنگ چه تفاوتی دارد؟ گفت: به نظرم زمانشناسی کار روایت فتح منحصربه فردترین موضوع کار آوینی است و اینکه ما در چه مقطعی در زمان حضور داریم و هیچ چیز هم به جز تدوین و قلم آن را مهیا نمیکند. مجموعه روایت فتح مهمترین کاری که میکند این است که زمان کار را خوب تبیین کند و کسی مثل آوینی آمد تا توانست این انفجار نور را انجام دهد. هیچ نهاد، سازمان و ارگانی آن موقع نتوانست این کار را انجام دهد. رهبری به حق سر تابوت ایشان میایستد چون باید از چنین کسی که این وقایع را در تاریخ ثبت کرد قدرشناسی شود.
بهروز افخمی در ادامه صحبتهای طالبزاده گفت: نکته جالب فیلم کلاس سیدمرتضی آوینی این بود که جنبه معلمی اخلاق سید را دیدیم، اینکه سعی میکرد برای دیگران تعریف روش کند یعنی باور داشت که میشود کیفیت را به روش تبدیل کرد و این راه و رسم ساختن آن چیزی است که بعدا به عنوان مستند اشراقی شناخته شد. آوینی فهمید چطور میتواند مستند بسازد که چیز خوبی از آن در بیاید. ما میدانستیم آوینی چیزی به بچهها میگوید که هم آسان است و هم پیچیده و آن این بود که شما به همان چیزی در جبهه بپردازید که وجود داشته باشد نه اینکه با سلیقه و نگاه خود دیدگاهی را ارائه بدهید. یعنی باید جبهه را کشف کنید و با نگاه واقعی خودتان به آن نگاه کنید.
وحید جلیلی بعد از سخنان بهروز افخمی گفت: یادم هست 4 یا 5 سال پیش در هفته دفاع مقدس فیلمی پخش شد که تا چند ساعت بهتزده بودم اگر چه فیلم مستند جنگ بود اما گویی از جنگ ویتنام ساخته شده بود. به نظر من اگر آوینی نبود ما در کشور چیزی مثل فیلم فارسی به نام فیلم جنگی داشتیم. شاید در روایت فتح این محتوا بود که به فرم تبدیل میشد هیچکدام هم بر دیگری نمیچربید.
مسعود فراستی در انتقاد به صحبتهای جلیلی ادامه داد: من میگویم بدون فرم اصلا چیزی به اسم محتوا وجود ندارد. وقتی فردی میخواهد از جبهه فیلم بسازد باید نگاه کند و همین چطور دیدن و کشف شروع فرم است. مرتضی از تکنیک به درستی حرف میزند که فرم را شامل میشود و میگوید که از محتوا اهمیت بیشتری دارد. فرم هم شامل تکنیک است، هم نگاه و هم جوشش یک اثر. در سینما حرفی که فرم نگرفته فرم نیست و وقتی فرم گرفت، میتواند مفهوم ما را به محتوا تبدیل کند.
فراستی در جواب به این سوال که چرا روایت فتح با همه مستندها تفاوت دارد؟ گفت: به نظرم روایت فتح روایت آدمهایی است که جبهه را میفهمند و اهل جبهه هستند و آنها دوربین را هم میفهمند.
وی با اشاره به کارهای خاص آوینی گفت: فکر میکنید چرا مرتضی زیاد از کشتههای دشمن فیلم نمیگیرد یا چرا وقتی عراقیها را اسیر میکند و از جلوی دوربین رد میشود به عنوان انسان به آنها نگاه میشود؛ زیرا مرتضی تنها مستندساز شخصیتپرداز تاریخ ایران است. روایت فتح تبلیغ اهل جنگ و درون است و نه بیرون. در این اثر جمعیت با هویت دیده میشود نه فقط یک فرد که به آن نزدیک شویم ما همواره یک جمع را میبینیم که فقط توده آدمها نیست.
وحید جلیلی در ادامه صحبتهای فراستی با اشاره به تیپپردازی درباره جنگ گفت: جنگ ما یک تیپ و یک شخصیت دارد تیپ که مثل همه جنگها خونریزی و جنگیدن است اما جریانی به وجود آمده است به اسم اینکه میخواهیم نگاه هنری داشته باشیم دارند کارهای ضد آن انجام میدهند در حالیکه باید تمام ویژگیهای شخصیتی را گرفت و آن را تبدیل به یک اثر هنری کرد، اما بعضی با کار هنری یک کار ضد هنر انجام میدهند. ویژگی ممتاز فیلم روایت فتح این است نگاه تیپی نداشتهاند.
بعد از وحید جلیلی طالبزاده به روایت تجربه مشترکش با شهید آوینی پرداخت و گفت: تجربه شخصی خودم با آوینی آشنایی از سال 63 به بعد است و وقتی جنگ تمام شد آرزو داشتم تا بتوانم با آوینی فیلم بسازم تا اینکه این امر در جنگ قاهره محقق شد و توانستیم یک مجموعه 10 قسمتی بسازیم. کار در 10 قسمت و 300 دقیقه بود و همیشه وقتی به جایی میرسی که ادامه آن سخت میشد فقط آقامرتضی را صدا میکردیم. یادم است مرتضی آوینی شبها تا صبح متن را مینوشت و صبح با خوشحالی میگفت خیلی عالی شد. او همیشه حرف نویی داشت و باعث شد آن کار مستند از زمین کنده شود. یادم هست در موقع خواندن متن 3 یا 4 بار گریه میکرد. ما کار را متوقف میکردیم تا گریهاش بند بیاید و بعد ضبط کنیم در حالیکه متن خودش را میخواند. کارهایی که مرتضی کرد بیبدیل بود.
بهروز افخمی در ادامه میزگرد هشدار داد که در ساخت مستند باید حواسمان باشد از دام خودبنیادی خلاص شویم. وی افزود: فکر میکنم فرض سیدمرتضی این بود که کل عالم بیرون از ما زنده است و میتواند ارتباطی با ما برقرار کند مثلی ارتباطی که یک موجود زنده برقرار میکند. فقط باید هوشیار باشیم که چگونه این ارتباط را حفظ کنیم.
وی تصریح کرد: دو نوع فیلمسازی و دو نوع زندگی داریم : یکی آن است که آدم و عالم بیرون آن را زنده فرض میکند و آماده برقراری ارتباط با آنهاست و دیگر آنکه با یک پیشبینی که اصلا معلوم نیست عالم بیرون از من وجود داشته باشد کار را میسازد. آن کسی که عالم را زنده فرض میکند خود فیلم را هم زنده فرض میکند. باید سعی کنیم که خود را به فیلم تحمیل نکنیم. فیلمسازان باید گوش کنند، نگاه کنند و آن اتفاقی که میافتد را دنبال کنند شاید اتاق بسیار هیجانانگیزتر از نقشهای باشد که از پیش کشیدهاند.
در ادامه میزگرد ابراهیم فیاض با اشاره به فضای جنگ و ادبیات خاص آن که بسیار جدید بود گفت: جنگ ما یک چیز جدیدی بود که خود ما هم که در آن حضور داشتیم از اول تا آخر شوکه بودیم. مثلا جبهه غرب با جبهه جنوب دو فرهنگ متفاوت بود. جنگ خودش انقطاع تاریخی است بنابراین روایتش هم انقطاعی میشود.
ابراهیم فیاض با اشاره به اینکه کتاب آهنگران را حتما بخوانید گفت: آهنگران توانسته یک ادبیات را از جنگ با این کتابش ترسیم کند. وی افزود: آوینی هم سعی میکند واقعیتی را که در فیلم به آن برش میزند به گونهای تهیه کند که کدهای آن بیان شود.
فیاض با اشاره به سینمای داستانی جنگ گفت: سینمای داستانی مثل فیلم دیدهبان حاتمیکیا، داستان روایتهای جنگ است. در سال 61 ما دقیقا همچنین دیدهبانی داشتیم ولی شخصیت دیدهبان در این فیلم که کل جنگ نبود پس این نگاه حاتمیکیا یک تغییر در روایت است و وقتی حقیقت تغییر کرد تغییر هم تکرار میشود و آنچه باقی میماند چیزی متفاوت از جنگ است. تندروی تند همین حاتمیکیا است که در فیلم «به نام پدر»ش تغییر نگاهش به یک روایت تند تبدیل میشود. حاتمیکیا نسبت به جنگ کاملا روحیاتش برعکس اولش شد.
ابراهیم فیاض با بیان اینکه باید تاریخ فرهنگی جنگ را ترسیم کنیم نه اجتماع آن را گفت: این در واقع همان کاری است که آهنگران با کتابش کرده است. کار آوینی هم در آن مقطع نوآوری بود اما کامل نیست. آوینی کار سختی را انجام میداد او میخواست روش خودش را بازتولید کند. میخواهد انتزاعی هم باشد و فیلسوف تربیت کند و نوآوری آوینی هم بر همین موضوع بود.
فیاض ادامه داد: مشکل دانشگاه ما هم که نمیتواند خود را بازتولید کند این است که این نگاه آوینی را کم دارد. امروز باید آوینی را برای نسل بعد بازتولید کنیم یعنی آدم خلاقی که میتواند در درجه اول تولید و درجه دوم خودش را بازتولید کند. آوینی الان در جامعه نیست و ما نتوانستیم در جامعه آوینی را نقد و بحث کنیم و تا وقتی که دانشگاه ما شأنیت تاریخی پیدا نکرده نمیتوان توقعی از آن داشت.
انتهای پیام/