امینی: عزیزی غنیمتی است در این قحطسالی کشف شاعرانه
خبرگزاری تسنیم: در این قحطسالی کشف شاعرانه و تهیدستی شاعران در ارائه آفاق گسترده معنایی که از کشف هزارباره ایهام در کلمه «شیرین» فراتر نرفتهاند، شعرهای احمد عزیزی بسیار مغتنم میتواند بود.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم ، احمد عزیزی شاعر آئینیای که شعرش رنگ دیگری از ارادت به خاندان عصمت و طهارت(ع) داشت، پنج سالی است که در کما بهسر میبرد. او که بههمراه خیلی از شاعران انقلاب، در دهه 60 و 70 خوش درخشید و با سرودههایش در حافظه تاریخ ادبیات ثبت شد، آثار متعددی از خود به چاپ رسانده است که میتوان از این مجموعه به «کفشهای مکاشفه»، «شرجی آواز»، «خوابنامه و باغ تناسخ»، «ترجمه زخم»، «باران پروانه» و «ملکوت تکلم» اشاره کرد.
اسماعیل امینی که هم شاعر است و هم منتقد و روزنامهنگار، در یادداشتی که در اختیار خبرگزاری تسنیم داده است، به بررسی شعر عزیزی میپردازد و سرودههای او را از چند وجه جلوتر از همقطارانش در دهههای 60 و 70 و یا همین الآن میداند. او در این یادداشت مینویسد:
شعرهای احمد عزیزی، گسترهای است از انواع کشفها، تصاویر و تداعیهای بدیع که تأمل در آنها برای دوستداران شعر بهویژه برای شاعران جوان بیش از مباحث نظری و مجادلات بیپایان و اغلب بیبنیان درباره بایستههای شعر، راهگشا میتواند بود.
در این مجال به برخی از نکات درخور تأمل در شعرهای احمد عزیزی اشاره میکنم:
تداعیهای شاعرانه فارغ از محدودههای حکمت و فلسفه
1- گستردگی دایره واژگانی که از داعیههای شعر امروز است، چندان که بسیاری بر این سخن بیپایه، پای میفشارند که گویی در شعر بزرگان دیروز، دایره واژگانی شعر محدود بوده وحتی کلمات از منظر شاعران گذشته، به دو دسته شاعرانه و غیرشاعرانه تقسیم میشده، حال آنکه در آثار شاعران در هرزمان، شعر، مقدم بر هرچیز است و از جمله بر انتخاب و دستهبندی کلمات.
در شعر احمد عزیزی، گستردگی و تنوع واژگانی چنان است که گویی شاعر، در لحظات آفرینش، تمام گنجینه فرهنگ، زبان و تاریخ ادب فارسی را پیش چشم داشته و در عین حال با کرانههای وسیع زبان امروز آشنایی کامل دارد و برای پیوند میان آنها تمام هنر خویش را بهکار بسته است.
2- تداعی آزاد و فارغ از محدودههای روایت، حکمت، فلسفه و در یک کلام هرچیزی غیر از شعر که بخواهد شعر را بهخدمت خود درآورد. سخنی است درست اگر بگوییم که احمد عزیزی، همهچیز را بهخدمت شعر گرفته است. تداعی در جلوههای گوناگونش، شعر را بهتدریج میآفریند و گسترش میدهد. تداعی حاصل از موسیقی کلمات، تداعی مبتنی بر وجوه معنایی، تداعیهای برآمده از تلمیحات، تداعی حاصل از وزن و قافیه و اقتضائات شعر و بیش از همه تداعیهای حاصل از تخیل وسیع شاعر.
3- تنوع شگفت در مفاهیم، مضامین و کشفهای شاعرانه، بهگونهای که فراهم آوردن فهرستی از موضوعات شعری احمد عزیزی کاری است بسیار دشوار و پیچیده؛ چندان که در برخی از مثنویهای بلند او تقریباً در هر یکی دو بیت، روی سخن دیگر میشود، اگرچه گاه، شور حاصل از کشف و تداعی، شاعر را به توقف در یک چشمانداز بدیع ترغیب کرده و ابیاتی متوالی را به بیان وجوه گوناگون این چشمانداز اختصاص داده است.
آرایههای ادبی با جامهای نو در شعر احمد حاضراند
4- نگاه تازهای که احمد عزیزی به عوامل زیبایی سخن دارد برای دلدادگان به این جنبه از هنر شاعری، رهاوردهای ارجمندی دربردارد. آنچه در مباحث بلاغی به علم بدیع موسوم است و در تعبیر امروزی «آرایههای ادبی» نامیده میشود، در شعر احمد عزیزی، با همان بنیانهای استوار پیشین، اما در جامهای نو و در پیوند با زبان و زندگی این روزگار جلوهای دیگر مییابد.
ارزش این رهاورد شاعرانه آنگاه آشکارتر میشود که بدانیم در آثار متشاعران و سرخوشان محافل ادبی تکرار و تقلید، مثلاً زیبایی «ایهام» از کشف هزارباره ایهام در کلمه «شیرین» فراتر نمیرود و یا مثلاً مراعات نظیر در اینگونه شعرهای ساختگی در همان محدوده گنج، ویرانه، طلسم و مار است.
در شعر احمد عزیزی، انواع تناسبها و بهویژه تضاد و طباق با بهرهگیری از تسلط شاعر به گستره زبان دیروز و امروز و اصطلاحات علوم و فنون، نظامهای معنایی و سازههای زیباشناسانه جدید میآفریند. همچنین انواع سجع، جناس و بیش از همه ایهام و ایهام تناسب، کلام شاعر را با رشتههای گوناگون بههم میپیوندد و ساختاری منسجم از شعرهای آراسته به زیب سخن، فراهم میآورد و در معرض تماشای مخاطبان میگذارد.
سلامت و طراوت؛ دو ویژگی زبان شعر عزیزی
5- زبان در شعرهای احمد عزیزی، هم سلامت و استحکام شعرهای درخشان بزرگان دیروز را دارد و هم طراوت و سهولت زبان گفتوگوی امروز را عرضه میکند. با آنکه زبان این اشعار، از گونههای فخیم شیوه سخنسرایان خراسانی، پیچیدگیهای زبان شاعران سبک هندی، سلاست و شیوایی شاعران نیمایی و حتی سادگی و صمیمیت زبان محاوره و ترانه در کنار هم بهره برده است، اما هنر سخنوری شاعر بدان پایه است که نه فخامت زبان مانع رسایی شعر اوست و نه سادگی و بیپیرایگی زبان محاوره موجب سستی سخن است.
افزون بر اینها، زبان شعر احمد عزیزی که آمیزهای است از اصالت و شیوایی، هرگز موجب ملال خواننده نمیشود و در عین انسجام، فراز و فرود و تنوع زبان، کشش لازم را برای همراهی با شعرهای طولانی ایجاد میکند.
شعرهای عزیزی غنیمتی است در این قحطسالی کشف شاعرانه
6- احمد عزیز شاعری پرکار است، دفترهای شعر او اغلب مفصل و پربرگ هستند، گویی شاعر در مکاشفات خود هرچه یافته است، در دفتر ثبت کرده و مجالی برای جداکردن گوهر از خاره نداشته، شاید هم در چشم او که شاعر است و دلداده طبیعت، پارهسنگی ناهموار که در پای کوهی افتاده بیش از گوهری تراشخورده در بازار جواهرفروشان، زیبایی و رازآمیزی دارد.
او حاصل جستوجو و تماشای خود را بیواسطه پسندهای معمول و پیشداوریهای ملالآور، به جامه سخن درآورده و به مخاطبان نمایانده است؛ آمیزهای از پارهسنگها، گوهرها، گلها و خارها. من برآنم که برای شاعران جوان دفترهای شعر احمد عزیزی گنجینهای است از رهاوردهای بدیع، بهویژه سرشار است از نشانیها و راهگشاییهای شاعر به سرزمینهای کشف ناشده مضامین و کلمات و تداعیهای خیالانگیز. در این قحطسالی کشف شاعرانه و تهیدستی شاعران در ارائه آفاق گسترده معنایی، شعرهای احمد عزیزی بسیار مغتنم میتواند بود.
برای پایان این سخن بیتی از احمد عزیزی نقل میکنم که برایم بسیار دلانگیز است، با این امید که بهعنایت حق و نظر لطف آلالله، احمد از بستر برخیزد و چشم مشتاقان سخنش را به آفرینشهای تازهاش روشن سازد:
«از علی و آل او جو درد عشق
جفت شش آورده حق در نرد عشق».
انتهای پیام/*