ترامپ با تاکتیک چماق و هویج به دنبال اجبار قطر برای همراهی در طرح آتش‌بس غزه

ترامپ با تاکتیک چماق و هویج به دنبال اجبار قطر برای همراهی در طرح آتش‌بس غزه

یک رسانه عبری زبان ادعا کرد، دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا از حربه چماق و هویج برای مجبور کردن قطر به همکاری حداکثری با واشنگتن در پیشبرد طرح آتش بس در غزه استفاده کرده است.

به گزارش گروه عبری خبرگزاری تسنیم، روزنامه معاریو ترامپ برای همراه کردن قطر جهت فشار بر حماس برای پذیرش طرح پایان جنگ و مبادله اسرا در نوار غزه، توافق هم پیمانی راهبردی با دوحه و بالا بردن درجه همکاری امنیتی تا سطح کشورهای پیمان ناتو، استفاده کرد.

به نوشته این رسانه عبری زبان، در روزهای اخیر و تقریباً به شکلی کاملا مسکوت و بی ‌سر و صدا، دونالد ترامپ حکم ریاست جمهوری را امضا کرد که به قطر جایگاهی معادل عضویت در ناتو می‌دهد.

مفهوم ضمنی آن، به ویژه این است که اگر اسرائیل دوباره به اعضای حماس در دوحه حمله کند، ایالات متحده با اسرائیل وارد جنگ خواهد شد.

آیا این تعجب‌آور نیست؟ توضیح چیست؟ از این گذشته، هیچ سابقه‌ای وجود ندارد که ایالات متحده به یک امیرنشین کوچک با جمعیت 300 هزار نفری، چتر امنیتی اعطا کند، چتری که تاکنون برای اروپا، ژاپن، کره جنوبی و در عمل، اسرائیل (هرچند نه به صورت علنی) بوده است.

در ادامه این نوشتار آمده است، برخی ممکن است این را غرامتی برای قطری‌ها به خاطر حمله ماه گذشته اسرائیل بدانند، اما با تمام احترامی که برای نقض حاکمیت قطر قائلیم، به نظر می‌رسد بسیار اغراق‌آمیز باشد.

به نظر من، تنها توضیح منطقی، تلاشی برای تحت فشار قرار دادن قطر است تا حماس را تحت فشار قرار دهد تا شرایط ترامپ (و اسرائیل) را برای پایان دادن به جنگ بپذیرد.

در واقع، قطر به طور آزمایشی به طرح 20 ماده‌ای که توسط کشورهای کلیدی جهان عرب و اسلام تهیه شده است، پیوسته است. از این منظر، آنچه در روزهای اخیر اتفاق افتاده جالب است. جهان روزها منتظر پاسخ حماس به پیشنهاد پایان جنگ اعلام شده توسط کاخ سفید بود، طرحی که  در روز دوشنبه، با حمایت اسرائیل و اتحادیه عرب مصوب گردید و در آن قرار است: آزادی اسرا، خلع سلاح و انتقال کنترل غزه به تکنوکرات‌های فلسطینی با حمایت کشورهای منطقه‌ای و غربی، پایان تخریب نوار غزه و آغاز بازسازی آن رقم بخورد.

بیانیه حماس در روز جمعه بیشتر شبیه یک "بله، اما" بود که به بحث‌ها و مشورت‌ها با "برادران" اشاره داشت.

این نشان دهنده پیشرفت عظیمی است. جای تعجب نیست که ترامپ از آن استفاده کرد و اسرائیل را مجبور به پذیرش آتش‌بس نمود.

این وضعیتی است که این طرح را تهدید می‌کند: مذاکرات در حال بررسی جزئیات و جدول زمانی است و واضح است که حماس سعی خواهد کرد تا مانع شود، زمان بخرد و از بند اصلی و ناموجود این طرح، یعنی خلع سلاح و خروج از نوار غزه، طفره برود.

در صورت عدم فشار نظامی، این طرح به فشار گسترده از سوی جهان عرب، به رهبری قطر، نیاز خواهد داشت. این "توافق" با قطر مورد آزمایش قرار خواهد گرفت. قطری‌ها از اهرم‌های اقتصادی، دیپلماتیک و لجستیکی برای فشار بر این سازمان برخوردارند.

کمتر کشوری به اندازه قطر، که حکومت حماس در غزه را تأمین مالی کرده و میزبان رهبران تبعیدی آن بوده است، بر این سازمان نفوذ دارد. اگر توافق پنهان در دستور ترامپ این باشد که قطر روابط خود را برای همیشه قطع کند و حماس را کاملاً منزوی کند، هزینه آن نه تنها ممکن است قابل تحمل باشد، بلکه از نظر استراتژیک نیز عاقلانه محسوب می شود.

به نوشته معاریو، اسرائیل احتمالاً مجبور خواهد شد ادامه حیات حماس را به عنوان یک نهاد سیاسی، بپذیرد. این موضوع در بیانیه خود حماس نیز به این مسئله اشاره کرده است.

زمان‌بندی توافق امنیتی ایالات متحده با قطر همچنان متزلزل است و چند هفته پس از حمله موشکی اسرائیل با حمایت قطر به نشست رهبران حماس در دوحه رخ می‌دهد.

 طبق روایت رسمی، نتانیاهو عجولانه عمل کرد، واشنگتن را غافلگیر کرد و حامی اصلی خود را خشمگین نمود. ترامپ در یک تماس تلفنی از کاخ سفید، نتانیاهو را مجبور به عذرخواهی از نخست وزیر قطر کرد و سپس با وعده اینکه ایالات متحده هرگونه حمله بیشتر به قطر را حمله به خود تلقی خواهد کرد، به دوحه پاداش داد.

به نظر می‌رسد که اسرائیل مجازات شده، در حالی که جایگاه قطر ارتقا یافته است. اما باور این روایت در ظاهر دشوار است.

آیا قابل تصور است که اسرائیل - که کاملاً به سلاح، بودجه و پوشش دیپلماتیک آمریکا وابسته است - بدون هشدار به خاک قطر، نزدیکترین متحد واشنگتن در خلیج فارس، حمله کند؟

قطر هر منطقه و سرزمینی نیست، بلکه حریم هوایی  آن به لطف حضور گسترده ایالات متحده در پایگاه هوایی العدید، عملاً  در کنترل آن است.

پنتاگون العدید را ستاد فرماندهی مرکزی می‌نامد؛ این پایگاه میزبان هزاران سرباز آمریکایی، بمب‌افکن‌های دوربرد، پهپادها، هواپیماهای سوخت‌رسانی و مرکز عملیات اصلی از افغانستان تا سوریه است. نیروی دریایی ایالات متحده نیز به همراه بحرین، به عنوان بخشی از استقرار خود در خلیج فارس به قطر متکی است. تصور اینکه اسرائیل در این عرصه حساس واشنگتن را غافلگیر کند، منطقی نیست.

اگر نتانیاهو واقعاً تا این حد پیش برود، خطرناک‌ترین ماجراجویی در تاریخ اسرائیل خواهد بود. از تجربه من به عنوان کسی که بارها با نتانیاهو مصاحبه کرده‌ام، او آنقدرها هم احمق نیست. علاوه بر این، پاسخ واشنگتن - اگر اصلاً تعجب‌آور بود - بسیار ضعیف بود: هیچ محکومیت عمومی قابل توجهی، هیچ توقفی در ارسال سلاح، هیچ جلسه استماع کنگره و هیچ تعلیقی در اشتراک‌گذاری اطلاعات وجود نداشت. برعکس، توافق این هفته با هدف جلب حمایت جهان عرب از یک اولتیماتوم به حماس صورت گرفت که مستلزم تسلیم شدن طبق شرایط اسرائیل بود (که به خودی خود منطقی است، اما حماس دو سال است که آن را رد کرده است). تنها توضیح ممکن این است که کل ماجرا - حمله، «عذرخواهی» جزئی، «غرامت» به قطر و طرح پایان دادن به جنگ طبق شرایط اسرائیل، کم و بیش - یک بلوف با دقت برنامه‌ریزی شده است که در آن هر طرف تحقیر جزئی را می‌بلعد: به نظر می‌رسد ترامپ از نتانیاهو پیشی گرفته است، نتانیاهو مجبور به عذرخواهی می‌شود، قطر اسرائیل را به مسیر خود بازمی‌گرداند و شاید، فقط شاید، حماس مجبور به پذیرش شروط در غزه شود. در هر صورت، قطر به صف مهمترین شرکای ایالات متحده پیوسته است.

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار بین الملل
اخبار روز بین الملل
آخرین خبرهای روز
مدیران
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
fownix
غار علیصدر
پاکسان
بانک صادرات
طبیعت
میهن
گوشتیران
triboon
تبلیغات