حزباللهِ نصرالله؛ از جنبشی داخلی تا بازیگری منطقهای
جنبش حزبالله در دوران سید حسن نصرالله نهتنها در عرصه داخلی به پیروزیهای جدید و شگرفی در حوزههای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی نائل شد، بلکه با پیروزی و موفقیت در سالهای ۲۰۰۰ و ۲۰۰۶ این جنبش را از یک متغیر داخلی به متغیر مؤثر منطقهای تبدیل نمود.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، در نهضتها، جنبشها و بهویژه گروهها و سازمانهای مبارز، رهبری و مدیریت، نقش اساسی در پیشبرد اهداف و موفقیتهای سازمانی دارد، نقش امام خمینی(ره) در پیروزی انقلاب اسلامی ایران و چگونگی هدایت این نهضت توسط ایشان در این رابطه یکی از نمونههای بارز و از مصادیق عینی محسوب میشود، جنبش حزبالله لبنان نیز از این قاعده مستثنا نیست، زیرا هرچند که پیش از سید حسن نصرالله، دو دبیرکل قبلی آن، شیخ صبحی طفیلی و سید عباس موسوی، مدیریت نهضت را در اختیار داشتند اما نقش سید حسن در پیشبرد مقاومت حزبالله لبنان و حضور 32ساله ایشان در این جایگاه باعث شده است بتوانیم از حزباللهِ نصرالله یاد کنیم.
جنبش حزبالله در دوران سید حسن نصرالله نهتنها در عرصه داخلی به پیروزیهای جدید و شگرفی در حوزههای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی نائل شد، بلکه با پیروزی و موفقیت در سالهای 2000 و 2006 این جنبش را از یک متغیر داخلی به متغیر مؤثر منطقهای تبدیل نمود.
در سطوح زیر بهاختصار به توفیقات سازمانی، داخلی و منطقهای اشاره میشود:
سید حسن در جایگاه دبیرکلی
پس از اشغال حدود نیمی از لبنان و محاصره بیروت توسط رژیم صهیونیستی در سال 1982، بسیاری از گروههای لبنانی تا حدودی در برابر این تجاوز تسلیم شدند، اما عدهای از جوانان این کشور در بعلبک با کمک سپاه پاسداران انقلاب اسلامی آموزش دیده به میدان بازگشتند. در شرایطی که حتی جنبش امل بهرهبری «نبیه بری» به ائتلاف ملی مذاکره با رژیم اسرائیل پیوسته بود اما نیروهای لبنانیِ ضداسرائیلی تحت عنوان «مقاومت در برابر اشغالگران صهیونیست» گرد هم آمدند و بدین ترتیب زمینههای تشکیل حزبالله لبنان فراهم شد.[i]
سران جنبش حزبالله، روحانیان مذهبی و جوان دهه سوم و چهارم زندگی خود بودند؛ شیخ صبحی طفیلی، سید عباس موسوی، سید ابراهیم امین و سید حسن نصرالله هسته اولیه حزبالله را تشکیل دادند و بهدنبال اخراج صهیونیستها، آمریکاییها و فرانسویان از لبنان بودند و اینکه بتوانند فالانژیستهای خائن را به پای میز محاکمه بکشانند و بتوانند نظام حکومتی دلخواه مردم لبنان را داشته باشند.[ii]
در سال 1989 کنگره اول حزبالله، شیخ صبحی طفیلی را به دبیرکلی برگزید و دو سال بعد کنگره دوم سید عباس موسوی را جایگزین وی کرد که در کمتر از یک سال توسط رژیم صهیونیستی به شهادت رسید. در این سال (1992)، جنبش حزبالله سید حسن را به دبیرکلی و شیخ نعیم قاسم را به معاونت وی انتخاب نمود و سرانجام در سالهای بعد و پس از چند بار تجدید انتخاب، این جنبش با تغییر منشور خود سید حسن را به دبیرکلی دائمی خود انتخاب نمود.
فعالیتهای سیاسی
جنبش حزبالله پس از دبیرکلی سید حسن، برای اولین بار در انتخابات پارلمانی 1992 مشارکت نمود و موفق به کسب 12 کرسی شد و این تعداد، بزرگترین تعداد کرسی تا آن زمان بود که یک گروه بهتنهایی کسب کرده بود. موفقیتهای حزبالله در انتخاباتهای بعدی نیز ادامه یافت. حزبالله در گفتمان سیاسی خود بر اصلاح نظام سیاسی، برقراری روابط محکم با سوریه و تلاش برای براندازی طایفهگرایی سیاسی بهموازات اخراج نیروهای اشغالگر تأکید کرد.
سید حسن نصرالله در سال 1996 در مصاحبهای، آشکارا اعلام کرد که هدف مقاومت اسلامی، آزادسازی اراضی اشغالی لبنان است و توقف آن منوط به عقبنشینی اسرائیل از تمام خاک لبنان است، این گونه مواضع موجب بحرانهایی در عرصه سیاسی ـ امنیتی برای حزبالله شد. بهدنبال ترور رفیق حریری در فوریه 2005، از یک سو زمینههای خروج نیروهای سوری را فراهم کردند و از سوی دیگر تعدادی از اعضای حزبالله لبنان و حتی سید حسن را به مشارکت در عملیات ترور رفیق حریری متهم نمودند.
پیشرفتهای نظامی و مقاومتی
دوره 18ساله اول: استراتژی حزبالله در سالهای 1982 تا سال 2000 مبتنی بر شیوه مقاومت مسلحانه و استمرار آن بر اساس دکترین جنگ چریکی و فرسایشی بود، عملیات شهادتطلبانه، عملیات کمین، تاکتیک رویارویی با کمین، بمبگذاری، عملیات موشکی، اسیرگیری و هجوم به پایگاه و عملیات روانی از جمله تاکتیکهای حزبالله در این سالها بود.[iii]
انفجار در سفارت آمریکا در آوریل 1983 با 57 کشته، عملیات شهادتطلبانه در 1983 با 241 کشته از نظامیان آمریکایی و فرانسوی و عملیات انفجار کامیون در مقر نظامیان اسرائیلی در 1983 با 29 کشته و سرانجام انفجار سفارت آمریکا در 1984 با 25 کشته موجب شد تعداد نیروهای آمریکایی در لبنان به 6 دیپلمات کاهش یابد.[iv]
اقدامات نظامی حزبالله در این سالها موجب شد آریل شارون، فرمانده نظامی وقت اسرائیلی اعلام کند؛ «اسرائیل برای اولین بار در تاریخش اقدام به عقبنشینی کرد». اولین عقبنشینی اسرائیل از لبنان در واقع بزرگترین پیروزی سیاسی و نظامی برای حزبالله محسوب شد، البته در ادامه شهادت سید هادی نصرالله، فرزند سید حسن در درگیری نظامی مستقیم با اسرائیلیها در سال 1998 یکی از نقاط عطف زندگی این دبیرکل شهید به حساب میآید.
دوره 6ساله تا جنگ 33روزه: پس از فرار اسرائیلیها از جنوب لبنان در سال 2000 نیروهای حزبالله عرصه جنوب را به حیاط خلوت خود برای مقابله با رژیم اسرائیل تبدیل نمودند. در سال 2004 در واقعه تبادل اسرا بین حزبالله و رژیم صهیونیستی، 435 اسیر لبنانی و عرب و حدود 60 پیکر مجاهد شهید، با یک سرهنگ و جنازه سه نظامی اسرائیلی مبادله شد.
خلف وعده اسرائیلیها در عدم آزادی سمیر قنطار شرایط را برای وقوع جنگ 33روزه فراهم نمود. سید حسن در پاسخ به حمله اسرائیل در سال 2006 اعلام کرد که اگر همه جهان بخواهند دو نظامی اسرائیلی را آزاد کنند نخواهند توانست مگر از طریق مذاکرات غیرمستقیم.
پس از 33 روز جنگ نهتنها اسرای اسرائیلی آزاد نشدند بلکه شاهد انهدام دو فروند ناوچه ساعر، یک فروند قایق توپدار، دو بالون جاسوسی، 120 دستگاه تانک پیشرفته مرکاوا و نفربر بودیم، ضمن اینکه مقامات نظامی اسرائیلی به انهدام 30 دستگاه تانک مرکاوا اعتراف کردند.[v]
اسرائیلیها سرانجام در سال 2008 در قالب تبادل اسرا مجبور به آزادی سمیر قنطار و دیگر اسرای لبنانی بهازای دریافت اجساد نظامیان خود شدند. جنگ 33روزه لبنان این جنبش را به یک متغیر مؤثر منطقهای و سید حسن نصرالله را به یکی از محبوبترین رهبران جهان عرب مبدل ساخت. قابل ذکر است که پس از این جنگ، ایهود اولمرت، نخست وزیر، عمیر پرتس، وزیر دفاع و دان حالوتس، رئیس ستاد ارتش اسرائیل مجبور به استعفا شدند.
دوره سوم از 2006 تا 2023: در این سالها حوادث تلخ و شیرینی برای حزباللهِ نصرالله اتفاق افتاد، یکی از تلخترین وقایع، ترور عماد مغنیه توسط رژیم صهیونیستی در دمشق در فوریه 2008 بود، چند ماه بعد تبادل اسرای جدیدی بین دو طرف و پس از جنگ 33روزه واقع شد. شروع درگیریهای داخلی در سوریه و وقوع جنگ جهانی کوچک در این کشور موجب شد حزبالله لبنان از سال 2012 بهتدریج حضور خود را در آن گسترش دهد.
این جنبش چندین نوع مأموریت نظامی در سوریه را انجام داد؛ مأموریت آموزشی و مستشاری برای نیروهای نظامی و غیرنظامی سوریه، ایجاد سپرهای حمایتی و عملیات مبارزاتی مستقیم در میادین نبرد مانند القصیر، قلمون، ریفدمشق و حلب.[vi] این نکته بهکرّات از سوی سران رژیم اسرائیل مطرح شده بود که عرصه سوریه، تجربه جدیدی را برای جنگ شهری پیشِروی مبارزان حزبالله قرار داد که در آینده بهکار گرفته خواهد شد، همه این اتفاقات و تجربیات کاملاً تحت نظر سید حسن نصرالله و فرماندهان نظامی این جنبش رقم خورد.
دوره چهارم از 8 اکتبر 2023 تا شهادت سید حسن در 27 سپتامبر 2024: جنبش حزبالله لبنان تحت رهبری سید حسن نصرالله اولین عضو جبهه مقاومت بود که به ندای «یا ایّها المسلمون» فلسطینیها در جنگ غزه پاسخ داد. این جنبش از روز 8 اکتبر یعنی روز دوم جنگ غزه، حملات محدود موشکی خود را با هدف مشغولسازی بخشی از ظرفیت نظامی ارتش رژیم صهیونیستی و کاهش فشار بر مقاومت فلسطین در نوار غزه آغاز کرد.
این حملات هزینههای مالی و انسانی فراوانی برای حزبالله بهجا گذاشت. ترور صالح العاروری عضو ارشد حماس در بیروت، شهادت فؤاد شکر فرمانده نظامی حزبالله در بیروت، عملیات پیجرها در 27 و 28 شهریور، ترور ابراهیم عقیل و فرماندهان جبهه مقاومت حزبالله در 30 شهریور، حمله گسترده رژیم به جنوب لبنان با حدود 500 شهید و 1600 مجروح و سرانجام شهادت سید حسن و یاران باوفایش همانند سردار نیلفروشان در ششم مهرماه در ضاحیه بیروت و شهادت سید هاشم صفیالدین در کمتر از یک هفته پس از آن، مهمترین تحولات در جنگ با رژیم اسرائیل میباشد.
سید حسن نصرالله چندی پیش از شهادت خود با پیشبینی شهادت احتمالی خود شرایطی را برای ساختار سیاسی و نظامی این جنبش ترسیم کرده بود که در فضای عدمحضور وی، مقابله جنبش حزبالله لبنان بهشکلی مؤثر و سازمانیافته علیه رژیم صهیونیستی ادامه یابد. افزایش حملات دقیق و مرگبار حزبالله لبنان علیه اسرائیلیها در یک ماه پس از شهادت سید حسن نصرالله، مدعای فوق را ثابت میکند.
حکایت جنبش حزبالله لبنان از تأسیس توسط چند فرد جوان تا تثبیت و گسترش بهعنوان بزرگترین جنبش مقاومتی جهان معاصر، نتیجه فداکاری و ازجانگذشتگی افرادی چون سید عباس موسوی، سید حسن نصرالله، عماد مغنیه و هزاران فداکار دیگر است که در 40 سال گذشته با تقدیم بهترین دارایی خود یعنی جان عزیز خویش، موفق به تثبیت آن شدند.
این جنبش و سازمان در حالی با چند جوان سیوچندساله تأسیس شد که هماکنون با وجود شهادت رهبر و فرماندهان آن موفق به سازماندهی مجدد خود شده و اسرائیلیها را به این اعتراف وا داشته است که حزبالله مجدداً ابتکار عمل را بهدست میگیرد و موجب کشته شدن نظامیان اسرائیلی میشود.[vii] رژیم صهیونیستی با ترور دبیرکل و فرماندهان حزبالله بهدنبال تغییر موازنه قدرت و تضعیف جنبش حزبالله و سپس امتیازگیری در عرصه مذاکرات سیاسی بود.
حزبالله لبنان از جایگاه و پایگاه اجتماعی خود در عرصه سیاسی برای ایجاد وفاق میان احزاب و گروههای سیاسی بهره گرفت و در این راستا نهتنها با دیگر گروههای لبنانی به ائتلاف و اتحاد دست زد بلکه تلاش کرد برای پیشبرد منافع ملی لبنان کمترین نمایندگان را در کابینهها داشته باشد.
از دلایل ماندگاری و محبوبیت جنبش حزبالله در لبنان علاوه بر دفاع از خاک این کشور، اقدامات عمرانی و اجتماعی است. ساخت مدارس، درمانگاهها و تأسیس صندوقهای قرضالحسنه همراه فعالیتهایی در راستای محرومیتزدایی از مناطق جنوب لبنان همانند گسترش شبکههای آب و برق در این رابطه قابل اشاره است. سوابق درگیریهای حزبالله و رژیم اسرائیل مؤید این قضیه است که همواره صهیونیستها در پایان جنگ، خروج از لبنان را بهترین راهبرد تعریف و از استمرار حضور در این کشور خودداری میکنند.
[i] ابراهیم محمد و دیگران، نگاهی بر روند شکلگیری جنبش امل و حزبالله در لبنان، تهران: مؤسسه مطالعات اندیشهسازان نور، 1383، صفحه 123.
[ii] همان.
[iii] یزدان میرباقری، حماسه مقاومت اسلامی در جنوب لبنان، تهران: مؤسسه مطالعات اندیشهسازان نور، 1382، صفحه 67.
[iv] همان
[v] سلمان رضوی و علی پاشا قاسمی، طعم تلخ بزرگترین شکست، تهران: مؤسسه مطالعات اندیشهسازان نور، 1387، صفحه 89.
[vi] همان، صفحه 85.
[vii] A month into war, Lebanon operation takes toll – analysis, SETH J. FRANTZMAN, OCTOBER 27, 2024, https://www.jpost.com/middle-east/article-82637
نویسنده: سامان زاهدی، کارشناس مسائل غرب آسیا
انتهای پیام/+