سید مقاومت و ملت‌سازی در لبنان؛ میراثی فراتر از میدان نبرد

سید مقاومت و ملت‌سازی در لبنان؛ میراثی فراتر از میدان نبرد

سید حسن نصرالله با تبدیل مقاومت از یک حرکت طایفه‌ای به محور وحدت ملی، مسیر دولت‌ـ‌ملت‌سازی لبنان را در برابر تهدیدات اسرائیل هموار کرد.

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم، رهبری شهید سید حسن نصرالله در جنبش حزب‌الله ظرف چند سال تحولاتی را رقم زد که این گروه را از یک نیروی پراکنده به یک نیروی مدافع ملی مبدل ساخت، پایان اشغال جنوب لبنان در سال 2000 و سپس پیروزی مقاومت در جنگ 33روزه در سال 2006 این تصویر را تثبیت کرد.

مقاومت لبنان، در برابر ارتش اسرائیل نه‌تنها دوام آورد بلکه آن را از دستیابی به اهداف راهبردی‌اش بازداشت، این پیروزی، از دید بسیاری از پژوهشگران، به‌مثابه تثبیت «بازدارندگی متقارن» برای یک دولت کوچک در برابر یک قدرت نظامی برتر ارزیابی می‌شود.

در ادبیات دولت‌ـ‌ملت‌سازی، این تجربیات نوعی «انسجام از پایین به بالا» ایجاد کرد، جایی که مردم حول محور یک ایده مشترک (استقلال و کرامت ملی) در برابر تهدید خارجی متحد می‌شوند، چنین انسجامی در ساختارهای چندطایفه‌ای، که اغلب با شکاف‌های عمودی و افقی روبه‌رو هستند، پدیده‌ای کمیاب است.

نگاه منطقه‌ای با اولویت منافع ملی

وجه متمایز سیاست‌ورزی نصرالله در قیاس با برخی رهبران جنبش‌های فراملی منطقه، توجه مداوم به پیوند سیاست منطقه‌ای با منافع ملی لبنان بود. در حالی که حزب‌الله در معادلات محور مقاومت از غزه و سوریه تا یمن فعال بود، نصرالله در مواضع علنی خود تصریح می‌کرد که هر اقدام منطقه‌ای باید با ملاحظات امنیتی، سیاسی و اقتصادی لبنان هم سازگار باشد.

این رویکرد دو پیامد داشت؛ نخست، افزایش مشروعیت داخلی حزب‌الله حتی میان بخشی از مسیحیان و سنی‌هایی که از نظر ایدئولوژیک با حزب همراه نبودند؛ دوم، جلوگیری از تصویرسازی حزب‌الله به‌عنوان «نیروی دست‌نشانده خارجی» در افکار عمومی داخلی، روایتی که مخالفان داخلی و خارجی می‌کوشیدند ترویج کنند.

سلاح حزب‌الله؛ بحران هویت یا اصلاح ساختار امنیتی؟

یکی از جدی‌ترین بحث‌های سیاسی در لبنان پس از 2006، موضوع خلع‌سلاح حزب‌الله بود که با عنوان انحصار سلاح در ارتش لبنان دنبال شده است. حامیان این ایده معتقد بودند که وجود نیروی مسلح خارج از چارچوب ارتش ملی، حاکمیت دولت را تضعیف می‌کند، اما مخالفان، به‌ویژه جامعه شیعی و بخشی از مسیحیان و سنی‌ها، این درخواست را معادل سلب یکی از ارکان هویت ملی می‌دانستند.

از منظر نظریه بازدارندگی، خلع‌سلاح حزب‌الله بدون جایگزین مؤثر، به‌معنای باز کردن جبهه‌ای برای تهدیدات خارجی است، افزون بر این، این سلاح برای بسیاری از لبنانی‌ها یادآور آزادسازی 2000 و پیروزی 2006 است؛ دو رویدادی که به شکل‌گیری غرور ملی و انسجام هویتی کمک کرده‌اند.

میراث نصرالله؛ سه سطح اثرگذاری

میراث شهید سید حسن نصرالله را می‌توان در سه سطح مورد ارزیابی قرار داد؛ در سطح نظامی، ایجاد یک ساختار بازدارندگی پایدار در برابر اسرائیل مهم‌ترین دستاورد او به‌شمار می‌آید. در سطح سیاسی، توانست گفتمان مقاومت را به محور وحدت ملی بدل کند و آن را از انحصار یک طایفه خارج سازد. در سطح فرهنگی‌ـ‌هویتی، مقاومت را به بخشی از حافظه جمعی و سرمایه اجتماعی لبنان تبدیل کرد؛ سرمایه‌ای که حتی پس از شهادتش نیز در گفتمان ملی حضور دارد.

تجربه لبنان در دوره رهبری سید حسن نصرالله، نمونه‌ای مهم در مطالعات تطبیقی دولت‌ـ‌ملت‌سازی و امنیت ملی در جوامع چندطایفه‌ای است. او نشان داد که حتی در ساختاری برآمده از مداخلات استعماری و مملو از شکاف‌های داخلی، می‌توان با تکیه بر یک محور هویتی مشترک و مدیریت هوشمندانه تهدیدات، نوعی انسجام سیاسی و اجتماعی ایجاد کرد.

امروز، یک سال پس از شهادت او، بازخوانی کارنامه‌اش نه‌تنها برای درک تحولات لبنان بلکه برای شناخت راهبردهای موفق در برابر تهدیدات خارجی، اهمیتی مضاعف دارد، تجربه‌ای که در آن، مقاومت از یک واکنش نظامی به یک اندیشه سیاسی‌ـ‌اجتماعی ارتقا یافت و روند ملت‌سازی را شتاب بخشید، می‌تواند الگوی الهام‌بخشی برای کشورهای منطقه باشد که در جست‌وجوی وحدت ملی و ثبات سیاسی هستند.

نویسنده: محمد بیات، کارشناس مسائل غرب آسیا

انتهای پیام/+

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار بین الملل
اخبار روز بین الملل
آخرین خبرهای روز
مدیران
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
fownix
غار علیصدر
پاکسان
بانک صادرات
طبیعت
میهن
گوشتیران
triboon
تبلیغات