روایت سال دوم جنگ؛ سال فتوحات بزرگ
سال دوم جنگ، سال بلوغ و سازمان یافتگی نیروهای ایرانی بود و عزل بنی صدر از فرماندهی کل قوا، باعث هماهنگی ارتش و سپاه شد.
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری تسنیم، سال دوم جنگ، سال بلوغ و سازمان یافتگی نیروهای ایرانی در برابر ارتش عراق بود. عزل بنی صدر از فرماندهی کل قوا، باعث هماهنگی ارتش و سپاه شد و در فاصله کمتر از دوازده ماه، چهار عملیات بزرگ اجرا شد که بیش از نیمی از خاک اشغالی ایران را آزاد کرد.
پاییز 60 خبر شکست حصر آبادان همه معادلات را تغییر داد. عملیات ثامن الائمه، شروع سلسله پیروزی هایی بود که تا آزاد سازی خرمشهر پیش رفت. نیروهای ایرانی چهار ماه بعد از رفع مهمترین مانع داخلی (عزل بنیصدر از فرماندهی کل قوا) به مرحله بلوغ رسیدند و در کمتر از یکسال در چهار عملیات ثامنالائمه، طریقالقدس، فتحالمبین و بیتالمقدس، 57% از زمینهایی که در ماههای اول جنگ به اشغال رژیم بعث درآمده بود، آزاد کردند.
درعملیات طریق القدس ایران برای اولین بار دشمن را تا نزدیکی مرزهای بین المللی عقب راند
مهر همان سال البته اتفاق تلخی، شیرینی پیروزی ثامن الائمه را تحت الشعاع قرار داد. فرماندهان این عملیات برای گزارش دادن پیروزی به امام خمینی، به سمت تهران پرواز کردند اما هیچ وقت نرسیدند.7 مهر هواپیمایشان سقوط کرد و سرهنگ فکوری، سرهنگ نامجو، یوسف کلاهدوز و محمد جهان آرا به شهادت رسیدند.
بعد از ثامنالائمه، تمرکز فرماندهان ایرانی بر آزادسازی دشت آزادگان قرار گرفت. عملیات طریقالقدس در هشتم آذر 1360 در منطقه بستان و محور سوسنگرد ـ هویزه آغاز شد. در این عملیات 700 کیلومترمربع از خاک ایران آزاد شد و شهر بستان هم به کنترل نیروهای ایرانی درآمد. اهمیت این پیروزی در آن بود که ایران برای اولین بار توانست دشمن را تا نزدیکی مرزهای بینالمللی عقب براند.
فرماندهان عملیات ثامن الائمه هیچ وقت برای دادن گزارش پیروزی به امام به تهران نرسیدند
در همین فصل، فضای سیاسی داخلی همچنان تحت تأثیر ترورهای سازمان مجاهدین خلق بود. شهادت آیتالله دستغیب در شیراز و ترورهای متعدد دیگر، کشور را در شرایط امنیتی ویژهای قرار داده بود.به این ترتیب، پاییز سال دوم جنگ نقطه عطفی در سالهای دفاع مقدس شد. با اجرای دو عملیات بزرگ، ایران از مرحله دفاعی خارج شد و ابتکار عمل در جبههها را به دست گرفت.
زمستان سال 1360 دوره ای بود که ایران ضمن تثبیت دستاوردهای نظامی پاییز، آماده عملیات های گسترده تر می شد.در این مقطع، سازمان رزم سپاه پاسداران گسترش پیدا کرد. یگانهای سپاه که تا پیش از این در سطح گردان و تیپ عمل میکردند، به تدریج به لشکر ارتقا یافتند و یگانهای زرهی و توپخانه هم با استفاده از غنائم جنگی شکل گرفت. تعدا مردم بیشتری در جبهه ها حضور پیدا کردند و شمار نیروهای سپاه و بسیج از چند هزار نفر در آغاز سال دوم به دهها هزار نفر تا پایان سال رسید.در بعد نظامی، نیروهای ایرانی برای اجرای عملیات فتحالمبین در منطقه شوش و دزفول آماده میشدند. این عملیات که مقدمات آن در زمستان فراهم شد، قرار بود در اوایل بهار 1361 آغاز شود و ضربهای اساسی به ارتش عراق وارد کند.
زمستان 1360 چند اتفاق مهم دیگر در تهران رخ داد: 19 بهمن نیروهای سپاه در یک اقدام بسیار مهم، مرکزیت سازمان مجاهدین خلق را که بعد از فرار مسعود رجوی به فرانسه، به موسی خیابانی (فرد دوم سازمان) و اشرف ربیعی (همسر رجوی) واگذار شده بود، منهدم کردند. بعد از موسی خیابانی، تقی زرکش ماموریت تشکیلات داخل کشور سازمان مجاهدین خلق را به عهده گرفت. در فروردین 1361 هم در اقدامی مشابه، خانه تیمی مرکزیت جدید شناسایی شد و در عملیاتی منهدم شد. بعد از این حادثه، سازمان مجاهدین خلق که از امنیت لازم برخوردار نبود، تشکیلات خود را به خارج از کشور منتقل کرد و فقط تیم های عملیاتی در کشور باقی ماندند که به مرور آنها نیز فرار کردند.
مسئله مهم دیگری که در زمستان 60 اتفاق افتاد حادثه آمل بود. یک گروه مائوئیستی موسوم به «اتحادیه کمونیستها» به تصور آنکه پایگاه مردمی دارد، در بهمن 60 در آمل، خود را «سربداران» نامید و با تعدادی از نیروهایش، یک درگیری مسلحانه در شهر آمل به راه انداخت. این اقدام به وسیله سپاه و حمایت مردم به سرعت سرکوب شد.
درگیری مسلحانه اتحادیه کمونیست ها در آمل
در عرصه سیاست خارجی ، تبلیغات عراق در سطح بینالمللی افزایش پیدا کرد. صدام نگران از پیروزی های ایران گفت : «ایران مانع صلح است و با هیات های میانجیگری همکاری نمی کند» آیت الله خامنه ای هم در جواب گفت: «ایشان اگر صلح طلب است، اول نیروهایش را از ایران خارج کند تا باورمان بشود. ما امیدواریم که نیروهای عراقی کشته نشوند» بغداد کوشید با جلب حمایت کشورهای عربی و قدرتهای غربی، فشار سیاسی و اقتصادی بر ایران را تشدید کند. زمستان سال دوم جنگ دورهای برای سازماندهی نیروهای ایرانی، ضربه به گروههای مسلح داخلی و آمادهسازی برای عملیاتهای تعیینکننده در سال 1361 بود.
بهار سال دوم جنگ با یکی از بزرگترین عملیاتهای تاریخ دفاع مقدس آغاز شد. عملیات فتحالمبین در دوم فروردین 1361 با رمز «یا زهرا(س)» در منطقه غرب شوش و دزفول آغاز شد. در این عملیات مشترک ارتش و سپاه، نیروهای ایرانی طی ده روز موفق شدند حدود 2500 کیلومترمربع از خاک اشغالشده را آزاد کنند، چندین لشکر و تیپ زرهی عراق را منهدم کنند و هزاران نفر از نیروهای دشمن را به اسارت بگیرند. این پیروزی بزرگ موازنه جنگ را بهطور کامل تغییر داد و راه را برای عملیاتهای بعدی هموار کرد.
بعد از فتحالمبین، تمرکز فرماندهان بر آزادسازی خرمشهر قرار گرفت. عملیات بیتالمقدس در دهم اردیبهشت 1361 آغاز شد. این عملیات در چهار مرحله طراحی شده بود و طی آن نیروهای ایرانی توانستند از رود کارون عبور کرده و به سمت جاده اهواز ـ خرمشهر پیشروی کنند.
مقاومت ارتش عراق شدید بود و نبرد نزدیک به یک ماه ادامه داشت. سرانجام در سوم خرداد 1361، خرمشهر پس از 576 روز اشغال آزاد شد. آزادسازی خرمشهر یکی از مهمترین وقایع جنگ محسوب میشود؛ بیشتر از 19 هزار نیروی عراقی اسیر شدند و شکست سنگینی به ارتش بعثی وارد آمد. خبر آزادسازی شهر موجی از شادی در ایران به راه انداخت و بازتاب گستردهای در سطح منطقه و جهان داشت.
خرمشهر بعد از 576 روز اشغال آزاد شد
در عرصه سیاسی، این پیروزی موقعیت ایران را در منطقه تقویت کرد. بسیاری از کشورهای عربی که تا قبل از آزادی سازی خرمشهر از صدام حمایت میکردند، نگران ادامه جنگ شدند. شورای امنیت سازمان ملل قطعنامه 514 را در تیرماه 1361 صادر کرد که خواستار آتشبس و بازگشت به مرزهای بینالمللی بود، اما موضع ایران عقب نشینی کامل ارتش عراق تا مرزهای بین المللی و متجاوز شناختن صدام و دریافت غرامت بود.به این ترتیب، بهار 1361 با دو عملیات بزرگ فتحالمبین و بیتالمقدس، سال دوم جنگ را به نقطه اوج خود رساند و معادلات نظامی و سیاسی جنگ را دگرگون کرد.
یکی دیگر از اتفاقات مهم بهار 60 اقدام سوریه در حمایت از ایران بود. سوریه و لیبی تنها کشورهایی بودند که در جنگ از ایران حمایت می کردند. سوریه در حمایت از ایران خط لوله صادرات نفت خود به عراق را بست ظرفیت صدور نفت خط لوله سوریه روزانه 554 هزار بشکه بود و رقمی که عراق از بستن خط لوله متضرر شد بالغ بر 6 میلیارد دلار بود.قطع صادرات نفت عراق از طریق سوریه باعث شد صادرات نفت این کشور به نصف کاهش پیدا کند.
سوریه در حمایت از ایران خط لوله صادرات نفت خود به عراق را بست
تابستان 61 اما سال خوبی برای ایران نبود. بعد از از آزادسازی خرمشهر، فضای عمومی کشور و جبههها سرشار از امید و پیروزی بود و بسیاری انتظار داشتند که عراق بهسرعت عقبنشینی کند و جنگ تمام شود، اما صدام با حمایت مالی و تسلیحاتی کشورهای عربی و قدرتهای غربی مواضع جدیدی در امتداد مرزها ایجاد کرد. همزمان، بحث در ایران بر سر ادامه جنگ یا پذیرش آتشبس بالا گرفت، اما در نهایت تصمیم به «تنبیه متجاوز» و پیگیری عملیاتها در خاک عراق گرفته شد. در این چارچوب، عملیات رمضان در 23 تیر 1361 با رمز «یا صاحبالزمان(عج)» در شرق بصره آغاز شد.
نیروهای ایرانی، متشکل از یگانهای ارتش، سپاه و بسیج، تلاش کردند با عبور از مرز و تصرف پاسگاههای مرزی، به عمق خاک عراق نفوذ کنند. با وجود موفقیت اولیه در شکستن خطوط دفاعی دشمن و پیشروی در چند محور، زمین مسطح و استحکامات سنگین عراق مانع از تثبیت مواضع شد. پاتکهای ارتش عراق با پشتیبانی گسترده توپخانه و زرهی، تلفات سنگینی به نیروهای ایرانی وارد کرد و نهایتاً عملیات بعد از چند مرحله بدون رسیدن به اهداف اصلی متوقف شد.
عملیات رمضان اولین عملیات بزرگ در خاک عراق بود
اتفاق دیگری هم در تیرماه رخ داد. بعد از ناکامی عملیات رمضان در تیر 1361، صدام حسین تلاش کرد نشان دهد که ایران توان ادامه جنگ را از دست داده و سپاه و ارتش ضعیف شده اند. او بغداد را شهری دستنیافتنی معرفی میکرد و تلاش کرد اجلاس سران غیرمتعهدها در بغداد برگزار شود تا قدرت خود را به سران عرب نشان دهد. در همین مقطع، جمهوری اسلامی تصمیم گرفت با ایجاد ناامنی در پایتخت عراق این تصویر را بشکند و از برگزاری اجلاس سران جنبش غیرمتعهدها در بغداد جلوگیری کند.
برای این مأموریت، سرهنگ خلبان عباس دوران بههمراه 3 خلبان دیگر (سرگرد منصور کاظمیان، سرگرد محمود اسکندری، و سروان علیاکبر شجاعی منصوریان) در 30 تیر 1361 پروازی به عمق خاک عراق انجام دادند. آنها پالایشگاه «الدوره» در جنوبشرقی بغداد را هدف قرار دادند. در بازگشت، جنگنده دوران بهشدت آسیب دید و به نزدیکی هتل الرشید – محل پیشبینیشده اقامت مهمانان اجلاس – برخورد کرد و به شهادت رسید.
نیروی هوایی ارتش در یک ماموریت مهم در بغداد، برگزاری اجلاس غیرمتعهدها در عراق را لغو کرد. در این عملیات خلبان عباس دوران به شهادت رسید.
این اقدام پیام روشنی به عراق و حامیانش داد: بغداد ناامن است. کمی بعد صدام اعلام کرد که عراق اصراری بر میزبانی اجلاس غیرمتعهدها ندارد و نشست به دهلینو منتقل شد.
تابستان 1361 سرانجام با توقف عملیات رمضان و استقرار خطوط تماس در شرق بصره به پایان رسید. این فصل آغاز مرحلهای تازه از جنگ بود. مرحلهای که پیشروی در خاک عراق به مراتب سختتر از آزادسازی سرزمینهای اشغالی شد.
انتهای پیام /