روابط ترکیه و آمریکا؛ ۲ شوک استراتژیک آنکارا به جرج بوش
در قرن ۲۱ و در دوران زمامداری اردوغان و حزب عدالت و توسعه، روابط بین ترکیه و آمریکا دستخوش تحولات بسیاری شده است اما با وجود اعطای امتیازات فراوان، ترکیه حتی برای جمهوریخواهان، اولویت اصلی نیست.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، در آستانه سفر رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه به نیویورک و واشنگتن، یک بار دیگر، تحلیلگران آنکارا و استانبول، سراغ پرونده قدیمی روابط رفتهاند و به این موضوع اشاره میکنند که در شرایط کنونی جهان و منطقه، دیدار اردوغان و ترامپ در کاخ سفید، دستاورد خاصی خواهد داشت یا نه.
در شرایطی که کمتر از 4 روز به دیدار رؤسای جمهور ترکیه و آمریکا زمان مانده است، تحلیلگران و ناظران سیاسی میگویند: حزب حاکم ترکیه در شرایط فعلی، برای سرپوش نهادن بر پیامدهای بحران اقتصادی و تنشهای داخلی به اثرگذاری تبلیغاتی اردوغان ـ ترامپ، سخت محتاج است، اما رسانههای نزدیک به دولت، وانمود میکنند که در جریان این سفر، یک بار دیگر نقش اردوغان بهعنوان یک رهبر و سیاستمدار اثرگذار، برای جهانیان به اثبات خواهد رسید.
بسیاری از روزنامههای چاپ آنکارا در شماره امروز، عکس و تیتر صفحه نخست را به خبر اعلام برنامهریزی رسمی دیدار اردوغان و ترامپ اختصاص دادند. روزنامه صباح از روزنامههای نزدیک به حزب حاکم ترکیه ادعا کرده است که پس از دیدار آتی و توافق دفاعی جدید، قدرت بازدارندگی ترکیه در منطقه افزایش خواهد یافت.
روزنامه حریت از دیگر جراید نزدیک به آکپارتی نیز ترجیح داده است این موضوع را برجسته کند که هدف اصلی از دیدار اردوغان با ترامپ، اقناع او برای بازگرداندن ترکیه به لیست خریداران جنگنده اف35 است.
روزنامه دیریلیش پستا نیز ترجیح داده است به موضوع ترامپ اعتنایی نکند و مدعی شود که اردوغان در سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نیویورک، صدای فلسطین خواهد بود.
ولی روزنامه بیرگون، نگاهی انتقادی به خبر دیدار اردوغان ـ ترامپ دارد و در تیتر خود، از این موضوع خبر داده است که آنکارا برای ترتیب دادن دیداری بین رؤسای جمهور ترکیه و آمریکا، امتیازات طلایی داده و چنین چیزی بهمعنی اعمال یک هزینه سنگین بر ترکیه است.
روزنامه قرار چاپ آنکارا، یکی دیگر از روزنامههایی است که با لحنی کنایی و انتقادی به برنامهریزی برای دیدار اردوغان ـ ترامپ پرداخته و در تیتر و عکس صفحه نخست به این اشاره کرده است که اردوغان بهصورت پنهانی با پسر دونالد ترامپ دیدار و به او گفته است؛ «اگر دیداری بین من و پدرت ترتیب دهی، حاضریم بین دویست تا سیصد هواپیمای بویینگ خریداری کنیم».
روزنامه قرار بهعنوان جریدهای نزدیک به عبدالله گل، احمد داود اوغلو و علی باباجان، از نخستین روزنامههای ترکیه بود که خبر دیدار محرمانه بین اردوغان و پسر ترامپ را درز داد و به این اشاره کرد که برای مخفی نگهداشتن این دیدار، نام ترامپ در لیست رسمی ثبت نشده و تنها با عنوان «تاجر و کارآفرین آمریکایی» از او یاد شده است.
شواهد نشان میدهد که در اثنای تداوم جنایات رژیم صهیونیستی در غزه و حملات رژیم به سوریه و همچنین ابهام و انفعال احمد الشرع در برابر تحولات سویدا و جولان، اردوغان بیش از هر زمان دیگری به حمایت و همراهی ترامپ نیازمند است،
به همین دلیل، دیدار پیشِرو بهطور گسترده مورد توجه رسانهها و محافل سیاسی ترکیه قرار گرفته است.
برای درک عمیقتر اهمیت این دیدار و رسیدن به یک ارزیابی روشن از آخرین وضعیت خط روابط آنکارا ـ واشنگتن، لازم است نگاهی اجمالی بیندازیم به سیر تاریخی روابط.
یک تاریخچه کوتاه
روابط دیپلماتیک بین آمریکا و امپراتوری عثمانی در قرن نوزدهم و در سال 1830 میلادی آغاز شد، اما بهخاطر تنشهای مرتبط با جنگ جهانی نخست، این رابطه در سال 1917 میلادی قطع شد، اما پس از انحلال خلافت و پادشاهی عثمانی و تأسیس جمهوری ترکیه بهرهبری مصطفی کمال، 3 سال طول کشید تا در سال 1927 دوباره رابطه بین آنکارا و واشنگتن برقرار شود.
مصطفی کمال در سال 1938 میلادی درگذشت و خلف او یعنی عصمت اینونو، رابطه با آمریکا را بیش از پیش جوش داد و همکاری امنیتی در سال 1946 میلادی آغاز شد و ناو جنگی میسوری، بههمراه دو ناوشکن دیگر در دولما باغچه لنگر انداخت.
این همان روند تدریجی است که طی آن، پس از پایان جنگ جهانی دوم و آغاز دوران طولانی جنگ سرد، ترکیه عملاً در جبهه غرب قرار گرفت و در دوران عدنان مندرس، به عضویت پیمان نظامی ناتو درآمد.
از آن تاریخ به بعد، آمریکا بهعنوان محافظ ترکیه در برابر گسترش شوروی عمل کرد، اما بسیاری از تحلیلگران ترکیه میگویند: اتفاقاً در قرن بیستم، این آمریکا بوده که بارها ترکیه را تهدید کرده است و اتحاد جماهیر شوروی، دردسری برای آنکارا به وجود نیاورده است.
ترکیه از حمایت مالی و نظامی ارائهشده توسط دکترین ترومن و تا حد کمتری، کمک مارشال بهرهمند شد و از سال 1952 میلادی به بعد، مقامات آنکارا همواره خود را متفق آمریکا نامیدهاند.
با این حال، از دهه 1960 به بعد، روابط دوجانبه بهجای همکاری، بهسمت تنش رفت و پرونده قبرس، نخستین تنش بزرگ بود که آمریکا بهخاطر آن، یک تحریم نظامی سفت و سخت را بر ترکیه اعمال کرد.
نکته جالب اینجاست که در آن دوران، جو بایدن بهعنوان یک سناتور جوان در کمیته سیاست خارجی سنا، بهتندی علیه ترکیه موضع گرفت و تحریم نظامی، پیشنهادی بوده که او روی میز گذاشته و میراثی از ضرورت تصمیمات تند علیه ترکیه را در کنگره آمریکا به وجود آورده است.
بهباور تحلیلگران ترکیه، در آن دوران، آنکارا بهدنبال حفظ منافع خود بوده است اما آمریکا، انتظاری جز اطاعت مطلق نداشته است.
ترکیه ـ آمریکا؛ اردوغان و آکپارتی
ترکیه در دوران نخستوزیری بلنت اجویت، بحران اقتصادی دهشتناکی را تجربه کرد و در آن دوران، آمریکا، صندوق بینالمللی پول و یک اقتصاددان ترکتبار آمریکانشین بهنام کمال درویش، برای عبور دادن ترکیه از تنگنای مالی، عملیات گستردهای انجام دادند،
به همین خاطر، بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که تمام آن عملیات، نوعی از مقدمهسازی بوده است تا حزب عدالت و توسعه بهعنوان یک جریان اسلامگرای موافق غرب، یک اقتصاد سالم و مرمتشده را تحویل بگیرد.
اردوغان و رفقای او در سال 2001 میلادی حزب خود را تأسیس کردند و در سال 2002 میلادی قدرت را در دست گرفتند. مهمترین رویداد منطقهای در اوایل زمامداری حزب عدالت و توسعه، حمله گسترده آمریکا به عراق در دوران بوش پسر و اشغال عراق در سال 2003 میلادی بود،
در همان دوران بود که سناریوی ادعایی خاورمیانه بزرگ مطرح شد و اردوغان نیز تمایل داشت در این میانه نقشی ایفا کند، اما پارلمان ترکیه، مجوز اعزام نیرو به عراق را تصویب نکرد و اردوغان نیز در سخنرانی تاریخی خود اعلام کرد: «پروژه خاورمیانه بزرگ، یک پروژه مهم است و من نیز رئیس مشترک این پروژه در منطقه هستم».
این بالاترین نشانه از همراهی و همدلی اردوغان و تیم او با دولت جمهوریخواه جورج بوش بود که در ادامه، منجر به سفر جورج بوش به آنکارا شد، با این حال، در مقاطع بعدی، تنشهایی به وجود آمد و بهباور کارشناسان، روابط آنکارا ـ واشنگتن در دوران 23ساله زمامداری حزب عدالت و توسعه در ترکیه، مقاطع پرفراز و نشیبی از اصطکاک استراتژیک، واگرایی ایدئولوژیک، تصمیمات و اقدامات، سپری کرده است.
بهباور بسیاری از کارشناسان سیاسی ترکیه، با وجود اطمینان خاطر آمریکا از به قدرت رسیدن یک دولت همسو در آنکارا، مخالفت پارلمان ترکیه با مجوز اعزام نیرو به عراق، برای تیم بوش یک شوک استراتژیک بود، چرا که آمریکا مدتها ترکیه را بهعنوان یک متحد قابل اعتماد ناتو میدید.
شوک بعدی، مربوط به نقش مهم احمد داود اوغلو در معماری سیاست خارجی ترکیه بود که با طرح تئوری «تنش صفر با همسایگان» و توسعه روابط با ایران، سوریه و حماس، یک بار دیگر موجبات نومیدی واشنگتن را فراهم آورد.
حزب عدالت و توسعه در آن دوران، بر ایدههایی مانند قدرت نرم، هویت اسلامی و رهبری منطقهای تأکید داشت که اغلب با اولویتهای آمریکا در تضاد بود.
یوحنان بنه تحلیلگر مجله اروپایی مطالعات ترکیه درباره آن مقطع گفته است: «گفتمان قدرت نرم حزب عدالت و توسعه بر فاصله گرفتن از وابستگی به غرب بنا شده بود. این گفتمان، روایتی هژمونیک از استثناگرایی ترکیه ایجاد کرد و بعدها در معادلات خاورمیانه، مسیر سیاست خارجی ترکیه را تغییر داد و شکاف و فاصله بین آنکارا ـ واشنگتن، عمیق و عمیقتر شد».
تحلیلگران بنیاد سیاست خارجی آمریکا معتقدند که در جریان خیزشهای موسوم به بهار عربی، حمایت قاطعانه ترکیه از اخوان المسلمین در مصر، تونس و سوریه، موجب سرخوردگی مقامات آمریکایی شده است.
در همان دوران، ترکیه در برابر رفتارهای گروه تروریستی ـ تکفیری داعش نیز رویکرد مبهمی داشت که نشان میداد در این مسیر، حاضر به همراهی با آمریکا نیست.
برخی از تحلیلگران آمریکایی از جمله استیون کوک محقق شورای روابط خارجی، آشکارا اعلام نومیدی کرده و معتقدند: «فعالیت منطقهای ترکیه تحت رهبری حزب عدالت و توسعه در این دو دهه، غالباً آمریکا را تضعیف کرده است. باید این واقعیت را بپذیریم که دیدگاه ایدئولوژیک اردوغان، همسویی استراتژیک را مخدوش میکند».
در مقطع بعدی و بهویژه از ژوئیه 2016 تا اواخر سال 2018 میلادی، اردوغان بهخاطر وقوع کودتای نافرجام گولنیها، سازمان سیاسی آمریکا را بهعنوان طراح و مغز متفکر کودتا معرفی کرد و تنش بین آنکارا و واشنگتن، بیشتر و بیشتر شد.
تحلیلگران ترکیه میگویند: اوباما رئیس جمهور وقت آمریکا، برای به دست آوردن دل اردوغان، جو بایدن معاون خود را به آنکارا فرستاد، اما این سفر دیرهنگام بود و نتوانست منجر به پایان گلایهها شود، در نتیجه بهواسطه تبلیغات گسترده حزب حاکم ترکیه، احساسات ضدآمریکایی در این کشور افزایش یافت و روابط واشنگتن ـ آنکارا به پایینترین سطح تاریخی خود رسید.
مایکل روبین محقق مؤسسه امریکن انترپرایز درباره آن مقطع گفته است: «پارانویای اردوغان، ترکیه را به یک بازیگر متخاصم تبدیل کرده است. حزب عدالت و توسعه، ایالات متحده را نه بهعنوان یک شریک، بلکه بهعنوان تهدیدی برای بقای رژیم میبیند».
در طول این دوران، حمایت مستمر آمریکا از شبهنظامیان کُرد وابسته به پ.ک.ک. در شمال سوریه، یکی دیگر از دلایل مهم انجماد در روابط ترکیه ـ آمریکا بوده است و خرید سامانه موشکی اس400 از روسیه و اخراج ترکیه از لیست تولیدکنندگان و خریداران جنگنده اف35 شرایط را پیچیدهتر کرد و در دوران 4ساله زمامداری جو بایدن، ترکیه مکرراً با بیاعتنایی آمریکا روبهرو شد.
در حالی که اردوغان امیدوار بود که پس از رفتن بایدن و بازگشت ترامپ به کاخ سفید، شرایط بهتر شود، هنوز هم اتفاق مثبتی روی نداده است.
در بخش بعدی و پایانی گزارش به چالشهای فعلی و رویکرد تحلیلگران ترکیه درباره این چالشها اشاره خواهیم کرد.
ادامه دارد... .
انتهای پیام/+