اسلامآباد و کابل؛ پیچیدگی روابط در بستر اتهام زنی و مقصرسازی بیرونی
روابط پرتنش میان افغانستان و پاکستان که پیشتر نیز با بیاعتمادی همراه بود، اینروزها در سایه حملات مرزی و بحرانهای داخلی پاکستان، وارد مرحلهای حساستر شده است؛ جایی که اتهامزنی و تلاش برای مقصرسازی بیرونی، جایگزین تعاملات سازنده شده است.
به گزارش دفتر منطقهای خبرگزاری تسنیم، پاکستان در سالهای اخیر با مجموعهای از بحرانهای داخلی، شامل چالشهای اقتصادی، سیاسی و امنیتی روبرو است و در چنین شرایطی، تمایل دارد مقصران مشکلات خود را فراتر از مرزها جستجو کند. افغانستان تحت حاکمیت طالبان، به دلیل موقعیت جغرافیایی و سیاسیاش، به نقطه تمرکز این رویکرد اسلامآباد تبدیل شده است.
در پی افزایش حملات تحریک طالبان پاکستان (تیتیپی) در خاک پاکستان، اسلامآباد کابل را به مشارکت یا بیتفاوتی در قبال ناامنیهای جاری متهم میکند. با این حال، حکومت طالبان بارها اتهامات مبنی بر حمایت یا همکاری با گروههای تروریستی در این حملات را رد کرده و تأکید دارد که از خاک افغانستان علیه پاکستان تهدیدی انجام نمیشود.
نگاهی عمیقتر به واقعیتهای میدانی نشان میدهد بخش قابل توجهی از حملات و عملیاتهای تروریستی در داخل پاکستان سازماندهی و اجرا شده است. این موضوع پیچیدگیهای امنیتی پاکستان را بیش از پیش نمایان میسازد و نشان میدهد که نمیتوان بحرانهای داخلی این کشور را صرفاً به عوامل خارجی نسبت داد.
علاوه بر این، نگرانی اسلامآباد نسبت به تقویت روابط کابل و دهلی نو نیز نقش مهمی در شکلدهی به سیاستهای امنیتی و منطقهای پاکستان ایفا میکند، چرا که هرگونه نزدیکی میان افغانستان و هند، به عنوان رقیب منطقهای، برای اسلامآباد تهدیدی جدی محسوب میشود.
از سوی دیگر، افزایش فعالیت گروههای مسلح بلوچ و تحریک طالبان پاکستان نیز به پیچیدگی بحرانهای امنیتی داخلی پاکستان افزوده است. در چنین شرایطی، اسلامآباد با وجود مشکلات عمیق داخلی، تلاش میکند تا از طریق معرفی عوامل خارجی، به ویژه افغانستان، فشارهای داخلی را کاهش دهد و توجه افکار عمومی را به سمت تهدیدات بیرونی هدایت کند.
در این میان، دیدارهای سفیر حکومت طالبان در اسلامآباد و سران اپوزیسیون پاکستان جلب توجه میکند. این ملاقاتها نه تنها نمایانگر شکاف عمیق سیاسی در داخل پاکستان است، بلکه ممکن است بخشی از یک بازی به شمار رود که هر طرف با هدف پیشبرد منافع خود از این تعاملات بهره میبرد.
اپوزیسیون پاکستان، به ویژه جناحهای نزدیک به عمران خان، حکومت طالبان را بهعنوان یک اهرم فشار سیاسی میبینند که میتواند موقعیت دولت شهباز شریف را تضعیف کند و در عین حال راهی برای کاهش تنشهای مرزی نیز باشد. این در حالی است که دولت و ارتش پاکستان رویکردی سختگیرانهتر در قبال طالبان و تهدیدات امنیتی دارند و هرگونه تعامل خارج از چارچوب رسمی را نامشروع میدانند. این تضاد دیدگاهها باعث شده است که تنشهای داخلی پاکستان و اختلافات در سیاست خارجی این کشور تشدید شود و روابط اسلامآباد و کابل را پیچیدهتر سازد.
تجارب پیشین در زمینه مذاکرات و میانجیگریها نشان داده است که بیاعتمادی عمیق میان اسلامآباد و کابل مانع دستیابی به توافقهای پایدار شده است. رقابتهای ژئوپولیتیکی منطقهای همراه با بحرانهای داخلی متعدد، چشمانداز صلح و ثبات در جنوب آسیا را به شدت آسیبپذیر و نامطمئن ساخته است.
به هر حال، میتوان گفت پاکستان در مواجهه با چالشهای داخلی، افغانستان را به عنوان گزینهای مناسب برای مدیریت فشارهای داخلی و انتقال بار مشکلات به حوزهای فراتر از مرزهای خود میبیند. این رویکرد به عنوان بخشی از سیاست امنیتی و سیاسی اسلامآباد در شرایط حساس کنونی قابل تحلیل است.
انتهای پیام/