قدرت در دستان چه کسانی است؟ زنگ خطری که نادیده می‌گیریم

قدرت در دستان چه کسانی است؟ زنگ خطری که نادیده می‌گیریم

جامعه به مدیران و تصمیم‌گیران بی‌اعتماد می‌شود و وقتی مردم می‌بینند که شایستگان خانه‌نشین شده‌اند و ناکارآمدان بر کرسی قدرت تکیه زده‌اند.

به گزارش خبرگزاری تسنیم از یاسوج، در هیاهوی زندگی مدرن و انبوه اخبار، شاید کمتر به این پرسش بنیادین فکر می‌کنیم که قدرت در دستان چه کسانی است؟ و چرا گاهی اوقات زنگ خطرهایی که برای آینده جامعه به صدا درمی‌آیند، نادیده گرفته می‌شوند.

این روزها، بیش از هر زمان دیگری، جامعه با پدیده‌ای نگران‌کننده روبه‌روست؛ ورود و نفوذ افراد فاقد تخصص و تعهد به جایگاه‌های کلیدی و این وضعیت نه تنها منجر به هدررفت منابع و فرصت‌ها می‌شود، بلکه پایه‌های اعتماد عمومی و سرمایه‌های اجتماعی را نیز سست می‌کند.

در این یادداشت، به بررسی عمیق این چالش می‌پردازیم و روشن می‌کنیم که چگونه این پدیده، برخلاف آموزه‌های دینی و خرد جمعی بزرگان می‌تواند جامعه را به ورطه ناکارآمدی و فساد بکشاند و راهکارهای برون‌رفت از این معضل را مرور خواهیم کرد.

آیا تا به حال به این فکر کرده‌اید که چرا گاهی اوقات، افراد فاقد تخصص و تعهد، بر مسندهای مهم تکیه می‌زنند؟ این سؤالی است که این روزها بیشتر از همیشه ذهن جامعه را درگیر کرده است. در دنیایی که انتظار داریم شایستگان سکان‌دار باشند، متأسفانه شاهد پدیده‌ای نگران‌کننده هستیم: هجوم ناکارآمدان به جایگاه‌های کلیدی. این افراد، که شاید حتی خود نیز به درستی نمی‌دانند چرا در این جایگاه قرار گرفته‌اند، اغلب با انگیزه‌هایی دور از خدمت، به دنبال کسب و حفظ منافع شخصی هستند.

این در حالی است که آموزه‌های عمیق دینی و خرد جمعی بزرگان ما، نگاهی متفاوت به قدرت و مسئولیت دارد و آنان به ما آموخته‌اند که در منطق بزرگان دینی ما، نه تنها گدایی قدرت روا نیست، بلکه خردمندان از پست و مسئولیت می‌گریزند؛ مگر آنان که به این جایگاه‌ها به چشم غنیمت و طعمه می‌نگرند،  این جمله صرفاً یک بیان ادبی نیست، بلکه چکیده‌ای از یک حقیقت بنیادین است و در واقع مسئولیت، بار سنگینی است که تنها بر دوش افراد شایسته، متعهد و پاک‌نیت باید نهاده شود.

وقتی جایگاه‌های مهم به دست افراد ناکارآمد می‌افتد، نه تنها چرخه معیوب «ناکارآمدی» آغاز می‌شود، بلکه پیآمدهای تلخ دیگری شامل فروپاشی اعتماد، هدررفت منابع، گسترش فساد و از دست دادن نخبگان نیز به بار می‌آید. 

 جامعه به مدیران و تصمیم‌گیران بی‌اعتماد می‌شود و وقتی مردم می‌بینند که شایستگان خانه‌نشین شده‌اند و ناکارآمدان بر کرسی قدرت تکیه زده‌اند، امیدشان به بهبود اوضاع کمرنگ می‌شود که این بی‌اعتمادی، مانند موریانه‌ای است که پایه‌های سرمایه اجتماعی را می‌خورد.

تصمیمات نادرست، برنامه‌ریزی‌های غلط و سوءمدیریت، ثروت و فرصت‌های کشور را به باد می‌دهد، بودجه‌ها، زمان و انرژی ملت، قربانی جاه‌طلبی‌ها و نادانی‌های افراد غیرمتخصص می‌شود.

 کسانی که به غنیمت و طعمه چشم دوخته‌اند، بستری امن برای فساد فراهم می‌کنند و پارتی‌بازی، رانت‌خواری و تبعیض، مانند علف هرز در این بستر رشد کرده و جامعه را آلوده می‌کند.

نخبگان واقعی که سرمایه‌های ارزشمند هر جامعه‌ای هستند، با دیدن این وضعیت یا دلسرد می‌شوند و یا مجبور به ترک کشور می‌شوند که این مهاجرت مغزها، ضربه‌ای جبران‌ناپذیر به پیکره توسعه و پیشرفت وارد می‌کند.

و اما این وضعیت زنگ خطری است که نباید نادیده گرفته شود. تصمیم‌گیران و تصمیم‌سازان، مسئولیت سنگینی در اصلاح این روند دارندو برای بازیابی «شایسته‌سالاری» و اطمینان از اینکه قدرت در دستان افراد شایسته قرار گیرد، گام‌های از جمله شفافیت در انتصابات، فرهنگ‌سازی از قدرت تا خدمت، اصلاح قوانین معیوب و قانونمدازی  باید برداشته شود.

تعریف دقیق شایستگی باید تعیین شود و در واقع معیارهای شفاف، عینی و مبتنی بر تخصص، تعهد، صداقت و تجربه برای هر پست باید به صورت عمومی تعریف و اعلام شود و به جای اتکا به روابط و سلیقه، باید از آزمون‌های تخصصی، ارزیابی‌های چندوجهی و بررسی دقیق سوابق استفاده کرد و نهادهای نظارتی باید قدرتمند شوند و فرآیندهای انتصابی به دقت رصد شود تا از ورود افراد ناکارآمد جلوگیری شود.

مدیران موفق و متعهد باید به عنوان الگو معرفی شوند و فرهنگ «خدمت» باید جایگزین «قدرت‌طلبی» شود و مدیران باید در قبال عملکرد خود پاسخگو باشند و گزارش‌های شفافی از فعالیت‌ها و نتایج ارائه دهند و باید با مدیران ناکارآمد و متخلف، قاطعانه برخورد شود تا اراده‌ای برای اجرای قانون و شایسته‌سالاری شکل گیرد.

قوانینی که راه را برای انتصابات غیرکارشناسی باز می‌گذارند، باید اصلاح شوند و انتصابات غیرقانونی و ناکارآمدی عمدی باید با مجازات‌های بازدارنده روبه‌رو شود.

قدرت، امانتی است که نباید به دست نااهلان سپرده و بازگشت به آموزه‌های عمیق دینی و اخلاقی، مبنی بر گریختن خردمندان از قدرت مگر برای خدمت و سپردن مسئولیت‌ها به افراد متخصص و متعهد، تنها راه نجات از گرداب ناکارآمدی است و در واقع این یک انتخاب نیست، بلکه یک ضرورت حیاتی برای ساختن آینده‌ای روشن و سربلند برای جامعه است.

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار استانها
اخبار روز استانها
آخرین خبرهای روز
مدیران
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
fownix
غار علیصدر
گوشتیران
پاکسان
بانک صادرات
طبیعت
میهن
triboon
تبلیغات