جنگ جهانی سوم و پایان دیپلماسی کلاسیک
اگرچه ممکن است مورخان آینده بر سر تاریخ دقیق آغاز جنگ جهانی سوم اختلاف داشته باشند، اما شواهد نشان میدهد که این جنگ هماکنون در جریان است.
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، تحولات سیاسی و نظامی سالهای اخیر به روشنی حاکی از آن است که جهان در حال حرکت به سمت یک جنگ جهانی تمام عیار است. حتی بیراه نیست اگر بگوییم جنگ جهانی سوم چندسالی است به صورت خاموش و نامحسوس آغاز شده است؛ جنگی همه جانبه و گسترده که با عملیات ویژه نظامی روسیه علیه اوکراین کلید آغاز آن زده شد.
اما این جنگ جهانی که میتواند نقطه عطفی در تاریخ بشریت باشد فقط با جنگ میان روسیه و اوکراین آغاز نشده، بلکه یکی دیگر از پایههای اصلی آن، تجاوز همه جانبه و ظالمانه رژیم صهیونیستی به نوار غزه و کشتار 64 هزار انسان غیرنظامی و بیگناه و مجروح کردن بیش از 163 هزار نفر دیگر است.
دیگر پایهای که زمزمه گسترش این جنگ جهانی را در جهان طنین انداز کرده افزایش تنشهای موجود میان چین و تایوان و بالا گرفتن گاه و بیگاه این بحران کهنه و همیشگی در دریای چین جنوبی است. زیرا بحران میان این دو همسایه قدیمی با ادعای همیشگی چین مبنی بر مالکیت ارضی بر تایوان این پتانسیل را دارد تا به ناگاه به جنگی بزرگ و فراگیر در سطح منطقه و جهان تبدیل شود.
از طرف دیگر، افزایش تجاوزات اخیر رژیم صهیونیستی به کشورهای منطقه که از هفتم اکتبر سال 2023 و با چراغ سبز آمریکا به تلآویو مبنی بر تجاوز و هدف قرار دادن کشورهای منطقه آغاز شد نیز میتواند بالقوه زمینه آغاز جنگ جهانی سوم محسوب شود. زیرا در دو سال اخیر شاهد هستیم که رژیم صهیونیستی با حمایت و پشتیبانی آمریکا و همچنین حمایت نامحسوس کشورهای اروپای غربی جنگی خونین و ویرانگر را علیه غزه آغاز کرد.
البته تجاوز نظامی رژیم صهیونیستی فقط به نوار غزه محدود نماند و در دو سال اخیر شاهد هستیم که ماشین جنگی و متجاوز صهیونیستی پس از غزه، لبنان، سوریه، ایران و حتی کشور دوست و متحد آمریکا یعنی قطر را هدف تجاوزات و حملات خود قرار داده است. سلسله تجاوزاتی که بار دیگر ماهیت اشغالگر و تجاوزکارانه این رژیم نامشروع و کودککش را در معرض دید جهانیان قرار داده است.
حال در این میان بحرانهای دیگری هم هستند که هرکدام از آنها به تنهایی میتوانند شعلههای جنگی فراگیر در سطح جهان را روشن کنند. یکی از این بحرانها، بحران انرژی در جهان معاصر است؛ بحرانی که با توجه به پیشرفت صنعت و تکنولوژی در جهان شاهد افزایش قابل توجه و تصاعدی نیاز کشورها به انرژی هستیم و منابع محدود موجود آن در جهان همواره به عنوان عاملی مهم و تاثیرگذار در گسترش آن مطرح بوده است.
با توجه به تمامی مسائل و موضوعات گفته شده باید گفت که این درگیری نوین، نه بهصورت سنتی و با یک اعلان رسمی، بلکه در قالب ترکیبی از نبردهای نظامی، اقتصادی، اطلاعاتی و تکنولوژیک در حال وقوع است. در حقیقت در شرایط کنونی، سیاست و نظم جهانی دیگر بر پایه سازوکارهای کلاسیک دیپلماتیک تعریف نمیشود، بلکه بر اساس قدرت سخت و نرم در حال بازتعریف است.
در دنیای امروز شاهد هستیم که کشورها با تکیه بر توان نظامی، انرژی و فناوریهای پیشرفته، جایگاه خود را در نظم نوین جهانی تثبیت میکنند. این وضعیت باعث شده اتحادها و شکافهای جدیدی در سطح بینالمللی شکل بگیرد که شبیه آرایش بلوکهای قدرت در جنگهای جهانی گذشته است.
یکی از این تحولات چشمگیر، سرمایهگذاری گسترده آلمان در حوزه تسلیحات است. کشوری که پس از جنگ جهانی دوم سالها تحت محدودیتهای نظامی قرار داشت، اکنون با برنامههای بسیار گسترده تسلیحاتی، در حال احیای قدرت سخت خود است. این اقدام نه تنها پاسخی به تهدیدهای روسیه و بحران اوکراین تلقی میشود، بلکه نشانهای از ورود برلین به مرحلهای تازه در نقشآفرینی ژئوپولیتیک اروپا و جهان است.
از طرف دیگر، جنگ اوکراین در عمل به صحنه برخورد مستقیم و غیرمستقیم قدرتهای جهانی بدل شده است. در این نبرد، حدود 68 کشور جهان با ارسال کمکهای نظامی، مالی و اطلاعاتی از اوکراین حمایت میکنند و عملاً در برابر روسیه صفآرایی کردهاند. این میزان از حضور و مشارکت، جنگ اوکراین را به کانون اصلی جنگ جهانی سوم تبدیل کرده است؛ جایی که شرق و غرب، قدرتهای بزرگ و متحدانشان درگیر رقابتی بیسابقه شدهاند.
و در آخر، اگرچه ممکن است مورخان آینده بر سر تاریخ دقیق آغاز جنگ جهانی سوم اختلاف داشته باشند، اما شواهد نشان میدهد که این جنگ هماکنون در حال جریان است. جنگی که نه تنها با توپ و تانک، بلکه با تحریمها، فناوریهای سایبری، انرژی و رسانهها نیز دنبال میشود. جهان در آستانه نظمی تازه قرار دارد؛ نظمی که برنده آن کشوری خواهد بود که بیشترین توانایی در ترکیب قدرت سخت و نرم را داشته باشد.
منبع: دفاعپرس
انتهای پیام/