لوکا مودریچ؛ میراثدار صبر، درد و شکوه
لوکا مودریچ امروز ۴۰ ساله شد، قهرمانی که از دل ویرانههای جنگ بالکان برخاست و به قلههای فوتبال جهان رسید.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، لوکا مودریچ اسطوره بیبدیل فوتبال کرواسی، برنده توپ طلا و قهرمان چندین دوره لیگ قهرمانان اروپا امروز چهلمین سالروز تولد خود را جشن میگیرد. هافبکی که نام خود را در تاریخ فوتبال جاودانه کرده؛ با پیراهن تیمهایی چون تاتنهام، رئال مادرید و تیم ملی کرواسی، قلب میلیونها هوادار را تسخیر کرده است. تنها یک روز پیش، مودریچ برای صدونودمین بار پیراهن ملی کشورش را بر تن کرد، رکوردی خیرهکننده که گواهی بر ثبات، پایداری و عشق بیپایان او به میهن است.
یکی از تلخترین فصول زندگی این قهرمان بزرگ، قتل پدربزرگ محبوبش در جریان جنگهای خونبار بالکان است، واقعهای که همچنان سایهاش بر روان این ستاره میافتد و او را به عمق غم و اندوه فرو میبرد.
بزرگان تاریخ فوتبال کرواسی
نامهای درخشان بسیاری در تاریخ فوتبال کرواسی ثبت شدهاند؛ از استیپه پلتیکوسا، ایوان راکیتیچ، ماریو مانژوکیچ و ایویکا اولیچ تا داریو سرنا، ایوان پریشیچ، زوونیمیر بوبان و داور شوکر. هر یک از این ستارگان صحنههای فوتبال جهان را با هنر خود درنوردیده و خاطرههایی جاودانه به جا گذاشتهاند؛ با این حال در میان تمام این اسطورهها، نامی بیش از همه میدرخشد؛ لوکا مودریچ، بازیکنی که 13 بار بهعنوان بهترین فوتبالیست سال کرواسی شناخته شده و در طول بیش از یک دهه حضور در باشگاه رئال مادرید دستاوردهایی بینظیر کسب کرده است. او نه تنها به نایب قهرمانی جهان در جام جهانی 2018 رسید، بلکه عنواندارترین بازیکن تاریخ باشگاه مادرید نیز به شمار میرود.
در ویترین افتخارات این بازیکن، جایی برای عناوین دیگر باقی نمانده است.
4 قهرمانی در لالیگای اسپانیا
2 قهرمانی جام حذفی اسپانیا
5 قهرمانی سوپرجام اسپانیا
6 قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا
5 قهرمانی سوپرجام اروپا
5 قهرمانی جام جهانی باشگاهها
خاطرات خون و آتش؛ کودکی در میانه جنگ بالکان
با این حال، پشت این لبخند متین و نگاه آرام، داستانی نهفته است که به تلخی تاریخ میماند. مودریچ کودکیاش را نه در آسایش و امنیت که در میانه شعلههای جنگ گذراند. او در سالهای پایانی عمر یوگسلاوی، در شهر زادار کرواسی چشم به جهان گشود و تنها 6 سال داشت که کابوسی واقعی، زندگیاش را دگرگون کرد.
در جریان جنگهای داخلی که با فروپاشی یوگسلاوی همراه بود، پدربزرگ لوکا مردی غیرنظامی و مهربان که از صمیم قلب به نوهاش عشق میورزید به دست شورشیان صرب به قتل رسید. او در نزدیکی خانهاش هدف گلوله قرار گرفت و در حالی که مودریچ هنوز معنای مرگ را نمیفهمید، ناگهان با واقعیتی دردناک روبرو شد.
در بخشی از زندگینامهاش، مودریچ با قلبی فشرده آن روزها را چنین به یاد میآورد: «به پدربزرگم گفتند، اینجا سرزمین صربهاست و سپس به او شلیک کردند. بعد از آن 6 نفر دیگر را هم کشتند، بدون هیچ دلیلی. هیچکس پاسخگو نبود. من آن موقع هنوز بچه بودم و نمیدانستم چه اتفاقی افتاده است. تنها چیزی که حس میکردم غم بود. غم محض. نفرت از صربها؟ نه. من چنین حسی ندارم. خانوادهام با این ماجرا کنار آمدهاند. فقط امیدوارم روزی، عدالت برقرار شود».
پیوندی که گلولهها پارهاش کردند
لوکا مودریچ همیشه از پدربزرگش با نهایت احترام یاد میکند؛ مردی که در نقش سرایدار نه تنها سرپناه خانواده را حفظ میکرد، بلکه مودریچ را با خود به چراگاههای کوهستانی میبرد، گرفتن خرگوش را یادش میداد، در روزهای برفی همراهش برف پارو میکرد و از او انسانی مسئولیتپذیر میساخت. رابطهای پدرانه و سرشار از مهر که به دست گلولههای بیرحمانه جنگ از هم گسست.
مودریچ در مورد پدر بزرگش اینطور میگوید: «وقتی پیکرش را آوردند، نمیدانستم چه خبر شده است. پدرم مرا در آغوش گرفت، نزدیک تابوت برد و گفت، پسرم، با پدربزرگ خداحافظی کن. نمیتوانستم درک کنم این آخرین باری است که او را میبینم. از اتاق بیرونم بردند. میخواستند من را از این فاجعه دور نگه دارند، اما هر بار که به آن لحظه فکر میکنم، دلم میشکند».
با همه تلخیها، مودریچ از کودکیاش به نیکی یاد میکند. گویی ذهنش، تنها بهترین لحظهها را نگه داشته است اما مرگ پدربزرگش، نقطه عطفی بود که شخصیت آینده او را شکل داد؛ شخصیتی مقاوم، فروتن و مصمم.
جنگی که نسلها را زخمی کرد
جنگ در کرواسی که بین سالهای 1991 تا 1995 جریان داشت، پس از اعلام استقلال این کشور از یوگسلاوی آغاز شد. نیروهای ارتش خلق یوگسلاوی و شبهنظامیان صرب مقابل ارتش نوپای کرواسی ایستادند. درگیریها با پاکسازیهای قومی متقابل همراه بود و قربانیان فراوانی بر جای گذاشت؛ بین 20 تا 26 هزار کشته و بیش از نیم میلیون آواره.
در سال 1995 ارتش کرواسی با اجرای عملیات گستردهای با نام «طوفان»، بخش بزرگی از مناطق تحت کنترل صربها را بازپس گرفت. این عملیات منجر به مهاجرت گسترده صربها از کرواسی شد، اما تمامیت ارضی این کشور در نهایت در سال 1998 بازیابی شد.
امروز اما لوکا مودریچ آن کودک رنجکشیده، نه تنها بازماندهای از جنگ که الگوی نسلی از انسانهاست، نسلی که با وجود زخمهای کهنه، رؤیای خود را فراموش نکرد و راهش را تا قلههای افتخار ادامه داد.
انتهای پیام/