اهداف اشغالگران از انفجار برجهای شهر غزه/ صهیونیستها زیر توافق آتشبس زدند
صهیونیستها با تشدید تجاوزات وحشیانه خود به شهر غزه و تخریب برجهای مسکونی، علناً اذعان میکنند که در را بهروی هر مذاکره و توافقی بستهاند و مدل جدیدی از نسلکشی را با هدف تخلیه کامل غزه از ساکنان آن دنبال میکنند.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، ارتش رژیم اشغالگر در چارچوب تشدید تجاوزات خود علیه شهر غزه و تهدید به اشغال این شهر و آوارگی بیش از یک میلیون نفر به جنوب نوار غزه، از روز گذشته، جمعه، بهشکل وحشیانهای در حال منفجر کردن برجهای مسکونی در شهر غزه است.
تشدید تجاوزات وحشیانه اشغالگران به شهر غزه و انفجار برجهای مسکونی
در همین زمینه دیروز بعد از تهدید اسرائیل کاتس، وزیر جنگ رژیم اشغالگر درباره تشدید حملات علیه شهر غزه، یک برج مسکونی 13طبقه بهنام مشتهی در غرب این شهر هدف سه موشک قرار گرفته بهطور کامل ویران و با خاک یکسان شد.
وزیر جنگ رژیم اشغالگر همچنین در چارچوب ادامه جنایات نسلکشی این رژیم علیه غیرنظامیان غزه و در حالی که همه نشانههای زندگی در این باریکه نابود شده است، تهدید کرد که درهای جهنم بهروی غزه باز خواهد شد.
اما در شهر غزه در شمال این باریکه که به صحنه قتلعامهای روزانه تبدیل شده است، برجهای مسکونی نه بهعنوان اهداف نظامی بلکه بهعنوان نمادی از رویکرد جدید این جنگ خونین مبتنی بر نابودی همه جنبههای زندگی، یکی پس از دیگری ویران میشوند.
انفجار و ویرانی این برجها نهتنها بیانگر اصرار صهیونیستها بر گسترش دامنه ویرانی در غزه است؛ بلکه استراتژی عمیقتری را با هدف تخلیه شهر غزه از ساکنان آن و جلوگیری از هرگونه توافقی برای آتشبس و تبادل اسرا آشکار میکند،
در این زمینه مهند مصطفی، تحلیلگر و متخصص امور رژیم صهیونیستی در گفتگو با الجزیره اظهار داشت: رویکردی که رژیم اشغالگر در نوار غزه و مشخصاً شهر غزه پیش گرفته است، ارتباطی به ضرورتهای نظامی ندارد؛ بلکه یک پروژه ایدئولوژیک با هدف از بین بردن زیرساختهای غیرنظامی فلسطینی است.
وی افزود: تقریباً 300 ساختمان بهشکل روزانه در حملاتی که توسط یگانهای ویژه ارتش صهیونیستی با همکاری پیمانکاران مدیریت میشود ویران میگردند، این در واقع مدلی از نسلکشی با هدف قرار دادن زیرساختها و نشانههای زندگی است، نهفقط جان غیرنظامیان.
اسرائیل زیر میز مذاکرات آتشبس و تبادل اسرا زد
فائز الدویری، ژنرال بازنشسته اردنی و کارشناس امور نظامی هم معتقد است ادعاهای ارتش اشغالگر مبنی بر استفاده نظامی مقاومت از برجهای بلند در شهر غزه، کاملاً دروغ است و مشخص است که مقاومت نمیتواند با تبدیل ساختمانهای بلند به مقرهای نظامیِ در معرض دید، جان صدها خانواده را به خطر بیندازد.
این کارشناس عربزبان تأکید کرد: حتی هشدارهایی که قبل از بمباران به ساکنان این برجها داده شده است، چیزی بیش از آوارگی اجباری آنها نیست و اشغالگران میخواهند کل غزه را با خاک یکسان کنند و تنها چیزی که برای آوارگان میماند چادرهای کهنه و جادههاست.
لقاء مکی، محقق ارشد مرکز مطالعات الجزیره هم بهنوبه خود اظهار داشت: صحنه ساختمانهای فروریخته، علاوه بر ابعاد جنایات ارتش اسرائیل، ابعاد سیاسی هم دارد؛ جایی که رژیم صهیونیستی میخواهد یک پیام واضح به همه طرفها برساند با این مضمون که درب مذاکرات بسته شده است و امیدی برای رسیدن به توافق آتشبس و پایان جنگ نیست.
وی اضافه کرد: بعد از آنکه غزه زیرساختها و نشانههای زندگی را از دست داد، دیگر چیزی برای مذاکره باقی نمانده است؛ زیرا این شهر اکنون ویرانهای بیش نیست و هرگونه مسیر سیاسی درباره آن بیمعنا شده است.
رابطه نسلکشی کنونی اسرائیل در غزه با نکبت 1948
لقاء مکی افزود: همچنین جنگ غزه را نمیتوان با هیچ یک از جنگهای تاریخ مقایسه کرد، از جمله جنگ جهانی دوم؛ جایی که با وجود نابودی کامل شهرهای اروپایی و ژاپنی، آنها بازسازی شدند و ساکنانشان هم برگشتند، اما در غزه، تخریب و ویرانی قرار است مقدمهای برای آوارگی فلسطینیان باشد؛ مشابه فاجعه نکبت در سال 1948 که از کشتار و ویرانی برای ریشهکن کردن صدها هزار فلسطینی از سرزمینشان استفاده شد.
این کارشناس عربزبان تصریح کرد: هدف صهیونیستها این است که مردم غزه را مجبور به آوارگی گسترده کنند و هر امید و چشماندازی برای بازگشت ساکنان این باریکه را از بین ببرند.
مهند مصطفی، کارشناس امور رژیم صهیونیستی در این راستا ابراز کرد: بین آوارگی فلسطینیان در فاجعه نکبت سال 1948 و نسلکشی فعلی تفاوتهایی وجود دارد.
وی ادامه داد: در سال 1948 پروژه صهیونیستی متمرکز بر تخلیه اراضی فلسطین از ساکنان آن جهت شهرکسازی برای صهیونیستها بود، اما امروز اسرائیل بهدنبال محو موجودیت خود فلسطینیان با ترکیب آوارگی، کشتار جمعی و برچیدن اردوگاهها در کرانه باختری است و برای رسیدن به این هدف از همه خطوط قرمز عبور میکند.
آمریکا راه را برای جنایات اسرائیل و جلوگیری از پایان جنگ غزه هموار کرده است
مارک فایفل، مدیر سابق ارتباطات کاخ سفید در این زمینه معتقد است: آنچه در غزه اتفاق میافتد صرفاً یک گزینه نظامی نیست؛ بلکه یک تصمیم استراتژیک است که توسط بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل برای اشغال غزه و به بنبست رساندن همه راههای مذاکره گرفته شده است.
وی اضافه کرد: کابینه اسرائیل بهسمت یک توافق یا معامله پیش نمیرود، بلکه اوضاع را بهسمت مرحلهای سوق میدهد که در آن حماس بهطور کامل تسلیم گردد و در این راه متوسل به ویرانی بیشتر زیرساختهای غیرنظامی و تشدید فاجعه انسانی در غزه میگردد.
این مسئول سابق کاخ سفید تأکید کرد: عدم موضعگیری قاطع از سوی آمریکا، این رویکرد اسرائیل را تقویت میکند. دولت فعلی ایالات متحده بهریاست دونالد ترامپ، جنگ غزه را در چارچوب مسائل فرعی قرار داده است و پروندههایی همچون مناقشه اوکراین، برای آن اهمیت بیشتری دارد. دولت ترامپ همچنین به اسرائیل چراغ سبز نشان میدهد تا تنشها را در غزه تشدید کند.
فایفل تصریح کرد: جلسات کاخ سفید طی دوره اخیر که در آن آینده نوار غزه با حضور چهرههایی مانند جرد کوشنر و تونی بلر مورد بحث قرار گرفت، کاملاً بیربط به واقعیتهای میدانی بود و اشارهای به رنج فلسطینیها و قحطی و بمباران روزانه و بیوقفهای که در اینجا وجود دارد، نشد.
نقشه اشغالگران برای آوارگی همه مردم غزه
فائز الدویری، کارشناس اردنی خاطرنشان کرد: تشدید حملات علیه شهر غزه و ویرانی برجهای مسکونی، در چارچوب بخشی از آوارگی سیستماتیک فلسطینیهاست تا آنها را بهسمت فرار به جنوب نوار غزه سوق دهد و سپس راه برای تهاجم زمینی عمیقتر به شهر و شمال غزه هموار گردد.
لقاء مکی، محقق ارشد مرکز مطالعات الجزیره گفت: با وجود موضع قاطع مصر مبنی بر رد آوارگی مردم غزه از طریق خاک این کشور، اما محتملترین سناریو همچنان آوارگی فلسطینیها از طریق بنادر و کشورهایی مانند مصر است.
ناظران امور معتقدند که با این حال، فقدان اجماع بینالمللی در مورد پذیرش آوارگان از غزه، مانع اجرای این طرح اسرائیل میشود و بنابراین ویرانی به ابزاری برای نگهداشتن ساکنان غزه در چرخه گرسنگی و آوارگی و مجبور شدن آنها به ترک سرزمینشان تبدیل شده است.
انتهای پیام/+