پایان دیپلماسی نه، پایان فرانسه آری!
فرانسویها در پروندههایی از میزبانی منافقین گرفته تا تأخیر در سازوکار اینستکس و اصرار بر توافق جدید شامل برنامه موشکی ایران نهتنها متهم، بلکه مجرم هستند. نقطه اوج این جرمانگاری را باید در نقش محوری پاریس در فعالسازی مکانیسم ماشه جستوجو کرد.
گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم ـ فرانسویها بیمحابا در رأس مجادله اخیر حقوقی ـ هستهای با ایران قد علم کردهاند! اخیراً ژاننوئلبارو، وزیر خارجه فرانسه در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «من به همراه همکارانم یوهان وادفول، وزیر خارجه آلمان و دیوید لمی، وزیر خارجه بریتانیا، رسماً به شورای امنیت سازمان ملل متحد، عدم پایبندی قابل توجه ایران به تعهداتش ذیل برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) را اطلاع دادهایم و روند موسوم به اسنپبک را آغاز کردهایم. این اقدام به معنای پایان دیپلماسی نیست: ما مصمم هستیم از دوره 30 روزه که برای گفتگو با ایران آغاز شده است، استفاده کنیم.»
همانگونه که مشاهده میشود، وزیر خارجه فرانسه اصرار دارد خود را به مثابه "فرمانده اصلی عملیات فعالسازی مکانیسم ماشه علیه ایران" جلوه دهد. در خصوص نقش سلبی و وقیحانه پاریس در تقابل مطلق با نظام و ملت ایران نکاتی وجود دارد که نباید به سادگی از کنار آن عبور کرد:
امانوئل مکرون رئیس جمهور فرانسه پس از حضور رسمی در رأس معادلات سیاسی و اجرایی پاریس به ترامپ و نتانیاهو (در همان دور نخست ریاست جمهوری خود) متعهد شد تا "دائمی کردن محدودیتهای هستهای ایران" و "گنجاندن مسئله موشکی ایران در برجام" را ضمانت کند. حتی پس از خروج رسمی آمریکا از برجام، فرانسویها به این بازی وقیحانه خود ادامه داده و بارها خواستار تحقق این دو مقوله شدند!
قطعنامه 2231 پس از امضای توافق هستهای میان اعضای 1+5 و جمهوری اسلامی ایران تصویب شد و برجام را رسمیت بخشید. در متن این قطعنامه آمده است که از ایران "خواسته" میشود تا فعالیتهایی را مرتبط با ساخت و آزمایش موشکهای بالستیک که با هدف حمل سلاح هستهای ساخته میشود، صورت ندهد.
دولت مکرون تلاش زیادی درخصوص سوء تفسیر این ماده از قطعنامه صورت داد اما چنانچه در متن قطعنامه آمده است، ایران صرفاً از ساخت و آزمایش موشکهای بالستیک که با هدف حمل سلاحها و کلاهکهای هستهای صورت میگیرد، منع شده و در غیر این صورت، ساخت و آزمایش این موشکها محدودیتپذیر نیست.
واشنگتن و پاریس در تقابل موشکی ـ هستهای با ایران نهتنها استراتژیهای هماهنگ، بلکه تاکتیکهای مشترکی را تعریف کرده و در دستورکار قرار دادهاند. صورتمسئله گویاست: رئیس جمهور فرانسه همان سیاستمداری است که در سال 2017 میلادی، زمانی که ماههای اول حضور خود در کاخ الیزه را سپری میکرد، به ترامپ رئیس جمهور سابق آمریکا تعهد داد که به هر نحو ممکن، توان موشکی و منطقهای ایران را محدود خواهد ساخت!
فرانسه نهتنها در خروج آمریکا از برجام مقصر است، بلکه در عدم عملیاتیسازی تعهدات اروپا در حفظ منافع اقتصادی ایران در توافق هستهای (پس از خروج آمریکا) نیز نقش منفی ایفا کرده است. فرانسویها در پروندههایی از میزبانی منافقین گرفته تا تأخیر در سازوکار اینستکس و اصرار بر توافق جدید شامل برنامه موشکی ایران نهتنها متهم، بلکه مجرم هستند. نقطه اوج این جرمانگاری را باید در نقش محوری پاریس در فعالسازی مکانیسم ماشه جستوجو کرد.
بدون شک جمهوری اسلامی ایران در عرصه دیپلماسی رسمی و دیپلماسی عمومی نهایت تلاش خود را جهت احقاق حقوق حقه هستهای خود به کار خواهد گرفت اما فرانسه دیگر قاعدتاً نباید جایگاهی در این منظومه داشته باشد.
آگوست 2025 میلادی را باید نقطه پایان و خودکشی سیاسی ـ دیپلماتیک رسمی پاریس در عرصه سیاست خارجی کشورمان قلمداد کرد. این تصمیمی است که خود فرانسویها اتخاذ کرده و مواجهه با عوارض و تبعات آن نباید منجر به نارضایتی آنها شود.
انتهای پیام/؛