هوش مصنوعی سلاح پنهان دشمن در جنگ ۱۲روزه
جنگ ۱۲روزه ایران و رژیم صهیونیستی، صحنهای بینظیر از بهکارگیری همزمان هوش مصنوعی، عملیات روانی پیشرفته و تروریسم رسانهای بود که در آن، گروهکهای معاند با استفاده از آخرین تکنیکهای دیجیتال، حملات بیسابقهای را علیه روان جامعه ایرانی اجرا کردند.
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، در عصری که فناوریهای دیجیتال و هوش مصنوعی مرزهای جنگ را بازتعریف میکنند، گروهکهای تروریستی با حمایت قدرتهای خارجی به ابزارهای پیچیدهای برای جنگ ترکیبی-شناختی علیه امنیت ملی تبدیل شدهاند. جنگ 12روزه ایران و رژیم صهیونیستی، صحنهای بینظیر از بهکارگیری همزمان هوش مصنوعی، عملیات روانی پیشرفته و تروریسم رسانهای بود که در آن، گروهکهای معاند با استفاده از آخرین تکنیکهای دیجیتال، حملات بیسابقهای را علیه روان جامعه ایرانی طراحی و اجرا کردند. در این گفتوگوی تخصصی با سید عبدالمجید زواری، دکترای روابط بینالملل و مدیر اندیشکده روابط بینالملل، به واکاوی ابعاد نوین این تهدید میپردازیم. این گفتوگو به دنبال کشف لایههای پنهان جنگ رسانهای-اطلاعاتی اخیر و ارائه راهبردهایی برای تقویت ایمان شناختی در برابر تهدیدات نوین است.
با توجه به تجربه جنگ دوازدهروزه، کدام مؤلفه از جنگ ترکیبی-شناختی توسط دشمن با بیشترین اثربخشی اجرا شد؟
با توجه به اقدامات مختلفی که در زمینه آشنایی با تکنیکهای جنگ شناختی انجام شده بود، در جنگ اخیر دشمن با ترکیبی از تمامی ابزارهای جنگ شناختی، یکی از پیچیدهترین حملات شناختی را علیه مردم ایران اجرا کرد. در این جنگ، تمامی ابزارهای روانی، سایبری و رسانهای به صورت مکمل برای یکدیگر عمل میکردند؛ بدینترتیب که از طریق تحلیل رفتار کاربران اینترنت و تلفن همراه، انبوهی از دادهها و اطلاعات ارزشمند از احساسات، باورها، موقعیت مکانی، اثربخشی حملات و بهطور کلی عمیقترین لایههای اجتماعی ایران در اختیار دشمن قرار میگرفت و بر اساس آنها سناریوهای رسانهای در جهت تشدید عملیات روانی، القای ترس، ترویج شایعه، بیاعتمادی، ناامنی، دعوت به خریدهای هیجانی و ایجاد قحطیهای مصنوعی، دعوت به خرید دلار و طلا با هدف سقوط پول ملی، تهدید برخی مقامات و فرماندهان نظامی، دعوت به اعلام برائت از جمهوری اسلامی، ایجاد جنگ اجتماعی و دعوت به شورش و جنگ شهری، احساس تردید در بین سطوح مختلف مقامات، دیپلماتها و حتی نظامیان برای چگونگی واکنش به تجاوزات دشمن و یا پیگیری در مجامع بینالمللی اجرا میشد. از سوی دیگر، تحت تأثیر این حجم انبوه از اخبار و تحلیلهای مسموم رسانهها، حجم انبوهی از محتوای جدید مأیوسانه و دعوت به اقدامات هیجانی توسط کاربران در شبکههای مجازی تولید میشد که همه اینها به تقویت چرخه احساس ترس، ناامنی و سردرگمی و نهایتاً تحقق اهداف جنگ روانی دشمن منجر میشد.
گروهکهای تروریستی چگونه از هوش مصنوعی و ابزارهای دیجیتال در جنگ دوازدهروزه استفاده کردند؟
هوش مصنوعی نقش پررنگی در حوزههای مختلف از جمله در تولید و انتشار حجم انبوهی از اطلاعات و تصاویر واقعی یا غیرواقعی ایفا کرد. به نظر بنده، در جنگ اخیر بیشترین استفاده گروههای تروریستی از هوش مصنوعی و ابزارهای دیجیتال در زمینه تولید حجم انبوه محتوا و سرعت بالای انتشار در شبکههای اجتماعی و نهایتاً تبدیل این سوژهها به ترندهای روز بود. البته این حجم از عملیات بدون همکاری مستقیم سازمانها و سرویسهای اطلاعاتی مقدور نیست.
در جنگ، مؤسسات رسانهای بینالمللی چگونه در هماهنگی با گروهکهای تروریستی به تقویت روایت دشمن در جنگ ترکیبی-شناختی کمک کردند؟
رسانههایی مثل بیبیسی و ایران اینترنشنال، در درجه اول با دعوت از چهرههای وابسته به گروهکهای تروریستی، ضمن وزندهی و امکان طرح دیدگاههای این افراد برای مخاطب، این فرصت را در اختیار این گروهها قرار میدهند تا ضمن سفیدشویی جنایتهای گذشته خود، از اقدامات خود قبحزدایی کنند. در درجه دوم، این افراد که به عنوان کارشناس معرفی میشوند، با طرح دیدگاههای مسموم خود در مسائلی همچون بزرگنمایی قدرت دشمن، کماهمیت یا بیتأثیر نشاندادن حملات ایران، القای یأس و ناامیدی و دیگر تکنیکهای جنگ شناختی، نهایتاً به دنبال تشدید پیامدهای عملیات روانی دشمن علیه شهروندان ایران برای متقاعدکردن آنها به تسلیم بیچون و چرا در برابر دشمن خارجی هستند. در ادامه، نمونههایی از خط خبری این رسانهها در جهت تشدید جنگ شناختی دشمن را ذکر میکنم.
روز اول: القای قدرت برتر اسرائیل در مواجهه با ایران بهدلیل حمله برقآسا و حذف شمار زیادی از فرماندهان و دانشمندان کشور؛ ناتوانی ایران در زمینه پاسخگویی.
روز دوم تا نهم: غیرمؤثر بودن حملات ایران به اسرائیل؛ دعوت مردم به شورش اجتماعی؛ حمله ایران به اماکن مسکونی؛ غیبت مقاممعظمرهبری؛ دعوت به خریدهای هیجانی کالاهای اساسی، ارز و دلار با هدف قحطیسازی مصنوعی؛ القای ترس از مشارکت آمریکا در حمله به ایران؛ تغییر نظام؛ قبحزدایی از همراهی برخی گروههای اپوزیسیون با تجاوز دشمن و تأکید بر اینکه «ما برای مبارزه با جمهوری اسلامی با دشمن همکاری میکنیم».
روز دهم: بزرگنمایی حمله آمریکا به ایران؛ ناتوانی ایران در پاسخ به آمریکا و سناریوپردازی در مورد نابودی تمامی زیرساختهای کشور در صورت حمله به منافع آمریکا.
روز یازدهم: کوچکنمایی حمله ایران به پایگاه العدید آمریکا و بیتأثیر بودن آن؛ بزرگنمایی بیانیههای کشورهای عربی در محکومیت حمله ایران؛ ابهام در مورد چرایی توییت ترامپ در مورد آتشبس؛ داستانسرایی در مورد اینکه علت درخواست آتشبس از سوی ترامپ و نتانیاهو بهدلیل موفقیت آنها در دستیابی به اهدافشان در نابودی برنامه هستهای بوده است؛ بازنده اعلامکردن ایران بدون ارائه هیچ دلیل مشخص؛ دعوت از مردم برای شورش با این جمله که «ما راه را برای شما صاف کردیم، بقیهاش با شما»!
روز آخر: ارائه حمله شبانه اسرائیل بهعنوان برگ برنده و گواهی بر پیروزی پرقدرت نتانیاهو؛ انتشار قطرهچکانی تلفات اسرائیل بر اثر حمله سنگین ایران؛ اعلام نقض آتشبس از سوی ایران و تأکید بر نظرات مقامات صهیونیستی مبنیبر پاسخ سهمگین به ایران؛ انتشار چند توییت از ترامپ مبنیبر سرزنش و منع نتانیاهو از هرگونه حمله احتمالی علیه ایران. پس از اجراییشدن آتشبس: سرپوشگذاشتن بر خسارات واردشده به اسرائیل؛ انتشار چند توییت و اظهار نظر از سوی ترامپ مبنیبر اینکه همه طرفها اعم از ایران، اسرائیل و آمریکا پیروز نبرد هستند؛ انتشار گزارش نهادهای اطلاعاتی آمریکا و اسرائیلی مبنیبر غیرمؤثر بودن حملات آمریکا و اسرائیل در نابودی کامل تأسیسات هستهای ایران و تأکید بر اینکه صرفاً این حملات چند ماه برنامه ایران را عقب انداخته است.
برای مقابله با تروریسم شناختی گروهکها، چه راهکارهای آفندی پیشنهاد میکنید؟ آیا ایران تاکنون اقدامات موفقیتآمیزی در این زمینه داشته است؟
بهطور کلی، مجموعه اقدامات ایران باید بهگونهای طراحی شود که هزینه همکاری با رسانههای دشمن به قدری بالا باشد که از منظر هزینه-فایده و محاسبه ریسک، کمتر کسی حاضر به همکاری با آنها شود. این اقدامات میتواند از طریق هشدار درباره پیامدهای هرگونه همکاری با رسانههای دشمن، افشای اسناد همکاری آنها با سازمانهای اطلاعاتی، اعتبارزدایی و ناامنکردن محیط برای عوامل این رسانهها انجام شود.
بر این اساس، هرچند اقدامات گروههایی همچون حنظله مبنی بر هک سرورهای شبکه ایران اینترنشنال گام مثبتی است، اما این اقدامات زمانی مؤثر است که بتوان با بهرهبرداری از اسناد کشفشده، ضمن اعتبارزدایی از این شبکه در بین مخاطبان فارسیزبان، با بالابردن ریسک همکاری و ارسال مطلب برای این شبکه، عملاً بخش قابلتوجهی از منابع محتوایی این شبکه در داخل کشور از بین رفته و نهایتاً با افزایش فشارها، زمینه برای جدایی کارمندان فعلی شبکه و انحلال آن فراهم شود.
منبع: فرهیختگان
انتهای پیام/