«مازندران در غم غریب طوس»/دلتنگی شمال برای آقای مهربانیها
در مازندران، عشق به امام رضا علیهالسلام ریشه دارد؛ روایت سالها دلدادگی و اشک و نذر است. در روز شهادت غریب طوس، شهرها و روستاهای سبز شمال، زیر باران بغض و دلتنگی خم میشوند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از ساری، مردمی که دلشان عازم سفر نشده اما ذکر «السلام علیک یا علی بن موسی الرضا» در قلبشان میپیچد، با اشک و نذر و موکبهای مردمی، مسافت مشهدالرضا را کوتاه میکنند؛ هرچند کیلومترها دور باشند.
از نکا و بهشهر تا بابل و قائمشهر و رامسر، امروز جادههای مازندران بوی نذر و روضه گرفته است. موکبها در مسیرهای اصلی برپا شدهاند؛ جوانان با شربت و چای از رهگذران پذیرایی میکنند و پرچمهای سیاه عزا، بهسان دستانی لرزان، در باد تاب میخورند.
صدای مداحی و نوحه در کوچهها میپیچد و مساجد و حسینیهها مملو از جمعیت است. اینجا، مازندران است؛ دیاری که سالهاست قصه عشقش به امام هشتم را در لابهلای باران و جنگل روایت میکند. اما امروز، این دلدادگی رنگی دیگر دارد؛ رنگ دلتنگی برای زیارت و حسرت گره زدن دل به پنجره فولاد.
شور دلدادگی در کوچهپسکوچههای شمال
در ساری، موکب «خادمان الرضا» بزرگتر از همیشه برپا شده است. «مریم احمدی»، یکی از خادمان موکب، با چشمانی اشکآلود میگوید:«سه ساله میشه که نتونستم برم مشهد… هر سال همینجا برای امام روضه میگیریم و چای میدیم. دلمون پیش حرمه… باور کن وقتی زائرای مشهد و پنجره فولاد رو میبینم، انگار یک تکه از وجودم جا میمونه اونجا.»
در قائمشهر، حسینیهها تا نیمههای شب پر از جمعیتاند. صدای جمعخوانی زیارتنامه از بلندگوها بلند میشود و بوی اسپند در هوا پیچیده. مردم میگویند حضور در این مراسم، تسکینی است برای زخم دلتنگی زیارت.
روایت مردمی؛ وقتی عشق راه را کوتاه میکند
در بابل. حاج رضا صادقی، پیرمردی که حدودا 65 ساله که هر سال نذری شلهزرد دارد، با صدایی لرزان میگوید:«من هر سال همینجا شلهزرد میدم. میگن ثوابش میره برای آقای مهربانی. از وقتی بچه بودم، پدرم میگفت امام رضا دست ما رو گرفته… هر مشکلی داشتیم، با یک سلام و صلوات باز شده. حتی اگه حرم دور باشه، دل نزدیکه.»
در ادامه، اما جوانترها هم روایتهای خاص خود را دارند. «فاطمه مرادی» دانشجوی نوشهری، میگوید:«همیشه دلم میخواست تو روز شهادت امام رضا، حرم باشم؛ ولی امسال نتونستم برم. اینجا توی موکب که پرچمها رو میبینم، انگار یه تیکهای از مشهد رو آوردن مازندران.»
وقتی کاروانهای «طریقالرضا» به راه میافتند
امسال هم در مازندران، حرکت کاروانهای «طریقالرضا» پررنگتر از قبل بود. جوانان بسیاری از شهرهای شرقی استان، مثل گلوگاه و بهشهر، دلشان را به صحن و سرای امام رضا علیهالسلام گره میزنند
«مهدی اسحاقی»، یکی از این زائران پیاده، میگوید:«از بچگی آرزو داشتم مثل کاروانهای قدیم، راهی مشهد بشم… وقتی کف پا میسوزه و زانوها خسته میشه، فقط به یک چیز فکر میکنم؛ اینکه یک سلام من هم برسه به ضریحش.»
سیره امام مهربانیها سیره همه نگر
حجت الاسلام محمد فقیه، کارشناس دینی در مازندران، در گفتوگو با ما میگوید:«راز ارادت مردم مازندران به امام رضا علیهالسلام در مهربانی و عطوفت ایشان است. مردم این دیار، امام رضا را نهتنها شفیع در آخرت، که تکیهگاه در دنیا میدانند. سیره امام هشتم پر از بخشش، مهر و گرهگشایی است و همین ویژگی، دلها را شیفته کرده است. در این ایام، هر خانه مازندرانی یک کربلا و هر کوچه یک صحن رضوی میشود.»
دلتنگیهایی که به آسمان میرسند
در برخی روستای زنان و مردان کنار هم جمع شدهاند، شمع روشن میکنند و قرآن به سر میگیرند. صدای گریهها با صدای باران تابستانی در هم میآمیزد. یکی از زنان سالخورده به آرامی زیر لب میگوید:
«یا ضامن آهو… دلم پر میکشه برای یک نگاه از پنجره فولادت.»
در این روز، جادهها پر از پرچم مشکی است، و مردم با چشمهایی خسته و دلهایی پر از حسرت، از لابهلای انبوه جنگل و مه عبور میکنند. گویی همه مازندران در یک نجوا خلاصه شده: «السلام علیک یا علی بن موسی الرضا…»
به گزارش تسنیم، مازندران شاید کیلومترها از مشهد دور باشد، اما قلبهایش سالهاست با پنجره فولاد گره خورده. از نذر شلهزرد پیرمردهای بابل تا اشکهای جوانان قائمشهر و راهپیمایی زائران نکا، یک صدا بلند است: دلتنگی برای امامی که نامش آرامش است و زیارتش شفای دلها. اینجا، در دیار باران و سبزه، مردم باور دارند که امام رضا، غریب نیست؛ او همیشه در دلهایشان جا دارد.
انتهای پیام/