رسانه عبری: نتانیاهو برای حفظ جایگاه خود دست و پا میزند
یک رسانه عبری زبان اعلام کرد، اظهارات بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل در نشستهای پشت درهای بسته نشان میدهد او برای راضی کردن تمام طرفها در حال دست و پا زدن است.
به گزارش گروه عبری خبرگزاری تسنیم، شبکه 12 تلویزیون رژیم صهیونیستی در گزارشی که در پایگاه اطلاع رسانی این رسانه منتشر شد، تاکید کرد، بعد از چند مورد مبادله اسرا، بیش از پنج و ماه و اندی است که هیچ اسیری آزاد نشده است، به جز ایدان الکساندر که حماس او را به شکل داوطلبانه و برای ابراز حسن نیت نسبت به آمریکاییها آزاد کرد، خبری از آزادی اسرا نیست.
این رسانه نوشت یک ماه پیش بود که شرایط به نحوی رقم خورد که همگی تصور کردند، در حال تکرار شرایط قبلی هستیم، توافق دیگری در پیش چشم ما بین اسرائیل و حماس در حال شکلگیری است، بنیامین نتانیاهو هم به واشنگتن سفر کرد تا امیدواری خانوادههای اسرا به شکل قابل توجهی افزایش پیدا کند، نتانیاهو حتی در دیداری که با خانوادههای اسرا داشت اعلام کرد: ما در مسیر صحیح هستیم و فرزندان شما را به شما باز خواهیم گرداند، اما هیچ اتفاقی نیفتاد.
فرضیهای که در رسانهها به آن دامن زده میشود آن است که حماس در این مسیر کارشکنی کرده و در سایه توجه رسانههای بین المللی به روند گرسنگی در غزه این کار را پیش برده است، در حالی که اسرائیل با یک سونامی سیاسی بزرگی دست به گریبان شده است و هر روز بر تعداد کشورهایی که خواهان شکل گیری دولت فلسطینی هستند افزوده میشود.
به نوشته این رسانه عبری زبان روایت گفته شده آن است که، حماس در مذاکرات بر آزادی تعداد بیشتری از اسرای فلسطینی از آنچه که میانجیها پیشنهاد کرده بودند، شد و با حضور نظامی اسرائیل در عمق غزه مخالفت کرد در حالی که بر بازگشت توزیع کمکهای بشر دوستانه طبق ساز و کار قدیمی پافشاری کرد.
اما منابع و عناصری در عمق ساختار اسرائیل با صدای بلند تاکید میکنند که این مسائل و خواستهها هرگز نمیتوانند منجر به برهم خوردن یک توافق شوند، اگر 500 کامیون از طریق ساز و کار قدیمی وارد غزه شوند و فقط 100 کامیون از آنها به دست مراکز امداد رسانی برسند و حتی تمام این کامیونها هم از طریق ساز و کار قدیمی به دست حماس برساند آیا این امر منجر به شکست یک توافق میشود؟ به طور حتم چنین کاری رخ نخواهد داد، همچنین تفاوت چندانی برای ارتش اسرائیل بین حضور در عمق 800 متری غزه یا در فاصله 1200 متری مرز وجود ندارد، اینها وقتی مسئله به مرگ و زندگی افراد و نجات جان افرادی از یک جهنم باشد مسائل پیش پا افتاده و حتی مضحکی محسوب میشود.
یک منبع عالی رتبه مطلع از روند مذاکرات دایر تاکید میکند: بله درست است که حماس چالش آفرینیهایی داشته است، اما اسرائیل نباید این تماسها را قطع میکرد، حتی اگر هیئت را برای پارهای از مشاورهها به تل آویو فراخواند، باید این هیئت به قطر باز میگشت و به هر نحو ممکن به دنبال راهی برای دستیابی به توافق میگشت.
قطع تماسها و مذاکرات بدترین کاری بود که میشد انجام داد، اگر مذاکره کنندگان چنین امری را نمیفهمند، پیش پا افتادهترین اصول مدیریت مذاکرات را درک نکردهاند.
در مذاکرات امکان مشاجره، درگیری لفظی، عصبانیت و حتی قطع موقت تماسها وجود دارد اما نباید این مسائل به یک امری غیر قابل اصلاح تبدیل شود.
به نوشته این رسانه، بنیامین نتانیاهو از یک سو به دنبال راضی کردن اسموتریچ و جریان راستگرا برای شهرک سازی در نوار غزه است، از سوی دیگر نظریه درمر است که تاکید دارد، باید قبل از هر چیز مشکل حماس را حل کرد (حماس را از بین برد) حتی اگر این کار به از بین رفتن اسرا شود، رویکردی که حداقل تا چند هفته پیش وارد گفتمان و اظهارات اسرائیل نشده بود.
بدین شکل نتانیاهو ابتدا اظهاراتی در تایید خواستههای اسموتریچ داشت و بعد از آن از رویکرد پیشنهادی درمر وزیر امور راهبردیاش حمایت کرد، همین امر باعث شد تا اسموتریچ هفته جاری اظهارات گزندهای علیه نتانیاهو بر زبان براند و حتی نتانیاهو را به دروغگویی متهم کرد.
کار به جایی رسید که برخی از کارشناسان در صحنه سیاسی اسرائیل پیش بینی کردند اسموتریچ از کابینه استعفا بدهد اما او این کار را نکرد.
او به سه دلیل دست به چنین کاری نزد، اول اینکه او رهبر حزبی است که دیگر وجود خارجی ندارد، چون در اکثر نظر سنجیهای صورت گرفته اخیر، نتوانسته است از حداقل آرای مورد نیاز عبور کند و در صورتی که این شرایط به همین شکل ادامه پیدا کند او در کنست بعدی فقط میتواند در مورد خاطراتش از کنست، در خارج از آن سخن بگوید.
دومین مسئله تحرکاتی است که اسموتریچ در کرانه باختری انجام میدهد و در سایه بی توجهی افکار عمومی به این منطقه، شاهد جهش بزرگی در ساخت و ساز شهرکهای جدید و توسعه شهرکهای قدیم هستیم.
سومین امر هم آن است که نخست وزیر توانست با استفاده از تجربهای که در این رابطه کسب کرده، به سرعت این مسئله را رسانهای کند که در حال حاضر به دنبال توافق جزئی نیست امری که اسموتریچ هم از آن حمایت میکند، یا حداقل روی کاغذ به دنبال آن است و در این راستا کابینه اسرائیل با اشغال کامل نوار غزه هم موافقت کرد، طرحی که فقط در صورت نهایی شدن توافق در رابطه با شروط فراگیر پایان جنگ و نه صرفا مبادله جزئی اسرا، کنار گذارده خواهد شد.
تصمیم جدید کابینه اسرائیل برای اشغال نوار غزه خود نمادی از مانورهای سیاسی نتانیاهو محسوب میشود که میتوان سه تفسیر برای آن ارائه کرد.
برخیها این اقدام را اقدامی برای اشغال کامل نوار غزه حتی به قیمت مرگ اسرا تفسیر میکنند.
اسموتریچ و بن گویر آمادگی کمک به تحقق این امر را دارند و تغییر هرم اولویتهای اهداف جنگ هستند و معتقدند که از بین رفتن حماس برای آنها از آزادی اسرا مهم تر است.
برخی دیگر به این تصمیم به عنوان یک تصمیم تدریجی و پلکانی نگاه میکنند که اجرای آن نیازمند زمان طولانی است، ارتش اسرائیل با احتیاط عمل کرده و تمامی تلاش خود را برای عدم آسیب رسیدن به اسرای اسرائیلی به کار خواهد بست، این روش برای جامعه اسرائیلی و ارتش آن قابل هضم تر است و حتی از سوی برخی از وزرا که صرفا به دلیل وفاداری به نتانیاهو به این طرح رای دادند هم میتواند بهتر مورد پذیرش قرار بگیرد.
نگاه سوم موجود به این تصمیم به عنوان چماق یا تهدید یا اهرم فشاری بر حماس است، تا این گروه را مجبور به بازگشت به میز مذاکرات کند.
در چنین شرایطی آمریکاییها احساس رضایت کرده و برخی از وزرای عالی رتبه کابینه هم از این تفسیر احساس خشنودی خواهند کرد، اما در مقابل اسموتریچ و بن گویر رضایتمندی کمتری خواهند داشت.
حداقل این سه تفسیر در صحنه سیاسی مطرح میشود اما عجیب تر آن است که نتانیاهو همچنان میخواهد همه چیز در هوا و معلق باقی بماند.
انتهای پیام/