آشپزخانهای در دل آفتاب؛ روایتی از عاشقی ساقدریهای خراسان در کاظمین
نه کسی شکایتی دارد، نه خستگی در چهرهها پیداست، فقط لبخند است و عطر برنجی که در هوای ۴۶ درجه میجوشد تا به زائر حسین برسد. اینجا کاظمین است و خادمان ساقدری درسی از عشق میدهند با عرقی که از پیشانی میچکد و دعایی که از دل برمیخیزد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از بیرجند، ظهر شنبه، هجدهم مردادماه است. ساعت حدود یک بعد از ظهر و دمای هوا در کاظمین، روی عدد غیرقابلباور 46 درجه قفل شده. گرمایی سنگین، نفسگیر و ساکتکننده. حتی موبایلها از شدت گرما داغ میکنند و خاموش میشوند. اما در همین هوا، در همین وضعیت طاقتفرسا، گروهی از خادمان حسینی، با دلهایی سرشار از عشق، در حال آمادهسازی ناهار برای زائران سیدالشهدا(ع) هستند.
ما آمدهایم تا موکب ساقدریهای خراسان جنوبی را پیدا کنیم؛ همان خادمانی که سالهاست در مسیر اربعین، بیادعا، اما پرکار، حضوری مؤثر دارند. مسیرها عوض شده، جای موکبها تغییر کرده، اما با کمی جستوجو، بالاخره پرچم آشنای «موکب پرچمداران اهل بیت (ع) شهرستان بیرجند» خودنمایی میکند. به محل موکب میرسیم. صدای اذان و حضور نمازگزاران، فضای موکب را معنویتر کرده است.
در همان ابتدا، خانم سرحدی را میبینیم؛ یکی از چهرههای آشنای این موکب، که چه در روستای ساق و چه حالا در کاظمین، همواره در میدان خدمت حاضر است.
52 خادم در گرمای سوزان، عاشقانه پای کارند
کمی جلوتر، خادمان مشغول نماز جماعت هستند. بعد از نماز، سراغ یکی از بانوان خادم میرویم. میپرسیم چند روز است اینجا هستند؟ میگوید: جمعه هفته گذشته آمدیم؛ امروز دومین روز خدمت ماست. گروه ما 52 نفرهست و در دو وعده ناهار و شام، برای زائران غذا تهیه میکنیم.
در همین حین، احمد آقا از خادمان باسابقه و مسئول آشپزخانه موکب، از راه میرسد. لبخندی خسته، اما رضایتمند بر چهرهاش نقش بسته. درباره فعالیت روزانهشان میگوید: «ما امروز سومین پخت ناهار رو انجام دادیم. از ساعت 9 صبح شروع میکنیم. چون کنار موکبهای دیگهای هستیم، باید زمانبندی دقیقی داشته باشیم تا تداخل نشه. امروز ناهار 3000 تا 3500 پرس مرغ آماده کردیم و توزیع شد.»
از او میپرسیم گرما چطور است؟ پاسخ میدهد: «گرم نیست! گوشی شما 46 درجه رو نشون میده، اما برای ما که کنار دیگ و آتش هستیم، خیلی بیشتر از اینه. ولی عادت کردیم. اینجا فقط عشق کار میکنه. اگه عشق نباشه، هیچکس نمیتونه تو این شرایط دوام بیاره.»
زیر این آفتاب، فقط نیت میمونه
سراغ یکی دیگر از خادمان میرویم؛ آقای رضایی که در حال آمادهسازی ترشی برای شام خادمین است. چهرهای آرام دارد و دستی پرکار. از او میپرسیم چند سال است که در این مسیر است. با لبخند پاسخ میدهد: «سال دومه. اینجا که بیای، دلات گیر میکنه. وابسته میشی. سختیهاش، دیگه سختی نیست. اینجا شیرینی داره؛ شیرینی خدمت به زائر اباعبدالله.»
میپرسم سختی کار چیست؟ با قاطعیت میگوید: «سختی نداره... دل که باشه، خستگی معنایی نداره.»
خادمین، زائرین را نایبالزیاره میشوند
وقتی از احمد آقا میپرسیم که برای آنهایی که نتوانستهاند به زیارت بیایند، دعایی دارند یا نه، بدون مکث میگوید: «حتماً. ما همه دوستان و همشهریها رو نایبالزیاره هستیم. اینجا کنار همین دیگهایی که میجوشن، دلهامون هم برای اونایی میجوشه که دلشون با حسینه ولی شرایط حضور نداشتن.»
تا روز اربعین، خدمت بیوقفه ادامه دارد
پرسوجو میکنیم که موکب تا چه زمانی فعال خواهد بود. پاسخ میشنویم: «ما معمولاً تا روز اربعین، پخت غذا و خدمات رو ادامه میدیم. شب و روز نمیشناسیم. برای زائر، باید همیشه آماده بود.»
این روزها در کاظمین، گرما بیداد میکند. اما خادمان موکب ساقدریهای خراسان جنوبی، در دل آتش، با دستانی داغ و دلهایی روشن، عاشقانه خدمت میکنند. اینجا «آب» را با «عشق» قاطی میکنند تا طعام زائر اباعبدالله، طعمی از بهشت بگیرد...
انتهای پیام/258