گرگان، تاسوعا جایی که هر کوچه نفسزنان بر سر و سینه میکوبد+تصویر
تاسوعا در گرگان، تصویر پیرمردی است که زنجیر را به آرامی روی سینهاش میکوبد، جوانی است که صدایش در نوحهخوانی بغضآلود میشکند و دختربچهای است که بین دستهها همراه مادرش قدم میزند و برای اولین بار طعم دلتنگی حسین (ع) را میچشد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از گرگان، صبح روز تاسوعای حسینی در گرگان، وقتی هنوز خورشید در نیمه آسمان قرار گرفته، کوچهها و خیابانها با هیاهوی خاصی جان میگیرند؛ صدای زنجیرهایی که یکی پس از دیگری بر پشتهای مردان و جوانان کوبیده میشود، نوایی است که به عمق جان نفوذ میکند.
از دور دستها، دستههای عزاداری از هیئتهای مختلف، با لباسهای سیاه و نگاههای گرفته، آرام آرام به سمت آستان امامزاده عبدالله (ع) گرگان حرکت میکنند. بوی اسپند که در گوشهوکنار به همراه عطر گل محمدی همه جا را پر کرده و فضای شهر را غرق در ماتم و سوگ کرده است.
ایستگاههای صلواتی که با نذورات ساده اما از دل برآمده، میان مسیر دستهها خودنمایی میکنند؛ کتریهای چای داغ و خرماهایی که دست به دست میشوند، نه فقط سیرابکننده تشنگی، بلکه آرامبخش روح و جان عزاداراناند.
اما بیشتر از همه، سکوتهای میان نوحهخوانیها و لحظههای اشکبار سینهزنی است که تصویر تاسوعا در گرگان را جاودانه میکند. پیرمردی که زنجیر را به آرامی روی سینهاش میکوبد، جوانی که صدایش در نوحهخوانی بغضآلود میشکند و دختربچهای که بین دستهها همراه مادرش قدم میزند و برای اولین بار طعم دلتنگی حسین (ع) را میچشد.
چشمهای اشکبار، قلبهایی که میتپد برای شهادت و دستانی که برای عدالت و مظلومیت حسین (ع) بالا رفتهاند، همه و همه در هم میآمیزند تا این روز در گرگان به روزی تبدیل شود که نه فقط به یاد حادثه عاشورا، بلکه به یاد زنده بودن عشق و وفاداری به امام شهید است.
صدای زنجیرها، صدای سینهها و نوای اشکها همه گواه این هستند که گرگان در تاسوعا، هنوز زنده است، هنوز میسوزد و هنوز میجنگد برای آن حقیقتی که سالهاست در دل تاریخ تابیده است.
انتهای پیام/