موفقیت ناگفتۀ حزبالله: تحمیل عقبنشینی هوایی به اسرائیل
یکی از ابعاد کمتر مورد بررسی قرار گرفته جنگ اخیر میان اسرائیل و حزب الله لبنان، توانمندی مقاومت اسلامی لبنان در شکار پهپادهای اسرائیلی بوده است.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، 48 روز از آغاز حملۀ زمینی رژیم صهیونیستی به لبنان (یا آنطور که خودشان اصرار دارند بنامند: «مانور محدود زمینی») میگذرد. با وجود مشارکت 5 لشکر ارتش اسرائیل در این عملیات (که حدود 70 هزار نظامی را شامل میشود) همچنان در هیچ نقطهای از آبادیهای خط اول مرزی (از ناقوره تا شبعا) موفق به «تصرف و تثبیت» نشدهاند. به سیر عملیات زمینی در این مدت، دلایل ناکامی اسرائیلیها و سیر احتمالی نبردهای زمینی باید در مطلبی دیگر پرداخت. اما همینقدر توافق نظر وجود دارد که اسرائیل، در حملۀ زمینی به لبنان کامیاب نبوده است.
خوشبینانهترین تحلیل از عملیات زمینی اسرائیل، همچنان موضوع «شناسایی با رزم» را مطرح میکند، به این معنا که اسرائیل هنوز عملیات زمینی را آغاز نکرده و هر آنچه در حال انجام آن است، چیزی بیش از شناسایی با رزم نیست. اما این سخن، گذشته از آنکه با منطق عادی نظامی و سیر نبردهای جاری در جنوب لبنان همخوانی ندارد، با سخنان مسئولان اسرائیلی نیز همساز نیست. وقتی آنان از تحقق بیش از 90 درصدی اهداف عملیات زمینی در لبنان سخن میگویند، یعنی معتقدند آنچه انجام دادهاند «خود عملیات» بوده نه «شناسایی پیش از عملیات». با این حساب، چارهای برای تحلیلگران باقی نمیماند که قائل به ناکامی این هجوم زمینی باشند. حتی همان سخن مسئولان اسرائیلی نیز در رسانههای عبری دستکم با نوعی «تعجب» تلقی شده است.
حملات راکتی-موشکی-پهپادی حزبالله که داخل سرزمینهای اشغالی را هدف میگیرد (و شرح آن نیز خود، یادداشتی جداگانه میطلبد) بخش دیگری از جنگ است که دربارۀ آن نیز در هر دو سوی میدان بسیار گفته شده است. اما گذشته از این دو بخش، باید گفت سیر نبردها در جنوب لبنان، ساحت دیگری نیز دارد که به آن کمتر پرداخته شده و عبارت است از موفقیتهای پدافند هوایی حزبالله و تحمیل نوعی عقبنشینی هوایی به اسرائیل. در واقع حزبالله علاوه بر آنکه دشمن را روی زمین ناکام گذاشته، در آسمان نیز موفقیت چشمگیری داشته که در رسانهها سهم بسیار کمتری را به خود اختصاص داده است. آنچه ما را به این موفقیت رهنمون میکند، تحلیل خبرها و فیلمهایی است که حزبالله از درگیریهای جنوب منتشر کرده است.
(یادآوری میکنم آنچه در این یادداشت به آن خواهم پرداخت، فقط بخش «پدافند هوایی» حزبالله و شاهکاری است که رقم زده است. موضوع این یادداشت، موفقیتهای «شناسایی هوایی» یا بخش «آفند هوایی» حزبالله نیست).
شکارچیان هرمس
اولین جلوهای که از پدافند هوایی حزبالله در جنگ حمایتیِ طوفان الاقصی رخ نمود، شکار پهپادهای هرمس بود. پهپادهای شناسایی-رزمی هرمس (هرمس 450 و هرمس 900)، ساخت صنایع نظامی اسرائیل هستند. این پهپادها در شرکت دانشبنیان «اِلبیت سیستمز» تولید میشود که در لبۀ فناوری نظامی حرکت میکند. در بین تولیدات این شرکت نیز، پهپادهای هرمس اهمیت ویژهای دارند، به نحوی که آنها را «الماس تاج صنایع نظامی اسرائیل» مینامند.
پهپاد هرمس 450، پهپادی به طول 6 متر، عرض بال 10 متر، برد پروازی 300 کیلومتر، ارتفاع پروازی تا 6 کیلومتر، سرعت 130کیلومتر با قابلیت پرواز مداوم حدود 20 ساعت است و هم از طریق سیستم اپتو الکترونیک و هم سیستم اشعۀ مادون قرمز دست به تصویربرداری میزند و از همین رو میتواند حتی در ساعات شب و هوای بد نیز تصویربرداری کند.
مأموریت اصلی پهپاد هرمس 450 بخش شناسایی است، اما قابلیت تهاجمی نیز دارد و میتواند 4 موشک را با خود حمل کند. این پهپاد همچنین میتواند پرتابههای هدایتشوندۀ توپخانهای را به سمت اهداف مد نظر هدایت کند.
هرمس 450
پهپاد هرمس 900، نسخۀ پیشرفتهتری از هرمس 450 است. هرمس 900 در فهرست هواپیماهای شناسایی بزرگ اسرائیل، جایگاه دوم را دارد. این پهپاد 6 میلیون دلاری حدود 8 متر و نیم طول و در بالها 15 متر عرض دارد. وزن آن یک تن و برد آن 300 کیلومتر است. این پهپاد میتواند تا ارتفاع 9100 متری پرواز کند و محمولهای به وزن 450 کیلوگرم حمل کند. زمان مداومت پروازی آن 36 ساعت و حداکثر سرعتش 220 کیلومتر در ساعت است.
این پهپاد که در میان عبری زبانان «کوکب» (کوخاو) خوانده میشود، مجهز به رادار شناسایی سار و همچنین تجهیزات شناسایی اپتوالکترونیک و اشعۀ مادون قرمز است. همچنین توان اتصال به ماهوارههای شناسایی را نیز دارد و میتواند روی اهداف زمینی نیز با لیزر نشانگذاری کند. از دیگر مزایای برجستۀ هرمس 900 در اختیار داشتن سیستم کدگذاری بسیار پیچیده برای جلوگیری از نفوذ به دادهها و همچنین مجهز بودن به سیستمهای مختلف جنگ الکترونیک است. هرمس 900، هم قابلیت شناسایی دارد هم قابلیت رزمی و میتوان از آن در شناساییهای بسیار سخت و در حملات دقیق کیفی استفاده کرد.
نتانیاهو در کنار یک فروند هرمس 900
ارتش اسرائیل با در اختیار داشتن این دو پهپاد بسیار کارآمد شناسایی-رزمی، بخش مهمی از مأموریتهای شناسایی خود را به آنها محول کرده است. ساختار کلی ارتش اسرائیل که سعی کرده ارتشی کوچک و دانشبنیان باشد نیز بر تکیهاش به این دو پهپاد افزوده است. طبیعی است قیمت بالای این پهپادها، و برآورد اطلاعاتی اسرائیل از دشمنانش مشخصا در لبنان و فلسطین و اینکه پدافند هوایی موثری در اختیار ندارند، باعث شده بود تعداد خیلی زیادی از این پهپادهای گرانقیمت در اسرائیل تولید نشود (هرچند طبیعتا تعداد دقیق این پهپادها، در اطلاعات آشکار قابل کشف نیست.)
با این حساب میتوان به راحتی فرض کرد هدف قرار گرفتن این پهپادها چه اثر مهمی بر ساختار رزمی اسرائیل میگذارد (چه از حیث اینکه پهپادهای آسیبدیده باید جایگزین شوند -که البته این، فعلا اثر چندان مهمی نیست- و چه از این حیث که «امکان هدف قرار گرفتن پهپادهای دیگر دست ارتش اسرائیل را برای استفادۀ «آزاد» از این پهپادها خواهد بست -و در واقع، همین اثر مهمتر محسوب میشود.)
حزبالله برای اولین بار در 26 فوریۀ 2024 (7 اسفند 1402)، یعنی بعد از گذشت حدودا 4 ماه و نیم از آغاز جنگ، یک پهپاد هرمس 450 را در اقلیم التفاح در جنوب لبنان سرنگون کرد. تا حدود یک ماه و نیم بعد خبری از پدافند در برابر هرمسها نبود تا اینکه در ششم آوریل 2024 (18 فروردین 1403) حزبالله این بار یک هرمس 900 را در آسمان لبنان هدف قرار داد و آن را سرنگون و فیلم اصابت آن را نیز منتشر کرد.
فیلمی که حزبالله از اصابت و سرنگونی هرمس 900 در فروردین 1403 منتشر کرد
تنها 15 روز بعد در 21 آوریل (2 اردیبهشت) حزبالله بار دیگر یک هرمس 450 را سرنگون و باز هم فیلم آن را منتشر کرد.
فیلمی که حزبالله از اصابت و سرنگونی هرمس 450 در اردیبهشت 1403 منتشر کرد
حدود 40 روز بعد در یکم ژوئن (12 خرداد) حزبالله در آنچه «کمین پدافندی» خوانده بود یک پهپاد هرمس 900 را بر فراز آسمان لبنان هدف قرار داد و سرنگون کرد. تنها 8 روز از این شاهکار پدافندی گذشته بود که باز هم رزمندگان حزبالله در یک «رصد و کمین پدافندی» دیگر، توانستند یک هرمس 900 دیگر را نیز هدف قرار دهند و سرنگون کنند.
فیلمی که حزبالله از اصابت و سرنگونی هرمس 900 در خرداد 1403 منتشر کرد
این روند که نشان میداد حزبالله تقریبا هر ماه یک تا دو پهپاد هرمس را سرنگون میکند، خبر از وجود پدافند موثر حزب در دامنۀ پروازی هرمسها میداد. خصوصا چیزی که این موضوع را تایید میکرد، تکرار چنین حملات پدافندیای در ماههای بعد بود. حزبالله همچنان به شکار هرمسها ادامه میداد.
رزمندگان پدافند هوایی حزبالله در 15 اکتبر 2024 (24 مهر 1403) توانستند در یک روز، دو پهپاد هرمس 450 را هدف قرار دهند و سرنگون کنند که رکوردی بیسابقه محسوب میشد. 5 روز بعد در 20 اکتبر (29 مهر) هم رزمندگان پدافند هوایی مقاومت اسلامی لبنان توانستند یک هرمس 900 را هدف قرار دهند و سرنگون کنند.
تنها دو روز بعد، در 22 اکتبر (1 آبان) باز یک هرمس 450 در آسمان منطقه «جبشیت» در جنوب لبنان هدف قرار گرفت و سرنگون شد. در همین روز به سمت یک پهپاد هرمس 450 دیگر نیز شلیک شد که به آن اصابت نکرد، اما پهپاد مهاجم مجبور به ترک آسمان لبنان شد.
فیلمی که حزبالله از اصابت و سرنگونی هرمس 450 در خرداد 1403 منتشر کرد
روند پدافند هوایی موفق در مقابل ابرپهپادهای هرمس، با شیب تندتری در روزهای بعد ادامه پیدا کرد، به نحوی که در 24 اکتبر (3 آبان) یک هرمس 450، در 25 اکتبر (4 آبان) یک هرمس 450، در 27 اکتبر (6 آبان) یک هرمس 900، در 29 اکتبر (8 آبان) یک هرمس 900، در 30 اکتبر (9 آبان) یک هرمس 900، در 31 اکتبر (10 آبان) یک هرمس 450، در سوم نوامبر (13 آبان) یک هرمس 900 و در آخرین مورد در نهم نوامبر (19 آبان) یک هرمس 450 هدف قرار گرفت. از این بین، 3 پهپاد با موفقیت سرنگون شد و 5 پهپاد دیگر مجبور به ترک آسمان لبنان شدند.
بررسی نرخ شلیکها و اصابتها نشانگر دو موضوع آشکار است: اول اینکه حزبالله به وضوح تعداد شلیکهای پدافندی خود را در برهۀ اخیر (پس از آغاز یورش زمینی و طبعا افزایش تعداد هرمسها در آسمان) افزایش داده است؛ به نحوی که برعکس گذشته که گاهی بین دو شلیک پدافندی حدود دو ماه فاصله بود، حالا حزبالله فقط ظرف حدود سه هفته، 14 شلیک پدافندی داشته که تقریبا نیمی از آنها هم به هدف اصابت کرده است.
دوم اینکه نرخ «فرار از اصابت» پهپادها به نسبت گذشته افزایش داشته و این نشان میدهد پهپادها دیگر مثل گذشته با آزادی و خیال آسوده و در هر ارتفاعی که مدنظرشان بوده و در هر کجا که میخواستهاند، امکان پرواز نداشتهاند.
در جمعبندی بخش نخست این گزارش، میتوان گفت حزبالله در روند یک سالۀ جنگ، و خصوصا در چهل روز اخیر، با هدف قرار دادن مهمترین رکن شناسایی هوایی اسرائیل، باعث شده آنها برای فرار از اصابت، پروازهای عملیاتی کمتری داشته باشند، ضمن آنکه در پروازهای خود، آزادی سابق را نیز ندارند. اگر این را به راهبرد «کورسازی» دشمن (که حزبالله در آغازین روزهای طوفان الاقصی در پیش گرفت) ضمیمه کنیم، آن گاه بخش اصلی موضوع (یعنی چگونگیِ تحمیل عقبنشینی هوایی) آشکار میشود. در قسمت بعدی به این موضوع خواهم پرداخت.
ادامه دارد ...
نویسنده: وحید خضاب، تاریخپژوه و کارشناس گروههای مقاومت
انتهای پیام/