طوفان الاقصی و شکست سیاست خاورمیانهای آمریکا
حمله مقاومت فلسطین به جنوب سرزمین های اشغالی در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ سیاست خاورمیانه ای دولت جو بایدن را با یک شکست بزرگ روبه رو ساخت.
گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم- دکتر هادی خسروشاهین، پژوهشگر مسائل بین الملل:
5 روز به حادثه 7 اکتبر 2023 مانده بود که جیک سالیوان با انتشار مقاله ای در فارن افرز تحت عنوان منابع قدرت آمریکا با قطعیتی روشن نوشت: «در مواجهه با اصطکاکهای جدی، ما بحرانها را در غزه کاهش دادهایم.» او کمی پیش از این نیز یعنی در 29 سپتامبر 2023 در شورای آتلانتیک تاکید کرده بود: «منطقه خاورمیانه امروز آرام تر از دو دهه گذشته است.» این جملات و گزاره ها در راستای اسناد بالادستی ایالات متحده آمریکا بود؛از جمله سند امنیت ملی دولت بایدن که در اکتبر 2022 منتشر شد.
در این سند و در بخش چارچوب کاری جدید برای منطقه خاورمیانه تاکید شده بود: «تلاش برای جلوگیری از تهدیدات ثبات منطقهای: ما برای کاهش تنشها، محدودسازی تنش و پایان دادن به درگیریها تاجایی که ممکن است از طریق دیپلماسی تلاش خواهیم کرد.» علاوه بر اصل محدودسازی تنش با ابزار دیپلماسی، در ادامه به کلیدواژه بازدارندگی نیز اشاره شده بود: «ما به همکاری با متحدان و شرکا ادامه خواهیم داد تا تواناییهای آنها را برای بازدارندگی و مقابله با فعالیتهای بیثبات کننده ایران افزایش دهیم». قرار بود این بازدارندگی از طریق ساختارهای دفاعی یکپارچه هوایی و دریایی ایجاد شود.
مفروضه دولت بایدن این بود که بازوهای ایران در منطقه در واقع بازیگران نیابتی هستند و به نیابت از تهران اقدامات خود را طراحی و عملیاتی می کنند. در این چارچوب تحلیلی هیچ عاملیت و اصالتی برای بازیگران غیردولتی در نظر گرفته نشده بود. پس طبیعی بود تصور شد که با طراحیهایشان در مسقط محدودسازی تنش به نفع اسرائیل محقق شده است. البته این ابتکار دیپلماتیک قرار بود با طرح دیگری تکمیل شود و آن عادی سازی روابط میان اسرائیل و عربستان بود. اما در فاز دوم و جهت ایجاد بازدارندگی در برابر تهران دو دور مذاکرات در ریاض برای عملیاتی کردن سپر دفاع موشکی و سیستم یکپارچه هوایی و دریایی برگزار شد. با این مختصات و مولفه ها الیت تصمیم ساز در واشنگتن تصور می کردند در راستای تخقق سند امنیت ملی، گام های مهم عملی برداشته شده است. اما حادثه 7 اکتبر برای ایالات متحده یک غافلگیری بزرگ بود؛ آنچنان که سالیوان مجبور شد در نسخه آنلاین فارن افرز جملات جنجالی خود درباره غزه و آرامش در خاورمیانه را ویرایش و حذف کند.
علت این غافلگیری بیش از هر عاملی به این ذهنیت دولتمحور بایدن و تیماش بازمیگشت که بازیگران غیر دولتی به عنوان عوامل گسترش نفوذ منطقه ای ایران صرفاً عامل نیابتی هستند و به همین دلیل پس از طراحی آمریکا هرگونه تنشزایی از سوی این بازیگران غیرممکن خواهد بود. اما حادثه 7 اکتبر نشان داد که شبکه نفوذ منطقه ای ایران در واقع برآمده از یک اتحاد میان تهران و بازیگران غیردولتی است و از همین رو هر یک از این بازیگران از عاملیت برخوردارند.گستره و دامنه این عاملیت نیز به عوامل متعددی باز میگشت؛ ازجمله برخی مولفه های مذهبی. در واقع این عاملیت هر چه از صحنه عراق و لبنان دورتر می شدیم،گسترش می یافت. پس طبیعی بود که حماس به عنوان یکی از اعضای شبکه نفوذ ایران از چنان عاملیتی برخوردار باشد که ایران را نه در در جریان طراحی عملیات 7 اکتبر و نه زمان انجام آن قرار دهد.
با همه این ها چنین غافلگیری برای آمریکا عوارض ناخوشایندی داشت. البته آمریکا تقریبا در عمل وانمود کرد که منطقه پس از حادثه 7 اکتبر دوباره بر پایه هدفگذاری ها در سند امنیت ملی قادر است دوباره به ریل راهبردی مد نظرش بازگردد. به همین دلیل هم بلافاصله پس از این حادثه با ورود تجهیزات و داراییهای نظامی به منطقه تلاش شد با ایجاد بازدارندگی از گشودن جبهه دوم در جنگ جلوگیری شود؛ به عبارت دیگر دامنه جنگ صرفا به غزه محدود بماند. در مرحله دوم مذاکرات مسقط مجددا شروع شد؛ این مذاکرات بهویژه پس از حمله گروههای مقاومت عراقی به پایگاه آمریکا در اردن شدت و حدّت بیشتری پیدا کرد. در مرحله سوم نیز تلاش شد با ایجاد تغییراتی در طرح عادی سازی روابط رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی و منوط کردن آن به تشکیل دولت مستقل فلسطینی امکان پیشبرد طرح قبلی در شرایط جدید بهوجود آید.
اما به نظر می رسد با همه تلاش های برت مک گورک، دستیار بایدن در امور خاورمیانه برای آتش بس در غزه و سپس آغاز پروژه عادی سازی، بایدن بدون دستاورد ملموسی در این حوزه خاص کاخ سفید را در ژانویه 2025 ترک خواهد کرد. با حوادث اخیر در لبنان نیز فرایند محدودسازی تنش نیز با خطرات جدی مواجه شده است و در صورت تداوم تشدید تنش و افزایش احتمال جنگ بزرگ در منطقه، ایالات متحده مجبور خواهد شد از یکی دیگر از اصول بنیادین سند امنیت ملی برای منطقه خاورمیانه صرف نظر کند و آن اصل بازدارندگی است. در واقع تحولات و پویایی های منطقه مطابق میل دولت بایدن و اهداف تعریف شده در سند امنیت ملی پیش نرفته است؛ این عدم پیشروی هم قبل از حادثه 7 اکتبر 2023 قابل اشاره است و هم پس از آن. عدم شناخت کافی از چنین پویایی هایی در منطقه حتی می تواند به بهای گزافتری نه تنها برای دولت بایدن بلکه برای کل دموکرات ها تمام شود. در صورت زبانه کشیدن شعله های آتش جنگ بزرگ در منطقه احتمال این مساله کم نیست که بخت و اقبال از کامالا هریس و دموکرات ها روی برگرداند. در آن صورت کامیاب بزرگ انتخابات نوامبر 2024 دونالد ترامپ خواهد بود.
انتهای پیام/